شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


عوامل بی ثباتی بهای نفت


عوامل بی ثباتی بهای نفت
در یک سال اخیر، اقتصاد جهان با قیمت های ناآرام و بالای نفت کنار آمده است، اما در این میان، صندوق بین المللی پول، بی ثباتی قیمت ها را زنگ خطری می داند که امسال ضمن کاهش ۸/۰ درصدی رشد اقتصادی، ترمز رشد در سال های آینده را نیز می کشد. بی ثباتی قیمت نفت دلایل زیادی دارد که در ذیل به شرح آنها می پردازیم:
۱. ماهیت قیمت گذاری فرمولی
از آنجا كه قیمت های مرجع در بازارهای فیزیكی تك محموله، گذشته یا بورس های آتی تعیین می شوند، بی ثباتی، ویژگی ذاتی آنها است. قیمت ها بر اساس وزن نظریه هایی كه در ورای تفسیری از وقایع وجود دارند، تغییر می كنند. اخبار به صورت یك جریان دائمی روی صحنه نمایشگر شبكه های الكترونیك ظاهر می شوند و یا از طریق سایر سازمان های خبری در دسترس قرار می گیرند. ازآنجا كه در هر بازاری دو طرف وجود دارد(خریداران و فروشندگان)، معاملات تنها هنگامی انجام می شوند كه برخی از معامله گران به لحاظ ارزیابی اخبار با یكدیگر اختلاف پیدا كنند. قیمت هایی كه به عنوان مرجع برای تجارت جهانی نفت، از آنها استفاده می شوند، به طور معمول تحت تأثیر این مسائل قرار می گیرند:
۱. بنیادهای اقتصادی عرضه و تقاضای نفت درسطح جهانی
۲. عواملی كه احتمالاً می توانند درآینده رفتار عرضه و تقاضا را تغییر دهند. اطلاعات مربوط به بنیادهای عرضه و تقاضا، آن هم درسطح جهانی، هیچ گاه قبل از سپری شدن مدت زمان قابل توجهی، در دسترس قرار نمی گیرند. به هرحال، قیمت های مرجع تا حد زیادی به اخبار موجود كنونی واكنش نشان می دهند؛ با وجود این، می توان این بحث را مطرح كرد كه قیمت های اقتصادی را تحولات حاشیه ای تعیین می كنند. بازار نیازی به دانستن میزان عرضه وتقاضا ندارد، ولی به تغییراتی كه بر این عوامل تأثیر می گذارند، به طورکامل توجه می كند.
اطلاعات فوری به طورمعمول در دسترس نیستند؛ از این رومعامله گران، تمام توجه خود را به عواملی جلب می كنندكه ممكن است جهت تغییرات را نشان دهند. برای مثال، بسته شدن یك پالایشگاه بزرگ و یا تعطیل شدن یك سكوی تولید نفت خام، نشان دهنده آن است كه با بسته شدن پالایشگاه مزبور، تقاضا برای نفت خام و عرضه فرآورده ها كاهش خواهد یافت و با تعطیل شدن سكوی تولید نفت، عرضه نفت خام کاهش خواهدیافت.علامت هایی كه نشان می دهند تراز عرضه و تقاضا ممكن است مستحكم باشد، به واسطه اخباری است كه برای مثال دربخشی ازجهان، تقاضا برای برخی كالاها وجود دارد، اما آن كالاها در دسترس نیستند و در واقع پاسخ گویی به نیاز آنها وجود ندارد. اگر كالاهایی در جست وجوی خریدار باشند، اما خریدار فوری برای آنها یافت نشود، به سست بودن تراز عرضه و تقاضا تعبیر می شود.راهنمای دیگری كه بازار به آن علاقه بیشتری دارد، تغییر درمیزان ذخیره سازی ها است. قیمت نفت خام «وست تگزاس اینتر مدیت» در بورس «نایمكس» اغلب به تغییرات میزان ذخیره سازی های نفت خام فرآورده های نفتی به ویژه درمناطق خاصی ازآمریكا واكنش نشان می دهد. در بازار به طور مكانیكی، كاهش درمیزان ذخیره سازی ها، نشانه ای ازكاهش عرضه و افزایش میزان ذخیره سازی ها، نشانه ای از تولید مازاد است.آنچه مهم تر از وضعیت بنیادهای بازار تلقی می شود، انتظارهای بازار درباره تغییرات درآینده است. بازار برای این كه بتواند انتظارهایی درباره عرضه نفت ترسیم كند، بر دو دسته از اطلاعات تمركز می كند: اول، سیاست های تولید اوپك و دوم، پیش بینی هایی كه درباره تولید غیراوپك وجود دارد. همچنین بازار برای این كه بتواند درباره آینده تقاضای نفت، انتظارهایی برای خود شكل دهی كند، به طور عمده به مطالعه چگونگی اقتصاد جهانی وابسته است.بازارها به طور معمول هنگامی كه از تصمیم اوپك مبنی بر اقدام به صورت دسته جمعی مطمئن می شوند، با رونق می شوند و هنگامی كه كشورهای عضو اوپك نشان دهندكه در بین خود به توافق نرسیده اند ویا گزارش غیرحقیقی درباره منازعه آنها منتشر شود، قیمت های نفت كاهش خواهند یافت.پیش بینی غیراوپك نیز نقش مهمی در تعادل بازار ایفا می كند، زیرا افزایش تولیدكشورهای غیر اوپك اگر مازاد برمقداری باشد كه بر تقاضای جهانی افزوده شده است، سبب كاهش تقاضا برای نفت اوپك خواهد شد و ممكن است، توان و یا تمایل كشورهای عضو برای رسیدن به توافق درمورد یك سیاست تولیدی و یا مدیریت موفق را كاهش دهد. بنابراین مشاهده می شودكه دراین شبكه قیمت گذاری، قیمت های مرجع نمی توانند منكعس كننده قیمت تعادلی درسطح جهانی باشد وانتظارهای بازار با بی اطمینانی بالایی همراه و ممكن است منطبق با واقعیت نباشد؛ بنابراین بی ثباتی، ویژگی ذاتی بازار نفت است.
۲. كاهش ظرفیت اضافی
كاهش تدریجی ظرفیت اضافی تولید اوپك، بعد ازكاهش شدید قیمت ها درسال ۱۹۸۶و كاهش شدید ظرفیت تولید به دلیل خرابی های جنگ خلیج فارس این مفهوم را روشن می کند كه قیمت ها به وجود ظرفیت اضافی در اوپك بسیار حساس هستند.اصلاحات تدریجی در اروپا و آسیا، به ویژه رشد تقاضای جهانی نفت، به از بین بردن اضافه ظرفیت منجر شد؛ بنابراین بخش های بالادستی و پایین دستی صنعت نفت درسال های اخیر، با كاهش ظرفیت مازاد روبه رو بوده اند كه این موضوع سبب استحكام دربازار نفت خام و فرآورده شده است. یعنی قیمت ها به هر گونه بی تعادلی حساس تر شده اند و این زمینه های بی ثباتی بیشتر را فراهم آورده است.
۳. مقررات زیست محیطی
افزایش محدودیت های مربوط به استانداردهای زیست محیطی مانند كاهش آلاینده های موجود در سوخت و یا مقررات مربوط به فرمولاسیون بنزین های مختلف كه فصل به فصل و ناحیه به ناحیه متفاوت است، سبب افزایش بی ثباتی در بازار نفت خام و فرآورده های آن شده اند. برای مثال، با فرارسیدن فصل جدید، انبارها باید خالی شوند تا مكانی برای فرآورده های با فرمول جدید فراهم شود؛ ازاین رو گاهی باقی مانده انبار به بازار سرازیر می شود و قیمت ها را كاهش می دهد. ازطرفی مقررات زیست محیطی محلی، سبب جدایی بازارها می شودكه احتمال بی تعادلی در بازار را افزایش می دهد. این مقررات تفاوت میان انواع نفت خام سبك، سنگین، شیرین وترش را پر رنگ تر می كند و انعطاف پذیری بخش پالایش را كاهش می دهد. اگرچه ایجاد پالایشگاه های مدرن این تفاوت ها را كم می كند، ظرفیت های اضافی، عاملی برای ركود در بخش پالایش درآینده خواهد بود.
۴. فصلی بودن تقاضای فرآورده
تقاضای فرآورده، ماهیت فصلی داردكه خود یكی از عوامل بی ثباتی به شمار می رود. با در نظر گرفتن تغییراتی كه در ذخیره سازی های فرآورده به وجود می آید، به خوبی می توان این نكته را درك كردكه چرا درتابستان ذخایرنفت حرارتی ودرزمستان ذخایربنزین درحال پرشدن است؟رانندگی بیشتر در فصل تابستان و استفاده بیشتر از نفت حرارتی در زمستان رخ می دهد. استفاده از نفت خام های سبك برای تولید سوخت خودروها و استفاده از نفت خام های سنگین تر برای تولیدنفت حرارتی رایج است و ازطرفی پیش بینی تقاضای نفت حرارتی درزمستان به علت بی اطمینانی ازشرایط جوی، به طور معمول با خطای بالایی همراه است كه مجموعه این عوامل بی ثباتی درقیمت ها را افزایش می دهد.
۵. كاهش میزان مطلوب ذخیره سازی ها
اصولاً ذخیره سازی به منظور تداوم فعالیت های صنعتی و تأمین نیازهای مصرف، موضوعی اجتناب ناپذیر است. صنعت نفت نیز از این قاعده مستثنی نیست و از دیر باز این صنعت خود را در مقابل حوادث پیش بینی نشده و اختلال های عرضه، بیمه كرده است. آژانس بین المللی انرژی نیز به منظور حمایت و تأمین منابع اعضا در مقابل نوسان های قیمت نفت، برنامه ریزی دقیقی در این زمینه انجام داده است. یكی از این سیاست ها، الزام اعضا به ایجاد ذخایر راهبردی و ذخیره سازی تجاری نفت خام و فرآورده های نفتی برای تأمین نیازهای آتی به مدت۹۰ روز بود كه بعد از اولین شوك نفتی در اوایل دهه۷۰ اجرا شد. درسال۱۹۹۶ الگوی ذخیره سازی تا حدی تغییر كرد، به طوری كه میزان ذخایر به پایین تر ازحد نیمه دهه۷۰ میلادی رسید. بخشی از این مسئله به علت فشار بر بنگاه ها، برای افزایش سودآوری بود. صنعت نفت درسال های اخیر به راهبرد ذخایر به هنگام، روی آورده است. این راهبرد تلاش اوپك برای تثبیت قیمت ها را پیچیده كرده است، زیرا میزان قیمت ها به میزان ذخایرحساس ترشده اند. گفتی است که در حال حاضر به سبب نگرانی فراوان، ذخایر راهبردی این دسته از کشورها نیاز وارداتی بیش از ۱۱۰ روز را تامین می کند.۶ . گرداب های پس بهینی و پیش بهینی
وقتی ساختار بازار آتی در وضعیت پیش بهینی قرار دارد و تفاوت قیمت مثبت بین دو ماه پیاپی، به اندازه كافی بزرگ باشد، انگیزه كافی برای افزایش ذخیره سازی ها وجود خواهد داشت، اما ذخیره سازی همواره به عنوان عاملی كسادآور تلقی شده كه نشان می دهد بیش ازنیاز بازار، نفت تولید شده است. در اینجا دور باطلی پیش می آید. قیمت های پایین موجب می شوند حالت پیش بهینی شدیدتر شود وافزایش میزان ذخیره سازی ها را تشویق كند كه آن هم به نوبهٔ خود به كاهش قیمت ها منجر می شود. این تسلسل در جایی متوقف می شود كه مخازن ذخیره سازی ها پر و هزینه هر بشكه افزایش ذخیره سازی، تحمل ناپذیر شود و جلوی ذخیره سازی اضافی را بگیرد. به این وضعیت گرداب پیش بهینی می گویند.تشكیل این گرداب ها سبب بی ثباتی قیمت ها می شود، زیرا نه تنها عرضه و تقاضا میزان ذخیره سازی را متأثر می سازد، بلكه نشانه هایی كه از حالت های پیش بهین و پس بهین ارسال می شود نیز، میزان ذخیره سازی ها را تغییر می دهد و سبب عمیق تر شدن این حالت ها می شود؛ بنابراین هریك از حالت های پیش بهینی و پس بهینی مانند گردابی عمل می كنند كه تركیبی از تحولات اقتصادی و نفتی در درون و خارج از بازار نفت ایجاد و انتظارات در بازار نفت آنها را تقویت می كند و واكنش شدیدی در بازارهای آتی نسبت به هر دو حالت ایجاد می شود.
۷. اطمینان نداشتن در داده ها
داده های مربوط به نفت همیشه كیفیت نامطلوبی داشته اند. درسال های اخیر كیفیت این داده ها بسیار كاهش یافته كه منعكس كننده تكامل تدریجی بازار جهانی نفت است و شامل موارد زیر است:
- انتقال مصرف نفت به كشورهای درحال توسعه؛
- پایان تسلط شركت های بزرگ نفتی و افزایش شركت های كوچك تر؛
- ادغام شركت ها كه سبب التهاب در صنعت نفت و كاركنان آن شده است؛
- نقش روبه رشد شركت های ملی نفت كه داده های خود را كمتر از شركت های خصوصی چاپ می كنند.
با وجود گسترش اینترنت و جمع آوری داده های به موقع در مواردی مانند ذخایر روی دریا، هنوز بسیاری از این داده ها به صورت راز باقی می ماند و یا داده ها به حدی دیر می رسند كه برای برنامه ریزی مفید نیست.
۸ . طبیعت خود تشدیدكننده بی ثباتی
بی ثباتی قیمت ها سبب بی اطمینانی می شود و بی اطمینانی نیز از سرمایه گذاری جلوگیری و یا روند آن را مغشوش می كند. نوسان های شدید قیمت، مانند آنچه در سال ۱۹۹۸ روی داده است، مصیبت بار هستند، زیرا به طور چشمگیر از برنامه های سرمایه گذاری جلوگیری می كنند. این عامل سبب می شود، شركت های خدماتی كه سرمایه گذاری تا حد زیادی به فعالیت آنها وابسته است، نیروی انسانی خود را اخراج كنند و درنتیجه مهارت و تجربه خود را از دست بدهند.
بی ثباتی قیمت ها سبب اختلال در امور دولت های صادركننده نفت می شود، زیرا آنها به شدت به درآمدهای نفتی خود وابسته اند. قیمت های پایین، سبب كاهش شدید مخارج این دولت ها می شود، اما به دلیل محدودیت های سیاست داخلی در چنین مواقعی، پروژه های ارزان قیمت متوقف نمی شوند بلكه پروژه های سنگین مانند برنامه های افزایش ظرفیت تولید متوقف می شوند، قیمت های بالا نیز به تقاضا برای افزایش مخارج منجر می شوند كه در بلندمدت نمی توانند پایدار باشند.بی ثباتی قیمت در شكل گسترده خود سبب بی ثباتی همگانی می شود و تأثیر خود را در مسائل مختلف مانند سرمایه گذاری، سرمایه های انسانی، عملكرد شركت ها و توسعه اقتصادی كشورهای صادركننده نفت نشان می دهد. این كه نوسان های قیمت می توانند منافع تجاری را رقم بزنند، اهمیت چندانی ندارد و نمی تواند مایه دلخوشی شود.بی ثباتی قیمت ها خود سبب تشدید بی ثباتی می شود، زیرا كاهش سرمایه گذاری كه از بی ثباتی نتیجه می شود، ظرفیت های تولید نفت خام راكاهش می دهد؛ بنابراین تعادل فشرده ای میان عرضه و تقاضا ایجاد می شود كه هرگونه بی تعادلی با نوسان های شدید قیمت همراه خواهد بود و در نتیجه بی ثباتی افزایش می یابد. از طرفی بی ثباتی قیمت ها سبب می شود، اوپك دست به اقدام های چاره جویانه ای بزند كه گاه با توجه به بی اطمینانی به نیروهای فعال در بازار، اطلاعات و تفسیرهای اشتباهی از هدف ها و مقاصد اوپك ارائه می دهد و بی ثباتی تشدید می شود.
۹. عوامل برون زا
بسیاری ازعوامل كه در كوتاه مدت اثرگذار هستندف اما به طور دقیق قابل پیش بینی نیستند، موجب بی ثباتی می شوند. مانند تغییرات شدید آب و هوایی، نوسان در تولید نفت خام، حوادث سیاسی و تغییر در رشد اقتصادی.
۱۰. اوپك و مدیریت بازار
قدرت یك سازمان در هماهنگی میان اعضای آن است؛ بنابراین باید سازكاری وجود داشته باشد تا اعضا را به پایبند بودن به تعهدها و مقررات مربوط به سازمان وادار كند كه اوپك از داشتن چنین سازكاری بی بهره است. با این اوصاف، چرا اوپك تاحدی موفق عمل كرده است؛ با تمام این شكایت ها از بابت سهمیه تولید، آنها دریافته اند كه در یك بازار ضعیف، كاهش عرضه به میزان۱۰ درصد، قیمت ها را دو برابر خواهد كرد كه رقمی معادل ۷۵ میلیارد دلار در سال می شود. این رقم بیش ازآن مقداری است كه لازم است تا اعضا مشاجره بر سر سهم را كنار بگذارند. این مسئله تا حدی سبب همبستگی اعضا شده است. با وجود این، اعضا همواره انگیزه ای برای تقلب دارند و به علت نبود نظام اجرایی مناسب، تقلب به عنوان عاملی برای بی ثباتی به قوت خود باقی مانده است. به هرحال اوپك همواره دربحران ها به خوبی عمل کرده است.به دلیل تأخیرهای بوروكراتیك درتصمیم گیری،كشمكش های درونی و تخلفات جنجالی كه تأثیرگذاری عملیات اوپك را مختل كرده است، قیمت های نفت دریك محدوده وسیع دچار نوسان شده است. تنها هنگامی كه قیمت های نفت در معرض تهدید سقوط تا سطح بسیار پایین، قرار می گیرد و یا آنچنان افزایش می یابد كه از كنترل خارج می شود، اوپك ضرورت وحدت عمل را درمی یابد و تصمیم قاطعی می گیرد. گفتنی در شرایط کنونی بازار اوپک در حد ظرفیت در اختیار تولید می کند. از این رو در حال حاضر موضوع رعایت سهمیه بندی در جلسه های اخیر اوپک محل مناقشه نیست.
۱۱. نبود شاخص واقعی قیمت نفت درخلیج فارس
مدیریت موفق بازار نفت، بیش ازآنچه اوپك تا به حال از خود نشان داده است، به دخالت های به موقع و حساس تر از سوی عرضه كننده نهایی نیاز دارد. اوپك با وجود نقش بلند مدتی كه برای خود به عنوان سازمان تثبیت كننده قیمت در نظر گرفته است، در كوتاه مدت به عنوان پذیرنده قیمت ایفای نقش می كند و نفت خود را براساس قیمت فرمولی به فروش می رساند كه بازار تعیین كننده آن است. به جای تعدیل عرضه در پاسخ به قیمت ها، تولیدكنندگان بزرگ خلیج فارس كه كنترل كننده منابع نهایی عرضه با تولید بیش از۱۵ میلیون بشكه در روز نیز هستند، از درگیر شدن در فعالیتی كه كنترل بر صادرات نفت را تضعیف كند هراس دارند و تمایل دارند همه نفت خود را براساس قراردادهای بلندمدت به فروش برسانند. این موضوع از ایجاد یك بازار تك محموله برای نفت های خام خاورمیانه جلوگیری كرده است؛ در نتیجه عرضه نهایی و قیمت ها بدون داشتن ارتباط با یكدیگر، به صورت مستقل تعیین می شوند و بازار بدون داشتن شیر اطمینان كه بتواند عرضه نفت خام را در مقابل تغییرات تقاضا تعدیل كند؛ به حال خود رها شده است. این موضوع سبب شده است كه قیمت های نفت در قیاس با هر وضعیت دیگری، به نوسان های بیشتر دچار شوند.
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید