شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


برادران گریم


برادران گریم
[یکبار مایکل چیمینو، حرف قشنگی زد. او گفت: ”اگر کارگردانی را درست انجام ندهی، پس فایده‌‌ٔ کارگردان بودن در چیست؟“]جیکوب گریم (۱۸۶۳-۱۷۸۹) و ویلهلم گریم (۱۸۵۹-۱۷۸۶)، دو تن از مشهورترین چهره‌های ادبی آلمان در نیمه‌ی نخست قرن نوزدهم میلادی بودند. این دو برادر قصه‌های عامیانه‌ٔ آلمانی را جمع‌آوری و منتشر کردند. از برادران گریم همچنین به‌عنوان بنیانگذاران علم نسخه‌شناسی ادبی در آلمان یاد می‌شود. اما فیلم برادران گریم، ساخته‌ٔ تری گیلیام، به دورانی از زندگی این دو برادر می‌پردازد که هنوز قدم به حیطه‌ٔ دنیای ادبیات و قصه نگذاشته بودند. در خاطرات برادران گریم آمده است که آنها در دوران نوجوانی با انجام کارهای به ظاهر جادویی، باعث تفریح مردم می‌شدند و پولی از این راه به‌دست می‌آوردند. همین موضوع، تبدیل به ایده‌ٔ اصلی فیلم برادران گریم شده است. داستان خیالی فیلم در آلمان سال ۱۷۹۶ سپری می‌شود. در این هنگام کشور آلمان توسط امپراتور فرانسه، ناپلئون بناپارت، تسخیر و اشغال شده است. ویلهلم گریم (مت دیمون) و جیکوب گریم (هیث لجر)، برادران شارلاتانی هستند که از این دهکده به آن دهکده مسافرت می‌کنند. آنها به هر دهکده که می‌رسند، نمایش‌های جادویی راه می‌اندازند و ادعا می‌کنند که با عالم غیب در ارتباط هستند. گریم‌ها با ترساندن مردم روستائی از عالم غیب، اندکی پولی به دست می‌آورند و روزگارشان را می‌گذرانند. این وضعیت تا زمانی ادامه می‌یابد که گریم‌ها به دهکده‌ٔ آلمانی ”ماربادن“ می‌رسند. دلاتومب (جاناتان پرایس) حاکم فرانسوی دهکده، بلافاصله پی به شیادی‌های دو برادر می‌برد. اما وی به جای تنبیه گریم‌ها، آنها را روانه‌ٔ یک مأموریت کشف و شناسایی می‌کند. مسئله این است که از چندی پیش بچه‌های دهکده به‌نحو مرموزی گم و گور می‌شوند. مردم معتقد هستند که چیز مهیب و ماوراءالطبیعه‌ای در جنگل وجود دارد که باعث این اتفاق شده است. دلاتومب برای اطمینان بیشتر از انجام ماموریت گریم‌ها، دستیار خود را که مرد خشنی به اسم کاوالدی (پیتر استورمیر) است، همراه آنها می‌کند. در ادامه‌ٔ ماجرا، برادران گریم قدم به داخل جنگل می‌گذارند؛ جنگلی که واقعاً طلسم شده است. کمی بعد با ملکه میرور (مونیکا بلوچی) مواجه می‌شویم.این ملکه که پانصد سال از عمرش می‌گذرد، با طلسمی که کرده موجب حوادث ناگوار در دهکده شده است. برادران گریم تصمیم می‌گیرند قدم به داخل قلعهٔ ملکه بگذارند و طلسم او را بشکنند... مشکل اصلی فیلم برادران گریم، نداشتن یک طرح داستانی منسجم و متمرکز است. ایده‌های خوب و تصاویر واقعاًپرزرق و برق و جذاب بدون وجود یک طرح داستانی مناسب، توان چندانی برای جلب توجه تماشاگر ندارند. تری گیلیام با فیلم‌های معروف قبلی‌اش - برزیل، ۱۲میمون و بارون مونچ هاوزن - استادی و مهارت خود را در کار با جلوه‌های ویژه و خلق عجایب و غرایب بصری نشان داده بود. این ویژگی‌ها را در برادران گریم نیز شاهدیم. اما استفادهٔ درست و هدفمندی را از این مهارت‌ها و ویژگی‌ها شاهد نیستیم. دو کاراکتر اصلی فیلم به‌درستی معرفی و پرداخت نشده‌اند. تماشاگر نمی‌داند که این دو آیا کلاهبردارند، آیا دو عاشق پیشه‌اند، آیا دلقک هستند یا قهرمان‌هائی از خود گذشته. کاملاً پیدا است که تری گیلیام شناخت درستی از برادران گریم واقعی نداشته است. هیچ نشانی از رگه‌های اصلی قصه‌های برادران گریم، و به‌ویژه کد همیشگی قصه‌های آنها - رفتارهای بد عقوبت آوردند و رفتارهای خوب مستوجب پاداش و جایزه - در فیلم دیده نمی‌شوند. فیلم برادران گریم فیلم بسیار شلوغی است، تماشاگر با انبوهی از مخلوقات کامپیوتری و دیجیتالی بمباران می‌شود و جنگل طلسم شدهٔ فیلم ظاهر بسیار عجیب و غریبی دارد. اما به عبارت دیگر انرژی داخل فیلم از توان لازم برای جدا شدن از روی پرده و انتقال یافتن به تماشاگر، برخوردار نیست. نتیجهٔ چنین رویکردی، خسته شدن زود هنگام تماشاگر از تماشای چنین فیلمی است.برادران گریم مابین دو قطب مسخرگی و ماجراجوئی تلوتلو می‌خورد. و هربار که مسخرگی آغاز می‌شود همهٔ حس هیجان و خطری که مد نظر فیلمساز بوده، بلافاصله رخت برمی‌بندد. همهٔ اینها، نشان از ضعف‌های ساختاری فیلم دارد؛ فیلمی که نام دو قصه‌گوی بزرگ کودکان را بر خود دارد، بدون اینکه ارتباط چندانی با آنها داشته باشد.
منبع : مجله دنیای تصویر


همچنین مشاهده کنید