سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


اوج تولید نفت؟


اوج تولید نفت؟
در اواسط دهه ۱۹۹۰، كمپل و لاهرر برای نخستین بار هشدار دادند که تولید نفت خام در آینده ای نه چندان دور به شدت افزایش می یابد. آنها دركتابی باعنوان «عرضه جهانی نفت ۲۰۵۰- ۱۹۳۰» درسال ۱۹۹۵پیش بینی كردند كه تولید نفت خام درفاصله سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ به بیشترین حد خود خواهد رسید. این دو، پیش بینی كرده بودند كه تولید نفت خام درجهان در این دوره به ۶۶ تا ۷۷ میلیون بشكه در روز خواهد رسید. براساس پیش بینی های این دو تحلیل گر مسائل نفتی، در زمان مورد اشاره آنها،كل ذخایر قابل برداشت نفت جهان به ۱۷۵۰ تا ۲۲۵۰ میلیارد بشكه می رسد. شیوه ای كه كمپل و لاهرر به كار بردند، برتحلیل دقیق تاریخ تولید و اكتشاف نفت در برخی كشورهای مهم تولیدكننده نفت مبتنی بود.افزون بر این، آنها در پیش بینی خود به منابع احتمالی درحوزه های نفتی مختلف جهان، كه هنوز كشف و بهره برداری نشده اند، توجه داشتند.كمپل ولاهرر انتقادهایی به نظریه «الگوی لجستیك» كه «ام.كینگ هوبرت» آن را درگذشته با موفقیت به كاربرده بود، داشتند. ام.كینگ هوبرت پیش بینی كرده بود كه تولید نفت آمریكا در سال ۱۹۷۰ به اوج خود می رسد و البته این پیش بینی درست از آب درآمده بود. بسیاری از منتقدان دیگر نیز براین باورندكه پیش بینی هوبرت مبنی بر اوج تولید نفت خام آمریكا درسال ۱۹۷۰ تنها اتفاقی درست از آب درآمده بود.درسال۲۰۰۱، كنث دفیز، از همكاران ام.كینگ هوبرت، با انتشار كتابی باعنوان «هوبرت و اوج تولید نفت:كمبود زودهنگام نفت درجهان»، پیش بینی كرد درسال ۲۰۰۵ تولید نفت خام در جهان به اوج خود برسد. وی همچنین پیش بینی كرد میزان ذخایر قابل برداشت نفت جهان در این سال به ۲۰۰۰ میلیارد بشكه خواهد رسید. كاملاً روشن است كه از سال ۲۰۰۱ به بعد تلاش شده است عرضه نفت به اندازه ای افزایش یابد كه بتواند پاسخ گوی تقاضای روزافزون این فرآورده باشد، به گونه ای كه افزایش بهای نفت نیز نتوانسته است تأثیری دراین روند برجای بگذارد. بهای نفت خام در نوامبر سال گذشته به بشكه ای ۵۰ دلار رسید و در ژوئن ۲۰۰۵ بهای آن تا بشكه ای ۶۰ دلار افزایش یافت. آنچه سبب افزایش تقاضا برای نفت در بازارهای جهانی می شود، رشد اقتصادی است و همان گونه كه همه می دانیم، رشد اقتصادی در دوكشور آمریكا و چین، بزرگ ترین مصرف كنندگان نفت درجهان، روند صعودی دارد.پس ازانتشار كتاب كنث دفیز و مطرح شدن دیدگاه های وی، انتقادهای تند وشدیدی از نتایج به دست آمده در این كتاب و به ویژه «الگوی لجستیك» به عمل آمد. این انتقادهای گسترده هنوز هم ادامه دارد. در مقاله ای باعنوان «چرا شكاف ها كمتر نمی شوند» كه در شماره نهم می سال جاری میلادی نشریه تایم چاپ شد،آمده است: كارشناسان مسائل انرژی با این مسئله روبه رو هستند كه آیا به «اوج» تولید موردنظر هوبرت رسیده ایم؟ در ادامه این مقاله ادعا شده بود: دریك نقطه زمانی در یك یا چند دهه آینده، حدود ۱۵ تا۲۵ سال دیگر، تولید نفت خام در جهان به اوج خود خواهد رسید، اما «كاوالو» درمقاله ششم ژوئن ۲۰۰۵ درنشریه « نفت وگاز» یادآوری می كند: «تحلیل های من نشان می دهد الگوی هوبرت نمی تواند میزان نهایی ذخایر نفت را پیش بینی كند». حتی خوش بین ترین منتقدان «الگوی لجستیك» بر این باورهستند كه برآوردهای ذخایر قابل برداشت نفت مطلق نیستند، زیرا ارزش و میزان این ذخایر به میزان فناوری اكتشاف و تولید درآینده و نیز قیمت نفت خام در آن زمان بستگی دارد. البته به لحاظ نظری این دیدگاه ها تا حدودی درست به نظر می آیند، ولی آنچه اهمیت دارد و در بیشتر تحلیل ها ازآن غفلت می شود، نحوه تأثیرگذاری آنها برمنحنی كاهش است. مثال هایی كه در این نوشتار ارائه شده اند، این تأثیرها را تبیین می كنند.
از دهه ۱۹۴۰ به بعد، الگوی لجستیك یكی از انواع الگوهایی بوده است كه برای ارزیابی ذخیره چاه های نفت و ذخیره حوزه های نفت كاربرد داشته و به طور روزمره در صنعت نفت استفاده شده است. این الگوها را كه نمایی و هماهنگ می نامند، به شكلی مؤثر برای تشریح وضعیت ذخایر نفت به كار می روند. در این زمینه از انواع گوناگون سازكارها استفاده می شود. «معادله لجستیك» تنها شكل تعدیل شده «الگوی كاهش نمایی» است كه برای هماهنگی هرچه بیشتر با وضعیت حوزه های نفتی و در نهایت وضعیت مناطق و كشورهای نفت خیز تشریح شده است.«الگوی كاهش لجستیك» را درباره سه حوزه نفتی بزرگ كه میزان نهایی ذخایر قابل برداشت آنها از طریق شیوه های پیشرفت شبیه سازی ریاضی مشخص شده است، به کار برده ایم. سرانجام به تحلیل وضعیت تولید نفت درسه كشور بزرگ تولیدكننده نفت درجهان (آمریكا، روسیه و عربستان سعودی) پرداخته تا تأثیر مسائل مشخص مانند اكتشاف ذخایر جدید نفت و نوسان های بازار بر منحنی كاهش را مشخص کنیم.دراین نوشتار از شیوه كاهش لجستیك برای ارزیابی وضعیت سه حوزه نفتی بزرگ پرودهوبی، روماشكینو و فوریال كه به ترتیب در كشورهای آمریكا، روسیه و ونزوئلا قرار دارند، استفاده شده است.در این زمینه، میزان ذخایر كلی این سه حوزه از آغاز تاكنون، میزان مصرف از آنها و میزان ذخایر باقی مانده در آنها با استفاه از منحنی كاهش لجستیك مشخص شده است. این مثال ها نشان دهنده توانایی این نوع منحنی ها در ارزیابی میزان ذخایر دریك سامانه بسته هستند. منحنی كاهش لجستیك می تواند فاز یا فازهای توسعه ای یك حوزه نفتی را نیز شامل می شود و توسعه یا گسترش حوزه نفتی و برنامه های احیای آن را نیز دربرگیرد.برخلاف حوزه های نفتی كه سامانه های بسته ای هستند، بسترها، كشورها و مناطق نفتی سامانه های باز به شمارمی آیند كه دارای انواع حوزه های چندگانه و مستقل نفتی هستند هریك از حوزه های نفتی نیز در دوره های زمانی متفاوتی كشف شده و توسعه یافته اند. در این بخش از نوشتار حاضر منحنی كاهش درسه كشور بزرگ تولیدكننده نفت جهان، یعنی آمریكا، روسیه و عربستان سعودی، بررسی می شود. این سه كشور حدود یك سوم ذخایر متعارف نفت جهان و نیز یك سوم تولید روزانه نفت را دراختیار دارند.تولید نفت درآمریكا از دهه ۱۸۵۰ آغاز شد و در دوره بعد از جنگ جهانی دوم تولید آن به تدریج روبه كاهش نهاد. از آن زمان (۵۰-۱۹۴۵) تاكنون میزان ذخایر قابل برداشت نفت این كشور افزایش نیافته و درسطح ۲۲۵ میلیارد بشكه ثابت باقی مانده است. البته دو رویداد جالب توجه درآمریكا برثبات منحنی كاهش مربوط به ذخایر نفتی این كشور تأثیر گذاشتند. نخستین رویداد،كشف یكی از بزرگ ترین حوزه های نفتی در پرودهوبی بود. تولید نفت از این حوزه از سال ۱۹۷۷ آغاز شد و درسال ۱۹۸۱ تولید سالانه نفت از آن به۵۶۰ میلیون بشكه رسید. میزان ذخایر این حوزه نفتی ۵/۱۱ میلیارد بشكه تخمین زده می شودكه كمتر از۵ درصد ذخایر قابل برداشت نفت آمریكاست. كه با توجه به میزان استخراج نفت از مناطق و حوزه های نفتی مختلف آمریكا، رقم چندان بزرگی به شمار نمی آید(درآن زمان، آمریكا سالانه ۲/۳ میلیارد بشكه نفت تولید می كرد).دومین رخداد مهم در تاریخ نفت در آمریكا به بازار نفت ارتباط داشت. درسال ۱۹۸۵ آمریكا روزانه ۶/۱۰ میلیون بشكه نفت تولید می كرد، ولی این میزان تولید در سال ۱۹۹۰ به ۹/۸ میلیون بشكه در روز كاهش یافت.آمریكا تا سال ۲۰۰۴ حدود ۴/۱۸۵ میلیارد بشكه نفت خام تولید كرده بود كه معادل ۸۲ درصد ذخایر قابل برداشت این كشور محسوب می شد.از اویل دهه۱۹۷۰ به بعد، روسیه نیز با كاهش تدریجی تولید نفت روبه رو شد و این روند همچنان ادامه دارد. ازجمله رویدادهایی كه در روسیه روی داد و توان تولید نفت این كشور را افزایش داد،كشف یك حوزه نفتی، موسوم به حوزه نفتی ساموتلور، بودكه از سال ۱۹۸۰ به بعد، سالانه حدود ۴ میلیون بشكه به ظرفیت تولید نفت روسیه می افزود. میزان ذخایر نفتی روسیه تا پایان سال ۲۰۰۳ حدود ۱۹۵ میلیارد بشكه تخمین زده شده كه ۷/۱۴۷ میلیارد بشكه آن(۷۵ درصد) مصرف شده است.اما عربستان سعودی وضعیت جالب توجه تری دارد. تولید نفت در این كشور از دهه ۱۹۴۰ آغاز شد و به تدریج روبه افزایش نهاد. این روند افزایش تولید تا سال ۱۹۸۱ ادامه داشت. دراین سال تولید نفت در عربستان سعودی تحت تأثیر ركود جهانی بازار نفت قرار گرفت و كاهش یافت. در نتیجه تولید نفت عربستان سعودی به شدت (حدود ۶۴ درصد) كاهش یافت. (این كشور تا قبل از آن سالانه ۷/۳ میلیارد بشكه نفت تولید می كرد).«الگوی كاهش لجستیك» كه همگان آن را «الگوی هوبرت» می نامند، ابزار مناسبی برای پیش بینی ذخایرنفت درحوزه های مختلف نفتی محسوب می شود. از دهه ۱۹۴۰ به بعد، الگوهای منحنی كاهش در ارزیابی میزان نفت چاه ها و ذخایرنفت به صنعت نفت كمك بسیاری كرده اند. البته این الگوها چندان از قوانین فیزیكی تبعیت نمی كنند اما، نمی توان آنها را الگوهایی دانست كه با معیارهای اقتصادی قابل اندازه گیری باشند. در «الگوی هوبرت» از بررسی وضعیت ذخایر نفتی برای ارزیابی منابع آنها استفاده می شود؛ بنابراین، ارزیابی ها در این زمینه تنها شامل ذخایر اثبات شده نفت خام هستند و ذخایركشف نشده را در برنمی گیرند. برای ارزیابی میزان ذخایری كه هنوزكشف نشده اند، به شیوه های دیگری نیاز است.امروزه به نظر می رسد پیش بینی«دفیز» مبنی براین كه درسال ۲۰۰۵ عرضه نفت درجهان به اوج خود خواهد رسید، درست از آب درآمده است؛ بنابراین، با احتساب روند كنونی تولید ومصرف نفت، به نظرمی رسد ذخایر نفت جهان تنها تا چهل سال دیگر پاسخ گو باشد. البته مطالعات انجام شده نشان می دهند كه جهان دارای مقادیر فراوانی نفت خام سنگین و قیرطبیعی است كه هنوز كشف نشده اند. پیش بینی شده است میزان این گونه ذخایر احتمالی دركانادا و ونزوئلا حدود ۳۰۰۰ میلیارد بشكه و در روسیه ۱۴۰۰ میلیارد بشكه باشد.آنچه مشخص است این است كه ما شناخت نسبتاً خوبی از وضعیت ذخایر و منابع نفت جهان داریم. اكنون هنگام آن فرارسیده است كه نه تنها به توسعه منابع جانشین انرژی به جای نفت روی آوریم بلكه به استفاده محتاطانه از منابع موجود نیز توجه داشته باشیم.
منبع: نشریه «بررسی های اقتصادی خاورمیانه» (میس)، ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۵
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید