جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


ایلات و عشایر


ایلات و عشایر
ایل واژه‏ای است مغولی و تركی به معنای دوست، یار، همراه و همقبیله، و عشیره كه مترادف با ایل استعمال شده، واژه‏ای است عربی به معنای بنی اعمام و نزدیكان از جانب پدر كه جمع آن عشایر و عشیرات است. عشیره اسم فارسی ماخوذ از زبان عربی به معنای خویشان، نزدیكان، تبار، اهل خانه، و طایفه است. واژه ایلات (جمع ایل) برای نخستین بار در زبان فارسی در زمان ایلخانیان به كار رفته كه منظور از آن طوایف صحرانشین و نیمه صحرانشین است. در ایران جمعیتی را عشایری به حساب آورده‏اند كه دارای وابستگی ایلی بوده به زندگی كوچ روی با معیشت غالب شبانی اشتغال دارند. این جمعیت را به سه گروه عمده تقسیم كرده اند. كوچ نشینان، نیمه كوچ‏نشینان و رمه‏گردانان. كوچ نشینان شامل افرادی هستند كه در ییلاق سرپناه ثابتی ندارند وابستگی آنان به زمین زراعی بسیار اندك، كشت و كارشان دیم و قلمرو زیستی آنان در اراضی حاشیه‏ای یكجانشینان است. نیمه كوچ‏نشینان جمعیتی عشایری‏اند كه عمدتا قشلاق را در ساختمان و یا در آبادیهای قشلاقی و ییلاق را در چادر به سر می برند این گروه نسبت به كوچ‏نشینان وابستگی بیشتری به زمین دارند. خصوصاً در قلمرو قشلاقی خود دارای آب و زمین زراعی بوده و در قشلاق در آبادیها ساكن اند و مانند روستاییان زارع و باغدار هستند. رمه گردانان از مراتع طبیعی ییلاق استفاده می كنند و به پرورش دام با بردن رمه ها به مراتع بدون همراهی اعضا خانواده اشتغال دارند در این شیوه دامها همراه چوپان یا بعضی از اعضای خانوار به مراتع برده می شوند پس از پایان دوره بهره‏برداری از مراتع دامها به آبادیهای قشلاقی مراجعه و دوره قشلاقی را در طویله و از طریق تعلیف و تغذیه دستی می گذرانند. بر اساس اطلاعات سرشماری در تیرماه ۱۳۶۶ در كل مناطق عشایری استانهای كشور ۹۶ ایل و ۵۴۷ طایفه مستقل سرشماری شده اند. تعداد جمعیت كوچنده كشور در سال ۱۳۶۶ برابر ۱۱۵۲۰۹۹ نفر بوده است. قلمرو زیست عشایر كوچ‏رو ایران عمدتاً در امتداد سلسله جبال زاگرس و در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، باختران، خوزستان، لرستان، ایلام، چهارمحال بختیاری و كهكیلویه و بویراحمد، فارس و خراسان و سیستان و بلوچستان و سمنان و نقاط مركزی ایران است. در دوران حكومت قاجار گرچه مناطق وسیعی از پادشاهی قاجار عشایرنشین بود تدریجا از قدرت ایلات كاسته و بر اقتدار دولت مركزی افزوده شد. ایلات در زمان سلطنت قاجاریه گاه طعمه مناسبی برای دسیسه‏چینی دولت انگلیس به حساب می‏آمدند و این دولت با سیاستهای استعماری خود عشایر را علیه دولت مركزی تحریك می نمود و یا از آنان در جهت حفظ منافع تجاری خود استفاده می كرد. چنانچه در پی كشف نفت در خوزستان كمپانی نفت ایران و انگلیس و شیخ محمره و بختیاریها از سوی دیگر با یكدیگر توافق نمودند كه عشایر از مناطق نفتی حراست كنند و نیروی انسانی مورد نیاز كمپانی را فراهم نمایند. و گاه نیروی مقاومتی علیه سلطه استعمار شمرده می شدند. پس از فتح هرات توسط قوای ناصرالدین شاه دولت انگلیس برای تهدید دولت ایران بندر بوشهر را مورد حمله قرار داد در جریان مقاومت اهالی، عشایر قشقایی به كمك سربازان و مردان دلیر تنگستان در برابر حملات قوای انگلیس ایستادگی كردند و حماسه‏ها آفریدند.در جنبش مشروطه نیز برخی از ایلات به هواداری از مشروطه برخاسته و در استقرار مجدد دولت مشروطه نقش ایفا كردند. با توجه به تغییرات گسترده در ساختار سیاسی اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی جامعه روند اسكان در میان ایلات تسریع گردید و تغییرات بنیادی در همه وجوه زندگی ایلی پدید آمد كه عمده ترین آن تغییر در سازمان و نظام كهن ایلی و عشایری است. ساخت قدرت در ایلات ایران معمولاً هرمی شكل و نهاد رهبری منبعث از ساخت خویشاوندی و سلطه پدرسالارانه است. رهبری از بطن نظام خویشاوندی نشات گرفته و حافظ بقا و تحكیم روابط خونی است. توزیع قدرت سیاسی و اداری با تقسیمات درون سازمان ایل متناسب است. در راس ایل، ایلخان با اختیارات نامحدود، در راس طایفه ها كلانتران و در راس تیره كدخدایان قرار می گیرند. اقتصاد عشیره‏ای تنها در چارچوب مالكیت دسته‏جمعی بر چراگاهها و تجزیه ناپذیری آنها و نیز سلطه پدرسالارانه بر واحدهای اقتصادی قابل درك است. روابط روزمره اعضا عموماً از طریق روابط خویشاوندی و مالكیت جمعی بر زمین شكل می‏گیرد، و موقعیت افراد در درون ساخت خویشاوندی، روابط متقابل اقتصادی آنان را مشخص می نماید. مالكیت خصوصی (به شكل مالكیت بر اشیا منقول، دام و چادر) در نظام كوچ‏روی وجود دارد. كه به وسیله هنجارهای روابط خویشاوندی محدود شده، توسط توافقهای ازدواج، تقسیم میان پسران به هنگام رسیدن به سن بلوغ، توزیع مجدد از طریق عامل رهبری و مبادلات جنسی از یكی یه دیگری منتقل می شود. تولید عشیره أی نسبتا یكنواخت (محصولات دامی، زراعی و تا حدودی صنایع دستی)، ابزار بسیار ابتدایی و تخصص در نازلترین سطح است. تقسیم كار در میان عشایر نه بر مبنای تخصص بلكه به سبب پایین بودن سطح تكنولوژی و سنتهای اجتماعی بر مبنای سن و جنس است. ادبیات عشایر نیز رنگ و بوی طبیعت سرزمین اش را دارد. این اشعار صدای كوه، صحرا، مرتع، گیاهان، پرندگان و صدای طبیعت است. و…

ای كوههای پر برف
و ای قله‏های مه آلود
بر ایل ما چه گذشت
ای كوههای پر پر برف
و ای قله های مه آلود
بر آن ایل كه در دامن شما
خیمه‏های رنگین می افراشت
چه گذشت؟
…..
ای كوه های بلند
ای جانم به فدای خاك و سنگتان
راه قله‏هایتان را نشانم دهید
تا چون طرلان بر سینه‏‏تان پرواز كنم
شاید از فراز آن ایلم را بیابم.

برگرفته از :
عشایر ایران نصرالله كسرائیان / زیبا عرشی
تصاویر : آرشیو عكس مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
منبع : ماهنامه بهارستان


همچنین مشاهده کنید