شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


۳۰ سال انتظار برای دیدن بم


۳۰ سال انتظار برای دیدن بم
آرچی والز، آرشیتكت اسكاتلندی، متخصص حفاظت زیست‌محیطی و معماری اسلامی است. او در سال‌های اخیر مشاور خشت و گل موزه عربستان سعودی در ریاض و سرپرست تیم مشاور یونسكو برای ساخت موزه جدید اسلامی كویت بوده است. او همچنین در سمت كارشناس یونسكو در كشورهایی مثل مصر و تركیه، بحرین، یمن و عمان نیز كار كرده است. والز یكی از شركت‌كنندگان كنفرانس خشت بود كه چندی پیش در شهر یزد با حضور كارشناسان بین‌المللی برگزار شد. او در جریان كنفرانس از بافت قدیم شهر یزد و نیز شهر خشتی و ارگ قدیم بم دیدن كرد. او در این مقاله تاثر عمیق خود را از ویرانی ارگ بم در جریان زلزله این شهر ابراز می‌كند و در پایان راه‌كارهایی برای بازسازی این بنای تاریخی پیشنهاد می‌دهد. من برای دیدن بم ۳۰ سال انتظار كشیدم. بالاخره ماه گذشته، مثل رویایی كه بالاخره تعبیر شود، موفق به دیدن بم شدم. هنگامی كه اخبار مربوط به زلزله بم منتشر شد، احساس اندوه و خسران عظیمی بر من مستولی شد، احساسی كه نه تنها به خاطر از دست دادن شهر زیبای بم، بلكه همین‌طور به خاطر كودكان زیبای بم و دوستانی بود كه مرا در جریان سفرم غرق مهمان‌نوازی خود كرده بودند: خرماهای فربه و خوشمزه بم، كیك‌های شیرین و آغشته به شهد، چای‌های پررنگ و شیرین... و در نزدیكی بم، در شهر ماهان ناهار محلی اشتها برانگیزی كه روی زمین پوشیده از فرش و در برابر آتش اجاق خوردیم، در حالی كه منظره زیبای مقبره شاه نعمت‌الله ولی در برابرمان بود. زندگی آن‌چنان گرم و صمیمی جریان داشت كه باور وحشت و سرمای تلخ نجات‌یافتگان در برابر منظره شهر ویران بم غیرممكن می‌نماید.اما چرا شهر بم تا این میزان اهمیت داشت؟ این شهر در مقام اول فهرست شهرهای بزرگ و جادویی شرق من قرار دارد: شهرهایی چون شهر قدیمی محصور اورشلیم با مكان‌های مقدسی متعلق به سه دین بزرگ جهان؛ حلب با ارگ نظامی مركز آن و كیلومترها بازارهای سرپوشیده‌اش؛ دمشق با مسجد جامعش، قاهره با بناهای یادبود اسلامی‌اش و میلیون‌ها مردمی كه در كوچه‌های تنگ زندگی می‌كنند؛ صنعا با بناهای خشتی سنگین و باغ‌های زیبایش. بم بسیاری از ویژگی‌های این شهرها را در خود جمع كرده است و هر چند از بسیاری از آن‌ها كوچك‌تر است، بقایای شهر قدیم و خالی از سكنه آن كیفیتی جادویی دارد، در میانه كویر و با كوه‌هایی كه در افق به چشم می‌خورد... صحنه‌ای رویایی برای یكی از رباعیات خیام. بم بر فراز یك تپه باستانی بزرگ بنا شده است. این مسئله، به همراه شیوه معماری بناهای آن، چگونگی توسعه و دگرگونی این شهر را در ۲ هزار سال گذشته نشان می‌دهد. چندین متر زیر دیوار‌های مدور استحكامات كنونی، دیوارهای خشتی و برج‌های دیده‌بانی دیگری قرار دارند كه در زمان‌های دور شهر را در برابر سیلاب‌های رودخانه پشت‌رود حفاظت می‌كرده‌اند. این دیوارها نشان‌گر محوطه وسیع‌تری هستند كه زمانی مورد سكونت مردم این ناحیه بوده است. در شهر بم دایره‌المعارفی از این عناصر تاریخی و معماری وجود دارد: انواع طاق‌های قوسی خشتی و شیب‌دار، طاق‌های ضربی با تكنیكی كه اخیرا حسن فتحی از آن استفاده كرده است، و گنبدهایی با اشكال گوناگون كه در آنها آجرها با ظرافت طوری در كنار یكدیگر قرار گرفته‌اند تا اشكال هندسی زیبایی را تشكیل دهند. حیاط‌های خانه‌ها هم هست كه بعضی بزرگ‌اند و بعضی كوچك، بعضی مربع‌شكل‌اند و بعضی مستطیلی، و بعضی از آنها هم دالان یا گذر طاقدار دارند. در گذشته خان‌ها یا كاروانسراداران مكان‌هایی امن را در اختیار تجار و زوار می‌گذاشتند، و حیاط این كاروانسراها هم در دو سو اتاق‌هایی داشت كه در هر یك از این اتاق‌ها هم اجاق یا آتشدانی تعبیه شده بود كه مسافران را از گزند سرمای زمستان حفظ می‌كرد. آمیزه‌ای تاریخی از مذاهب هم در بم یافت می‌شد. من از خانه‌ای حیاط‌دار و قرن نوزدهمی متعلق به یك تاجر ثروتمند یهودی بازدید كردم كه به عنوان بخشی از یك پروژه مرمت و بازسازی توسط سازمان میراث فرهنگی ایران در دست بازسازی بود. وقایع تاریخی بی‌شماری در بم به ثبت رسیده است كه با مذهب زرتشت ارتباط دارند كه اولین بار در ۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در ایران ریشه گرفت. شواهدی هم از پیوندهای این شهر با مسیحیت، یهودیت، و پس از ظهور اسلام در ایران با مذاهب تشیع و تسنن و فرق اسماعیلیه و بی‌شك صوفیه در دست است. این شهر به دلیل قرار گرفتن در مسیر تجاری خلیج فارس به هند و پاكستان از اوایل قرن شانزدهم تا قرن هجدهم رونق و شكوفایی فراوان داشت. ارگ برای جلوگیری از شورش‌های سیاسی در دهه ۱۷۸۰ تخلیه شد، اما مردم غیرنظامی تا زمان سقوط این شهر در میانه قرن نوزدهم در آن ماندند. از آن پس این شهر تا سال ۱۹۳۱ در اشغال نظامیان بود. من ماه گذشته در نهمین كنفرانس بین‌المللی پژوهش و حفاظت از معماری خشتی كه با عنوان «ترا ۲۰۰۳» در یزد، شهری درمیان بم و تهران، برگزار شد شركت كردم. پس از رسیدن به بم دریافتم در مقاله‌ام دقیقا تكنیك خاصی را توصیف كرده‌ام كه در دیوارها و بناهای تاریخی آن به كار رفته است- تكنیكی متفاوت با شیوه‌ای كه در ساخت قسمت‌های جدید شهر كه بیشترین تلفات انسانی را داشته است به كار رفته است. مقاله من بر اساس شكل خاصی از ساخت دیوار استوار بود كه ۲۵ سال پیش آن را در قلاع و شهرهای تاریخی عمان شناسایی كرده و خود آن را «تكنیك لایه‌ای» نامیده بودم. در این تكنیك كناره‌ها و روی هسته اصلی دیوار كه عبارت است از سه لایه خشت به قطر تقریبی ۴۰ سانتی‌متر به طور ممتد و یك‌دست دوغاب می‌شود. من در طول سال‌ها و در جریان پروژه‌های باستان‌شناسی و معماری گوناگون این تكنیك را در مناطق مختلف دنبال كرده‌ام: از جنوب‌غربی عراق تا بیابان‌های اردن، از شبه‌جزیره عربستان تا یمن و عمان، و از جنوب عمان تا زنگبار. حال آن را در سازه‌های تاریخی ایران از تهران تا بم یافته‌ام. در بناهایی كه تاكنون دیده‌ام تركیبات مختلفی از مواد و مصالح استفاده شده است، از كاه‌گل و خشت دست‌ساز تا مخلوط دوغاب آهك و سنگ، اما شكل لایه بندی اساسا تغییری نكرده است. قدیمی‌ترین نمونه این تكنیك را در بحرین دیدم. دیواری را با سنگ‌های مربع‌شكل كوچك پوشانده و روی آن دوغاب زده بودند.این دیوار به سال ۸۰۰ پیش از میلاد بازمی‌گردد و نشان می‌دهد این تكنیك از صدها سال پیش مورد آزمایش و تجربه قرار داشته است. امتیاز این شیوه در این است كه اگر لایه بیرونی آن آسیب ببیند، این آسیب به لایه‌های رویی یا زیری منتقل نخواهد شد. با توجه به عكس‌های بسیاری كه پس از زلزله از شهر بم دیده‌ام مطمئن هستم كه می‌توان ارگ قدیم و قلعه این شهر را بازسازی كرد و دوباره به آن شكوه قدیم دست یافت. من در بحرین و زنگبار بناهایی مشابه را مرمت و بازسازی كرده‌ام، به این ترتیب كه با پیروی از لایه‌های اولیه دیوار فقط مواد و مصالحی متناسب را در بخش های آسیب‌دیده جایگزین كرده‌‌ام. همچنین می‌توان با شناسایی جهت ساخت دیوار توسط معماران اولیه لایه‌ای دیگر نیز به آن افزود. پوشاندن دیوار با لایه‌ای یك‌دست از گچ یا افزودن لایه‌ای بیرونی از آجر پخته هرگز نمی‌تواند به نفع سازه‌های تاریخی باشد. بنابراین وقتی در مورد بناهایی خبر می‌شنوم كه قرار است با كیسه‌های پر از مخلوط سیمان و گل ساخته شوند و برای تقویت با سیم‌خاردار به یكدیگر متصل شوند واقعا نگران بم می‌شوم. گفتن این كه این جور سازه‌ها مانند بناهای اصیل بم است مو را بر تن راست می‌كند. از سوی دیگر این نوع سازه می‌تواند به سرعت و با هزینه كم برای سكونت مردم شهر جدید بم آماده شود. اما نگرانی من از این است كه سرعت این كار همه را وسوسه كند كه در ارگ قدیم هم از این شیوه استفاده كنند و اقدامات مقابله با زلزله را در بافت تاریخی شهر نیز به كار برند. این از سازه‌های روی زمین، اما بر سر قنات‌ها چه آمده است كه چند هزاره آب را از دل كوهستان و از میان بیابان به شهر بم و دیگر واحه‌های این منطقه رسانده‌اند؟ پس از زلزله بر سر این عجایب مهندسی جهان چه خواهد آمد؟
بم از بهترین نمونه‌های معماری بومی است كه ریشه‌های مشترك فرهنگی و تاریخی مردمان باستان را نشان می‌دهد كه پیش از كشیده شدن مرزهای ژئوپلتیكی در منطقه‌ای وسیع از جهان به سر می‌برده‌اند.نابودی غم‌انگیز این شهر تاریخی فرصت خوبی است برای درس گرفتن در سه زمینه عمده: اول بررسی باستان‌شناختی و همه‌جانبه این سایت، دوم مرمت و بازسازی دقیق بناها با مصالح سازگار و متناسب، و سوم تثبیت و معرفی دوباره ریشه‌‌های مشترك تاریخی و فرهنگی كه روزگاری مردمان این ناحیه وسیع را به یكدیگر پیوند می‌زدند.
منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی


همچنین مشاهده کنید