شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


افزایش آسیب‌پذیری کلان‌شهرها


افزایش آسیب‌پذیری کلان‌شهرها
سازمان ملل پیش‌بینی کرده است تا سال ۲۰۱۰، نزدیک به ۵۱۱ شهر جهان دارای جمعیتی بیش از یک میلیون‌نفر خواهند بود و این در حالی است که در این سال بیش از نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری اسکان می‌یابند.برخی معتقدند امروزه جهان بسیار مخاطره‌آمیزتر از گذشته شده است. اما حقیقت این است که عصر ما خطر آفرین‌تر از اعصار گذشته نیست بلکه آنچه در زمان ما اتفاق افتاده این است که تعادل میان خطرات بالقوه و خطرات بالفعل به‌هم خورده است. اکنون ما در جهانی زندگی می‌کنیم که خطراتی که خود به‌وجود آوردیم بیش از سوانح طبیعی انسان را تهدید می‌کند. این مسئله بیش از سایر کشورها، دست و پاگیر کشورهای در حال توسعه و به‌ویژه مناطق شهری این کشورهاست. چرا که با افزایش ناگهانی جمعیت مناطق شهری این کشورها با گسترش ساخت‌و‌سازهای برنامه‌ریزی نشده روبرو شدند و در نتیجه آسیب‌پذیری آنها در برابر انواع سوانح افزایش یافته است. این مبحث به بررسی آسیب‌پذیری مناطق شهری در کشورهای در حال توسعه در برابر سوانح و نحوه برخورد با این سوانح در این کشورها می‌پردازد.
رشد جمعیت مناطق شهری
جمعیت جهان همچنان در حال افزایش است و این در حالی است که براساس گزارش سازمان ملل ۹۶ درصد از رشد جمعیت جهان مختص کشورهای در حال توسعه است.علاوه بر این هر پنج سال ۴۰ شهر به شمار شهرهای بیش از یک میلیون‌نفری جهان افزوده می‌شود و چنانچه در این گزارش پیش‌بینی شده است تا سال ۲۰۲۵ تعداد این شهرها به ۶۳۹ شهر می‌رسد. ۶۶ درصد از این شهرها در کشورهای در حال توسعه قرار دارند و افزایش جمعیت شهری در آمریکای لاتین و آفریقا بیش از سایر قاره‌ها خواهد بود. طبق آخرین آمار اعلام شده از سوی ”صندوق جمعیت سازمان ملل“، ۷۷ درصد از جمعیت آمریکای لاتین، ۴۱ درصد از جمعیت آفریقا و ۳۵ درصد از جمعیت آسیا در مناطق شهری ساکنند اما تنها افزایش جمعیت نیست که منجر به گسترش شهرها در کشورهای در حال توسعه می‌شود، بلکه یکی دیگر از مهمترین عواملی که در این حوزه نقش مهمی ایفا می‌کند، مهاجرت روستائیان به شهرهاست. به‌نحوی که در ۲۰ سال آینده بیش از یک‌میلیارد نفر از روستائیان خانه و کاشانه خود را در مناطق روستائی رها کرده و به سمت شهرها هجوم می‌آورند.گسترش بی‌رویه شهرها منجر به افزایش آسیب‌پذیری آنها در مواجهه با سوانح است. ۱۰ سال پیش بررسی صد شهر پرجمعیت جهان نشان داد که ۷۸ درصد از این شهرها در معرض یکی از چهار سانحه طبیعی اصلی (زلزله، سونامی، آتشفشان و طوفان) و ۴۵ درصد از آنها در معرض بیش از یکی از این سوانح قرار دارند. این آمار حاکی از آن است که ۸۶ درصد از شهرهای پرجمعیتی که از کشورهای در حال توسعه مورد مطالعه قرار گرفته‌اند در معرض بیش از یکی از سوانح قرار دارند. آنچه آسیب‌پذیری این شهرها را در برابر چنین سوانحی افزایش داده، ساخت‌و‌سازهای بی‌رویه در محلات فقیرنشین این شهرها و رشد بی‌رویه جمعیت آنهاست.براساس آمار ارائه شده از سوی سازمان ملل در سال ۱۹۹۰ بیش از یک میلیاردنفر از جمعیت جهان ساکن محله‌های فقیرنشین و زاغه‌ها بوده‌اند. روشن است زمانی‌که در چنین محله‌هائی، حادثه‌ای رخ دهد، هزینه اجتماعی و انسانی آن به مراتب بیشتر از دیگر مناطق است.در حال حاضر و براساس همین گزارش‌ها ۷۰ درصد از جمعیت کشورهای در حال توسعه را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند و انتظار می‌رود در صورت وقوع سانحه‌ای در این کشورها این گروه‌ها بیشترین آمار تلفات را به‌خود اختصاص دهند.
برنامه‌ریزی برای سوانح
برنامه‌ریزی برای رویاروئی با سوانح در میان کشورهای در حال توسعه بسیار متفاوت است. در ایران و هندوستان شاهد برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای برای مقابله با سوانح هستیم و این در حالی است که کشورهائی همچون ونزوئلا و تایوان هیچ‌گونه برنامه‌ریزی مقدماتی برای رویاروئی با سوانح انجام نداده‌اند. در ترکیه تا همین سال‌های اخیر هیچ سازمانی برای مدیریت سوانح در سطح ملی وجود نداشت. گرچه وجود چنین سازمانی به‌ تنهائی حاکی از آمادگی دولت برای رویاروئی با سوانح نیست چنانچه شاهد بوده‌ایم در سال‌های ۱۹۶۶، ۱۹۷۶، ۱۹۸۴، ۱۹۸۷ و ۱۹۹۰ سئول پایتخت کره‌جنوبی شاهد وقوع سیل بوده است اما سازمان‌های دولتی این کشور اقدامات چندانی برای افزایش آمادگی آن در برابر سوانح آینده انجام نداده‌اند.به‌طور کلی برنامه‌ریزی برای رویاروئی با سوانح و مدیریت سوانح باید میان حوادث جزئی و سوانح تمایز قائل شود. چنین برنامه‌ریزی باید جامع‌گر بوده و توجه خود را به موارد خاص معطوف نکند. از دیدگاه تخصصی یک برنامه‌ریزی مطلوب تنها بر یک سانحه متمرکز نیست و مجموعه‌ای از سوانح را مدنظر قرار می‌دهد. ضمن اینکه باید برنامه‌ریزی برای مقابله با سوانح را به‌طور مستمر و برپایه اطلاعات نظام‌مند تدوین کرد. نکته مهمی که نباید در این حوزه مغفول بماند توجه به لزوم همکاری سازمان‌ها و بخش‌های مختلف جامعه برای رویاروئی با سوانح و حوادث غیرمترقبه است.
واکنش در برابر حادثه
هنگامی‌که پیش‌بینی می‌شود حادثه‌ای در راه است، نخستین و فوری‌ترین اقدام تخلیه شهر است. اغلب مردم تمایل چندانی به ترک خانه‌های خود در این شرایط ندارند. برای نمونه زمانی‌که در سال ۱۹۹۱ دولت بنگلادش خبر وقوع گردباد را به ساکنان محلی داد، حدود نیمی از ساکنان این منطقه از ترک خانه‌های خود امتناع کردند و در نتیجه این واقعه بیش از ۱۳۹ نفر جان باختند.پس از وقوع سانحه‌ای در یک شهر، اغلب بخش عمده‌ای از عملیات نجات را ساکنان آن شهر بر عهده می‌گیرند و می‌توان با آگاهی دادن به مردم در خصوص سوانح و آماده‌کردن آنها برای رویاروئی به مردم در خصوص سوانح و آماده‌کردن آنها برای رویاروئی با چنین وقایعی منجر به واکنش بهتر آنها برای رویاروئی با چنین وقایعی منجر به واکنش بهتر آنها در شرایط اضطراری شد.به‌دلیل این‌که اغلب عملیات‌های امداد و نجات نیازمند تجهیزاتی پیشرفته است، مقامات شهرهای حادثه‌خیز باید پیش از وقوع هر سانحه‌ای تجهیزات و پرسنل مورد نیاز برای چنین شرایطی را مهیا کنند. بررسی برنامه‌ریزی شهرهای مختلف آسیا برای آمادگی در برابر سوانح حاکی از آن است که به‌جز سنگاپور هیچ شهر دیگری آمادگی لازم را برای رویاروئی با سوانح ندارد.
جبران پیامدها
پس از وقوع سانحه و پایان یافتن عملیات امداد و نجات باید تمام تلاش‌ها معطوف به بازگرداندن ناحیه سانحه‌دیده به وضعیت عادی شود. در کوتاه‌مدت باید بازسازی تشکلات زیربنائی این مناطق مدنظر قرار گیرد و در بلندمدت نیز باید همه تلاش‌ها را در بازگرداندن وضعیت شهر و زندگی مردم به شکل اولیه و عادی متمرکز کرد. در چنین شرایطی اغلب فشار روانی ناشی از سانحه از واقعه اصلی مخرب‌تر است. برای نمونه در سال ۱۹۸۰ حدود ۲۱۷هزارنفر از ساکنان یکی از مناطق شهر تورنتوی کانادا به‌دلیل خطر احتمالی انفجار موادشیمیائی مجبور به تخلیه خانه‌های مسکونی خود شدند. گرچه این انفجار تلفات مالی و جانی به همراه نداشت اما فشار روانی آن منجر به ایجاد اختلال جدی در زندگی مردم برای چند روز متوالی شد و آثار سوءروانی، اجتماعی و اقتصادی بسیار به همراه داشت.گفته می‌شود مدیریت سوانح و رویاروئی با آنها بیش از هر چیز دیگر نیازمند فن‌آوری برتر است. حتی هنگام رویاروئی با سوانح طبیعی، فن‌آوری می‌تواند به یاری انسان بیاید. به‌عنوان مثال در ایالت فلوریدای آمریکا حدود ۶ میلیون نفر در مناطق ساحلی زندگی می‌کنند و این در حالی‌است که به رغم وقوع طوفان در این مناطق همواره شاهد کاهش میزان تلفات سوانح طبیعی در این مناطق بوده‌ایم.گفته می‌شود این امر ناشی از به‌کارگیری سیستم‌های هشداردهنده، اجراء برنامه‌های دولت برای تخلیه این مناطق هنگام بروز سانجه و نیز استفاده از مصالح مناسب برای ساخت‌و‌ساز در این مناطق است. اما کشورهای در حال توسعه به چنین منابعی دسترسی ندارند. به همین دلیل گروه‌های حامی محیط زیست همواره خواستار توقف ساخت‌و‌ساز در حاشیه مناطق حادثه‌خیزند.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید