پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


سیاست‌های پشت پرده آکادمی اسکار در نادیده‌گرفتن برترین‌ها


سیاست‌های پشت پرده آکادمی اسکار در نادیده‌گرفتن برترین‌ها
فیلمسازان مستعد و فیلمنامه‌نویسان بامزه اسکار نمی‌گیرند
پاییز فصل جوایر سینمایی است؛ اما وقتی نام اسکار در میان انبوه جوایز سینمایی به میان می‌آید، همه جوایز در مقابلش رنگ می‌بازند. بوسه بر آن مجسمه طلایی سه و نیم کیلویی، اوج آرزوی هر هنرمندی در عرصه سینماست. اما بسیاری از بزرگان تاریخ سینما هستند که هرگز این جایزه را نبرده‌اند. این گزارش یک بررسی اجمالی است درباره آنان که در عین شایستگی هرگز اسکار نگرفته‌اند؛ قسمت اول به فیلمسازان و فیلمنامه‌نویسان اختصاص دارد و قسمت دوم به بازیگران مرد و زن. نامش را "آکادمی" گذاشته‌اند، گرچه چیزی در آنجا آموزش داده نمی‌شود و چون برندگان را با رأی‌گیری انتخاب می‌کنند، خودشان هم چیز چندانی یاد نمی‌گیرند. آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک فصلی دارد که به سرعت به آن نزدیک می‌شویم و گمان می‌کنم بتوانیم با حدس زدن نام ستارگانی ـ بازیگران زن و مرد، فیلمسازان و تهیه‌کنندگان ـ که مورد بی‌مهری آکادمی قرار می‌گیرند، به استقبال این فصل برویم. هنری فوندا را در ۱۹۸۰ یا ال پاچینو را در ۱۹۹۱ به یاد دارید؟ امسال اسکار به چه کسانی می‌رسد و دست چه کسانی خالی می‌ماند؟
بیایید ابتدا کمی تمرین ریاضیات بکنیم. آکادمی تقریباً شش هزار عضو دارد که به این شاخه‌ها تقسیم می‌شوند:
بازیگر: ۱۲۷۴ نفر، تهیه‌کننده: ۴۶۶ نفر، مدیر تولید: ۴۳۴ نفر، صدا: ۴۱۹ نفر، نویسنده: ۳۹۸ نفر، طراح تولید: ۳۸۰ نفر، کارگردان: ۳۷۷ نفر، روابط عمومی: ۳۷۳ نفر، عضو آزاد: ۳۷۱ نفر، فیلم کوتاه و انیمیشن: ۳۲۲ نفر، جلوه‌های ویژه: ۲۵۰ نفر، موسیقی: ۲۴۰ نفر، تدوینگر: ۲۲۹ نفر، فیلمبردار: ۱۸۹ نفر،‌ مستند: ۱۳۴ نفر، مجموع: ۵۸۵۶ نفر. هر شاخه نامزدهای برگزیده رشته خود را معرفی می‌کند (فیلمسازان نامزدهای بهترین کارگردان را و به همین ترتیب)، اما در مرحله نهایی همه اعضا برای انتخاب برندگان اسکار در تمامی رشته‌ها رأی می‌دهند. هیچ‌کس امیدوار نیست حس زیبایی‌شناسی نقشی هر چند کم در روند رأی‌گیری داشته باشد و همه می‌دانند سیاست و تبلیغات و هیاهو در این روند تأثیر می‌گذارد. اما واقعیت این است: اگر شما بازیگری باشید که در یک رشته غیر از بازیگری مثل نویسندگی و کارگردانی نامزده شده، می‌توانید انتظار بیشتری برای انتخاب شدن داشته باشید. همین نکته به ما کمک می‌کند بفهمیم چرا در ۲۵ سال گذشته بازیگرانی نظیر رابرت ردفورد، وارن بیتی، کوین کاستنر، کلینت ایستوود و مل گیبسن همگی اسکار بهترین کارگردانی را برده‌اند و چرا در ۱۵ سال اخیر بازیگرانی چون اما تامپسن، بیلی باب تورنتن، مت دیمن و بن افلک برنده اسکار فیلمنامه شده‌اند. بازیگران از بازیگران حمایت می‌کنند، حتی اگر نویسنده و کارگردان شده باشند.
کارگردان: مستعد نباشید
مارتین اسکورسیزی (با پنج نامزدی بی‌حاصل) فیلمسازی است که بیش از سایرین قربانی نبود توازن در سیستم رأی‌گیری آکادمی شده است. او در ۱۹۸۰ با "گاو خشمگین" خود قافیه را به نخستین تجربه کارگردانی رابرت ردفورد در "مردمان عادی" باخت و در ۱۹۹۰ همین شرایط را با "رفقای خوب" در برابر "رقصنده با گرگ‌ها"ی کوین کاستنر تجربه کرد. سال گذشته هم که کلینت ایستوود کهنه‌کار با "بچه میلیون دلاری" خود عرصه را به اسکورسیزی و "هوانورد" تنگ کرد. اما بحث‌های قانع‌کننده، فیلم بازنده را مستحق اسکار می‌دانستند. البته اسکار همواره فیلمسازان بزرگی را نادیده گرفته که نبردن اسکار را یکی از افتخارات بزرگ خود می‌دانند. اگر کسی اسکار را نبرد تازه آن وقت می‌تواند به جمع افسانه‌هایی چون آلفرد هیچکاک (پنج نامزدی بی‌حاصل)، استنلی کوبریک (چهار نامزدی بی‌حاصل)، اینگمار برگمان (سه نامزدی بی‌حاصل)، جوزف فن اشترنبرگ (دو نامزدی بی‌حاصل) و اورسن ولز (یک نامزدی بی‌حاصل) بپیوندد. هوارد هاکس برای تمام فیلم‌های کلاسیکی که کارگردانی کرد ـ "صورت‌زخمی"، "بزرگ کردن بیبی"، "دختر روز جمعه او"، "گروهبان یورک"، "خواب بزرگ"، "رود سرخ"، "آقایان بلوندش را دوست دارند" و "ریو براوو" ـ تنها یک بار برای "گروهبان یورک" نامزد اسکار شد و در آن مورد هم دست خالی به خانه برگشت. آکادمی دو سال پیش از مرگ هاکس، در ۱۹۷۵ یک اسکار افتخاری به او داد تا به سنت "ابراز تأسف" خود عمل کرده باشد. اما اوضاع فیلمسازان امروزی چطور است؟ رابرت آلتمن هم، مثل اسکورسیزی، پنج بار نامزد شده و اصلاً نبرده. پیتر ویر با چهار بار نامزدی اسکاری نبرده و همچنان دارد به فیلم ساختن ادامه می‌دهد. دیوید لینچ و مایک لی هم به ترتیب با سه و دو بار نامزدی در اسکار، نصیبی از جوایز نبرده‌اند و جوئل کوئن و الکساندر پین هم هر کدام یک نامزدی بی‌حاصل را تجربه کرده‌اند. دیوید اُ. راسل هم حالا حالاها باید منتظر نامزدی بماند. اما بی هیچ بحث و گفتگویی می‌توان به راحتی به شرم‌آورترین چشم‌پوشی تاریخ آکادمی اسکار حکم داد. آنها که پاییز امسال مستند "هیچ راهی به خانه نیست" را از شبکه PBS دیدند، بر این نکته تأکید داشتند که مارتین اسکورسیزی سرانجام اسکار را در رشته‌ای مثل بهترین فیلم مستند می‌گیرد. شاید هم آکادمی برای "ابراز تأسف" و کم‌کاری خود یک اسکار افتخاری به او بدهد و خلاص!
فیلمنامه‌نویس: بامزه نباشید
حرف زدن درباره اینکه آکادمی اسکار کدام فیلمنامه‌نویس را نادیده می‌گیرد بیهوده به نظر می‌رسد. چرا که هیچ رشته‌ای به نام بهترین فیلمنامه‌نویس وجود ندارد و جایزه صرفاً‌ به بهترین فیلمنامه تعلق می‌گیرد. این هم یکی دیگر از روش‌های آکادمی برای تقدیر از نویسندگان. شما تنها آن کسی هستید که باید جایزه فیلمنامه برتر را بگیرید. همین که به داخل سالن راهتان داده‌ایم باید کلاهتان را به آسمان بیندازید.ذکر این نکته هم که فیلمنامه‌ها معمولاً‌ چندین و چند بار بازنویسی می‌شوند ظاهراً هیچ فایده‌ای ندارد. دانستن اینکه نسخه نهایی کار چه کسی است غیرممکن به نظر می‌رسد، مگر اینکه شما عضوی از پروژه باشید.اسکار بهترین فیلمنامه "ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه" را سه نفر با هم گرفتند: پیتر جکسن، فران والش و فیلیپا بوینز. خب، دیالوگ‌های مورد علاقه شما را چه کسی نوشته است؟ (احتمالاً‌ ج. ر. ر. تولکین) صحنه محبوب شما را چه کسی اقتباس کرده؟ آیا بازیگران اصلاً‌ بداهه کار نکرده‌اند؟ پس عجیب نیست که نام این جایزه را گذاشته‌اند بهترین فیلمنامه.
حالا با توجه به این دغدغه‌ها، بیایید کمی در این مورد بیشتر بحث کنیم.
اگر وارن بیتی یکی از آن مثال‌هایی است که تأثیر رأی بازیگران بر اسکار بهترین کارگردانی را تشریح می‌کند، در عوض در فیلمنامه‌نویسی کاملاً‌ شرایطی متضاد دارد. در سی سال اخیر، ۳۶۱ نویسنده مختلف نامزد اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی و غیراقتباسی شده‌ و خیلی‌ها هم تنها یک بار این نامزدی را تجربه کرده‌اند. بیتی چهار بار نامزد شده و هیچ جایزه‌ای نبرده. این بیشترین تعداد نامزدی بی‌حاصل در بین فیلمنامه‌نویسان است که حتی کمک همکاران هم نتوانسته مؤثر واقع شود. این نادیده گرفته شدن احتمالاً‌ به خاطر ژانری است که بیتی در آن تبحر دارد: کمدی سبک. او هم مثل همتایش رادنی دنجرفیلد هیچ عزت و احترامی در عرصه کمدی ندیده است. بهتر است نگاهی بیندازیم به دیگر نامزدی‌های بی‌حاصل در رشته بهترین فیلمنامه: نیل سایمن (چهار بار)، نورا افرون، لارنس کاسدان، بری لوینسن و گری راس (هر کدام سه بار) و لری گلبرت (دو بار). همه بامزه‌ها فیلمنامه‌های بامزه‌ای مثل "توتسی"، "ترس بزرگ"، "وقتی هری سالی را ملاقات کرد" و "دیو" می‌نویسند. باختن "توتسی" به "گاندی" را به هیچ وجه نمی‌توان توجیه کرد.اما چه کسی شایسته اسکار بهترین فیلمنامه است؟ شاید یکی از انتخاب‌ها گلبرت باشد، اگر بیشتر فیلمنامه بلند سینمایی بنویسد. اما من هم مثل خیلی‌های دیگر کمدی را به نفع درام نادیده می‌گیرم. جان سیلز تا به حال دو بار نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شده و هر بار هم ناکام مانده. او یکی خارجی مستقل و تکرو است و هالیوود هرگز با چنین افرادی خوب تا نکرده. خیلی دوست دارم او یک اسکار برای فیلمنامه‌ای بزرگ بگیرد، البته اگر بتواند دوباره یکی از آنها بنویسد.اگر اسکار می‌خواهید نه بریتانیایی باشید، نه مسن!
اسکار سال‌های سال است استعدادهای سینما را نادیده می‌گیرد. در قسمت اول این گزارش فیلمسازان و فیلمنامه‌نویسانی را مورد بررسی قرار دادیم که به رغم شایستگی هرگز اسکار نبرده‌اند. در ادامه، کارنامه آکادمی اسکار را درباره بازیگران زن و مرد قدرنادیده مرور می‌کنیم.
بازیگر مرد: بریتانیایی نباشید
اگر شما بازیگری هستید که در آرزوی اسکار می‌سوزید، این نکته را آویزه گوشتان کنید: هرگز بریتانیایی نباشید! یا اگر از شانس بد بریتانیایی هستید، حداقل نقش یک بریتانیایی را بازی نکنید. مگر نقش‌هایی مثل گاندی یا هانیبال لکتر آدم‌خوار چه عیبی دارد؟ بدمستی را هم لطفاً فراموش کنید. بیشترین نامزدهای بی‌حاصل اسکار در این عرصه نصیب یک زوج بریتانیایی اتفاقاً نه چندان خوش‌سابقه شده به نام‌های ریچارد برتن و پیتر اوتول که هر کدام هفت بار نامزد شده و هر بار دست از پا درازتر مراسم اسکار را ترک کرده‌اند. آلبرت فینی، دیگر بازیگر بریتانیایی، هم با پنج نامزدی بی‌حاصل اسکار رکورددار است. اما شرایط در این رشته برای امریکایی‌ها چطور است؟ اد هریس و جف بریجز هر کدام با چهار نامزدی بی‌حاصل، که بیشتر در نقش‌های مکمل بوده، در میان بازیگران امریکایی رکورددار هستند. وارن بیتی هم که پیشتر ذکرش رفت، در عرصه بازیگری چهار بار نامزد شده و هرگز اسکاری نبرده است. در اینجا یک بحث پیش می‌آید: چرا بازیگران که برای انتخاب یک بازیگر به عنوان برنده اسکار بهترین کارگردان یا فیلمنامه‌نویس هر کاری می‌کنند، در انتخاب بهترین بازیگران اینگونه دست و دل باز عمل نمی‌کنند؟ کمی به حس حسادت فکر کنید. به عبارت دیگر، اگر بیتی و ردفورد پیشتر اسکار کارگردانی نبرده بودند،‌ شاید اسکار بازیگری را به راحتی بدست می‌آوردند. کلینت ایستوود چطور؟ بازیگرانی که برای رسیدن اسکار به همتایان فیلمساز خود از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند،‌ در واقع عملکردی آینده‌نگرانه دارند: "حالا که آنها اسکار مهمی مثل کارگردانی را گرفته‌اند، دیگر چه نیازی به اسکار بازیگری دارند؟"
تام کروز هم که سه بار نامزد اسکار شده و هر بار ناکام مانده‌، به نظر نمی‌رسد به این زودی‌ها رقیبی برای خودش ببیند. بد نیست در اینجا نگاهی بیندازیم به بازیگران خوب نقش اولی که تا به حال نصیبی از اسکار نبرده‌اند: جانی دپ، لئوناردو دی کاپریو، نیک نولتی و بیلی باب تورنتن (هر کدام دو نامزدی) و خاویر باردم، لیام نیسن و براد پیت (هر کدام یک نامزدی). همه این ستارگان منتظر یک نقش مناسب در یک موقعیت مناسب هستند. همین قضیه در مورد بازیگران مکمل هم صدق می‌کند: جان مالکوویچ و جیمز وودز (هر کدام دو نامزدی) و ساموئل ل. جکسن، جیمز ارل جونز، هاروی کایتل و ویلیام ه. میسی (هر کدام یک نامزدی). از بازیگرانی هم که اصلاً نامزد اسکار نشده‌اند حرفی نزنیم بهتر است: کمبل اسکات، جفری رایت، استیو بوسمی، پیتر سارسگارد، لیو شرایبر و فیلیپ سیمور هافمن. البته احتمال اینکه هافمن امسال یکی از خوشحال‌ترین میهمانان سالن کداک در شب برگزاری مراسم اسکار باشد، زیاد است. هر چه باشد "کاپوتی" فیلم کوچکی است که قابلیت‌های فراوانی دارد. اما ممکن است از نظر اعضای آکادمی این ایراد به او وارد باشد که شبیه یک بازیگر بزرگ نیست. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، شایسته‌ترین فرد در این فهرست کسی است که بیشترین نامزدی را دارد، پیتر اوتول فقط یک نقش بزرگ می‌خواهد، کمی سمپاتی و نوشیدن چای جای آن زهرماری!
بازیگر زن: مسن نباشید
اینجا یک بحث مطرح است و آن اینکه شایسته‌ترین بازیگر زن قدرنادیده تاریخ سینما مریل استریپ است. بله، او دو بار اسکار برده، یکی در نقش مکمل و دیگری در نقش اصلی. اما تا سال ۱۹۸۲ هیچکس قدرش را نمی‌دانست. استریپ از ۲۳ سال پیش تا امروز ۹ بار نامزد اسکار شده (هشت نقش اصلی و یک مکمل) و سال‌ها باید بگذرد تا به این مقام رفیع خدشه‌ای وارد شود. در فهرست بازیگران زن ناکام اسکار این نام‌ها هم به چشم می‌خورد: گلن کلوز (پنج نامزدی)، کیت وینسلت و جولین مور (چهار نامزدی)، جون آلن، میشل فایفر، سیگورنی ویور و آنت بنینگ ـ همسر وارن بیتی ـ (هر کدام سه نامزدی) و جودی دیویس و لورا لینی (هر کدام دو نامزدی). اصلاً مشکل آکادمی اسکار با خانواده بیتی چیست؟ تنها یک اسکار بهترین کارگردانی در سال ۱۹۸۱ (که آن هم با اسکار بهترین فیلم همراه نشد) و همین؟ ظاهراً‌ آن خست قدیمی کار را برای بیتی‌ها مشکل کرده است. یک خبر بد برای تمام بازیگران زن غیر از وینسلت: آخرین زن بالای چهل سالی که اسکار برد سوزان ساراندون بود برای "آخرین گام‌های یک محکوم به مرگ"، آن هم یک دهه پیش. از آن تاریخ به بعد ستارگان جوان عرصه را بر قدیمی‌ترها تنگ کردند. بخش اسکار بهترین بازیگر زن مکمل هم اوضاع چندان بهتری ندارد. بله، جودی دنچ پیر سال ۱۹۹۸ یک اسکار برد و کهنه‌کارهایی مثل کیم بسینگر و مارشیا گی هاردن هم در اواخر هزاره دوم میلادی اسکار گرفتند. اما در سایر موارد عرصه در دست جوانترها بوده است: میرا سوروینو، آنجلینا جولی، جنیفر کانلی، کاترین زیتا جونز، رنه زلوگر و کیت بلنچت. خیلی‌ها دوست دارند گلن کلوز هر طور شده یک اسکار بگیرد. گرچه آخرین باری که او نامزد اسکار شد در دوران ریاست جمهوری ریگان بود و حالا دیگر نزدیک شصت سال سن دارد.
آکادمی: احمق نباشید
شاید خیلی از اعضای آکادمی اسکار موافق این نظریه نباشند. اما یک نقش‌آفرینی خوب از ستاره‌ای افسانه‌ای بسیار بهتر از یک نقش‌آفرینی درخشان از ستاره‌ای تازه‌کار است. نامش آکادمی است، پس دوستان باید برای تغییر و تحول کمی هوشمندانه‌ترعمل کنند.
منبع : خبرگزاری مهر


همچنین مشاهده کنید