چهارشنبه, ۲۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 17 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به فیلم «طرح پرواز» ساخته رابرت شونتکه


نگاهی به فیلم «طرح پرواز» ساخته رابرت شونتکه
حال و هوای فیلم تا حدودی یادآور كارهای آلفرد هیچكاك است كه لقب استاد دلهره سینما را گرفته بود. برخی ازمنتقدین سینمایی به شباهت های این فیلم با «بانویی ناپدید می شود» هیچكاك اشاره كرده اند. «طرح پرواز» را رابرت شونتكه بر اساس فیلمنامه ای از پیتر آداولینگ و بیلی ری كارگردانی كرده است. قصه این درام اكشن دلهره آور هم مثل فیلم موفق ماه قبل سینما «چشم قرمز» در داخل یك هواپیمای مسافربری اتفاق می افتد كه در چند هزارپایی زمین در حال پرواز است. اما اگر - قهرمان زن ماجرای آن فیلم- گرفتار یك تروریست خطرناك می شود، در «طرح پرواز» این خود هواپیماست كه به صورت عامل اصلی تهدید كاراكتر زن ماجرا درمی آید.جودی فاستر در نقش كایل یك مادر تنهاست كه به تازگی همسرش را از دست داده و با تنها دخترش زندگی می كند.بازیگرانی مثل پیتر اسكار سگارد، سین بین، كیت بیهم، اریكا كریستنسن و آصف كوهن این بازیگر را در ماجراجویی های فیلم تازه اش همراهی می كنند. كایل باید همراه با دخترش سفری چهارده ساعته را از لندن تا لس آنجلس- كه محل زندگی و كارش است- تحمل كند. بعد از یك استراحت كوتاه، زمانی كه كایل از خواب بیدار می شود می بیند دخترش در كنارش نیست. جست وجو برای پیدا كردن جولیا به نتیجه ای نمی رسد، به زودی خدمه هواپیما به كمك كایل آمده و تمام سوراخ سمبه های هواپیما را بازرسی می كنند. ولی هیچ اثری از دختر نیست. او ناپدید شده است. اما پذیرش این نكته برای كایل كه دخترش در داخل هواپیما ناپدید شده باشد قابل قبول نیست. او كجا می تواند رفته باشد و اگر او را دزدیده باشند، به كجا ممكن است وی را برده باشند؟ هر چه زمان می گذرد عصبیت كایل بیشتر می شود و كم كم خدمه هواپیما و مسافران آن به صحت گفته های كایل شك می كنند. تصور جدید آنان بر این است كه دختر كایل اصلاً همراه او سوار هواپیما نشده و كایل تصور می كند كه دخترش همراهش بوده است. اما كایل- كه دارد به مرز جنون می رسد- تصمیم می گیرد خودش شخصاً وارد عمل شده و دخترش را پیدا كند. این اقدام او می تواند خطرات زیادی برای هواپیمای در حال پرواز به همراه داشته باشد، اما كایل فقط به فكر پیدا كردن دختر گمشده اش است. وی احساس می كند جان جولیا در خطر است و اگر تأخیری صورت گیرد ممكن است وی آسیبی ببیند. فیلم یك اثر سرگرم كننده و پررمز و راز است كه بیننده را مجذوب قصه خود می كند. حال و هوای فیلم تا حدودی یادآور كارهای آلفرد هیچكاك است كه لقب استاد دلهره سینما را گرفته بود. برخی از منتقدین سینمایی به شباهت های این فیلم با «بانویی ناپدید می شود» هیچكاك اشاره كرده اند. برخی دیگر هم آن را با فیلم قبلی خود فاستر، «اتاق امن» (۲۰۰۱) مقایسه كرده و شباهت های این دو فیلم را یادآوری كرده اند. در هر دو فیلم جودی فاستر نقش مادر تنهایی را بازی می كند كه همراه دخترش در یك محدوده جغرافیایی كوچك گیر افتاده و خطری در آن نزدیكی ها آنها را تهدید می كند. اما در «اتاق امن» دختر فاستر ناپدید نشده و حتی در بعضی جاها تلاش دارد به مادرش كمك كند. از این نظر خط قصه دو فیلم بعد از یك شروع یكسان راه متفاوتی را در پیش می گیرد. راجر رابرت منتقد قدیمی در نقد خود بر فیلم از جمله می نویسد: «چگونه می شود تصور كرد كه یك دختر كوچولو در هواپیمایی كه در سی و هفت هزار پایی زمین، در حال پرواز است، ناپدید شود؟ اگر این سؤال را از خود بپرسیم و نخواهیم تقلب كرده یا خودمان را گول بزنیم،«طرح پرواز » با یك خط اصلی قصه هوایی، وحشتی دلهره آور را خلق می كند. فیلم شبیه برخی كارهای كلاسیك است كه در آنها قاتل هیچ راهی برای ورود یا خروج ندارد، اما با این حال قربانی به قتل رسیده است. یك چنین قصه های مرموزی بالاخره یك راه حلی دارند.«طرح پرواز » هم از این گردونه خارج نیست. اما راه حل فیلم به آسانی راه حل های دیگران نیست. وقتی كه فیلم تمام شد شما دارید به خانه تان برمی گردید، سؤالاتی به ذهنتان خطور می كند، اما یادمان باشد كه قصه فیلم تمام تلاش خود را به خرج داده تا به ما بقبولاند كه دخترك اصلاً سوار هواپیما نشده و تمام آن مسائل ساخته و پرداخته ذهن مادرش است. مشكلی كه كایل(فاستر) در فیلم با آن روبه رو می شود این است كه دشمنان او چه كسانی هستند؟ چرا آنها دخترش را ربوده اند؟ چگونه ممكن است كه بتوان عمل دزدیدن یك بچه را در داخل چنان هواپیمایی انجام داد؟ اما قصه فیلم به گونه ای پیش می رود كه تمام این چیزها ممكن می شود و تماشاچی آن را می پذیرد. بازی جودی فاستر مهم ترین نقطه قوت فیلم است. او خیلی خوب از قالب یك زن عصبی جست وجو گر تبدیل به یك آدم شجاع می شود. با گذشت زمان و هر چه موقعیت متحول شده و جلو می رود، واكنش كایل نیز عوض می شود و او به صورت آدم راحتی درمی آید كه می تواند خود را با شرایط جدید وفق دهد و عكس العمل لازم را به مورد اجرا بگذارد. تاكتیك های او نیز بهبود پیدا می كند و لحظه به لحظه بهتر می شود. در اواسط ماجرا دیگر او یك آدم عصبی نیست و رفتارش خیلی منطقی است.حالا او هر كاری كه بخواهد انجام می دهد و بر اوضاع مسلط است. میزان اشتباه او به حداقل می رسد، زیرا با زوایای مختلف هواپیما و خدمه آن كاملاً آشنا شده است. در آغاز كار او آدمی است كه به تله افتاده است، اما به زودی بر این تله مسلط شده و اوضاع را به دنبال خود می كشاند. یك مسافر نمی تواند در داخل یك هواپیمای در حال پرواز ناپدید شود و این نكته ای است كه كایل خیلی خوب می داند. پس باید او را پیدا كند و البته پیدا می كند.»
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید