چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


جولان‌ «مل‌ بروکس‌» پیر در قطار اکسپرس‌


جولان‌ «مل‌ بروکس‌» پیر در قطار اکسپرس‌
رازموفقیت‌ و دیرپایی‌ فیلم‌ و نمایش‌ «تهیه‌ کنندگان‌» چیست‌؟
نسخه‌ جدید سینمایی‌ «تهیه‌ کنندگان‌» فیلم‌ معروف‌ و پردوام‌ مل‌ بروکس‌ همان‌ قدر خبرساز است‌ که‌ فیلم‌ اورژینال‌ در سال‌ ۱۹۶۸ بوده‌ است‌.
بروکس‌ کارگردان‌ فیلم‌ جدید نیست‌ و این‌ کار را به‌ سوزان‌ استرومن‌ سپرده‌ است‌، اما به‌ تصمیم‌ او به‌ عنوان‌ خالق‌ و بانی‌ اصلی‌ قصه‌ و ماجرا، تفاوت‌ چندانی‌ در داستان‌ اولیه‌ پدید نیامده‌ است‌.
البته‌ این‌ بار با یک‌ نسخه‌ موزیکال‌ از این‌ قصه‌ بر پرده‌ سینما مواجهیم‌ و این‌ به‌ خودی‌ خود یک‌ تفاوت‌ عمده‌ در مورد قصه‌یی‌ است‌ که‌ در نسخه‌ اورژینال‌ چنین‌ نبود و الهام‌ گرفته‌ از نمایش‌ موزیکالی‌ است‌ که‌ طی‌ سال‌های‌ اخیر از روی‌ آن‌ فیلم‌ ساخته‌ و به‌ صحنه‌ برده‌ شده‌ و بسیار هم‌ موفق‌ بوده‌ و سود هنگفتی‌ را به‌ بار آورده‌ و به‌ جمع‌ موفق‌ترین‌ و دیرپاترین‌ نمایش‌ها پیوسته‌ است‌.
نسخه‌ جدید سینمایی‌ «تهیه‌ کنندگان‌»، بازیگران‌ اصلی‌ همان‌ نمایش‌ یعنی‌ ناتان‌ لین‌ و متیو برادریک‌ را در رل‌ مکس‌ بیالی‌ استاک‌ و لئو بلوم‌ در بر دارد و آنها طبق‌ قصه‌ دو تهیه‌ کننده‌ و مقام‌ اجرایی‌ برنامه‌های‌ نمایشی‌ و هنری‌ و تئاتری‌ هستند که‌ به‌ دردسرهایی‌ جدی‌ ولی‌ کمیک‌ می‌افتند.
اصل‌ ماجرا و تم‌ مرکزی‌ قصه‌ تعقیب‌ و جست‌وجوی‌ سود کلان‌ از طریق‌ ریا و تزویر و کلاه‌ گذاشتن‌ بر سر مردم‌ هنردوست‌ است‌ و ایجاد چیزی‌ است‌ که‌ همیشه‌ در امریکا اصل‌ حاکم‌ بوده‌ است‌ و امکان‌ ندارد که‌ حتی‌ تماشاگران‌ این‌ نمایش‌ در این‌ کشور نیز منکر این‌ حقیقت‌ مسلم‌ شوند و آن‌ را نادیده‌ بگیرند.
● یکی‌ از سبب‌های‌ اصلی‌
به‌ اعتقاد بسیاری‌ از ناظران‌ یکی‌ از دلایل‌ اصلی‌ توفیق‌ نمایش‌ موزیکال‌ «تهیه‌ کنندگان‌» که‌ حالا به‌ پرده‌ سینما منتقل‌ شده‌، بازی‌ خوب‌ دو هنرپیشه‌ اصلی‌ آن‌ است‌ که‌ پیشتر هم‌ نامشان‌ را آوردیم‌ و آنها به‌ قدری‌ پرشور و خوش‌ذوق‌ اند که‌ امکان‌ ندارد تماشاگران‌ با آنها همراه‌ و همسو نشوند. ناتالین‌ می‌گوید: «تهیه‌ کنندگان‌ ابتدا یک‌ فیلم‌ سینمایی‌ بود، سپس‌ به‌ یک‌ نمایش‌ موزیکال‌ بدل‌ شد و حالا آن‌ نمایش‌ را به‌ یک‌ فیلم‌ موزیکال‌ تبدیل‌ کرده‌ایم‌. لابد در قدم‌ بعدی‌ یک‌ مجسمه‌ مومیایی‌ را هم‌ از روی‌ آن‌ می‌سازیم‌.»
جمله‌ آخر فقط‌ می‌تواند از شوخی‌های‌ تخصصی‌ بروکس‌ باشد که‌ هر چند پا به‌ سن‌ گذاشته‌ و کم‌تحرک‌تر شده‌، اما هوشیاری‌ و سرعت‌ انتقالش‌ را به‌ هیچ‌ روی‌ از دست‌ نداده‌ است‌. ماجرای‌ مطرح‌ شده‌ توسط‌ وی‌ آسان‌ و سر راست‌ است‌: وقتی‌ بلوم‌ در هیات‌ حسابدار یک‌ شرکت‌ نمایشی‌ در می‌یابد که‌ یک‌ نمایش‌ توام‌ با ناکامی‌ و شکست‌ خورده‌ می‌تواند سود مالی‌ بیشتری‌ را به‌ بار آورد و به‌ واقع‌ می‌توان‌ این‌ کار را از طرق‌ جنبی‌ انجام‌ داد، دست‌اندرکار چنین‌ طرح‌ و مصمم‌ به‌ تهیه‌ چنین‌ نمایشی‌ می‌شود. دستیار او بیالی‌ استاک‌ هم‌ دست‌ به‌ کار می‌شود و سعی‌ می‌کند بدترین‌ سناریوی‌ ممکن‌ را بیابد و به‌ ضعیف‌ترین‌ کارگردان‌ در دسترس‌ بسپرد و با جلب‌ افراد پیر که‌ مشتاق‌ و تشنه‌ توجه‌ به‌ خود هستند، به‌ سمت‌ این‌ پروژه‌ و خالی‌ کردن‌ جیب‌ آنان‌ به‌ آنچه‌ می‌خواهد، برسد.
● بهار برای‌ هیتلر
این‌ چنین‌ است‌ که‌ آنها نمایشی‌ را پایه‌ می‌گذارند که‌ نامش‌ «بهار برای‌ هیتلر» است‌. این‌ نمایش‌ درباره‌ ظهور و قدرت‌ گرفتن‌ نازی‌ها است‌ و بلوم‌ و بیالی‌ استاک‌ هر چیزی‌ را که‌ می‌تواند موجب‌ سقوط‌ و ناکامی‌ نمایش‌ شود به‌ آن‌ اضافه‌ می‌کنند و مطمئنند که‌ برنامه‌ هنری‌ آنها شکست‌ می‌خورد و آنها از طریق‌ جنبی‌ و بر پایه‌ این‌ ناکامی‌ ظاهری‌ به‌ سودی‌ که‌ در پشت‌ پرده‌ آن‌ را جست‌وجو می‌کنند، خواهند رسید، اما چنین‌ نمی‌شود و برعکس‌ نمایشی‌ که‌ آنها انتظار داشته‌اند بخاطر ضعف‌ مفرط‌ زمین‌ بخورد و ساقط‌ شود، چنان‌ به‌ موفقیت‌ می‌رسد که‌ قابل‌ وصف‌ نیست‌ و یک‌ شاهکار کمدی‌ تلقی‌ می‌شود. مکس‌ با صداقت‌ حمایت‌ آمیزی‌ می‌پرسد: «هی‌ لئو، کجای‌ راه‌ را درست‌ رفتیم‌؟ چرا قضیه‌ این‌ همه‌ کم‌ اشتباه‌ از آب‌ درآمد؟!»
بله‌، از این‌ طریق‌ است‌ که‌ نمایش‌ فوق‌ که‌ به‌ قدرت‌ رسیدن‌ نازی‌ها در آلمان‌ را به‌ شکلی‌ ویژه‌ و مسخره‌ به‌ تصویر می‌کشد، نتیجه‌یی‌ مخالف‌ خواست‌ تهیه‌ کنندگانش‌ و دو طراح‌ و خالق‌ خود را بر جای‌ می‌گذارد و قضیه‌ شکلی‌ دیگر پیدا می‌کند.
● بقیه‌ نیز می‌درخشند
همان‌ طور که‌ پییش‌تر گفتیم‌ تکرار هنرنمایی‌ لین‌ و برادریک‌ که‌ این‌ روزها در نمایش‌ موفق‌ دیگری‌ از نیل‌ سایمون‌ به‌ نام‌ «زوج‌ عجیب‌» هم‌ در برادوی‌ بازی‌ دارند سهم‌ بسزایی‌ در توفیق‌ این‌ برداشت‌ سینمایی‌ جدید داشته‌ است‌، اما بقیه‌ بازیگران‌ نمایش‌ نیز بیکار ننشسته‌اند و آنها هم‌ بسیار تاثیرگذارند تا بروکس‌ و بهتر بگوییم‌ استرومن‌ در کار خود موفق‌ جلوه‌ کنند.
یکی‌ از آنها ویل‌ فرل‌ است‌ که‌ نقش‌ نویسنده‌ نمایش‌ «بهار برای‌ هیتلر» را در فیلم‌ ایفا می‌کند و طبعا شیفته‌ پیشوای‌ آلمان‌ نازی‌ است‌ و تصویری‌ جالب‌ و بدیع‌ از چنین‌ آدمی‌ را ارایه‌ داده‌ است‌. سپس‌ به‌ «اوما تورمن‌» می‌رسیم‌ که‌ با فراموش‌ کردن‌ قالب‌ها و مشخصه‌های‌ عروس‌ جنایتکار فیلم‌های‌ دوگانه‌ «بیل‌ را بکش‌» در نقش‌ یک‌ منشی‌ سوئدی‌ به‌ نام‌ «اولا» نظرها را جلب‌ می‌کند. گری‌ بیچ‌ و راجر بارت‌ نیز نقش‌ خود را به‌ عنوان‌ بازیگران‌ نمایش‌ «بهار برای‌ هیتلر» و کسانی‌ که‌ کار خوبشان‌ باعث‌ موفقیت‌ این‌ نمایش‌ می‌شود تکرار می‌کنند.● مثل‌ موزیکال‌های‌ کلاسیک‌
سوزان‌ استرومن‌ هم‌ مثل‌ نمایش‌ «تهیه‌ کنندگان‌» هم‌ کارگردان‌ است‌ و هم‌ طراح‌ قطعات‌ و برنامه‌های‌ هنری‌ و موزیکال‌ فیلم‌ و طوری‌ کار کرده‌ است‌ که‌ بینندگان‌ حس‌ می‌کنند با یک‌ فیلم‌ موزیکال‌ کلاسیک‌ مترو گولدوین‌ مه‌یر طرف‌ هستند. به‌ واقع‌ این‌ یک‌ برداشت‌ بسیار وفادارانه‌ از روی‌ نمایش‌ موزیکال‌ بروکس‌ است‌ و تفاوت‌ها اندک‌ است‌ و این‌ شاید به‌ این‌ خاطر بوده‌ باشد که‌ نمایش‌ مربوط‌ با درو کردن‌ ۱۲ جایزه‌ تونی‌ اسکار تئاتر در سال‌ ۲۰۰۱ یک‌ بار دیگر بروکس‌ را احیا کرد و به‌ اوج‌ رساند و به‌ چند سال‌ رکود وی‌ پایان‌ بخیشد.
این‌ بار اؤری‌ ظاهری‌ و تصویری‌ از بروکس‌ در فیلم‌ نمی‌بینیم‌ جز در تیتراژ پایان‌ فیلم‌ که‌ او را در حال‌ یک‌ خداحافظی‌ مفرح‌ با بینندگان‌ فیلم‌ مشاهده‌ می‌کنیم‌. شاید هم‌ او در ۸۱ سالگی‌ ترجیح‌ می‌دهد که‌ برخلاف‌ گذشته‌ چندان‌ جلوی‌ صحنه‌ نباشد و برعکس‌ قدری‌ گوشه‌نشینی‌ اختیار کند و برداشت‌ و تجسم‌ هنرمندان‌ مورد اعتماد خود از روی‌ قصه‌یی‌ را ببیند که‌ همواره‌ ظرافت‌ و قصه‌پردازی‌ جالب‌ او را در برداشته‌ و مهر شناسایی‌ وی‌ را بر خود حمل‌ کرده‌ است‌.
البته‌ بروکس‌ در اصل‌ قصد داشت‌ مشارکت‌ بیشتری‌ در قضیه‌ داشته‌ باشد، اما پس‌ از مرگ‌ همسرش‌ «آن‌ بنکرافت‌» که‌ یک‌ بازیگر پرسابقه‌ هالیوود بود و در ابتدای‌ تابستان‌ امسال‌ روی‌ داد، از این‌ کار منصرف‌ شد و کنار کشید.
● روزهای‌ خوش‌
بروکس‌ با قریحه‌ خاص‌ و شوخی‌پردازی‌های‌ نابش‌ در سال‌ ۱۹۶۸ اسکار برترین‌ سناریوی‌ اورژینال‌ را بخاطر نوشتن‌ فیلمنامه‌ «تهیه‌کنندگان‌» برد.
در آن‌ نسخه‌ اولیه‌ جین‌ وایلدر و زیرو ماستل‌ نقش‌ آن‌ دو تهیه‌کننده‌ حقه‌باز تئاتر را ایفا می‌کردند و ۳۸ سال‌ بعد در عین‌ حفظ‌ حلاوت‌ کار آنان‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ لین‌ و برادریک‌ بهترین‌ گزینه‌ها برای‌ ایفای‌ همان‌ نقش‌ها در یک‌ دنیای‌ به‌ کلی‌ متفاوت‌ بوده‌ باشند.
بروکس‌ پس‌ از آن‌ فیلم‌ پرفروش‌، سیر موفقیت‌های‌ خود را در دهه‌ ۱۹۷۰ با کمدی‌های‌ نابی‌ مثل‌ «زین‌های‌ سوزان‌»، «فرانکشتن‌ جوان‌» و «فیلم‌ صامت‌» ادامه‌ داد و در نیمه‌ اول‌ دهه‌ ۱۹۸۰ نیز با کارهایی‌ مثل‌ «تاریخ‌ دنیا» و «بودن‌ یا نبودن‌» آن‌ روال‌ را تکرار کرد. اما پس‌ از آن‌ زیر سایه‌ رفت‌.
● زندگی‌ بروکس‌ تغییر یافت‌
تا اینکه‌ مساله‌ نمایش‌ «تهیه‌کنندگان‌» و به‌ واقع‌ به‌ صحنه‌ بردن‌ یک‌ برنامه‌ موزیکال‌ از روی‌ فیلم‌ سینمایی‌ سال‌ ۱۹۶۸ او مطرح‌ شد و به‌ توفیق‌ بزرگی‌ رسید که‌ پیشتر از آن‌ یاد کردیم‌. ناتان‌ لین‌ اینک‌ می‌گوید: «این‌ نمایش‌ زندگی‌ بروکس‌ را دوباره‌ عوض‌ و وی‌ دوران‌ بسیار شادی‌ را تجربه‌ کرد. او تئاتر و کار بر روی‌ صحنه‌ را بسیار دوست‌ داشت‌ و موفقیت‌ بزرگ‌ در این‌ عرصه‌ و فروش‌ چشمگیر نمایش‌ تهیه‌کنندگان‌ او را صاحب‌ جانی‌ تازه‌ ساخت‌، او هر روز مجبور بود به‌ تماشاخانه‌ برود و کارهای‌ روزمره‌ را انجام‌ بدهد و با همگان‌ سروکله‌ بزند و این‌ همان‌ چیزی‌ بود که‌ به‌ وی‌ زندگی‌ می‌بخشید. او ازدحام‌ مردم‌ را می‌دید و لذت‌ می‌برد و از همکاری‌ با هنرمندان‌ و سایر اعضای‌ کادر اجرایی‌ نمایش‌ بسیار راضی‌ بود. شما می‌توانستید شوق‌ را به‌ وضوح‌ در او ببینید.»
حتی‌ ترانه‌های‌ پرطرفدار «تهیه‌کنندگان‌» را نیز خود بروکس‌ نوشته‌، اما چرا این‌ نمایش‌ این‌ همه‌ موفق‌ و دیرپا است‌ و راز موفقیت‌ آن‌ طی‌ این‌ سالهای‌ طولانی‌ و مکرر چیست‌؟ به‌ حرف‌های‌ لین‌ باز می‌گردیم‌. «دلیل‌ مشخا است‌. این‌ نمایش‌ به‌ واقع‌ یک‌ پدیده‌ و تجربه‌یی‌ است‌ که‌ در طول‌ عمر فقط‌ یک‌ بار می‌تواند تکرار شود. ضمن‌ اینکه‌ مردم‌ نیز آماده‌ بودند که‌ یک‌ بار دیگر بروکس‌ را بین‌ خود ببینند و از بازگشت‌ و ظهور دوباره‌ او لذت‌ می‌بردند و آن‌ روال‌ بخاطر ادامه‌ موفقیت‌ تهیه‌کنندگان‌ همچنان‌ ادامه‌ دارد.»
گری‌ بیچ‌ نیز که‌ نقش‌ هیتلر را در فیلم‌ ایفا می‌کند و آن‌ را به‌ یکی‌ از نقاط‌ قوت‌ فیلم‌ بدل‌ کرده‌ است‌، می‌گوید: «آخرین‌ باری‌ که‌ به‌ یک‌ تئاتر رفته‌ و حقیقتا و از ته‌ دل‌ خندیده‌اید، چه‌ زمانی‌ بوده‌ است‌؟بروکس‌ چنین‌ چیزی‌ را نصیب‌تان‌ می‌کند.»
● احتیاجی‌ به‌ چاپ‌ آگهی‌ نیست‌
کارمن‌ گیا دستیار سالهای‌ طولانی‌ بروکس‌ هم‌ با لحنی‌ متلک‌آمیز نسبت‌ به‌ رقبای‌ بزرگ‌ و شایسته‌ بروکس‌ می‌گوید: «یادتان‌ باشد که‌ این‌ یک‌ نمایش‌ استیفن‌ ساندهایم‌ و صاحب‌ خصایل‌ آن‌ نیست‌ و سرراست‌تر از آن‌ است‌. در نتیجه‌ بروکس‌ مجبور نشده‌ است‌ برای‌ توضیح‌ قصه‌ فیلم‌ یک‌ صفحه‌ آگهی‌ در نیویورک‌ تایمز چاپ‌ کند. شاید این‌ نمایش‌ توام‌ با زرنگی‌ها و برخی‌ پیچ‌ها باشد اما آنها هم‌ قابل‌ فهم‌ است‌ و هیچ‌ معضل‌ حادی‌ در کار نیست‌.»
متیو برادریک‌ هم‌ با رجعت‌ به‌ ۶ سال‌ پیش‌، موقعی‌ که‌ اولین‌ اجراهای‌ نمایش‌ موزیکال‌ «تهیه‌کنندگان‌» در شیکاگو تحقق‌ یافت‌ و سپس‌ به‌ آرامی‌ به‌ برادوی‌ منتقل‌ شد، می‌گوید: «عکس‌العمل‌ ناظران‌ و مردم‌ بسیار سریع‌ بود و از همه‌ جا تشویق‌ و تحسین‌ می‌بارید. به‌ واقع‌ از همان‌ ثانیه‌ اول‌ همین‌ روال‌ برقرار بود و مردم‌ سیر نمی‌شدند و اجراهای‌ بیشتری‌ را می‌طلبیدند. حتی‌ بعضی‌ جوک‌ها که‌ آنقدرها هم‌ فوق‌العاده‌ نبود فریاد و غریو شادی‌ مردم‌ را به‌ آسمان‌ می‌برد و این‌ نشان‌ می‌دهد که‌ چقدر اصل‌ نمایش‌ را دوست‌ دارند. برخی‌ می‌گفتند و هنوز هم‌ می‌گویند که‌ این‌ توفیق‌ و عکس‌العمل‌ها بخاطر حماقت‌آمیز بودن‌ اصل‌ قصه‌ است‌. به‌ نظر آنها غلط‌ بودن‌ مسائل‌ تاریخی‌ عنوان‌ شده‌ در قصه‌ نیز بر جذابیت‌ آن‌ و شگفتی‌ها می‌افزود. نمی‌دانم‌ هرچه‌ بود، ما از هر سو حس‌ می‌کردیم‌ که‌ صدای‌ خنده‌یی‌ می‌آید و مردم‌ واقعا با ما همراه‌ند. وقتی‌ دیفرنس‌ها و اشاراتی‌ به‌ کافکا و تولستوی‌ هم‌ در وسط‌ این‌ معرکه‌ دارید، بدیهی‌ است‌ که‌ مردم‌ از فرط‌ خنده‌ منفجر می‌شوند. ما حتی‌ با جملات‌ کوبنده‌ و خشک‌ برتولت‌ برشت‌ نیز حرف‌های‌ خود را زده‌ایم‌. گاهی‌ فکر می‌کنم‌ که‌ ماجرا مثل‌ یک‌ قطار اکسپرس‌ تندرو از کنترل‌ ما خارج‌ شده‌ بود و حالا هم‌ خارج‌ است‌.»
● نسخه‌ بعدی‌
توصیف‌ صحیح‌ هرچه‌ باشد، نسخه‌ جدید «تهیه‌کنندگان‌» به‌ ما می‌گوید که‌ می‌توان‌ حتی‌ به‌ یک‌ نسخه‌ و برداشت‌ موفق‌ و جدید دیگر هم‌ از «تهیه‌کنندگان‌» طی‌ سالهای‌ بعدی‌ امید بست‌. اما کدام‌ نسخه‌ و به‌ کدام‌ شکل‌؟ کسی‌ نمی‌داند، لابد بروکس‌ برای‌ این‌ قضیه‌ هم‌ راه‌حلی‌ دارد و در آن‌ زمان‌ هم‌ مثل‌ دیروز و امروز به‌ جولان‌ خود ادامه‌ خواهد داد.

منبع‌: Washington post
وصال‌ روحانی‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید