شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

اولین مجامع و مطبوعات زنان در ایران در دوران مشروطه


اولین مجامع و مطبوعات زنان در ایران در دوران مشروطه
اولین تشکیلاتی که با هدف ترویج فرهنگ غربی به وسیله انگلیسی ها در ایران به وجود آورد فراموسرنری نام داشت و اولین فراموسوا در ایران یکی از فرزندان فتحعلیشاه قاجار بوده است . فراموسرنری با نفوذ در ارکان فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و حتی نظامی به جریان سازی پرداخت و نبض اداره کشور را در دست گرفت . به نحوی که می توان گفت پس از پیروزی مشروطیت که با انحراف نهضت عدالتخانه و هدایت انگلیسیها انجام گرفت از میان صدها دولتمرد و صاحب منصبی که آمدند و تعداد کسانی که عضو فراموسرنری نبودند از تعداد انگشتان دست کمتر بودند .هیچ مجمع و محفلی نبود که در میان موسسین یا اعضای آن فراموسون نبوده باشند .در پشت صحنه فعالیت های زنان و مجامع و محافل مربوط به آنها در دوره قاجار و پهلوی جای پای فراموسرنری کاملا مشهود است زیرا بسیاری از آنان فعال در این صحنه ها چنان که بعضا اشاره خواهد شد همسر ، دختر و خواهر عوامل فراموسرنری بودند . در واقع انجمنها و مجامع زنان در ایران که به صورت حلقه هایی به هم مربوط بودند . زائیده فراموسرنری می باشند .این انجمن ها به خصوص پس از پیروزی مشروطه فعالیت آشکار و محض فراوانی را در جهت ترویج فرهنگ غرب شروع کردند . عمده فعالین این عرصه همان مروجین مدارس کلاسیک و مشوقین کشف حجاب بودند که با هدایت و حمایت مامورین و با مبلغین انگلیسی و یا آمریکایی در تشکیلاتی گرد آمده بودند . خانم کلارا کولیور در کتاب زنان ایرانی و راه رسم زندگی آنها می گوید : «مدتی انجمنی متشکل از هزاران زن تشکیل شد که «انجمن آهنین ایران » نام گرفت و دموکراسی اجتماعی ، توان سیاسی بخشیدن و پالودن ایران را هدف خود قرار داد ، انجمنی که تا مدتی زیادی به کمک و هدایت بریتانیا نهاده شد . اعضای آن اعم از زن و مرد بودند اعضای و شورای مرکزی انجمن هرگز یکدیگر را ملاقات نمی کرند و به ندرت همدیگر را می شناختند. با این وضع در باب تمام این مسائل مربوط به خط مشی و پیشرفت کار با آنان مشورت می شد و هر یک در راس حلقه ای دیگر بودند آزادی دین ، اندیشه ، دوستی و تعاون رو به فزونی می نهاد چندین بار از من تقاضا شددر گردهمایی آنان شرکت کنم اقدام میهن پرستانه که کاملا از جانب یک نفر صورت گرفت بسیار مورد توجه ام واقع شد اتی امر زن ایرانی فارغ التحصیل مدرسه آمریکایی تهران و مسئوول یکی از مدارس دخترانه اصفهان بود (منظور خانم بدرالدجی (مهرتاج) رخشان از پیشگامان کشف حجاب در ایران می باشد . نام پدرش امام الحکما و متولد اواخر سلطنت ناصرالدین شاه بود . در زمان مظفرالدین شاه به مدرسه رفت . تحت تاثیر آموزشهای مدرسه ، حجاب را کنار گذاشت و بدون حجاب به میان مردم رفت ، پدرش مرد متدین بود مانع بیرون رفتن دخترش شد اما پس از چندی تحصن در منزل میرزا علی اصغر خان اتابک پدر را مجبور می کند تا با تحصیل او در مدرسه آمریکاییها موافقت نماید ) پس از متارکه «جنگ جهانی اول » اندیشه بزرگ او که مایل بود آن را «اتحاد خواهران انگلیس ایرانی »بخواند شروع به شکل گرفتن کرد . فکرش آن بود هر دو زن انگلیسی و ایرانی به طور مشترک کار کنند ، و در باب آنچه برای کمک به زن ایرانی می توانست انجام گیرد تبادل نظر و گفتگو کنند . آنگاه هر یک از آن دو رهبری حلقه ای از زنان ایرانی را به عهده گیرد . چه تعداد زنان انگلیسی کمتر از آن بود که به همه جا سر زنند من و او مدام یکدیگر را می دیدیم و طرح را بررسی می کردیم پیش نویس قوانین و مققرات را تهیه می کردیم . مهر انجمن را آماده ساختیم . در مورد عناوین برنامه و برگه های یادداشت تصمیم گرفتیم و امیدوار بودیم اتحادیه تهران ، اصفهان و شیراز آغاز به کار کند »
هاجر تربیت رئیس دانش سرای مقدماتی دختران
(جایی که کشف حجاب در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ رسما از آنجا آغاز شد . )
در پانزده شهریورماه ۱۲۸۵ ش یعنی درست یک ماه پس از امضای مشروطیت توسط مظفرالدین شاه با مدیریت برخی از زنان جلسه هفتگی در تهران تشکیل شد . در سال ۱۲۸۶ ش ، انجمن آزادی زنان در تهران تشکیل شد که اعضای معروف آن عبارت بودند :صدیقه دولت آبادی ، صفیه یزدی ، شمس الملوک جواهر کلام ، خانم مری پارک جردن که مبلغ مسیح آمریکایی بود و آمریکایی دیگر به نام آنی ، تاج السلطنه . افتخار السلطنه ، دختران ناصرالدین شاه و عده ای دیگر که بعضا فارغ التحصیل مدارس سابق الذکر بودند و برخی همچون صدیقه دولت آبادی در عین حال عضور انجمن مخدرات وطن نیز بودند . در همان سال در تهران اتحادیه عیسی نسوان فعالیت خود را آغاز کرد در سال ۱۲۸۸ ش ، انجمن بانوان اصفهان به وسیله صدیقه دولت آبادی در اصفهان تشکیل شد . حدود سال ۱۲۹۳ انجمن آزادی در تهران به وجود آمد که در آن زنان و مردان به طور مختلط شرکت می کردند در سال ۱۲۹۷ به همت خانم صدیقه دولت آبادی شرکت خواتین در اصفهان به وجود آمد نام برده دو سال بعد روزنامه زبان زنان را در کنار این شرکت منتشر نمود . در سال ۱۳۰۰ جمعیت پیک سعادت نشوان به وسیله عده ای از کمونیستها در رشت تاسیس که آن را می توان پیامد اولین کنگره حزب کمونیست ایران دانست که در سال ۱۲۹۹ ش در بندر انزلی تشکیل شده است . برای نخستین بار این جمعیت بود که روز هشتم مارس را به عنوان روز بین الملل زنان پذیرفت و مراسمی به این مناسبت برگزار نمود . در سال ۱۳۰۱ جمعیت زنان وطن خواه توسط صفیه فیروز در تهران بنا گذاشته شد . در همان سال مجمع فارغ التحصیلان مدرسه عالی آمریکایی در تهران تشکیل گردد .این مجمع یكی از مجامع فعال زنان در ایران بود كه با هدایت مبلغین مسیحی آمریكایی چند دهه فعالیت داشت تا انكه در سال ۱۳۴۵ در سازمان زنان ایران :به همراه عده ای دیگر از زنان ایران ادغام شد . در سال ۱۳۰۲ جمعیت نسوان وطن خواه به سرپرستی خانم اسكندری (دختر شاهزاده قاجار بود ، پدرش عضو انجمن آدمیت وابسته به تشكیلات فراموسرنری بود ) تشكیل شده اعضای فعال آن عبارتند از : ملوك اسكندری ، صفیه اسكندری ، قدسیه مشیری ، هایده افشار ، مستوره افشار ، عصمت الملوك شریفی ، فخر السلطنه فروهر ، فخر افاق پارسا ، نورالهدی منگنه و فخر اعظمی ارغون جلسات جمعیت در منزل اعضاء برقرار می شد و نیز دعوت می شدند و جمعیت دارای قطعنامه ای در ۱۸ ماده بود كه توسعه مدارس دخترانه ، توسعه بهداشت زنان و تشكیل تعاونی های زنان را هدف خود قرار داده بودند و نیز نشریه ای به نام مجله وطنخواه منتشر می كرد . انجمن نسوان وطن ، هیات خواتین مركزی ، انجمن همت خواتین ، اتحادیه نسوان . انجمن نسوان نمونه ای دیگر از مجامع بودند كه در تهران فعالیت داشتند . به موازات توسعه مدارس و مجامع زنان ، انتشار نشریات در دستور كار تجدد خواهان قرار گرفت كه همچون تاسیس مدارس دخترانه و تشكیل انجمنهای زنانه یا هدایت و حمایت مبلغین مسیحی انجام می گرفت . البته قبل از آن نشریاتی چون صوراسرافیل ، حبل المتین ، مساوات ، ایران نو ، ندای وطن و ملا نصرالدین كه توسط آقایان منتشر می شد در بخشهایی از مطالب خود به مسائل مربوط به زنان می پرداختند اما برای رسیدن به اهدافی كه از پیش تعیین شده بود كافی نبود . لذا می بایست نشریات مختص به زنان مستقیما منتشرمی شد تا هر چه بیشتر و سریع تر زنان با فرهنگی كه امواج آن از غرب سرازیر شده بود آشنا شوند اداره كنندگان این نشریات همان مدیران ، معلمان ، فارغ التحصیلان مدارس مذكور و یا اعضای انجمنهای مزبور بودند . در سال ۱۲۸۹ش اولین نشریه زنان به نام دانش توسط خانم كمال در تهران منتشر گردید . در سال ۱۲۹۲ دومین نشریه زنان به نام شكوفه به وسیله خانم مزین السلطنه مدیر مدرسه دخترانه مزینه در تهران منتشر شد . در سال ۱۲۹۸ نشریه زنان با مدیریت خانم صدیقه دولت آبادی نخست در اصفهان و سپس در تهران منتشر گردید .
مختلط شدن مدارس
در همان سال عالم نسوان به صاحب امتیازی خانم نواب صفوی و همكاری شاگردان و فارغ التحصیلان مدارس آمریكایی انتشار یافت . زنان ایران نشریه دیگری بود كه در سال ۱۲۹۹ منتشر شد و اطلاع بیشتری از آن در دسترس نیست . در سال ۱۲۹۹ نام بانوان به وسیله شهناز آزاد نشر یافت . در سال ۱۳۰۱ فخر آفاق پارسا نشریه جهان زنان را در مشهد و سپس در تهران منتشر كرد . در سال ۱۳۰۲ كه جمعیت نسوان وطن خواه فعالیت خود را آغاز كرد جمله ای به نام نسوان وطن خواه منتشر نمود كه در واقع ارگان جمعیت به شمارش می رفت .در سال ۱۳۰۴ نسوان شرق را مرضیه ضرابی چاپ و منتشر كرد . نشوان ، سعادت ، دختران ایران ، از مجلات زنانه ایران بود كه در تهران منتشر كرد . كه به آنها نشریه نور افشان منتشره در بوشهر را نیز باید اضافه كرد . در كل باید گفت مدارس مجامع فرهنگی و مطبوعات در این دوره روز به روز توسعه بیشتری می یافت ، اما از نظر مردم خوشایند نبود زیرا دستهای آشكار و پنهان بیگانگان را می دیدند كه دین و فرهنگشان را نشانه گرفت و در صدد تزلزل مبانی اعتقادی آنها برآمده اند ، این امر بر كسی پوشیده نبود حتی دولتمردان بی غرض نیز نگران آن بودند . اولین اقدامی كه برای مقابله با این تلاشها صورت گرفت تحریم مدارس ، برهم زدن مجامع و حمله به نشریات و مطبوعات بود كه البته تاثیری در روند شكل گیری و توسعه آنها نداشت .پشتكار و جدیت موسسین و مروجین این مراكز تمام حركتهای كور و بی هدف مخالف را خنثی كرد اذا متدینین تدریجا به شیوه های اصولی روی آوردند به جای تحریم خود مدارس تاسیس كرده و سعی نمودند با روشهای معقول با تهاجم بیگانگان مقابله نمایند . حركت غربیها و شیفتگان داخلی آنها اگر چه ذهنها را خود مشغول نموده و عده ای را فریفته كرد اما از طرف دیگر با تحریك متدینین در واقع آنها را به حركت در آورد . اگر آن تلاشها نبود شاید جامعه ما تا سالیانی بعد عقب ماندگی سنتی خود را حفظ می كرد و به مرحله بالای تعلیم و تربیت ، رشد و آگاهی دست نمی یافت . البته فرهنگ قوی و غنی اسلام كه سابقا تهاجم گسترده و وحشتناك مغول را تحمل كرده و آن را در خود هضم كرده و بار دیگر سرزمین و فرهنگ مار را حفظ كرد .

زینب زارع مهذبیه
منبع : هفته نامه فصل نو


همچنین مشاهده کنید