جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


اهمیت نفت عراق برای آمریکا


اهمیت نفت عراق برای آمریکا
عراق با در اختیار داشتن ۱۱۲ میلیارد بشکه ذخایر اثبات شده و بیش از ۲۵۰ میلیارد بشکه ذخایر احتمالی، تا کنون سهمی مهمی از عرضه جهانی نفت به دست نیاورده است. برای نخستین بار در سال ۱۹۲۷ زمانی که اولین چاه در منطقه کرکوک حفر شد، نفت در عراق استخراج شد و کشمکش میان دولت های انگلیس و فرانسه بر سر تصاحب آن، وارد شدن نفت این کشور به بازار جهانی را با تاخیر همراه ساخت. درجنگ جهانی دوم عراق بر ضد دولت انگلیس انقلاب کرد. تنها بعد از کشفیات میدان های رومیله در جنوب عراق در اوایل دهه ۱۹۵۰ رشد اندکی در صادرات این کشور دیده شد.
جنگ در عراق و آغاز بحران
پس از تكانه های نفتی سال های ۱۹۷۳ و ۱۹۷۹ و افزایش قیمت نفت صنعت نفت این کشور رشد چشمگیری را ازسرگذراند؛ به گونه ای که در سال ۱۹۷۹ تولیدات نفت این کشور به اوج خود رسید و صادرات آن نزدیک به ۵/۲ میلیون بشکه در روز بود تا این که در سال ها ی۱۹۸۰- ۱۹۸۸ و وقوع جنگ با ایران دچار وضعیت بد اقتصادی شد. هشت سال جنگ تحمیلی عراق با ایران خسارت های سختی به ظرفیت صادرات، تولیدات، پالایشگاه ها و امکانات توزیعی و شبکه ارتباطی آن رساند؛ به گونه ای که صادرات این کشور به میزان ۶۰۰ هزار بشکه در روز از طریق خط لوله عراق ترکیه محدود شد.پس ازپایان جنگ با ایران، میزان صادرات و تولیدات عراق افزایش یافت؛ به طوری که در ژوئیه ۱۹۹۰ تولیدات این کشور به ۲/۳ میلیون بشکه در روز رسید، اما تولیدات و صادرات واقعی این کشور از سال ۱۹۷۹ پایین تر بود. هجوم عراق به کویت در دوم آگوست ۱۹۹۰ صادرت این کشور را متوقف ساخت و ظرفیت تولید آن محدود شد، به طوری که تولید این کشور از ۲/۳ میلیون بشکه به سطح ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسید. حمله متجاوزانه عراق به کویت و تصمیم سازمان ملل مبنی بر فروش نفت در مقابل غذا این کشور را در بحرانی بزرگ فرو برد تا جایی که این اتحادیه در گزارش های خود وضعیت نفت این کشور را اسفناک توصیف می کرد. جنگ خلیج فارس پس از آن نیز، اگرچه خسارت های زیادی به تاسیسات عراق وارد نکرد، زمان رشد و پیشرفت صنعت نفت آن را متوقف ساخت. حمله آمریکا و متحدانش به عراق در سال ۲۰۰۲ که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، نبردی برای دست یابی به منابع و چاه های نفتی این کشور است، بسیاری از معادلات اقتصادی این کشور را بار دیگر بر هم زد. وقوع بحران و آشوب های ناشی از این جنگ، همچنان گریبان گیر مردم این کشور است.
وضعیت کنونی صنعت نفت عراق
پس از ۳۰ ماه اشغال عراق می توان وضعیت کنونی و چالش های پیش روی این کشور را در موارد زیرخلاصه کرد:
- نوسازی برنامه های صنعت نفت این کشور اگرچه به وسیله آمریکایی ها آغاز شده است، اما بسیاری از این شركت ها عملکرد مناسبی در این مدت نداشتند و حتی تعدادی از پروژه هایی که در ژوئن ۲۰۰۳آغاز شده بودند، در وضعیت کنونی متوقف شده اند.
- کمبود سرمایه وزارت نفت، این کشور را به شدت در تنگنا قرار داده است.
- وجود یک برنامه محدود برای ارزیابی وضعیت ذخایر این کشور، نبود برنامه ریزی مناسب را نشان می دهد؛ به گونه ای که انتظار می رود مطالعه اساسی میدان های کرکوک و رومیله در اوایل سال ۲۰۰۶ به پایان برسد.
- امکانات برای حفاری و استخراج نفت سبک بسیار محدود است.
- با وجود مراقبت های نظامی و هزینه کردن صدها میلیون دلار برای محافظت، خرابکاری ها در خطوط لوله به ویژه در مرکز و شمال این کشور همچنان ادامه دارد.
- امکانات تزریق آب به چاه ها هنوز به طور کامل بازسازی نشده است.
- توسعه تاسیسات و فعالیت های بالادستی در این کشور با مشکل روبه رو شده است.
- اختلال در عرضه نفت بر جریان نفت بر پالایشگاه ها و نیروگاه ها تاثیر گذار بوده است.
- به دلیل نبود تعمیرات اساسی و عرضه مداوم، پالایشگاه های این کشور ۶۰ تا ۷۰ درصد ازظرفیت خود استفاده می كنند.
- کمبود سوخت در این کشور و نبود برنامه ریزی مناسبی برای جیره بندی، سبب به وجود آمدن بازارسیاه و افزایش قیمت ها شده است؛ به گونه ای که در بعضی موارد قیمت سوخت تا ۵۰ برابر قیمت های رسمی است.
- با وجود ذخایر عظیم نفتی در این کشور از ژوئن ۲۰۰۳ ، عراق وارد کننده گازولین، گاز، نفت، ال.پی.جی و کروژن بوده؛ به گونه ای که ارزش این واردات در ماه ۳۰۰ میلیون دلار است و این کشور بعد از جنگ تا کنون۶۰ میلیلارد دلار از این طریق از دست داده است و انتظار می رود که واردات همجنان تا سه سال دیگر دست کم ادامه داشته باشد.
- نبود امنیت در عراق به قاچاق تولیدات نفتی، همچنین نفت خام منجر شده است.
اهمیت نفت خلیج خلیج فارس برای آمریکا
تا سال ۲۰۰۲، پیش از جنگ عراق، مصرف نفت روزانه آمریكا نزدیک به ۷/۱۹میلیون بشکه بود. از میزان ۵/۱۰میلیون بشكه (۵۳ درصد) نفت وارداتی، تنها۳/۲ میلیون بشكه از مصرف كشور (۱۲درصد) از خاورمیانه تامین می‌شد؛ با وجود این، آمریكا به دو دلیل به شدت تحت تاثیر اختلال ذخایر نفتی خلیج فارس است: نخست، چنین اختلالی می‌تواند تاثیرهای منفی بر اقتصاد شركای تجاری اصلی آمریكا در اروپا و آسیا داشته باشدكه به نفت وارداتی و به ویژه نفت خلیج فارس به شدت وابسته‌اند. ركود نفت در این مناطق اثرهای زیان آوری برای سطوح تولید و استخدام نیرو درآمریكا به همراه دارد و به رغم میزان واردات نفت آمریكا بدون شك به نوسان آن از طریق اقتصاد جهانی منتهی می‌شود.دوم این که اگرچه آمریكا حتی یك بشكه نفت از خلیج فارس وارد نكرد، افزایش آشكار بهای نفت در بازارهای جهانی، به دنبال اختلال ذخایر نفتی منطقه به طور اجتناب ناپذیری موجب افزایش بهای نفت در قلمرو آمریكا شد. این به آن دلیل است كه آمریكا و دیگر واردكنندگان اصلی نفت، همگی بخشی از بازار یكپارچه نفت هستند كه مطابق نظام عرضه و تقاضا هدایت می شود.هنگامی كه كشوری مقادیر عمده ای نفت وارد کند و یا اجازه دهد تا بهای نفت تولید شده داخلی را بازارهای جهانی نفت تعیین كنند، در مقابل اثرهای وقفه تولید نفت آسیب پذیرتر خواهد شد. در سال۲۰۰۲،۴/۴۱ درصد ازكل صادرات نفت(۱/۱۸میلیون بشكه از كل۶/۴۳میلیون بشكه) از خاورمیانه صادر شد. تقاضای جهانی نفت در۲۰ سال گذشته۳۰ درصد افزایش داشته است. در اوایل سال ۲۰۰۳ آژانس بین المللی انرژی برآوردكرد كه میزان تقاضای نفت از ۱/۷۷ میلیون بشكه در سال ۲۰۰۱ به ۸/۱۱۸ میلیون بشكه معادل افزون بر۴۱ میلیون بشكه(۵۴ درصد) تا سال ۲۰۲۵ افزایش یابد.آژانس بین المللی انرژی آمریكا همچنین پیش بینی كرد كه نرخ خالص واردات نفت آمریكا، اروپا و ژاپن افزایش یابد. سهم آمریكا از این افزایش تا سال ۲۰۲۵ تقریباً به دو برابر(۸/۱۹میلیون بشكه در روز) خواهد رسید. هم زمان خاورمیانه انتظار داشته است كه در مقیاسی وسیع و با هیبت در بازارهای جهانی نفت حضور یابد.مطابق پیش بینی‌های آژانس بین المللی انرژی، سهم خاورمیانه از میزان كل تولید نفت (۴/۲۸ درصد در سال ۲۰۰۲) نزدیک به ۳۴ درصد تا سال ۲۰۲۵ و۴۳ درصد تا سال ۲۰۳۰ بیشتر خواهد شد. همچنین آژانس بین المللی انرژی پیش بینی كردكه تا سال۲۰۲۰ سهم نرخ كل صادرات نفت خلیج فارس از مرز۶۷ درصد خواهد گذشت. دلیل اصلی مركزیت خلیج فارس درپیش بینی‌ ها آن است كه میزان دو سوم از ذخایر نفتی جهان در این ناحیه قرار دارد نظر به اهمیت نفت خلیج فارس برای آمریكا، جای شگفتی نیست كه هدف اصلی سیاست امنیت ملی آمریكا از جنگ جهانی دوم و به ویژه از دهه۱۹۷۰ ضمانت دست یابی این كشور و متحدانش به نفت این منطقه حتی به کمک نیروی نظامی بوده است.ظرفیت تولید نفت عراق
۹۰ درصد از نفت عراق را بیابان‌های غربی این كشور در برگرفته اند كه همچنان سربسته باقی مانده اند.
براساس ارزیابی های سال ۲۰۰۲، از ۷۴ چاه نفت كه ۹ چاه آن جزء پرذخیره‌ترین چاه‌‌های نفتی محسوب می شود، تنها ۱۵ چاه نفت افزون بر۴۰ میلیون بشكه نفت داشته‌اند كه درحقیقت رو به توسعه بوده است.
منابع نفتی عراق بیشتر به سطح زمین نزدیك هستند و درقیاس با سایر بخش های نفت خیز جهان به آسانی قابل دسترس هستند. علاوه بر این، حفر تنها تعداد۲۳۰۰ چاه نفت در قیاس با یك میلیون چاه در تگزاس آمریكا برای پالایش و استخراج آن کافی بوده است. براساس یك برآورد، هزینه توسعه بیشتر چاه های نفتی موجود عراق به۹/۱ میلیارد دلار در جنوب و ۹۵۰ میلیون دلار در شمال می‌رسد. برای استخراج نفت عراق به ازای تولید هر یك بشكه نفت، یك دلار هزینه می‌شود، با وجود این، به دلایل سیاسی، ظرفیت نفت عراق رشد و گسترش نسبتا محدودی دارد.در سال۱۹۶۱پس از استقلال نسبی عراق ، تمام مالكیت‌ شركت‌های خصوصی بر نفت عراق لغو و در نتیجه، سرمایه‌گذاری خارجی به شكل جدید در حوزه تولید و استخراج نفت متوقف شد و میزان درآمد سالیانه عراق تنها با پیشرفت بسیار تدریجی، به ۵۵/۱ میلیون بشکه در روز رسید. پس از ملی شدن صنعت نفت در دهه۱۹۷۰سرمایه‌گذاری‌هایی در این زمینه صورت گرفته و به كشفیات جدید و رشد سریع تولید تا مرز۷/۳ میلیون بشکه در روز در سال ۱۹۷۹ منجرشد. پیشرفت صنعت نفت عراق نقش بسیار مهمی در تعیین آینده این کشور ایفا می کند، زیرا نفت کانون اصلی اقتصاد عراق محسوب می شود. با این حال صنعت نفت عراق، در صورتی می تواند پیشرفت کند که در سراسر این کشور امنیت و ثبات سیاسی وجود داشته باشد.
محدودیت های تولید نفت عراق در دوران زمامداری صدام حسین
از جمله محدودیت‌های پیش روی صنعت نفت عراق، وارد آمدن خسارت به زیرساخت های نفتی عراق در طول جنگ‌ هایی بود كه صدام حسین آغازگر آن‌ ها بود. در طول هفته نخست جنگ ایران و عراق، چاه‌های عمیق نفتی عراق در منطقه البکر واقع در خلیج فارس آسیب جدی دید و تقریبا از كار افتاد؛ در نتیجه، صادرات نفت عراق از۳ میلیون بشکه در روز به كمتر از یك میلیون بشکه در روز در سال ۱۹۸۱ كاهش یافت و عراق از بارگیری نفت خود از پایگاه ‌های نفتی خلیج فارس برای مدت ۸ سال محروم ماند.پس ازپایان جنگ عراق درصدد برآمد تا به تعمیر خسارت های به جا مانده بپردازد؛ در نتیجه صادرات نفت آن به سرعت افزایش یافت. در سال۱۹۹۰، میزان تولید نفت عراق به ۵/۳ میلیون بشکه در روز یعنی بالاترین نرخ در تمام مدت از سال ۱۹۷۹ تا آن زمان رسید. اگرچه صنعت نفت عراق تا حدودی پس از پایان جنگ با ایران سامان یافته بود، در نتیجه جنگ خلیج فارس درسال۱۹۹۱ با آسیب ‌هایی به مراتب جدی‌تر و مخرب تر روبه رو شد. براساس برآوردهای آژانس بین المللی انرژی، تقریباً ۶۰ درصد از امكانات شركت‌های نفتی شمال كشور در نتیجه جنگ آسیب دیده و تأسیسات نفتی جنوب نیز با آسیب دیده‌گی‌های بسیار شدیدی روبه رو شده بود.درحالت كلی، بیشترخسارت‌های وارد شده به عراق درجنگ خلیج می‌توانست به سرعت مرمت و بازسازی شود؛ هرچند این كار پس از پایان یافتن جنگ ایران و عراق انجام شد. با این حال در این زمان، مرمت و بازسازی كشور به دلیل‌ تحریم ‌های جدی و اساسی سازمان ملل متحد كه در سال۱۹۹۰به عراق تحمیل شد، به تعویق افتاد.تحریم‌های سازمان ملل، عراق را از دست یابی به فناوری‌ های مدرن جهان و سرمایه‌گذاری‌ های خارجی روی چاه‌های نفت بازداشت. حتی پس از آن كه عراق از مجوز خرید ۶۰۰ میلیون دلار كالا در مقابل فروش نفت در قالب طرح نفت برای غذا برخوردار شد،كالاهای ارسالی با مدت زیادی تأخیر به واسطه‌ تحریم‌های سازمان ملل مبادله می‌شدند. همان گونه که گزارش ها به روشنی نشان می‌دهند پس از وقوع دو جنگ در عراق و پشت سرگذاردن یك دهه تحریم های اقتصادی، صنعت نفت عراق به مرمت و بازسازی و سرمایه گذاری نیاز مبرم دارد. در نتیجه چنین تحریم‌هایی، ظرفیت تولید نفت عراق زیر حد مطلوب ظرفیت واقعی آن قرار گرفت وحتی در اواخر دهه ۱۹۹۰و اوایل دهه ۲۰۰۰ با افت آشكاری روبه رو شد.استخراج نفت از تعداد قابل توجهی از چاه‌ های نفت این كشور متوقف شده بود و تعداد بسیاری از آنها نیز آسیب های جبران ناپذیر دیده بودند. ظرف چند ماه پیش ازجنگ۲۰۰۳ عراق، هیئتی از موسسه روابط بین‌الملل بیكر تخمین زد كه ظرفیت تولید نفت عراق۶/۲ تا۸/۲میلیون بشكه بوده و با نرخ رو به كاهش ۱۰۰ هزار بشكه در روز روبه رو بوده است.در پاییز سال ۲۰۰۲، ظرفیت تولید نفت عراق(۱/ ۲ یا ۴/۲ میلیون بشكه) رکود یافت. وضع موجود به گونه‌ای نبود كه تلاش‌های صدام حسین برای بهره‌گیری از نفت عراق به منظور رسیدن به هدف های سیاسی به اوكمك كند. تقریباً تا اواخر سال ۲۰۰۲ او صادرات نفت را به دلیل فشار وارد شده ازسوی آمریكا و اسراییل به طور موقت به تعویق انداخت. در این برهه، عراق با سختی تمام به آزمایش توان مندی چاه‌ های نفتی خود به واسطه قطع تولید و صادرات متفرقه نفت به دلایل سیاسی به مدت دو سال مبادرت كرد.
محدودیت های بین المللی تولید نفت عراق
حتی اگر عراق تولید نفت خود را تا حدی كه با عربستان رقابت جدی داشته باشد، به میزان قابل توجهی افزایش می‌داد، این سؤال مطرح نمی‌شد كه آیا سیاست خارجی عراق می‌توانست سبب شود تا این کشوربه بهره ‌برداری كامل از این توانایی‌ بی‌ رغبت شود؟ انتظار می‌رفت دولت جدید عراق عضو اوپك باقی بماند. با این كه در سال‌ های اخیر عراق دراوپك سهمی نداشت، اما با افزایش تولید خود می‌توانست این وضعیت را تغییر دهد و در اوپك سهم داشته باشد. با وجود این، سقف تولید اوپك به مذاكره مجدد نیازدارد و دولت جدید عراق می‌تواند شرایطی را ایجاد كند كه درقیاس با گذشته از سهم بیشتری (حدوداً ۸ میلیون بشکه در روز) برخوردار شود. این كار هم سبب اعتبار ملی عراق می شود و هم روابط عراق را با كشورهای تولید كننده نفت(كشورهای همسایه) بهبود می‌بخشد.
فواید افزایش تولید نفت عراق
آزاد شدن تولید مقادیر عمده ‌ای از نفت عراق می‌تواند منافع زیادی در بر داشته باشد: نخست این كه می‌تواند به رشد قابل پیش بینی تقاضای جهانی نفت كمك كند. اگرچه تقاضا برای مدت یك دهه پس از افزایش قیمت نفت از سال ۱۹۷۳ با ركود روبه رو بود، دوباره روند صعودی خود را از سال۱۹۸۳ با ر شد بیش از۳۰ درصد (۹/۱۷ میلیون بشکه در روز) تا سال۲۰۰۲ داشته است که از این میزان رشد، بیش از نیمی از آن به مازاد تولید نفت خاورمیانه مربوط می‌شد. در اواخر سال۲۰۰۱، آژانس بین المللی انرژی برآوردكرد كه مصرف جهانی نفت از۱/۷۷ میلیون بشکه در روز به ۸/۱۱۷ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۵ افزایش خواهد یافت كه افزایش۵۴ درصدی است. همچنین برآورد شد كه ۴۸ درصد نرخ افزایش تولید نفت را خلیج فارس باید پاسخ گو باشد. فادهیل چلبی، درسال۲۰۰۰ اظهار داشت كه اگر چنین پیش ‌بینی ‌هایی مورد انتظار باشد، در این صورت افزایش تولید نفت عراق شرط لازم رضایت تقاضای جهانی نفت است. مزیت ناشی از آزادسازی تولید نفت عراق، به دست آوردن جایگاه ثابت ‌تر در بازار جهانی نفت از طریق تولید مازاد منابع نفتی و افزایش ظرفیت تولید است. با فرض انعطاف ‌ناپذیر نبودن تقاضای نفت، بهای آن به طورگسترده‌ای به نوسان های عرضه نفت حساس است.کاهش موقت ذخایر نفتی به كمترین میزان (۱۰درصد درسال۱۹۷۳) به افزایش چهار برابری بهای نفت كمك كرد. افت مختصر اما سریع تولید نفت ایران هم، دومین عامل افزایش جهانی نفت در سال۱۹۷۹ بود. از اواخر دهه۱۹۷۰ عربستان سعودی به طور كلی درصدد استفاده از ظرفیت مازاد تولید خود برای ثبات بازار نفت و جلوگیری از افزایش سرسام‌آور جهانی نفت به واسطه افزایش تولید آن بوده است. با این حال، درسال‌ های آغازین دهه۱۹۹۰، پادشاهی عربستان میزان متوسط سالیانه۷/۸ تا۴/۹ میلیون بشکه در روز نفت از ظرفیت كل تولید خود (كه توان آن را به دلیل پاسخ دادن به اختلال های پیش بینی نشده عرضه نفت كاهش داده بود) تولیدكرد. مطابق آنچه در گزارش معتبرسال ۲۰۰۱ درباره سیاست انرژی به آن اشاره شده است، رشد اقتصاد جهانی و تقاضاهای جدید جهانی برای انرژی هر چه بیشتر نشانه پایان ظرفیت مازاد سوخت های فسیلی و شروع دوران محدودیت ‌ها در ظرفیت است. درحقیقت، جهان به طور مخاطره‌آمیزی درصدد به كارگیری حداكثر ظرفیت تولید نفت و افزایش شانس بروز بحران عرضه نفت و عواقب اساسی آن درسه دهه آتی است. با وجود این، اختلال های عرضه و افزایش سریع قیمت بسیار بیشتر از آن خواهد بود كه در حال حاضر شاهد آن هستیم. مطابق اظهارات ناظر با سابقه بازارهای نفتی در سال ۲۰۰۴ تعدادی از اعضا و حتی برخی از تولیدكنندگان غیرعضو سازمان اوپک به فشارهای اقتصادی اجتماعی داخلی، همچنین فشارهای سیاسی داخلی و خارجی دچار هستندكه دركمترین حالت به اختلال های موقتی در عرضه نفت منجر می شود.با وجود این، افزایش عمده ظرفیت تولید نفت عراق می‌تواند به عنوان یك ضرورت در کمک به جلوگیری از بروز بحران در ظرفیت نفت مطرح باشد. با در نظر گرفتن تولید بسیار بالا، عراق ممكن است تنها گزینه‌ای باشدكه از ذخایر نفتی جهان به هنگام وقوع چنین پیشامدی حفاظت می كند، برای افزایش ظرفیت تولید عراق، استقرار ثبات هرچه بیشتر و برقراری سامانه ایمن در عرضه مواد نفتی می‌تواند مؤثر باشد.
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید