پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تاجگذاری رضاخان


تاجگذاری رضاخان
مجلس مؤسسان در ۱۵ آذر ۱۳۰۴ در تهران با نطق رضاخان گشایش یافت و بعد از تشكیل ۵ جلسه در ظرف یك هفته سرانجام در روز ۲۲ آذر ۱۳۰۴ سلطنت دائمی را به رضاخان و خانواده‌اش واگذار كرد. آنچه كه در مجلس مؤسسان به تصویب رسید، تغییر سه اصل ۳۶، ۳۷ و ۳۸ متهم قانون اساسی بود. پس از آنكه در بهمن ۱۳۰۳ مجلس شورای ملی مقام فرماندهی كل‌قوا را از احمدشاه سلب و به سردار سپه تفویض كرد.در آبان ۱۳۰۴ نیز سلسله قاجاریه با فشار رضاخان و طی مصوبه‌ای منقرض شد و انگلستان و سپس شوروی بلافاصله حكومت موقت رضاخان را به رسمیت شناختند. روس‌ها حتی به‌منظور ابراز دوستی خود به رضاخان، نمایندگی خود در تهران را به «سفارت كبری» ارتقاء دادند.(۱) رضاخان پهلوی كه از نفوذ روحانیت در جامعه مطلع بود بلافاصله پس از تصویب طرح سرنگونی دودمان قاجار، تبلیغات سازمان یافته به حمایت از قوانین و احكام اسلامی را آغاز كرد. هدف او بدست آوردن پایگاه اجتماعی از طریق جلب حمایت روحانیت بود. او یك روز پس از تصویب طرح انقراض قاجاریه به‌عنوان نخست‌وزیر كشور اعلامیه‌ای انتشار داد و در آن خاطرنشان ساخت: «... قوانین اسلام به‌منظور بهروزی مردم اجرا خواهد گردید، معنویت مسلمانی كاملاً حفظ خواهد شد، فروش نوشابه‌های الكلی ممنوع خواهد گردید، بهای گندم و نان كاهش خواهد یافت و ...»(۲) با این حال او پس از تصاحب مقام سلطنت به سرعت چهره عوض كرد. رضاشاهی كه در دوره وزارت جنگ با تظاهر به دین‌داری در ایام عاشورا در قزاقخانه «تكیه» برپا می‌كرد و خود در ورودی تكیه می‌ایستاد و به دستجات سینه‌زن طاق‌شال اهداء می‌كرد و گاه با پای برهنه در جلو دسته حركت می‌كرد و كاه بر سر می‌ریخت و در شب ۱۱ محرم شام‌غریبان می‌گرفت و شمع به دست، به مساجد و تكایا می‌رفت،(۳) پس از به سلطنت رسیدن از شكوه و جلال روضه‌خوانی كاست، برای برقراری مجالس عزاداری موانع و مشكلاتی بوجود آورد و آن را موكول به كسب اجازه قبلی كرد، در مرحله بعد حركت دسته‌های عزادار در روز عاشورا را ممنوع كرد و سپس حتی برگزاری این‌گونه مراسم را در خانه‌ها نیز ممنوع كرد و صاحب‌خانه‌هایی را كه در منازل خود برای امام حسین (ع) عزاداری می‌كردند به زندان می‌افكند و در مرحله بعد حتی در روزهای عزادارای، كارناوال‌های شادی به راه می‌انداخت.(۴) رضاشاه برای رسمیت بخشیدن به سلطنت خود، زمینه تشكیل مجلس مؤسسان را فراهم ساخت. انتخابات مجلس مؤسسان تحت‌نظر مأموران رضاخان انجام گرفت ولی اكثر مردم در انتخابات شركت نكردند و فهرست نمایندگان مجلس را مأموران دولت و پلیس از پیش تعیین كرده و تأكید كرده بودند كه این اشخاص باید از صندوق بیرون ‌آیند و با سلطنت شاه نیز موافقت ‌كنند.(۵) سیاستمداران فعال مورد اعتماد شاه از جمله تیمورتاش و داور كه قبلاً طرح یك ماده‌ای مربوط به انقراض سلسله قاجاریه را تهیه و تدوین كرده بودند، نمایندگان مجلس را به یك زیرزمین منزل رضاخان فرا می‌خواندند و موافقت و امضای آنان را برای انتقال قدرت به رضاخان دریافت می‌كردند و اگر كسی امتناع می‌ورزید با وعده و وعید و یا با تهدید او را وادار به امضا می‌كردند.(۶) مجوز سلطنت رضاخان از درون چنین مجلسی بیرون آمد. مجلس مؤسسان در ۱۵ آذر ۱۳۰۴ در تهران با نطق رضاخان گشایش یافت و بعد از تشكیل ۵ جلسه در ظرف یك هفته سرانجام در روز ۲۲ آذر ۱۳۰۴ سلطنت دائمی را به رضاخان و خانواده‌اش واگذار كرد. آنچه كه در مجلس مؤسسان به تصویب رسید، تغییر سه اصل ۳۶، ۳۷ و ۳۸ متهم قانون اساسی بود. به موجب این تغییرات:
ـ انتقال سلطنت به رضاخان و اعقاب وی رسمیت یافت.
ـ ولیعهد، پسر بزرگ شاه خواهد بود. در صورت نبود پسر، ولیعهد كسی است كه شاه تعیین می‌كند مشروط برآنكه قاجار نباشد.
ـ ولیعهد به شرطی می‌تواند زمام امور را برعهده بگیرد كه ۲۰ سال تمام داشته باشد والا نایب‌السلطنه‌ای كه مجلس تعیین می‌كند، تصمیم‌گیرنده خواهد بود.(۷) رضاخان روز ۲۴ آذر در مجلس شورای ملی حضور یافت و مراسم تحلیف به جای آورد. روز ۲۵ آذر، در كاخ گلستان بر تخت سلطنت نشست و وزیرمختار انگلیس به‌عنوان «شیخ‌السفرا» به وی تبریك گفت. روز ۲۶ آذر فرمان نخست‌وزیری فروغی و روز ۸ بهمن فرمان ولیعهدی محمدرضا ـ فرزند ارشد خود را ـ صادر كرد و روز ۴ اردیبهشت در تهران تاجگذاری كرد. بدین سان هنوز ۲۰ سال از انقلاب مشروطیت نگذشته بود كه در اثر ضعف و جبن رجال و سیاستمداران كشور در مقابل رضاخان، یك‌ بار دیگر حكومت مطلقه بر ایران مستولی شد و مردم از آزادی های اساسی محروم شدند. به قول «میلسپو» اقتصاددان امریكایی در آن سال رضاخان از ارتش برای دخالت در انتخابات مجلس مؤسسان استفاده كرد، خودش را شاه نامید، كشور را به دوران استبداد باز گرداند، بی‌آنكه اعتراضی از جانب رجال و سیاستمدارانی كه به‌علت بی جرأتی و آشفتگی فكری یك فرصت طلایی را برای حفظ آزادی در كشور از دست داده بودند، بلند شود.(۸) در مجلس پنجم كه انتخابات آن در دوران حاكمیت «سردار سپه» برگزار شد، اكثر نمایندگان، طرفدار رضاخان بودند. تیمورتاش، تدین و داور كه بازوی اجرایی رضاخان محسوب می‌شدند، نقش‌آفرینان اصلی در داخل و خارج بودند. مجلس به دو گروه فراكسیون تجدد به رهبری تدین و فراكسیون سوسیالیست به رهبری سلیمان محسن تقسیم شده بود كه جانبداری از رضاخان وجه مشترك هر دو گروه بود و افرادی مانند سیدحسن مدرس در اقلیت محض قرار داشتند. سلطنت رضاشاه موجب شد كه نقش دولت و مجلس در اداره كشور به حداقل كاهش یابد. زیرا عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیرنده شخص شاه بود. دیگر هیچ شخصیت مقتدر و برجسته‌ای به نخست‌وزیری منصوب نشد و این مقام كه طبق قانون اساسی اختیار تام در اداره كشور را داشت به مدت ۶ سال ـ ۹ خرداد ۱۳۰۶ تا ۲۲ شهریور ۱۳۱۲ ـ به مخبرالسلطنه هدایت تفویض شد كه به قول خودش «همواره در حاشیه‌مشی‌ می‌كرد»(۹) پس از «هدایت» نیز چهره‌هایی مانند محمود جم، متین دفتری و علی منصور به نخست‌وزیری رسیدند كه عموماً در برابر اراده شاه بی‌اختیار بودند. به گفته «هدایت»: در دوره پهلوی هیچ‌كس اختیار نداشت. تمام امور باید به‌عرض می‌رسید و آنچه فرمایش می‌شد، همان رفتار می‌شد.(۱۰)
پی‌نوشت‌ها:
۱. سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، ص ۲۳.
۲. تاریخ ایران از باستان تا امروز، مترجم: كیخسرو كشاورزی، انتشارات پویش، ص ۴۴۵.
۳. تاریخ ۲۰ ساله ایران، حسین مكّی، ج چهارم، صص ۱۶ و ۱۷.
۴. تاریخ ۲۰ ساله ایران، ص ۱۹.
۵. تاریخ ایران از باستان تا امروز، همان.
۶. مجلس شورای ملی و تحكیم دیكتاتوری رضاشاه، دكتر علیرضا ملائی توانی، مركز اسناد انقلاب اسلامی، زمستان ۱۳۸۱، ص ۱۸۸.
۷. تاریخ ۲۰ ساله ایران، ج ۳، ص ۵۸۶.
۸. امریكاییها در ایران، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، ص ۳۷.
۹. مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، انتشارات زوار، ۱۳۶۳، ص ۴۰۱.
۱۰. مهدیقلی هدایت، همان، ص ۴۰۲.
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید