جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

سلطان علیه سلطان


سلطان علیه سلطان
او فوتبال را از همان كوچه غریبان محله بازار شروع كرد و خیلی زود البرزی شد. تیمی كه علی الهی پایه گذارش بود. پسرك تكنیكی و البته جسور تیم البرز بلافاصله به پیراهن راه راه معروف كیان رسید.كیان را یكی از متقدمین روزنامه نگاری ورزشی در ایران یعنی صدری میر عمادی پایه گذاری كرده بود. علی پروین وقتی كیانی شد در كنار مردانی مثل منصور امیر آصفی، گودرز حبیبی، عزت جانملكی، پرویز قلیچ خانی و بقیه قرار گرفت. آن تیم در سال ۱۳۴۳ دو بازیكن تحویل تیم ملی فوتبال ایران داد كه قلیچ خانی و امیر آصفی بودند.اما در سال ۱۳۴۶ خط تولید پیكان به عنوان خودروی ملی راه افتاد و تیم فوتبالی نیز به همین نام تشكیل شد.علی پروین در كنار نادر لطیفی، گودرز حبیبی، حسین همیشه جوان و... از چهره هایی بودند كه بلافاصله به عضویت این تیم تازه تاسیس درآمدند. تیمی كه عمر حیات آن یك سال از پرسپولیس بیشتر است. علی پروین دیگر در فوتبال ایران چهره شده بود. كوچ یك ساله ستارگان پرسپولیس به پیكان كه در سال ۱۳۴۸ اتفاق افتاد نیز مانعی برای درخشش او نبود. او در حضور همایون بهزادی، حسینعلی كلانی، جعفر كاشانی و وطن خواه نیز جولان می داد و لیدر تیمش بود، تا این كه مهمانان پرسپولیسی در شهریور سال ۴۹ به تیم خود بازگشتند.پروین هنوز ۲۴ساله نشده بود كه اولین بازی ملی خود را مقابل پاكستان انجام داد. عجیب است كه علی دایی نیز ۲۳ سال بعد از آن تاریخ، در همین سن و سال و مقابل همین تیم اولین بازی ملی اش را برگزار كرد. تاریخ یاد شده پانزدهم شهریور سال ۱۳۴۹ بود. دقیقاً ۱۲ روز پس از آن بازی بود كه در زمین شماره سه شهباز، پروین برای نخستین بار پیراهن پرسپولیس را پوشید و مقابل عقاب بازی كرد.
• تالار افتخارات علی پروین
- قهرمانی با پرسپولیس در لیگ سال ۱۳۵۰.
- قهرمانی با تیم ملی در جام ملت های آسیا- ۱۹۷۲.
- صعود به المپیك ۱۹۷۲ مونیخ و زننده گل ایران به لهستان.
- قهرمانی با پرسپولیس در جام تخت جمشید- ۱۳۵۲.
- قهرمانی در بازی های آسیایی ۱۹۷۴ تهران.
- قهرمانی با پرسپولیس در سومین دوره لیگ فوتبال ایران- ۱۳۵۴.
- قهرمانی در جام ملت های آسیا- ۱۹۷۶ كه او كاپیتان تیم بود.
- صعود به المپیك ۱۹۷۶ مونترال به عنوان كاپیتان تیم.
- صعود به جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین به عنوان كاپیتان تیم.
- صعود به المپیك ۱۹۸۰ مسكو به عنوان كاپیتان.
- شش بار قهرمانی با پرسپولیس در فوتبال باشگاه های تهران در سال های ۱۳۶۱ ، ۱۳۶۵ ، ۱۳۶۶ ، ۱۳۶۷ ، ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹ به عنوان بازیكن، كاپیتان و سرمربی.
- دو بار قهرمانی با پرسپولیس در جام حذفی تهران در سال های ۱۳۶۱ و ۱۳۶۶ به عنوان كاپیتان و سرمربی.
- سه بار قهرمانی با پرسپولیس در جام حذفی كشور در سال ۶۶ به عنوان كاپیتان و سرمربی و در سال های ۷۱ و ۷۷ نیز به عنوان سرمربی.
- قهرمانی با تیم ملی در بازی های آسیایی پكن.
- قهرمانی با پرسپولیس در لیگ های هشتم و نهم آزادگان در سال های ۷۷ و ۷۸.
- قهرمانی با پرسپولیس در اولین دوره لیگ حرفه ای- ۱۳۸۰ و...
پژمان راهبر:ضرباهنگ آخرین جمله بی شباهت بود با همیشه؛ آرام و كشدار كه بغض پنهان لابه لای كلمات به تاثیر آن می افزود. گویی فصل نهایی فیلمی بود كه قهرمان خوش چهره در آغوش محبوب جان می سپارد: «خداحافظ... فوتبال» علی پروین یك بار دیگر روی صحنه ظاهر شده بود تا داستان را به نفع خود تمام كند، گرچه این بار نه در شمایل «فاتح» كه در نقش یك سردار مغلوب. اینجا انتهای تونلی بود كه مركب سفیدرنگی انتظار قهرمان را می كشید. اتوبوس كه راه افتاد، چشم بعضی ها پر بود. «قیصر» و «سید» در ذهن ها جان می گرفتند: «مث فیلم بود لامصب» كارگردان به صورت بیننده سیلی زده بود؛ یك غافلگیری تمام عیار كه حتی مخالفان سرسخت را ساكت كرد، گرچه برای لحظه ای.
• چگونه پروین شد؟
«من و ممد پنجی سوت را از عمو محراب گرفتیم و دادیم دست علی آقا.» این پایان داستانی است كه دوستان محمددادكان رئیس فدراسیون فوتبال بارها از زبان او شنیده اند. دو سه سال بعد از انقلاب، در هنگامه تعطیلی فوتبال، علی پروین در كودتایی بر ضد محراب شاهرخی، مربی تیم، ابتدا سرمربی و سپس همه كاره باشگاه بزرگی شد كه با مصادره اموال فقط یك نام خشك و خالی بود، نامی كه البته می توانست حداقل ۶۰ هزار تماشاچی را به ورزشگاه آزادی بكشاند. علی پروین بازیكن و مربی یك تیم هجومی بود كه به رغم بی میلی بالادستی ها هرگز نمرد، حتی پس از آنكه نام «پرسپولیس» نیز از این تیم گرفته شد و ابتدا به «آزادی» و سپس به «پیروزی» تغییر پیدا كرد. گرچه هویت تیم، روی سكوها هرگز مغلوب دخالت دولتمردان نشد و قرمزها همیشه پرسپولیس ماندند. شكل گیری شخصیت اسطوره ای علی پروین به سال های میانی دهه شصت بازمی گردد، آنجا كه مسابقات باشگاه های تهران به جای لیگ تخت جمشید تمام پوشش و نگاه رسانه ای دو هفته نامه مهم و مرجع ورزشی (دنیای ورزش و كیهان ورزشی) و برنامه های هفتگی تلویزیون (ورزش و مردم و ورزش از شبكه دو) را به خود جلب می كرد. پرسپولیس در این سال ها یك تیم جذاب و هجومی بود كه از سال های ۱۳۶۵ تا ۶۹ پنج بار قهرمان باشگاه های تهران شد و در حالی كه استقلال، درگیر مشكلات عدیده داخلی همواره دچار بحران بود، پروین را به عنوان بهترین- به معنای مطلق- مربی ایران معرفی كرد. پروین كه پس از قهرمانی پرسپولیس در فصل ،۶۵ پس از آنكه قرمزها زیر پوشش بنیاد مستضعفان قرار گرفتند در آستانه حضور در مسابقات قهرمانی باشگاه های آسیا، با سیاست نانوشته قهرمان زدایی، از سرمربیگری پرسپولیس كنار گذاشته شد اما پس از حذف پرسپولیس در بنگلادش با سلام و صلوات و گل به تیمش بازگشت تا با لبخندی قدرت و محبوبیت بی نظیر خود را به همه آنها كه آرزوی هدایت پرسپولیس را داشتند بچشاند. سال ها، سال های ناكامی تیم ملی و استقلال هم بود نكته ای كه به هر حال به سود پروین تمام می شد. حتی ناصر حجازی كه به دلایل نیمه سیاسی مجبور به ترك ایران و كار در هندوستان و سپس بنگلادش شد تا «علی آقا» در عرصه چهرگی هماوردی نداشته باشد. عصر پروین در همین دوران شكل گرفت. زمستان ،۶۸ زمانی كه شادروان پرویز دهداری پس از شادی ۲-۲ مقابل ژاپن در ورزشگاه آزادی سرمای گزنده گلوله های برفی طرفداران فوتبال را روی تن خود احساس كرد و میدان برای سرمربی بعدی خالی شد؛ «گزینه پروین» كه نقطه اجماع طرفداران سنتی و روشنفكر فوتبال ایران بود. با حضور علی پروین در پست ملی و بازگشت ستارگان پرتعدادی كه به قطر مهاجرت كرده بودند، فوتبال ایران در نقطه تازه ای قرار گرفت. اینك آغاز دوران سازندگی پس از جنگ بود و جامعه شرایط متفاوتی را تجربه می كرد.
• پیروزی و شكست و شكست
بازی های آسیایی پكن ،۱۹۹۰ اولین تست مهم پروین در پست سرمربیگری تیم ملی بود. ایران پس از دو برد ۰-۳ (مالزی)، ۱-۲ (كره شمالی) در مرحله مقدماتی به مرحله دوم پای گذاشت و با برد ۰-۱ بر ژاپن در نیمه نهایی مقابل كره جنوبی قوی ترین تیم آسیا ایستاد و با اتخاذ یك شیوه كاملاً دفاعی با تك گل شادروان دهداری در دقیقه ۱۱۴ بازی به فینال رسید. حریف فینال تیم معمولی كره شمالی بود كه ایران به رغم اینكه آنها نزدیك به ۹۰ دقیقه ده نفره بازی كردند، با تكرار روش احتیاط آمیز مسابقه قبلی به ضربات پنالتی رسید و با درخشش عابدزاده قهرمان بازی های آسیایی شد. پس از این مسابقه تیم ملی ایران در باد این برد در سال ۱۹۹۱ به جز دو مسابقه رفت و برگشت مقابل الجزایر - قهرمان آفریقا- هیچ فعالیتی نداشت و دو سال بعد به جام ملت های آسیا ۱۹۹۲ در هیروشیما رسید. مسابقاتی كه برای اولین بار باعث ایجاد تحركاتی در جمع نویسندگان ورزشی شد. ایران در هر سه مسابقه حذف شد. طرفداران فوتبال به خاطر می آورند كه پروین پس از انتقاد نرم عباس بهروان مجری برنامه ورزشی از شبكه دوم و گودرز حبیبی مربی تیم گسترش به تندی پاسخ آنها را داد: «بهروان برود شوی اصفهانی اش را اجرا كند... این آقای حبیبی هم كه بعدازظهرها دم در امجدیه می ایستد تا یك تیم اوضاعش به هم بریزد و مربی شود بهتر است درباره تیم ملی نظر ندهد.» ایران ۱۹۹۲ تیم بدی بود و نشان دهنده افت كیفیت مربیگری علی پروین با كمك ناصر ابراهیمی و پرویز كماسی. پروین پس از این شكست یك باخت دیگر را تجربه كرد، شكست مقابل تیم نیسان در فینال جام برندگان جام آسیا كه مانع از دومین قهرمانی پرسپولیس در این جام شد. با این حال علی پروین با حمایت شخص رئیس سازمان تربیت بدنی و رئیس فدراسیون فوتبال به كار ادامه داد تا در تابستان سال ،۷۱ در مرحله مقدماتی جام جهانی به دشواری از سد سوریه عبور كند و به مرحله نهایی انتخابی برسد. جایی كه غم انگیزترین شكست های تاریخ فوتبال ایران منتظر ما بود. ایران پس از شكست شوك آور ۰-۳ مقابل كره، ۱-۲ ژاپن و كره شمالی را برد، اما به عراق و عربستان باخت و حذف شد. بازی ایران _ عربستان آخرین روز ملی پروین بود كه با شكست ۳-۴ به پایان رسید. او كه با تداركی بی سابقه وارد این رقابت ها شده بود، تا روز آخر دفاع چپ خود را نشناخت!
• حذف و ظهور
شكست در قطر زمینه ساز خروج پنج ساله پروین از فوتبال ایران شد. از این روزها روایت متفاوتی وجود دارد. علی پروین می گوید: «یك روز آقای صفایی فراهانی با من تماس گرفت و گفت از امروز می توانی برگردی به فوتبال.» و این «یك روز» در اردیبهشت ماه سال ۷۷ بود كه ایران خود را آماده حضور در جام جهانی ۱۹۹۸ می كرد. اگر می خواهید بدانید در این ۵ سال چه بر پروین گذشته است، باید فعلاً صبر كنید. برای افشای اسرار احتیاج به زمان و تحمل بیشتری است. در این حد فاصل فوتبال ایران تغییرات شدیدی را تجربه كرد. با ورود مدیران ثروتمند صنعتی آنها از پرده بیرون آمده و سعی كردند نقش اول فوتبال را از مربیان و بازیكنان بگیرند. امیر عابدینی كه در معیت حسین محلوجی وزیر صنایع و معادن سهام پرسپولیس را در اختیار گرفته بود، استانكو پوكله پوویچ را به فوتبال ایران معرفی كرد. استانكو پس از ناكامی «بگوویچ» و «حمید درخشان» از اواخر سال ۷۴ هدایت پرسپولیس را در دست گرفت و دو قهرمانی برای این باشگاه كسب كرد، این در شرایطی بود كه ركورد پرسپولیس به ۱۲ ملی پوش نیز رسید تا هیچ كس به یاد جای خالی علی پروین نیفتد، اما به محض جدایی استانكو و حضور ایوان ست كوویچ هواداران به محض كسب دو نتیجه ضعیف به مدیران تیم اعلام كردند كه دوران جدایی از پروین به پایان رسیده است و پروین در پاییز سال ۷۷ پیش از بازی مقابل فجرسپاسی در هفته سوم لیگ با یك استقبال بی نظیر به فوتبال باشگاهی بازگشت. او ابتدا با سمت مدیر فنی و سپس با عنوان سرمربی پرسپولیس را در دست گرفت. البته پرسپولیس برخلاف گذشته صاحب سهام و مدیران دولتی و غیردولتی بود. همان ها كه در طول چندسال بعد پروین با یكایك آنها بیعت كرد و یاعلی گفت و كار را پیش برد!
• پروینیسم
نمایشگاه سورتمه واقع در جنوب میدان هفت تیر دفتر غیررسمی باشگاه پرسپولیس بود، مقری كه پس از تبدیل آن به مانتوسرا به ساختمانی در خیابان توانیر انتقال یافت. مكانی برای حل وفصل مسائل مالی و فوتبالی. نقطه تلاقی قدرت اقتصاد بازاری و مشروعیت سرمربی پرسپولیس. او هر روز حوالی ظهر به محل كار خود می رفت و سپس بعدازظهرها در ورزشگاه كارگران حاضر می شد تا تمرینات تیم را زیر نظر بگیرد. پروین در این مدت هرگز قدم به دفتر هیچ نشریه ای نگذاشت (استثناها را ندیده می گیریم) اما همه گاه كلمات او تیتر اول نشریات بود. كافی است گزارشات تحلیل محتوای نشریات ورزشی منتشر شده توسط معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد را دوره كنید تا ببینید همه گاه نام او در صدر جامعه فوتبال ایران در پیشانی روزنامه های ورزشی نشسته است. با این حال او كمتر خبرنگاری را به رسمیت شناخته و كمتر حاضر به گفت وگوی تلفنی شده است. باور می كنید در هر روزنامه موفق ورزشی یك خبرنگار ویژه برای «علی پروین» وجود دارد؟ پروین نه یك مربی كه یك شخصیت بزرگ در فوتبال ایران است. از مسائل فنی كه بگذریم «علی آقا» با عنوان جاافتاده سلطان، یك چهره كاریزماتیك است كه به واسطه روحیه بی مانندش صاحب بیشترین افتخارات باشگاهی فوتبال ایران است. همان طور كه خود می گفت: «۲۵ تا قهرمانی با پرسپولیس آوردم. تا آخر فوتبال هیچ كس نمی تواند به این ركورد برسد.» او كه خود را پشت بام فوتبال ایران می خواند، نمونه كلاسیك «مربی ایرانی» است. غالباً علم گریز، فاقد دانش آكادمیك، دلبسته به مناسبات جنوب شهری، دارای پایگاه اجتماعی قوی و وابسته به غریزه و تجربه. او پس از پیروزی سازمان تربیت بدنی در مجادله مالكیت و مدیریت اكبر غمخوار مقابل تغییرات مورد نظر او مقاومت كرد و حاضر به پذیرش پست مدیر فنی نشد و از پرسپولیس كنار رفت. این جدایی فرصتی بود برای آنها كه تصور می كردند علی پروین با نتایج ضعیف پرسپولیس دیگر طرفداری ندارد. او با حضور در تیمی به نام آذربایجان در زیرگروه لیگ آزادگان ۲۵ هزار تماشاگر را به ورزشگاه شیرودی كشاند و در عین حال با حضور قوی خود در حاشیه پایه های تیم پرسپولیس با هدایت وینكو بگوویچ را لرزاند. یك روزنامه نگار ورزشی از شبی یاد می كند كه طرفداران او پس از صرف افطاری در دفتر وی برای تشویق پروین و پاس به ورزشگاه آزادی رفتند. مسابقه ای كه پرسپولیس آن را ۱-۲ باخت. پروین با طرفداران سینه چاك این فرصت را داشته كه در بزنگاه خروج از تشكیلات فنی و مدیریتی به سرعت تبدیل به اپوزیسیون پرسپولیس شود، در حالی كه در طرف مقابل هرگز اپوزیسیون قدرتمندی مقابل او تشكیل نشده است. حضور پررنگ او در حدفاصل ۴ دهه باعث شده تا كمتر بازیكن پرسپولیس حتی به موقعیت او نزدیك شود. جالب اینكه حتی چهره محبوبی مثل احمدرضا عابدزاده دچار سكته مغزی شد تا نتواند این وظیفه را برعهده بگیرد. وظیفه ای كه علی دایی نیز به علت فقدان ریشه اجتماعی قابلیت برعهده گرفتن آن را ندارد.
• امروز
به رغم تهدید پروین به كناره گیری هیچ كس مطمئن نیست كه او دیگر به پرسپولیس بازنمی گردد. پروین در مصاحبه ای پس از شكست بی سابقه ۲-۴ در ورزشگا
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید