جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

آخرین صفحات کتاب شکست های بوش


آخرین صفحات  کتاب شکست های بوش
سیندی پس از مرگ پسرش سعی كرد فریاد اعتراض خود را به گوش جهانیان برساند. فریادی كه در ابتدا، تنها صدای مادر غمگینی بود كه پیام های خود را در سایت های اینترنتی منتشر می كرد. اندك اندك این اعتراض پررنگ تر شد و دامنه آن به تگزاس و مقابل مزرعه شخصی رئیس جمهور رسید؛ مزرعه ای كه سیندی بیش از یك هفته در مقابل آن دست به اعتراض زد، اما «آقای رئیس جمهور» حتی زحمت یك دلجویی ساده را هم به خود نداد. وی در جریان تظاهرات ضدجنگ هفته گذشته در مقابل كاخ سفید در مصاحبه ای دیدگاههای خود را بیان كرده است. متن این گفت وگو در پی می آید:
* پس از حادثه كاترینا، شما در اظهاراتی تند ادعا كردید كه آخرین صفحات كتاب سرشار از شكست جورج بوش، عراق و كاترینا هستند. به نظر شما، آمریكا در حال حاضر در چه شرایطی به سر می برد؟
- خوب، بی شك، بزرگترین اشتباه ایالات متحده، حمله به عراق بود. از سوی دیگر، پس از حمله، تدابیر اتخاذ شده توسط این كشور در عراق نیز به هیچ وجه برنامه ریزی شده نبود، هزینه ای كه در عراق خرج شد به جیب منفعت طلبان رفت و نه سربازانی كه از خانه و آشیانه خود دور شده بودند تا به طمع سردمداران خود پایان دهند. جنگ عراق، نبردی كاملاً سیاسی بود. نه تنها حضور در عراق اشتباهی استراتژیك و فاحش بود، بلكه كشور ما را به هدف مناسبی برای تروریست های بین المللی تبدیل كرد. این جنگ به اندازه ای تنفر و انزجار از ایالات متحده را در سطح جهانی برانگیخت كه حتی نوه های ما نیز از این خصومت بی بهره نخواهند ماند. كشتن مسلمانان بی گناهی كه هیچ دشمنی با ما و كشورمان نداشتند، تنها باعث ایجاد مشكلات بیشتر شد.
اما در خصوص كاترینا، این حادثه مصیبت طبیعی بود كه هیچ كس را یارای جلوگیری از آن نبود. با این وجود، مصیبت هایی كه پس از آن توسط مقامات در رأس ایالات متحده برای بازماندگان به ارمغان آمد، بسیار وحشتناك تر از خود حادثه بود. بزرگترین معضل این بود كه در آن زمان، تمامی منابع ما در عراق نگه داشته می شدند.
مشكل دوم این بود كه نیروهای امدادرسان و خدماتی بسیار دیرهنگام در محل حضور یافتند. جورج دبلیو بوش در زمانی كه بازماندگان این حادثه در ترس و وحشت به سر می بردند، در حال بازی گلف و خوردن كیك تولد با جان مك كین بود. جورج بوش با مردم كشورش بسیار فاصله دارد و این بزرگترین مشكل وی است. در حقیقت كاترینا در میان مردم به «مونیكای» جورج بوش تبدیل شده است. البته مونیكایی كه بسیار خطرناك تر از یك رقیب است.
* شاید كاملاً منطقی باشد كه بازماندگان سربازان آمریكایی كه در جنگ جان خود را از دست دادند، اقدام به اعتراض به مقامات كنند اما آنچه به رهبری شما اتفاق افتاد، بسیار بی سابقه بود. آیا هرگز پیش از آغاز این حركات، چنین تصویری از اعتراض خود داشتید؟
- این سؤالی است كه همواره از من پرسیده می شود. اما چرا هیچ كس به این فكر نمی كند كه برای یك بار هم كه شده می توان به مقام مقدس جورج بوش اندك اعتراضی كرد؟
* این همان سؤالی است كه من از شما دارم.
- من هم نمی دانم. من به این مسأله بسیار فكر كردم و سعی می كنم آن را به اجرا درآورم. پیش از این قرار بود برای یك هفته به انگلیس بروم و با «جان كاینرس» كه از اعضای پارلمان است، در این خصوص صحبت كنم كه متأسفانه این سفر لغو شد. درست، روز سوم آگوست بود كه ۱۴ نفر جان خود را از دست دادند و جورج بوش تنها به گفتن این جمله اكتفا كرد كه این سربازان جان خود را برای هدفی متعالی از دست دادند و ما نیز باید راه آنها را ادامه دهیم.
* پس از تجمع در مقابل مزرعه شخصی جورج بوش و عدم حضور وی در جمع شما، اعلام كردید كه این اقدام بوش در واقع، به منزله بنزینی بود كه بر روی آتش اعتراض ها ریخته شد و در صورتی كه وی تنها برای چند دقیقه در جمع شما حاضر می شد، بی شك، همه چیز تغییر می كرد.
- در صورتی كه وی با من صحبت می كرد، بی شك باران دروغی بود كه بر سر من ریخته می شد. من نیز در برابر تمامی این دروغ ها واكنش نشان می دادم و قطعاً این دیدار چندان خوشایند نبود. در حقیقت روند حركت به سوی صلح با عدم حضور وی در جمع ما، رونق بسیاری یافت.
* جورج بوش، مشاور امنیت ملی خود و معاون كاخ سفید را به دیدار با شما فرستاد. در این دیدار چه گذشت؟
- آن ها از من پرسیدند اگر رئیس جمهور را ببینی، به وی چه خواهی گفت و من نیز پاسخ دادم: تنها یك سؤال در ذهنم وجود دارد: آن هدف عالی كه فرزندم به خاطر آن جان خود را از دست داد، كجاست؟
آن ها نیز تنها یك پاسخ داشتند: دور نگه داشتن ایالات متحده از خطر تروریسم و برقراری آزادی و دموكراسی در آن.
پس از آن در مقام طول این دیدار، وقت ما با توجیه تراشی های مقامات به هدر رفت و من در نهایت خطاب به آنها گفتم: شاید من یك مادر داغدیده باشم، اما هرگز یك احمق نخواهم بود. من از زمان آغاز جنگ از این قبیل شعارها بسیار شنیده بودم. بنابراین تنها می خواستم رئیس جمهور را ببینم. آنها نیز تنها ادعا كردند كه سخنان من را به گوش رئیس جمهور خواهند رساند. جورج بوش تصور می كرد كه با فرستادن مقامات ارشد دولت خود می تواند من را متقاعد كند و به این اعتراضات پایان دهد.
* بیش از یك سال است كه من سخنان شما را در قالب مقالات متعدد در اینترنت می بینم. دستاورد این حركات چه بوده است؟
- فكر می كنم همین اقدامات، من را بسیار مشهور كرد. البته شهرت جهانی من بسیار ناگهانی رخ داد. زمانی كه مادر من سكته كرد، فرزندانم در اروپا در حال گذراندن تعطیلات خود بودند من و همسرم تصمیم گرفتیم این موضوع را به آن ها نگوییم، اما آنها از طریق تلویزیون از این موضوع اطلاع یافتند. این اتفاقات نه تنها توجه جهانی را به سمت ما جلب كرد، بلكه باعث افزایش حساسیت رسانه ها نیز شد. شعار و هدف من از ابتدا تاكنون هیچ تغییری نكرده است. من در كنفرانس های بسیاری حضور یافتم و صحبت كردم، اما سخن من همواره یكی بوده است.
* فكر نمی كنید كه رسانه ها سخنان شما را سانسور كردند و برخی از رك گویی های شما را هرگز بیان نكردند؟
- حقیقت این است كه خداوند همواره كسانی را كه به صراحت سخن می گویند و یا حقیقت را بیان می كنند، دوست داشته است.
* آیا علاقه دارید اندكی درخصوص واژه هایی كه به كار می برید، مانند جنایت جنگی، كه برای آمریكایی ها بیگانه است، اندكی صحبت كنید.
- این عبارت در كنوانسیون ژنو آمده است. هیچ شكی وجود ندارد كه آمریكا مرتكب جنایت جنگی شده است. این واژه، كلمه ای است كه یا سفید است و یا سیاه و حد متوسطی برای آن وجود ندارد. در خصوص این قبیل واژه ها تنها یك سؤال وجود دارد: آیا شما به سر آن سرباز شلیك كرده اید یا خیر؟ به محض این كه پاسخ «بله» باشد، قضیه كاملاً تمام شده است. این یك جنایت است و براساس قوانین آورده شده در كنوانسیون ژنو، یك جنایت جنگی محسوب می شود.
جورج دبلیو بوش یك تروریست واقعی است. تعریف شخصی وی از تروریست، فردی است كه انسان های بی گناه را به خاك و خون بكشد. این تعریف دقیقاً مطابق با شخصیت وی است.
تاكنون بیش از صد هزار عراقی بی گناه جان خود را از دست دادند البته تعداد افغانی هایی را كه قربانی این طمع بوش شدند نیز نباید فراموش كرد.
* اندكی درخصوص پسرتان صحبت كنید؟
- او پسر بسیار آرامی بود. هرگز عصبانی نمی شد. او فرزند بزرگ من بود و من فرصت بسیاری را صرف تعلیم و تربیت وی كرده بودم. او هرگز برای هیچ كس دردسر درست نمی كرد.
* چه شد كه به ارتش پیوست؟
- وی ابتدا با یكی از افرادی كه سربازان داوطلب را تشویق به حضور در جنگ می كرد، ملاقات كرد. وعده های بسیاری به وی داده شد كه به هیچ كدام عمل هم نشد. خوب به یاد دارم كه مه سال ۲۰۰۰ بود و نه یازدهم سپتامبر. جورج بوش حتی پیش از آن كه به عنوان رئیس جمهور برگزیده شود، آرزوی حمله به عراق را در سر داشت.
آن ها به پسرم وعده ۲۰ هزار دلار پول نقد و یك لب تاب را داده بودند كه هیچ كدام از آنها عملی نشد.
* آیا هرگز درخصوص جنگ عراق با وی صحبت كردید؟
- بله هیچ كدام از اعضای خانواده من با این جنگ موافق نبودند. آخرین باری كه با وی صحبت كردم، گفت: كاش می توانستم به عراق نروم، اما این وظیفه من است و باید به آن عمل كنم. او همواره فكر می كرد كه حضورش در عراق باعث ایجاد امنیت در كشورش می شود، اما او هرگز نفهمید كه هیچ ارتباطی میان این دو وجود ندارد.
منبع: خبرگزاری آفتاب به نقل از سایت اینترنتی «زدنت»
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید