پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


فقر و تضاد در آنگولا


فقر و تضاد در آنگولا
تیم ملی فوتبال آنگولابا شكوه هرچه بیشتر و در حالی كه هیچ كس انتظارش را نداشت، برای اولین بار در تاریخ به دور پایانی جام جهانی این رشته راه یافته و باید خرداد و تیرماه سال بعد در آلمان حضور برساند و با ۳۱ تیم برگزیده دیگر دنیا به رقابت برخیزد اما اگر حال و اوضاع داخلی این كشور آفریقایی را بخواهید، مساعد نیست و هیچ حسادتی را برنمی انگیزد.آنگولاشاید دومین كشور نفت خیز آفریقا باشد اما اگر گمان كنید كه آثار ثروت برخاسته از این قضیه را می توانید در این كشور بیابید، اشتباه كرده اید.در شهر «هوامبو»ی آنگولابه «آرماندو تیاگو»ی ۶۷ ساله كه یك شهروند عادی و پیر است برخورد می كنید و او به شما می گوید اخبار و شایعات مربوط به پخش شدن درآمد فروش نفت بین مردم دروغی بیش نیست و اگر هم پولی در كار باشد، او رنگش را ندیده است.او می افزاید: «اگر پولی كه می گویند واقعاً به دست ما برسد، با آن می توان كلی كار انجام داد اما تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است. البته اوضاع بهتر از گذشته شده و صاحب چند مدرسه تازه شده ایم و شرایط كلی تا حدی امیدواركننده است اما هنوز كه هنوز است، اكثر قریب به اتفاق مردم بیكارند و مهمتر این كه فقیر هستند. این كه تیم ملی ما به جام جهانی فوتبال راه یافته، در عمل هیچ بهره ای برای ما در برندارد. آیا قرار است بابت این صعود و از محل پول كلان اهدایی فیفا قسمتی هم به شهروندان اختصاص یابد؟ بسیار بعید می دانم».
۱۵ درصد رشد
شما نمی توانید در خیابانهای هوامبو و یا هر یك از دیگر شهرهای آنگولاقدم بزنید و آثار تلخ و تند چند دهه جنگ بی رحمانه داخلی را حس و رؤیت نكنید و اگر هم رشد اقتصادی با احتساب درآمد نفت پدید آمده، در بسیاری از شؤون جامعه قابل تشخیص نیست. كارشناسان امر می گویند در همین ارتباط در آنگولاطی سال ۲۰۰۵ چیزی حدود ۱۵ درصد رشد اقتصادی شكل گرفته، اما وقتی میان مردم و داخل خیابانها می روید جز فقر و نگون بختی چیزی نمی بینید، نیمی از بچه ها نمی توانند به مدرسه بروند، سوء تغذیه بیداد می كند و بر اثر آن یك چهارم كودكان حداكثر تا ۵ سالگی جان می بازند.جنگ ۲۷ ساله داخلی آنگولاظاهراً از سال ۲۰۰۲ پایان یافته است، اما بنیادهای خیریه و كمك رسانی در سطح بین المللی از اهدای كمك های نقدی و غیرنقدی به این كشور ابا داشته اند زیرا معتقدند، ثروت نفتی آنگولابرای این كشور كافی است اما در داخل جامعه آنگولااثری از این ثروت نمی یابید. كار به جایی كشیده كه نمایندگان برخی نهادهای كمك رسانی بین المللی تصریح كرده اند؛ اگر دولت آنگولاپول بیشتری را وارد شریان های حیاتی كشور نكند، آنها نیز پروژه های خود را در آنگولامتوقف خواهند كرد.
مستعمره سابق پرتغال
جنگ طولانی داخلی همان طور كه پیشتر گفتیم خسران های عظیمی را به كشور تحمیل كرد و بسیاری از نقاط آنگولارا از شرایط اولیه و ابتدایی زیستی هم محروم ساخت اما اندك تغییراتی هم در این مستعمره پیشین پرتغال قابل رؤیت و تشخیص است. حرف ها در این خصوص و در مورد جامعه شهری در آنگولاضد و نقیض است. به عنوان مثال برخی تاجران غربی می گویند طی دو سه سال اخیر فساد اداری و تشكیلاتی در آنگولارو به نزول وكاهش داشته، اما عده ای دیگر معتقدند این فساد لااقل در بحث كارهای ساختمانی و چیزهایی از این دست در حال رشد و بسط است. در هر حال تضاد بین اندك مردم «دارا» و خیل «ندارها» بخصوص در لواندا یعنی پایتخت آنگولابسیار محسوس و عیان است. اینجا است كه نوكیسه های بهره مند شده از ثروت نفت را سوار بر ماشین های آخرین مدل غربی در حال ویراژ دادن در خیابانها می یابید و در عین حال زاغه نشین ها را در بدترین شرایط زیستی می بینید و صدها نفر را گرسنه و ناامید مشاهده می كنید.یك كارگر غربی مستقر در لواندا می گوید: «تنها نكته خوب در این است كه در این شهر می توانید بسیار خوب و سریع معدود جاهای متعلق به ثروتمندان را پیدا كنید. این آدم های خاص بیشتر از ما پول دارند».
نشانه های ثروت
اگر بخواهیم موقتاً بین پولداران بمانیم، باید متذكر شویم كه آثار وجودی آنها و به واقع ثروت در بخشی كوچك از لواندا آشكار است. هتل های لواندا اغلب پر از مسافران خارجی هستند و برخی شركت های نفتی هر شب ۲۰ اتاق را رزرو می كنند تا اگر لازم شد، متخصصان «نفتی» خارجی را به سرعت به آنجا بیاورند و از این طریق مشكلات عاجل خود را حل كنند. حتی پیدا كردن بلیت های سفر هوایی روزانه از ژوهانسبورگ به لواندا به سختی ممكن می شود. این روزها همپا با غول های نفتی مثل شركت شورون، برخی كمپانی های معدنی و اكتشافی غرب مانند دوبیرز و پیلی تون، در حال كنكاش در صحراهای كمتر دست خورده آنگولاهستند تا به مخازن طلا و الماس نهفته در دل خاك دسترسی یابند. اگر هم به باشگاهها و رستوران های لب دریا سر بزنید، صدای موسیقی های مختلف را كه اغلب برای میهمانان خارجی و توریست ها پخش می شود، می شنوید و در داخل این مكان ها جدیدترین غذاهای خارجی «سرو» می شود.
تراكم و فقر
اینها نمای ثروت وارداتی است اما اگر خط حاكم و اكثریت غالب را می خواهید، باید به سایر نقاط شهر بروید و بدتر از همه حومه های شهر لواندا است كه بیش از حد تراكم جمعیت و فقر دارند و حتی آب سالم نیز در اختیار مردم نیست و به این سبب بیماری های تیفویید و مالاریا رایج است. آشغال و فضولات همه جا را گرفته و جاده ها به قدری ناهموار و اغلب غیر آسفالت اند كه با ریزش باران غیرقابل تردد می شوند.
شهروندان و اهالی این محل های به شدت فقیرنشین بارها خواستار شرایط بهتر زیستن و تأمین نیازهای اولیه خود شده اند، اما تفاوت ها با گذشته اندك است البته كارگران شهرداری فعال تر شده اند زیرا باید خانه محقر اهالی را كه صاحب خانه ها در صدد ارتقای آن هستند، تا حدی تجهیز كنند و كارمندان شركت برق نیز در این راه فعال اند.
قاطبه مردم بی نصیب می مانند
شركت های ساختمان سازی و یا افراد حقیقی و خصوصی درگیر در این كار نیز روزهای فعالی را پشت سر می نهند و هر ماه كار احداث یك مغازه و یا شركت تازه در سطح شهر شروع می شود اما همان طور كه پیشتر نوشتیم این به قاطبه مردم كه فقیر و یا حداكثر از طبقه متوسط اند، ارتباطی نمی یابد و اكثریت را در برنمی گیرد.جنگ داخلی در آنگولازمانی فروكش كرد كه نیروهای دولتی مقر یوناس ساویمبی رهبر یونیتا و سركرده مخالفان دولت را بمباران كردند ولی از آن پس نیز توسعه و رشد بسیار كمی در زندگی مردم فقیر و نگون بخت آنگولاشكل گرفته و این مسأله غیرقابل كتمان است.جاهای خراب بین شهری و خطوط ویران شده راه آهن ارتباط میان بسیاری از شهرها را از بین برده و از این طریق امكان توسعه كشاورزی و یا بسط كارهای صنعتی به حداقل رسیده و بدتر این كه موجب شده مردم از قحطی و بیماری و ایزوله شدن به شدت رنج ببرند.هلن گری، یكی از مسؤولان شركت كمك رسانی بین المللی «Halo» در این ارتباط می گوید: «وصف شهرهایی را شنیده ایم كه بر این اساس كاملاً از سایر نقاط كشور جدا افتاده اند و هیچ ارتباطی ندارند ولی ما حتی نتوانسته ایم راهی برای رسیدن به آنها بیابیم».
ساختمان های مدرن متروك
باز اگر از این نقاط غفلت ورزیم و به سطح شهر بزرگ (لواندا) بازگردیم، می بینیم درست است كه در آنجا هنوز ساختمان های بلند و «مدل اروپایی» دیده می شوند اما بسیاری از آنها مدتی است متروك مانده اند و استفاده ای از آنها نمی شود و هر چند در خیابانهای مجهز به برق و روشنایی قرار دارند اما اینها بیشتر حالت دكور یافته اند و این هم بیشتر یك نماد ظاهری و سمبلیك برای كشوری است كه در عین داشتن ثروت نفت در فقر غوطه می خورد و صعود تیم فوتبالش به جام جهانی آلمان نیز بیش از آن كه حلال مشكلات فوق باشد، فقط موجب بهره های تبلیغاتی شده است. زیرا نام آنگولارا بیشتر بر سر زبان ها انداخته است و همین شهرت و خبرسازی تیم ملی آنگولاباعث شده است، مردم جهان بیشتر به كار این كشور دقیق شوند و درباره آن پرس وجو كنند.
فوتبال مثل نفت
شاید وضع فوتبالیست های ملی پوش آنگولابد نباشد، اما این هم در تضاد با وضعیت اكثریت غالب بر كشور است كه هنوز چشم به یاری دولت دارند و فقط در اخبار خارجی می شنوند كه ثروت نفتی آنگولابه حدود قابل ملاحظه ای رسیده است. مردم این كشور حق دارند بیندیشند؛ حتی اگر تیم آنگولادر آلمان از گروهش بالا بیاید و مثل سنگال در جام جهانی ۲۰۰۲ و كامرون در جام ۱۹۹۰ به مرحله یك چهارم نهایی هم برسد، در عمل تفاوتی در حال مردم عادی به وجود نمی آید.

منبع: Times
مترجم: وصال روحانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید