جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


راه های ترویج فرهنگ مطالعه


راه های ترویج فرهنگ مطالعه
از منظر فلسفی «حقیقت جویی» را با خمیر و سرشت انسان عجین دانسته اند یعنی او را فطرتاً حقیقت جو می دانند. روانشناسان جدید این حس را در نیاز بنیادی تر و عمیق تر «خودشكوفایی» می بینند كه انسان با به فعلیت درآوردن استعدادهای بالقوه خود، دامنه هستی و وجود خویش را می گستراند و وسیع تر می كند. ذهن خلاق بشر از زمان های دور همواره در پی این بوده است كه پاسخی برای پرسش های خود بیابد، ناشناخته ها را مورد شناسایی قرار دهد و بنیان های زندگی فردی و اجتماعی خود را بر یافته های علمی هموار سازد. به همین دلیل روحیه پژوهش، مطالعه و كنكاش علمی در زمینه های مختلف با انسان آمیخته بوده و با پیشرفت و تكامل حیات اجتماعی و گسترش علوم و فنون عجین شده است (۶: ص ۴۳۸).شناخت ویژگی ها، توانایی ها، نیازها و علاقه های كودكان و نوجوانان، این وظیفه را متوجه مربیان، والدین، هنرمندان و كتابداران می كند تا بكوشند آنچه در توان دارند در خدمت فراهم كردن شرایط مساعدی قرار دهند كه فرایند رشد كودكان و نوجوانان را تسهیل كند. شكی نیست كه یكی از مهم ترین این شرایط، ایجاد عادت هایی است كه كودك نوجوان را به سمت شناخت و آگاهی هدایت كند. ایجاد عادت به مطالعه، یكی از عادت های پسندیده است. او نیازمند این است كه خود را بهتر بشناسد، به قابلیت خود پی ببرد، دایره شناخت خود را از محیط بالا ببرد و با روابط انسانی بهتر آشنا شود. پس تلاش برای ایجاد عادت به مطالعه باید از اولویت های كارگزاران فرهنگی باشد. اما نقطه آغاز مطالعه كجاست؟
الف) خانواده
خانواده كوچك ترین واحد اجتماعی است كه هم در بودن و هم در شدن كودكان نقش اساسی دارد و همه فعالیت های تربیتی از خانواده شروع می شود (۵: ص ۲۸۰). محیط و شرایط خانواده و روش تربیتی و آموزش والدین نقش بسزایی در انس كودك با كتاب دارد. كودكی كه با كتاب آشنا می شود برای همیشه از همنشینی و دوستی با كتاب لذت خواهد برد. كودك تخیلات شیرین و بلندپروازانه خود را با مطالب و قصه های درون كتاب پیوند می دهد و ناخودآگاه روح و روان كودكانه خود را تغذیه می كند. در واقع كتاب هم به كسب اطلاعات از دنیای پیرامون كودك منجر می شود و وی را به تجزیه و تحلیل مسائل وامی دارد و هم در رشد و شخصیت و تكامل روحی و روانی او تأثیر بسزایی دارد (۲: ص ۸۰). نقش خانواده در ایجاد عادت به مطالعه از گهواره آغاز می شود و لالایی ها اولین پیونددهنده كودك با ادبیات به شمار می آید. این اشعار ساده كه گاهی حتی كلام آن با كودك هیچ رابطه ای ندارد هم احساس امنیت را به او انتقال می دهد و هم زمینه ساز اولین ارتباط های انسانی است. قصه گویی می تواند وسیله ای برای خلق لحظات لذت بخش باشد و هم كودك را در بخشی از میراث ادبی سرزمینش سهیم كند. داستان خوانی یكی دیگر از روش هایی است كه كودكان را قبل از ورود به مدرسه با خواندن تصاویر آشنا می كند و سبب ایجاد تجربه های مشترك بین آنها و بزرگسالان می شود كه یكی از مهم ترین تبعات اجتماعی آن نزدیك كردن اعضای خانواده به یكدیگر است. بردن كودكان به نمایشگاه ها و فروشگاه های كتاب را نیز می توان در دستور كار قرار داد تا كودكان فرصت یابند در میان كتاب های متنوع سیر كنند. همچنین بردن وعضو كردن كودكان در كتابخانه های عمومی نیز می تواند به روند رشد مطالعه در كودكان كمك كند (۵: ص ۲۸-۳۰). عادت به مطالعه یك امر اكتسابی است و كودك این را از والدین خود می آموزد. بی شك در خانواده هایی كه پدر و مادر اهل كتاب و مطالعه اند، فرزندان نیز افرادی علاقه مند به مطالعه بار خواهند آمد، ولی در خانواده هایی كه هیچ توجهی به كتاب نمی شود، نباید انتظار داشت كه فرزندان اهل مطالعه و كتاب باشند.
ب) مدرسه
مدرسه دومین جایگاه تربیتی انسان است كه كودك اصول و قواعد خواندن و نوشتن را فرامی گیرد و می آموزد كه بدون كمك والدین و معلمان خود مطالب كتاب را بخواند و بفهمد. كودك به دلیل همین تحول بزرگی كه در خود احساس می كند، اشتیاق فراوانی به مطالعه دارد و هر لحظه می خواهد بیشتر با دنیای پر رمز و راز درون كتاب ها آشنا شود. برای بسیاری از كودكان، مدرسه اولین مكانی است كه آنها را با خواندن و مواد مكتوب آشنا می كند، زیرا یا به دلیل بی سوادی پدران و مادران و یا به سبب عدم عادت به مطالعه آنان، كودكان فرصت تجربه های مفید خواندن در خانواده ها را نمی یابند. لذا مهم ترین وظیفه مدرسه طراحی و پیاده كردن برنامه های آموزشی و پرورشی مدونی است كه متناسب با هر مقطع سنی و هر پایه درسی كسب شده، به دنبال كردن علایق خود در كتاب های غیردرسی تشویق كند. شكل گیری عادت به مطالعه در مدرسه و گسترش آن به نگاه نظام آموزشی به مقوله آموزش و پرورش بستگی دارد.
نظام آموزش و پرورش در كشورهای جنوب و از جمله كشور ما، نظامی غیر پویا و تك محور است. نظام تك محور، نظامی است كه براساس یك كتاب و یك جزوه درسی شكل می گیرد و معلم و دانش آموز خود را از هرگونه مراجعه به دیگر منابع اطلاعاتی بی نیاز می داند. نظامی كه ساختار متون درسی آن درون زا نیست و همین باعث می شود كه دانش آموز از خواندن آن احساس لذت نكند و از ادامه راه باز ماند. در این نظام نگاه دانش آموز و حتی دانشجو از خواندن رفع تكلیف است، به بیان دیگر در نظام مدارس نگرش به كتاب و مراجعه به آن با انگیزه «وظیفه مندی» انجام می شود. در چنین نظامی كه اصولاً خواندن فراتر از كتاب های درسی نه توصیه شده و نه راهكارهای آن پیش بینی شده، لذا نهادی به نام كتابخانه آموزشگاهی و شخصی چون كتابدار كه مسؤولیت اداره برنامه های خواندن را در مدرسه به عهده دارد شكل نمی گیرد. بدین ترتیب هرگاه هم شالوده خواندن قبلاً در خانواده شكل گرفته باشد، خواندن تداوم نمی یابد. به دلیل عدم پویایی نظام آموزشی، موانع جدی هم بر سر راه این تداوم خواندن ایجاد می شود؛ زیرا در چنین نظامی معلم و دانش آموز بی نیاز از منابع گسترده علوم و معارف بشری هستند، اما در شرایطی كه نظام آموزشی دانش آموز محور باشد و كتاب درسی نقطه شروع فعالیت آموزشی معلم و دانش آموز تلقی شود و هیچ فعالیت آموزشی و پرورشی بدون بهره گیری از سایر منابع دانش بشری امكان پذیر نباشد و به جای روش های مكانیكی متكی بر حافظه از روش های بینشی مبتنی بر تجزیه و تحلیل استفاده شود و ملاك ارزشیابی، پیشرفت های فردی دانش آموز باشد، آنگاه كتابخانه با رسالت بارور كردن روند آموزش پا به عرصه وجود می گذارد، در آن صورت كتابخانه «قلب آموزش و پرورش» تلقی می شود و همه فعالیت های جاری و ساری آتی یك مدرسه در كتابخانه آن سازماندهی می شود و كتابدار و معلم به طور مشترك برنامه های آموزشی و پرورشی را با اتكا به منابع موجود ترتیب می دهند. به این ترتیب است كه «كتابخانه مدرسه، دستگاه حرارت مركزی و روح مدرسه می شود». در این نظام، یادگیری، مبتنی بر منابع اطلاعاتی واقعی است، یادگیری دو سویه و مكمل است، یادگیری مبتنی بر فناوری های جدید و روزآمد است و یادگیری مشاركتی است. یادگیری مشاركتی بدین معناست كه دانش آموزان به طور مستقیم و با همدیگر و همراه معلمان و كتابداران در پژوهش، یادگیری، مهارت های آموزشی، طراحی و تجدیدنظر دوره های آموزشی همكاری و مساعدت می كنند. یادگیری مشاركتی، یك روش سودمند است؛ زیرا برنامه ریزی می كند كه چگونه دانش تولید و خلق شده و چگونه رشد و نمو پیدا می كند.
ج) كتابخانه های عمومی
از نظر ایفلا (مؤسسه بین المللی انجمن ها و مؤسسات كتابداری)، كتابخانه عمومی، پدیده گسترده جهانی است و در جوامع و فرهنگ های مختلف و در مراحل متفاوت توسعه یافت می شود. این كتابخانه ها دسترسی به دانش و اطلاعات و آثار خیالی را از طریق گروه وسیعی از منابع و خدمات فراهم می كنند و برای همه افراد بدون توجه به نژاد، ملیت، سن، جنس، مذهب، زبان، وضعیت جسمی و معیشتی و غیره در دسترس هستند و اهدافی چون حمایت از آموزش رسمی و غیررسمی، اطلاع رسانی و پرورش رشد فردی را برعهده دارند. كتابخانه های عمومی از طریق خدمات ویژه خود، مطالعه در جوامع را تشویق و ترغیب می كنند و در واقع افراد بیگانه با كتاب را به افرادی كتابخوان تبدیل می كنند. جوامع به لحاظ جمعیتی دارای افرادی با نیازهای مختلف هستند، عدالت ایجاب می كند كه همه افراد در همه سنین (كودك، نوجوان، جوان، بزرگسال) و در شرایط جسمی و ذهنی مختلف (مانند معلولین) و همچنین گروه های قومی، نژادی، زبانی و... به منابع اطلاعاتی دسترسی داشته باشد.كتابخانه های عمومی سابقه درازمدتی در خدمت به كودكان دارند و در برآوردن نیازهای مطالعه ای كودكان با نیروهای موجود در خانواده ها و مدارس متحد شده و همراه با آنها به صورت یكی از قسمت های مهم جامعه درآمده اند. كتابخانه های عمومی با فراهم كردن گروه وسیعی از مواد و فعالیت ها، فرصت هایی برای كودكان فراهم می آورند تا لذت خواندن و هیجان ناشی از كشف دانش و آثار تخیلی را تجربه كنند. كودكان و والدین آنها باید یاد بگیرند كه چگونه بهترین استفاده از كتابخانه كرده و چگونه مسؤولیت ویژه ای برای حمایت از فرایند یادگیری برای خواندن داشته باشند.در فرانسه كتابخانه های عمومی در مناطق مختلف با مؤسسه های بهداشتی برای رفع نیازهای این كتابخانه به والدین كمك می كنند تا از اوایل تولد تا ۳ سالگی بلند خواندن را برای بچه ها تشویق كنند و آنها را به بازدید از كتابخانه های عمومی ترغیب كنند.گروه دیگری كه كتابخانه های عمومی موظف به خدمات رسانی به آنها هستند، زندانیان می باشند. ماده ۴۰ قوانین استاندارد سازمان ملل درباره چگونگی رفتار با زندانیان در خصوص ضرورت تأمین كتابخانه برای زندانیان صراحت دارد: «زندان ها موظف اند برای زندانیان، از هر نسخ و رده ای كه باشند، كتابخانه ای تدارك ببینند كه حاوی مجموعه ای مناسب از كتاب های سرگرم كننده و آموزشی باشند، و زندانیان را تشویق كنند كه از آن به طور كامل استفاده نمایند». براین اساس، زندانیان نیز مانند دیگر شهروندان حق دسترسی به اطلاعات و در نتیجه دسترسی به تمام تسهیلات كتابخانه ای را دارند و این وظیفه برعهده كتابخانه های زندان و كتابخانه های عمومی است.علاوه بر كودكان و زندانیان، اقشار دیگر جامعه مانند نوجوانان و جوانان، نوسوادان، مناطق دوردست (استفاده از كتابخانه های سیار)، معلولان (شنوایی، بینایی، كلامی، جسمی، ذهنی و فكری)، سالمندان (سالمندان خانه های مسكونی، آسایشگاه های سالمندان، زمینگیران و خانه نشینان) بیماران بیمارستان ها و مراكز درمانی (بیماران بیمارستان، آسایشگاه ها و مراكز درمانی معلولان و جانبازان جنگ تحمیلی)، مراكز بازپروری و ترك اعتیاد باید در معرض خدمات و تسهیلات كتابخانه های عمومی قرار گیرند.بی شك هر رسانه ای دریچه ای جدید به روی انسان باز و امكان دستیابی و دسترسی به اطلاعات را گسترده تر می كند، در شرایطی كه بین رسانه ها و محمل های اطلاعاتی مختلف هماهنگی وجود نداشته باشد هر رسانه ممكن است سبب به انزوا كشیدن و طرد سایر رسانه های قبل از خود شود و این مطلوب نیست، زیرا انسان به همه این پنجره ها و چشم اندازه های آنها نیاز دارد و هركدام از آنها رسالت خاص خودشان را دارند. امروزه با پیدایش رسانه های جدید مانند رادیو، تلویزیون، سینما، اینترنت و... اقبال كودكان و حتی بزرگسالان به سمت كتاب و كتابخوانی كم شده و این از زاویه دید كتابداران، آموزگاران و والدین نگران كننده است. البته این امری طبیعی است و در ذات خود نمی تواند نگران كننده باشد. مهم این است كه در برنامه استفاده كودك از این رسانه ها تعادل برقرار شود. برنامه ریزی صحیح در تلویزیون (به سبب جذابیت بیشتر) سبب می شود كه كودكان به مطالعه روی آورند. چه بسا مشاهده شاهكارهای ادبی كودكان و نوجوانان در قالب فیلم های زنده و كارتونی سبب می شود كه كودكان نسبت به خود آثار كنجكاو شوند و به خواندن آنها روی بیاورند. خوانده شدن یك متن ادبی در یك برنامه رادیویی از طرف خواننده ای ماهر، لذت خوب و درست خواندن را با كودكان سهیم می شود لذتی كه آنها دوست دارند خود آن را نیز تجربه كنند. در یك جمع بندی كلی باید گفت كه همه رسانه ها اعم از چاپی (كتاب، روزنامه، مجله) و صوتی و تصویری (سینما، رادیو، تلویزیون و...) اگر در یك هماهنگی كامل عمل كنند مانعی برای خواندن و مطالعه نیستند بلكه گزیده خواندن، خوب و بهتر خواندن و عمیق خواندن را برای افراد بویژه كودكان به ارمغان می آورند و این هرچند ممكن است سبب كاهش خواندن از نظر كمی شود، ولی به طور قطع از نظر كیفی سبب رشد و اعتلای سطح مطالعه خواهد شد.در آخر باید یادآوری كرد كه برای شكل گیری عادت به مطالعه در كودكان باید نهادهای مختلفی مانند خانواده، مدرسه، كتابخانه های عمومی و سایر رسانه های جمعی هم سو و هم هدف به این سمت و سو حركت كنند، حركتی كه زنجیروار باشد، در این صورت است كه افرادی پویا و جامعه ای زنده و بالنده خواهیم داشت.
منابع در روزنامه موجود است.
حسین اشرفی ریزی دانشجوی دكتری تخصصی كتابداری و اطلاع رسانی و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید