چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


چیزی خشنود کننده در سکوت


چیزی خشنود کننده در سکوت
اینگمار برگمن فیلمساز افسانه ای سینما كه برای آثار تاریك، غم انگیز و گاه ملال آور خویش شهرت فراوانی دارد، اخیراً در یك گفت وگو تصدیق كرد كه نمی تواند تماشاچی فیلمهای خودش باشد، زیرا این آثار باعث افسردگی حال او می شوند. این هنرمند ۸۵ ساله می گوید: «فیلم هایم را خیلی زیاد نگاه نمی كنم. وقتی به تماشای آنها می نشینم به شدت عصبی و غمگین شده و می خواهم گریه كنم. حتی به نوعی احساس بدبختی می كنم. فكر می كنم این خیلی احمقانه است، اما واقعیت دارد.»
این استاد قدیمی سینما- كه منتقدین بین المللی و تماشاگران جدی سینما وی را یكی از تأثیرگذارترین فیلمسازان تاریخ سینما می دانند- به ندرت تن به گفت وگو می دهد و همیشه ترجیح داده كه فیلمهایش خودشان توضیح دهنده مسائل درون آنها باشند، با این حال رسانه های گروهی همیشه به دنبال این هنرمند بوده اند تا از زبان خودش تفسیرهای پنهان درون آثارش را بشنوند. برگمن با شصت سال سابقه كاری مداوم و ستایش برانگیز، خالق آثار كلاسیكی هم چون «فریادها و نجواها» ، «توت فرنگی های وحشی» و «مهر هفتم» بوده است. وی نه بار نامزد دریافت جایزه اسكار شد و سه تا از فیلمهایش اسكار بهترین فیلم خارجی سال را دریافت كرده اند.
برگمن در گفت وگو با شبكه تلویزیونی SVT سوئد می گوید: «ساباراند هم مثل بقیه فیلمهایم است. همیشه خواسته ام از رسانه سینما استفاده كنم تا بتوانم به جایی ماورای مرزهای معمول و طبیعی برسم. این نكته در مورد خودم هم صدق می كند. می خواهم به آن سوی همه چیز و خودم برسم.»
با این حال برگمن تصدیق می كند كه مثل همیشه هنگام نگارش فیلمنامه «ساراباند» تنها بوده و مجبور شد كه كارش را بدون كمك و همراهی دیگران انجام دهد. او می گوید: «از بعد از دریافت جایزه بزرگ كن برای« لبخند های یك شب تابستانی»در سال ،۱۹۵۶ منتقدین سینما همیشه كارهایم را ستایش كرده اند. اما احساس خودم این است كه نقدها كمتر صادقانه بوده و بیشتر تحت تأثیر موفقیت فیلمهایم بوده است. طی این مدت و این همه سال هیچ كسی را پیدا نكرده ام كه بتوانم با او درباره فیلمنامه فیلمهایم صحبت و بحث كنم. حتی وقتی كه فیلمم كامل و آماده شد، باز هم كسی نبود كه فیلم را به او نشان بدهم و او دیدگاهی صادقانه و راست را در مورد آن ابراز كند. من در این ارتباط همیشه با یك سكوت همراه بوده ام.»
برگمن سالهاست كه در سرزمین رویایی نور در جزیره فارو در صد مایلی استكهلم زندگی و كار می كند. در طول سی سال اخیر او تعدادی نمایشنامه كار كرده و هنوز هم «فانی آلكساندر» (۱۹۸۲) به عنوان آخرین كار اصیل سینمایی او ارزیابی می شود. این فیلمساز در اواخر دهه هفتاد با یك بحران روحی شدید روبه رو شد و یكی از دلایل سفرش به فارو هم برای این بود كه بتواند تمدد اعصاب كند و دوباره به زندگی عادی برگردد. او بعد از هر صبحانه پیاده روی می كند، سه ساعت می نویسد و بعد از ناهار، بعد از ظهرهایش را با مطالعه سپری می كند.
فیلمساز كه مرگ و شیطان هم از جمله كاراكترهای مهم فیلم هایش بوده اند، با لبخندی كنایه دار می گوید: «شیاطین و اجنه هوای آزاد و تازه را دوست ندارند، آنها ترجیح می دهند كه تو در رختخواب بمانی و احساس یك آدم سرماخورده را داشته باشی!» وی سپس لحنی جدی به صدایش داده و ادامه می دهد: «برای كسی مثل من كه یك آدم آشفته و بی نظم است و تلاش می كند تا خودش و اموراتش را تحت كنترل داشته باشد، رعایت مقررات زندگی روزمره یك نیاز حیاتی است. اگر بخواهم خودم را رها كنم، تمام اوضاع به هم می ریزد.»
این فیلمساز تصدیق می كند كه روزهایی را در پیش رو داشته كه حتی یك كلمه حرف هم با كسی نزده است، اما اصرار می كند كه هیچ وقت تنها (البته به استثنای انزوای خویش) نبوده است. به گفته او: «چیزی خشنودكننده در صحبت نكردن و سكوت وجود دارد. وقتی كار می كنم به سكوت نیاز دارم و سرو صدا مانع از تمركزم می شود. زمان نگارش فیلمنامه« ساراباند » وجود سكوت كامل لازم و ضروری بود. من داشتم به سالها قبل سفر می كردم و می خواستم كاراكترهای یك فیلم قدیمی ام را دوباره زنده كرده و به زمان حال برگردانم. لازم بود كه بدانم كه چگونه باید این كار را انجام دهم. این دو كاراكتر در بازگشت دوباره می خواستند چه كار كنند؟ آیا حرف تازه ای برای زدن داشتند؟ آیا اصلاً لازم بود كه این صورت بگیرد و قصه آنها ادامه ای هم داشته باشد؟»
اینگمار برگمن می گوید كه هنگام تولید «ساراباند» اصلاً به یك فیلم سینمایی فكر نمی كرد: «قرار بود یك كار تلویزیونی بكنیم. البته طبیعی است كه وقتی همه عوامل كار از حرفه ای های سینما باشند، حاصل كار شبیه محصولات همیشگی تلویزیونی نخواهد بود. اما وقتی فیلم آماده نمایش شد، بسیاری گفتند این كار خیلی شبیه یك فیلم سینمایی است. من قبل از این هم یكی دو كار تلویزیونی داشتم كه به صورت فیلم سینمایی پخش شدند، مسئولین تلویزیون گفتند چرا این را هم به صورت یك فیلم مستقل سینمایی در نیاوریم. البته من« ساراباند »را برای نمایش سینمایی تدوین مجدد كردم. اما اگر از اول قرار بود یك فیلم سینمایی بسازم، آن كار كمی متفاوت تر از فیلم حاضر می شد.»
منبع: Guardian BBC
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید