جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

علل احتمالی بروز بیماری در یکی دوسال اخیر در صنعت طیور کشور


صنعت طیور كشور از دو سال قبل تا كنون با بحران فزاینده بروز بیماریهای مختلف روبرو بوده است.این امر با ظهور بیماریهای جدید و بروز فرمهای دیگر بیماریهای موجود ، مشكل را دو چندان نموده و از طرف دیگر افزایش چشمگیر كمی در همه ابعاد صنعت طیور باعث شده كه توجه و اقبال عمومی به این رشته بعنوان یك ممر درآمد قابل توجه روز به روز افزایش یافته و متاسفانه به موازات توسعه كمی ، از لحاظ كیفی ارتقاء این صنعت بسیار ناچیز باشد.به بیان دیگر علیرغم بزرگ شدن این صنعت امكانات كنونی به هیچ وجه جوابگوی نیازهای آن نبوده و به لحاظ مدیریتی ، بهداشتی تغذیه ای اگر نگوئیم كه در جا زده ایم پیشرفت درخور توجه این رشد را نیز نداشته ایم .با عنایت به مطالب پیش گفته در بروز مشكل فوق ، در اینجا به بررسی اجمالی و علل احتمالی بروز بحران بیماریها پرداخته و دو مقوله مدیریت و تغذیه را به بررسیهای آینده موكول خواهیم نمود. در ماههای اخیر تلفات بسیار شدید (تا ۸۰%) در طیور گوشتی استانهای تهران ، اصفهان ، قزوین ، سمنان ، خراسان فارس ، بوشهر ، كرمانشاه و . . . باعث ضرر و زیان فراوان مرغداران مناطق مزبور گشته و بررسیهای مختلف توسط متخصصین بخش خصوصی و دولتی به همراه آزمایشات مختلف نمایانگر وجود همزمان بیماریهای آنفلوآنزا ، گامبورو ، برونشیت ، نیوكاسل ، ومایكوپلاسما و كلی باسیلوز در بعضی موارد لارنگوتراكئیت بوده است.از طرف دیگر در گله های مادر گوشتی نیز تلفات روند افزایشی داشته و در بعضی از فارمها مناطق مذكور تلفات در زمان پرورش تا ۲۰% نسبت به گذشته افزایش یافته است. با نگاهی به نتایج گله های تخمگذار تجارتی بنظر می رسد كه تلفات در این بخش مانند بخش گوشتی نبوده و شاید در بعضی گله ها كاهش نیز داشته است.صرف نظر از تفاوت مقاومت ژنتیكی در مقابل بعضی از بیماریها در نژادهای گوشتی و تخمگذار ، بررسی علل این مسئله شاید راهگشای خوبی جهت كاهش بیماریها در گله ها مادر باشد.در ضمن باید به این نكته اشاره شود كه هنوز هم در مناطق آلوده فارمهائی وجود دارند كه با تلفات معمولی و وزن گیری مناسب در پایان دوره به كار خویش ادامه می دهند. یادآوری این نكته نیز ضروری است كه در مزارع شمال با توجه به عدم وجود قرنطینه بین مناطق مركزی و شمال كشور مشكلی از این نظر حداقل تاكنون وجود نداشته و یا به این حد شدید نمی باشد. در حال حاضر بروز این مسئله در مزارع گوشتی به فرمهای زیر می باشد : اكثر گله ها تا سه هفتگی وضعیت تقریبا عادی دارند و از این زمان درگیری با عوارضی شبیه بیماری آنفلوآنزا شروع شده و همراه با آن یا بعد از آن عوارض برونشیت (تجمع مواد پنیری شكل در محل دو شاخه شدن نای) باعث ادامه و افزایش تلفات می گردد.در بعضی موارد علائمی شبیه گامبورو و لارنگو در گله های درگیر دیده شده است.در كلیه موارد در صورتیكه گله ها از نظر MG مثبت باشند و درگیر E.coli شوند عوارض و تلفات بسیار شدید خواهد بود و در صورتیكه مسائل و مشكلات مدیریتی و تغذیه ای نیز وجود داشته باشند گله های مزبور عواقب بسیار ناگواری خواهند داشت.از طرف دیگر در بعضی از گله ها پس از دو هفتگی حدود ۱۵ تا ۴۰ درصد گله وازد شده و علیرغم تلفات پائین و عدم حضور بیماری مشخص ، گله دو یا چند دست شده و از نظر وزن در آخر دوره ، تابلوی وزنی از ۳۰۰ تا ۲۰۰۰ گرم متفاوت خواهد بود. در صورتیكه وضعیت در گله های مادر را نیز بررسی كنیم در گله هائی كه مشكل دارند وضعیت تقریبا مشابه گله های گوشتی با درجات كمتر خواهد بود . این وضعیت موقعی پیچیده تر می شود كه در گله های واكسینه شده در یكی دوهفته اول بر علیه آنفلوآنزا ، بیماری در هفته های سوم و چهارم در بعضی از گله ها بروز می نماید ضمن اینكه عدم پاسخ یكنواخت به تزریق واكسن آنفلوآنزا نیز بر پیچیدگی این مسئله می افزاید .مجددا یادآور می شود كه در مناطق آلوده و در شمال كشور با وجود تراكم مرغداریها ، هستند مزارعی كه مشكل جدی ندارند. كالبدگشائی تلفات در مراحل مختلف و در فارمهای متفاوت صرف نظر از نبود بیماری مشخص ، نشان می دهد كه وضعیت بورس فابربسیوس در گله ها بسیار متفاوت بوده و بورس این گله ها نرمال نمی باشد .در صورتیكه بورس از بدن خارج شده و توزین گردد و رقم حاصله بر وزن بدن مرغ تلف شده تقسیم شود ، در تمامی موارد نسبت نرمال از این نظر وجود نخواهد داشت.این امر به راحتی با چشم هم قابل ارزیابی است و تلفات از ده روزگی به بعد هیچ كدام بورس نرمال ندارند .بررسی بیشتر این مشكل ، نشان می دهد كه مرغدار به هیچ وجه علائم بیماری گامبورو را در گله مشاهده ننموده است .تفاوت وزن و اندازه ای بورس مبین این امر است كه گله در یكی دو هفته اول درگیر بیماری گامبورو و تحت كلینیكی شده است كه شدت و ضعف آن در روند درگیری با بیماریهای مختلف سرنوشت ساز خواهد بود . در اكثر موارد در بازرسی بورس تقریبا وزن بورس به یك چهارم تا یك پنجم وزن نرمال تقلیل یافته است .كاهش وزن بورس نشان دهنده این امر است كه به همان نسبت كاهش قدرت تولید آنتی بادی بر علیه بیماریهای مختلف كاهش یافته یا به عبارت دیگر اثر واكسیناسیون بر علیه بیماریهای مختلف به همان نسبت كاهش وزن تقلیل یافته است .این امر نشان می دهد كه با وجود استفاده از واكسنهای مناسب و واكسیناسیون صحیح بر علیه بیماریهای رایج باز هم بیماریهای مختلف بوجود آمده و مشكل همچنان باقی است.
مختصر یادآوری در مورد بیماری گامبورو . . .
ویروس بیماری گامبورو یكی از مقاوم ترین عوامل بیماری زای در مقابل عوامل خارجی است.فقط در pH دوازده و كمتر از دو از بین می رود ، تركیبات ضدعفونی كننده فنلی و آمونیوم ۴ تائی اثر كمی بر این ویروس دارد و در درجه حرارت ۶۰ درجه سانتیگراد بیش از نیم ساعت زنده می ماند .بنابراین این ویروس قادر است حتی با پاكسازی و ضدعفونی با بعضی از مواد ضد عفونی كننده باقی بماند. فرمالین و تركیبات یده تاثیر بهتری نسبت به دیگر مواد ضدعفونی كننده دارند. با توجه به موارد گفته شده درباره این ویروس ، كمی بی دقتی و تعلل در پاكسازی و ضدعفونی باعث باقی ماندن این عامل ویروسی در مزارع و آلوده نمودن جوجه ها در یكی دو هفته اول پس از تولد می گردد.این امر باعث می شود كه بیماری گامبورو تحت كلینیكی ایجاد شده و بسته به ایمنی مادری موجود درجات مختلفی از سركوب سیستم ایمنی اتفاق بیفتد.مساله داشتن آنتی بادی مادری كافی یكی از مسائل بسیار مهم است.در اكثر موارد گله های مادر پس از واكسیناسیون های اولیه قبل از شروع تخمگذاری با یك واكسن كشته روغنی تزریق می گردند تا ایمنی كافی به جوجه های یكروزه تولیدی منتقل نمایند .در صورتیكه به دلایل مختلف (واكسن نامناسب ، تزریق بد ، دز ناكافی و غیره)ایمنی مناسب ایجاد نگردد یا درجات مختلفی از ایمنی حاصل شود ، در نتیجه گله مادری از نظر یكنواختی آنتی بادی موجود قابل انتقال بسیار متفاوت بوده و CV بالائی از این نظر خواهد داشت.جوجه های تولیدی از این مادران طبعا داراتیتر آنتی بادی گامبوروی متفاوتی در بدو تولید خواهند بود. تدوین برنامه واكسیناسیون گامبورو مناسب برای این گله ها بسیار دشوار خواهد بود و چون معمولا اولین واكسیناسیون بر علیه گامبورو حدود ۱۲ روزگی انجام می گردد.جوجه های با تیتر پائین قبل از این زمان مقاومت لازم را بر علیه بیماری گامبورو نداشته و دچار بیماری گامبورو تحت كلینیكی می شوند كه گستردگی ابتلاء به این بیماری بسته به میزان عدم یكنواختی آنتی بادی منتقله از مادر به جوجه ها دارد.در اثر ابتلاء به گامبورو تحت كلینیكی و از بین رفتن كامل یا قسمتی از بورس ، سیستم ایمنی هومورال آسیب دیده و در نتیجه پاسخ های این سیستم در مقابل عوامل بیماری زا ناكافی خواهد بود.از طرف دیگر وجود ویروس مارك در مرغداریها باعث آلودگی جوجه ها در روزهای اول بعد از تولد گشته و به علت عدم واكسیناسیون بر علیه مارك ، این جوجه ها به ویروس وحشی آلوده شده و سیستم ایمنی با واسطه سلولی آنها نیز سركوب شده و بسته به میزان آلودگی و عوامل دیگر منجر به از بین رفتن یا تضعیف این سیستم می گردد.شاید به همین دلیل است كه در گله های مرغ مادر به دلیل واكسیناسیون بر علیه مارك در روزهای اول بعد از تولد ، مشكلات آنها در مقایسه با طیور گوشتی كمتر می باشد(البته مسئله مدیریت ، بهداشت و تغذیه مناسب این گله ها را نیز نباید از نظر دور داشت). كاهش تلفات و مشكلات در گله های پولت تخمگذار نیز شاید به دلیل واكسیناسیون این گله ها بر علیه بیماری مارك باشد.این مسئله از دو نظر قابل بررسی است ، اول اینكه اخیرا در گله های پولت تخمگذار از واكسن دوگانه مارك استفاده می شود كه این امر به نحو بسیار زیادی موارد بروز بیماری مارك را در سنین بالاتر كاهش داده و بنظر می رسد كه سیستم ایمنی با واسطه سلولی از این نظر آسیب ندیده است.از طرف دیگر به دلیل استفاده از واكسن روغنی گامبورو در سنین پائین ، سیستم ایمنی هومورال هم بهتر محافظت شده است كه این دو مسئله در نهایت منجر به سیستم ایمنی كاراتر و در نتیجه پاسخ ایمنی بهتر به واكسیناسیون و در هنگام مقابله با بیماریها می شود.در جوجه های گوشتی همانطوریكه ذكر شد آسیب دیدن سیستم ایمنی در سنین اولیه و از بین رفتن اكثر آنتی بادی های مادری تا قبل از سن سه هفتگی باعث می گردد كه از این سن به بعد گله ها در مقابل كلیه عوامل بیماری زا حساس شوند و حتی سویه های ویروس واكسینال در آنها منجر به واكنشهای شدید و ابتلاء به عفونتهای ثانویه گردد.به همین دلیل از سن سه هفتگی به بعد این گله ها دچار انواع و اقسام بیماریها گشته كه با توجه به واكسیناسیون و نیز به دلیل نبود یا ناكافی بودن سیستم ایجاد ایمنی ، ابتلاء آنها به انواع پاتوژنهای موجود در محیط قابل پیش بینی خواهد بود. با توجه به توسعه كمی مرغداریها و عدم آگاهی كافی مدیران آنها در رابطه با برنامه های پرورشی ، بهداشتی و تغذیه ای ، انتقال بیماریها افزایش یافته و این بیماریها به علت عدم وجود سیستم ایمنی مناسب مجال بروز می یابند. از طرف دیگر وجود واریانت های جدید گامبورو را نیز از نظر نباید دور داشت كه ممكن است نحوه مقابله و واكسیناسیون جدیدتری را طلب نماید.در ضمن یادآور می گردد كه می بایست آموزشهای لازم در مورد استفاده از مواد ضدعفونی مناسب به مرغداران داده شود تا آلودگی از این نظر را در محیط به حداقل برسانند .بروز بیماری آنفلوآنزا علیرغم واكسیناسیون ، بروز نوع جدید برونشیت ، تلفات بالاتر در گله های MG مثبت و عفونت كلی باسیلوزی و غیره را باید به مقدار زیادی به نبود سیستم ایمنی مناسب نسبت داد تا وجود و انتشار آلودگی در فارمها ، بنابراین برای اطمینان از صحت موارد ذكر شده بالا باید تحقیقات بیشتری در این مورد صورت گیرد تا اطمینان یابیم كه جوجه ها پس از اتمام آنتی بادی مادری دارای سیستم ایمنی كافی جهت مقابله با بیماریهای مختلف و پاسخ ایمنی مناسب به واكسیناسیون باشند.
لذا توصیه می گردد :
-جهت داشتن تیتر آنتی بادی مناسب در گله های مادری ، واكسیناسیون با واكسن غیر فعال با دقت بیشتری صورت پذیرد و در صورت عدم ایجاد تیتر مناسب از نظر بیماری گامبورو حتما واكسیناسیون مجدد انجام گیرد.
-با اندازه گیری تیتر مناسب گامبورو بطور مرتب ، در صورت ناكافی بودن تیتر آنتی بادی در مرغهای مادر ، واكسیناسیون مجدد در سنین حدود ۴۰ تا ۴۵ هفتگی انجام گیرد.
-در گله های تولكی ازواكسن روغنی قبل از شروع تولیدمجدداستفاده شود.
-در صورت تیتر نامناسب با CV بالا در جوجه های گوشتی از واكسن ملایم گامبورو در یك روزگی و از واكسن اینترمدییت (متوسط) در سن ۱۰ تا ۱۲ روزگی استفاده گردد.
-مطالعه در مورد انجام واكسیناسیون مارك در گله های گوشتی انجام گیرد تا در صورت مثبت بودن پاسخ ، این واكسیناسیون نیز انجام شود.
-آموزشهای لازم در مورد نحوه پاكسازی ، استفاده از ضدعفونی مناسب ، مدیریت و تغذیه وبهداشت در مقابله با بیماری گامبورو انجام گیرد.
دكتر سید مهدی میرسلیمی
منبع : موسسه مرغداری ایران


همچنین مشاهده کنید