چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


جشن سده در فرهنگ بومی مردم خراسان


سده جشن عمومی و همه گیر دوره ساسانی نبوده و کاملا زرتشتی نیز نیست. در متون پهلوی نیز ظاهرا سخنی از سده نیست و مطمئنا آیینی متأخر هم نیست.تنها از متون اسلامی بر می آید که پیش ازاسلام، جشن سده وجود داشته است.جشن سده در واقع، جشن چله خورشید است، یعنی چهل روز از شب یلدا ، شب تولد خورشید گذشته است که آن را جشن می گرفتند و آتش به پا می کردند و این جادوی گرم کردن جهان به شمار می آمده است. چله که سردترین موقع سال است، در این زمان تمام می شود و پس از آن زمین نفس می کشد و در چله بعدی از سرما کاسته می شود. آتش روشن کردن به نوعی جادوی باز آوردن گرمای خورشید به شمار می آمده است. مثلا پرنده ها را نیز آتش زده و رها می کردند و همه این مراسم برای تسریع حرکت خورشید بوده است .جشن سده در دهمین روز از ماه بهمن، به هنگام شب، برگزار می شده است. در توجیه این جشن افسانه های گوناگونی پدید آمده است:
الف ـ روزی هوشنگ با یک صد تن از یاران به کوه رفت. ماری عظیم به سوی او و یارانش فراز آمد.هوشنگ سنگی به سوی مار پرتاب کرد.سنگ بر سنگ آمد و از برخورد دو سنگ آتش پدیدار گشت و مار بسوخت. پدید آمدن آتش را جشن گرفتند و آن را سده نام نهادند.
ب ـ چون کیومرث را یک صدفرزند پدید آمد و ایشان به حد رشد رسیدند، جشنی برپا شد و آن را جشن سده نامیدند.بعضی این داستان را به آدم ابوالبشر نسبت می دهند. پ ـ چون جمع مشی و مشیانه و فرزندان به صد رسید، آن واقعه را جشن گرفتند و آن را سده نام نهادند. ت ـ ارماییل، وزیر ضحاک، هر روز یکی از دو تنی را که می بایست می کشت و از مغزشان ماران دوش های ضحاک را غذا می داد، از مرگ می رهانید. چون فریدون بر ضحاک پیروز شد، تعداد این آزاد شدگان به یک صد تن برآمده بود . ارماییل ، فریدون را بی آگاهانید، فریدون باور نکرد و تنی چند را فرستاد تا جویای حقیقت شوند. آن یک صد تن، به شب، درحضور بازرسان فریدون، هر یک آتشی جداگانه در کوهستان افروختند. یک صد آتش بر آسمان برخاست. بازرسان بدیدند و به فریدون گزارش کردند. آزادشدگان این موفقیت را جشن گرفتند و به اعتبار یک صد تن بودن خود آن را جشن سده نامیدند.
ث ـ آن را یادبود پیروزی زوتهماسب بر افرآسیاب می دانند.
ج ـ چون با گذشت یک صد روز از زمستان بزرگ، سر ما به پایان اوج خود می رسد و از آن پس سستی می گیرد ، به شادی این سستی و زوال ، نیاکان ما جشن سده را برپا می کردند.
چ ـ از جشن سده تا نوروز ، پنجاه روز و پنجاه شب در پیش است که مجموعا صد شب و روز می شود. به سبب این امر جشن سده را پنجاه روز به نوروز مانده جشن می گرفتند.
ح ـ از این روز تا روز گردآوری غله در نواحی جنوبی ایران یک صد روز فاصله است.
درباره آداب این جشن نیز روایاتی هست:
ـ این جشن را به هنگام شب برگزار می کردند. همگان به صحرا می رفتند و کوهه هایی از بوته ها فراهم می ساختند و آنها را بر می افروختند و شادی و پایکوبی می کردند و معتقد بودند که این آتش بازمانده سرما را نابود می کند. گردآوری این بوته ها فریضه ای عمومی شمرده می شد و بزرگان و مالداران کسانی را اجیر می کردند ، تا به جای ایشان بوته گردآورند.
ملوک وسلاطین ،مرغان وجانوران صحرایی را گرفته، آنها را به نفت می آغشتند و یا برپای ایشان دسته های خشک گیاه می بستندو در پرندهیا گیاه آتش می افکندند و ایشان را رها می ساختند تادر صحرا و آسمان تیره به پرواز در آیند.
در جشن سده سپر و شمشیر چوبین و بوق سفالین می فروختند و صورتک ها برچهره می زدندو چنگ و چغانه بر می گرفتند و به شب، در شهر چراغ ها می کردند.
جشن سده در خراسان
جشن سده تقریبا در تمام روستاهای خراسان با سرور و شادی و شکوه خاص برگزار می شود و با وجود گذشت چند هزار سال هنوز هم در میان خراسانیان زنده و جاوید مانده است. این جشن در خراسان روز دهم بهمن ماه یعنی پنجاه روز پیش از نوروز آغاز گردیده و معمولا سه روز به طول می انجامد. روستانشینان خراسان در شب های یازدهم و دوازدهم و سیزدهم بهمن ماه به مناسبت فرا رسیدن جشن سده به شادی و رامش می پردازند و در حین اجرای آتش افروزی تصنیفی می خوانند که از دوران کهن سینه به سینه نقل شده است و امروز به ما رسیده ، دراین تصنیف برگردانی وجود دارد به این مضمون : سد به غله ، پنجه به نوروز ( یعنی صد روز به غله ، پنجاه روز به نوروز) از این برگردان به خوبی پیداست که این جشن به مناسبت نزدیک شدن فصل غله و برداشت محصول برپا می شده است.
منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی


همچنین مشاهده کنید