پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


جهانی شدن در فهرست خرید


جهانی شدن در فهرست خرید
تا پیش از دو قرن پیش، انسان شاهد تغییرات و دگرگونی های كمتری بود و افراد بشر طی قرون گذشته دارای تشابه بیشتری در فرهنگ و شیوه مصرف بودند. اما پس از دگرگونی های اقتصادی و به دنبال آن انقلاب فرانسه كه تغییرات فزاینده ای را به دنبال داشت، ساختار ارتباطات، ساختار طبقاتی اجتماع، الگوی مصرف خانواده و خلاصه تمامی جنبه های زندگی بشر دچار تحولات اساسی شد. به دنبال تغییر سیستم های سیاسی و جایگزینی مردمسالاری به جای حكومت های خودكامه، زیست اجتماعی افراد به خارج مرزها نیز گسترش یافت كه شاید اقتصاد جهانشمول در این بین تاثیر خاصی داشت.در مجموع برآیند چنین تحولاتی با پدیده جهانی شدن توام بود. در اواخر جنگ جهانی دوم با رشد تجارت جهانی، افزایش تحرك سرمایه، مهاجرت نیروی كار، كاهش محدودیت قراردادهای بین المللی، فروپاشی ابرقدرت شرق و پایان دوران جنگ سرد، سیاستمداران و اقتصادانان برای تعمیم شیوه های اقتصادی و تامین بازارهای متعدد، تئوری نوینی در سطح جهان مطرح كردند.این تئوری با نام جهانی شدن معروف و مصطلح شد.
این پدیده كه عضویت كشورها در سازمان تجارت جهانی (WTO) را در پی داشت دو واكنش مختلف را در میان اقتصاددانان و جامعه شناسان برانگیخت؛ گروه نخست جهانی شدن را به واقعیتی غیرقابل انكار ترجمه می كنند كه اگرچه در كوتاه مدت، باری مضاعت بر اقتصاد كشورهای در حال توسعه خواهد داشت، اما در دراز مدت پیشرفت تكنولوژی و هماهنگی با صنعت پیشرفته را برای كشورهای مذكور به ارمغان خواهد آورد. استناد این گروه بر مواردی همچون؛ افزایش بار رقابت و كیفیت محصولات و شكسته شدن محاصره های اقتصادی در راستای التزام به قوانین بین الملل است. گروه مقابل، جهانی سازی را در مقابل جهانی شدن قرارداده و معتقدند جهانی سازی طرحی است كه توسط نظام سرمایه داری و در راس آنها آمریكا تدوین شده و منظور از آن ادامه سلطه اقتصادی، سیاسی و نظامی بر دیگر كشورهای سلطه طلب است كه از مدت ها پیش از فروپاشی شوروی، سودای رهبری و دستیابی بیشتر به منابع كشورهای جهان سوم را در سرداشته اند. جدای از تمامی محاسن و معایب پدیده جهانی شدن، آنچه اهمیت دارد واقعیات فرهنگی و اقتصادی آن است. بی شك با عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی، سیل كالاهای خارجی كه هم اینك پشت مرزهای كشور است به داخل مرزها سرازیر می شود. در این زمان اهمیت شیوه و الگوی مصرف تا پیش از جهانی شدن و پس از آن روشن می شود.واقعیت این است كه نظام اقتصادی غالب، نظام سرمایه داری است كه گسترش طلبی آن تمامی شیوه های تولید پیش از خود را نابود ساخته است. این نگرش گویای تحولات بنیادی ۳۰ سال گذشته است كه به موازات آن شیوه زندگی مطابق این نظام تغییر یافته و شهروندان جوامع به گرداب مخوف مصارف لوكس و غیرضروری گرفتار می شوند. صحنه رقابت تولیدكنندگان منجر به كاهش سود دریافتی آنان شده و تنها گزینه قابل انتخاب افزایش تولید با سود كمتراست و چنین رویكردی بدون گسترش مصرف كنندگان ناممكن می نماید، بنابراین عرصه برای تبلیغ محصولات باز می شود. تلویزیون، مهمترین رسانه به منظور تبلیغ محصولات مصرفی محسوب می شود. این رسانه با تمامی محدودیت های گذشته باز هم وامدار مدرنیسم است و ابزارهای خاص خود را برای جلب مخاطب و تاثیر روی مصرف گرایی او به كار می گیرد. تمامی تهیه كنندگان و تامین كنندگان برنامه ها، میل ناخودآگاهی به جدیدترین، مجلل ترین و پیشرفته ترین ابزار و وسایل زندگی به منظور جلب مخاطب دارند. چنین رویكردی در سریال های تلویزیونی نیز به چشم می خورد؛ به طوری كه مثلث تلویزیون ، مخاطب و اقتصاد تنها با تعاملی سیاه و سفید روبه رو می شود. پرسوناژ های این سریال ها متشكل از دو جبهه بسیار غنی یا بسیار فقیر است و تهیه كنندگان به این موضوع توجه ندارند كه قشر متوسط جامعه كه بخش اعظم مخاطبان را تشكیل می دهد، الگوی مصرف مناسبی پیش روی خود نمی بیند. هنگامی كه مبلمان آنچنانی و وسایل لوكس در تلویزیون نماد زندگی غیرفقیرانه باشد، تلاش برای رسیدن به چنین وضعیتی، رسیدن به حد اعتدال محسوب می شود.
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید