شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


دغدغه زبانی برای شهر


دغدغه زبانی برای شهر
سالهاست كه هنر طراحی گرافیك در سایه تكنولوژی مدرن و پدیده های نو فرهنگ زندگی انسانی امروز، از اسارت چاپ، یعنی بانی پیدایش گرافیك، درآمده است. امكانات جدید و نیازهای تازه، ارتباط تصویری را، دیگر نه هنر تجاری و نه هنر چاپ كه به صورت هنری مستقل در آورده كه در بسیاری از موضوع های زندگی دخالت می كند: با تصویر و نوشتار (به عنوان مواد بصری) و هر آنچه دیدنی است، به بیان مفاهیم و موضوعات می پردازد و سعی در تاثیرگذاری بر ذهن مخاطب خود به كمك هر وسیله و امكان مناسب دارد. چنانكه شاید بتوان گفت گرافیك، نه فقط فن ارتباط تصویری است كه هنر به نظام آوردن، زیبا و متناسب كردن و بهینه ساختن دیدنی ها است. بنابراین، گرافیك محیطی نیز شاخه ای است كه وظیفه زیبا و خوانا كردن پیام های تصویری محیط اطرافیان را به عهده دارد. به گفته ای، هرگونه فعالیت گرافیكی شامل طراحی مناسب و هماهنگ محیط با استفاده از علائم، نقوش، تصویر، رنگ و نوشتار، به صورت دو بعدی و سه بعدی كه برای زیباسازی، راهنمایی، اطلاع رسانی، برقراری ارتباط، هویت بخشی و... كه در خدمت فضاهای داخلی و خارجی شهر انجام گیرد، گرافیك محیطی نامیده می شود و می توان آن را به موضوع های زیر تقسیم كرد:
علائم راهنما و اطلاع رسانی
لوگوها: پیكتوگرام ها و نشانه های نمادین، علائم و تابلوهای راهنمایی و رانندگی و سیستم های هدایت بصری.
تبلیغات: بیل بوردها، نرده ها، بوردهای دیواری، پرچم ها، كیوسك ها، بالن ها، مدل ها و ماكت ها، ستون ها، سكو ها، نمایشگرها و... .
نما ها: نمای ساختمان ها، دیوارها، سردرها، ویترین و تابلوی فروشگاه ها و مراكز، بدنه و جداره خیابان ها، میدان ها و مناظر فضای سبز و نورپردازی شب.
مبلمان: طراحی فضاهای درونی (دكوراسیون داخلی) و مبلمان شهری مثل صندلی ها، ایستگاه ها، پمپ های بنزین، پل های عابر پیاده، كیوسك ها و... .
وسایل متحرك: بدنه اتوبوس، تاكسی، مترو، ماشین ها و ... .
سیما و منظر شهری
در هر لحظه، بیش از آنكه بتوانیم ببینیم و بشنویم، دیدنی و شنیدنی هست. با این حال تصویری كه از محیط در ذهن به وجود می آید، شامل همه آنچه دیدنی و شنیدنی است، نمی شود. ذهن ما برای ساختن آن، بعضی از عوامل بصری محیط را انتخاب كرده، به نظم درآورده و به آن معنی می دهد. تصویری كه به این ترتیب در ذهنمان به وجود می آید، خود، عوامل منتخب مورد مشاهده را تشدید می كند؛ به نحوی با هم ارتباط داده و بر هر یك حدی معلوم می سازد. زیبایی محیط را، خوانایی، مفهوم و منظور، ریتم، جذابیت و برانگیزانندگی آن و عواملی كه دامنه اختیار را گسترش بخشد، تامین می كند. ولی مهمترین نكته در كیفیت دیداری شهر، وضوح یا خوانایی سیمای آن است كه با توجه به مقیاس اندازه، زمان و پیچیدگی شهر، اهمیت خاص می یابد.منظور از خوانایی، یعنی بتوان به سهولت، اجزای شهری مثل محله ها، بناهای جالب و پر اهمیت، خیابان ها و كوچه ها را از یكدیگر باز شناخت و آنها را در ذهن، در مجموعه و قالبی بهم پیوسته به یكدیگر ارتباط داد و به تصور آورد. در شهری كه دارای سیمایی خواناست به خاطر پدید آمدن تصویر دقیق، یافتن و انتخاب مسیر آسان است.كسی دچار سردرگمی و گیجی نمی شود و این، سبب احساس امنیت و ایجاد رابطه موزون شخص با جهان اطراف می شود.می توان انواع فعالیت ها و زمینه های فكری و فرهنگی را در آن به نظام آورد.شهر مأخذی برای مراجعه وسیع آدمیان می شود و با فراهم كردن ماده خام برای سمبل ها و خاطرات مشتر ك و ارتباطات دسته جمعی افراد، خود نقشی اجتماعی به عهده گرفته، بر عمق و شدت تجارب انسانی می افزاید. سیمای شهر بر مبنای عوامل جسمی آن، بر اساس پنج عامل استوار است:
راه: عاملی كه حركت را در امتدادی میسر می كند؛ مثل: شاهراه، خیابان، مسیرهای پیاده رو، خطوط
زیر زمینی و... .
لبه: مرز بین دو قسمت متفاوت یا حدی كه منطقه ای را مسدود می كند؛ مانند: ساحل دریا یا رودخانه، كناره های شاهراه یا خطوط راه آهن یا دیوار ممتدی كه منطقه خاصی را محافظت می كند.
محله: قسمتی میان اندازه یا بزرگ كه گستره آن، واجد خصوصیات مشتركی است.
گره: كانون فعالیت و نقطه حساسی كه مبدا و مقصد بسیاری از حركت ها و رفت و آمد های شهری است؛ مانند: میدان، تقاطع دو یا چند خیابان، محل قرارگیری فروشگاه های بزرگ، یا ایستگاه حمل و نقل.
نشانه: عامل ثابتی كه ظاهر مشخصی دارد و چنان است كه می توان آن را از میان عوامل بسیار دیگر باز شناخت؛ مثل: تك برج ها و گنبد ها، پمپ بنزین ها، فضای سبز یا ساختمانی جالب توجه.
برای داشتن شهری با سیمای خوانا و زیبا كه زندگی و فعالیت و حتی تماشای آن دلپذیر و پر بازده باشد، گرافیك محیطی همانقدر ضروری می نماید كه به تكنولوژی، معماری مدرن و عمران شهری نیاز است. گسترش شهر بی آنكه اطلاع رسانی و هدایت لازم صورت بگیرد و فن آوری هر چه به روز و پیشرفته باشد، وقتی با هنر و خلاقیت و زیبایی آراسته نشود، توان تاثیرگذاری مطلوب را دارا نیست. محیط انسان (از هر سن، فرهنگ، حرفه و طبقه اجتماعی كه باشد)، تابلویی است كه روز و شب، به هر سویی كه رو برگرداند، به ناچار، مخاطبش قرار می گیرد؛ موجودیتی است كه با تاثیر مداوم متقابلش از او بر زندگی آدمیان، رساتر از هر كلام، ادب و واسطه ای، رسانه اندیشه و ملموس ترین توصیف كیفیت حیات است.شهر، نموداری روشن است كه وضع پیچیده جامعه را روشن می دارد و با تقویت جنبه بصری آن، در واقع بر معنی و تاثیر آن افزوده می شود.این ویژگی ها، بیانگر قابلیت فراوان و انكارناپذیر گرافیك محیطی، برای فرهنگسازی، بهبود و ساماندهی زندگی اجتماعی است.با این حال نه تنها آمیختگی گرافیك محیطی با دیگر شاخه های هنر مسلم است، بلكه هیچ یك از بخش های آن را هم نمی توان به طور كامل از یكدیگر جدا دانست. چنانكه مبلمان شهری را می توان به صورت سیستم هدایت بصری در آورد، یا نمای یك ساختمان را با تبلیغ یك محصول یا مفهوم تركیب كرد. اما بررسی و تحلیل همه جانبه هر كدام مجال جداگانه و ضوابط متفاوتی را می طلبد.
گرافیك ابعاد بزرگ
نماها به دلیل گستردگی زیاد در سطح هر شهر، می توانند نقش قوی تری از دیگر بخش ها در خودنمایی عناصر شهری داشته باشند. طراحی مناسب جداره خیابان ها، هویت خاص و شایسته راه در ها و محله ها را در بر دارد و مناظر فضای سبز و میدان های زیبا، لبه ها و گره های شهری را نشاط انگیز و پر جنب و جوش می كند. اینگونه توجه خلاقانه به نمای ساختمان ها و فضاهای باز شهری، از نیمه دوم قرن بیستم، یعنی نفوذ نگرش نو به شیوه كاربرد هنر در همه موضوع های خاص و نیز روزمره زندگی شروع شده و به مرور با قدرت بیشتر در دهه های ۷۰ و ۸۰ میلادی، بخصوص در اروپا به صورت دوره اوج اتحاد هنرمندان علیه یكنواختی معماری و كاربرد گرایی، نمود می یابد.دیوارهای صاف و خالی كه پیش از این برای آرایشـشان فقط از نقاشی های دیواری تخت یا نقش برجسته های متداول استفاده می شد، كم كم با به كارگیری همه عناصر موجود ساختمانی مانند در و پنجره ها، دودكش ها و پله ها، تبدیل به طرح های هنرمندانه ای شده اند كه از یك معماری خشك و خسته كننده، فضایی زنده و جذاب می سازند. ویژگی جالب گرافیك دیواری، قرارگرفتن در مقابل دید عموم و در معرض مستقیم شهر، همینطور ابعادی به اندازه ساختمان ها و نقش داشتن در تجربه مستقیم معماری است، تا حدی كه دیگر، مكملی برای معماری شده و حتی گاهی در خود معماری نیز، تاثیرگذار است. گرافیك در ابعاد بزرگ، با داشتن امكانات شبهه معماری، بهترین راه برای هویت دادن به محیط است و می تواند با ایجاد نشانه های شاخص شهری، زمینه ساز هماهنگی روانی و وضوح و خوانایی بیشتر درك از محیط باشد.
نور شب
از زمانی كه انسان ها، صاحب تكنولوژی روشن كردن تاریكی شب ها شده اند، زمان زندگی و فعالیت روزانه امكان امتداد بیشتری یافته و هر چه پیش می رود، موضوع نور شب از صرف یك نیاز ناگزیر فراتر رفته و به امكانی طراحانه و هنرمندانه تبدیل می شود. طراحی نور شب، با توجه به قدرت تاثیر ذهنی همه انواع نورها، مسلما به معنی فقط روشن كردن، یا همه جا را چون روز روشن كردن نیست. تنظیم نور، متناسب با منظور، شـهر شـــبانه را از خاموشی، مردگی و نا آشنایی در می آورد. نیازهای مورد نظر اصلی روشنایی شبانه شهری، عبارتند از این سه هدف كلی:
امنیت و ایمنی
هویت و خوانایی
رونق، جذابیت و سرزندگی
پرداختن به روشنایی شبانه، با فراهم كردن شرایط تعیین موقعیت و جهت یابی، خوانایی بافت شهری را در شب ممكن ساخته و امنیت اماكن را نیز سبب می شود. ایجاد محیط های مطلوب و هماهنگ در مجموعه شهر، با به كارگیری طراحانه نور در شب، علاوه بر گونه بندی، تعیین اهمیت و تاكید بر هویت های ویژه هر فضا و خصوصیات كالبدی و زیبایی شناختی آن، سیمایی زیبا و خاطره انگیز را در شب هنگام ارائه می كند و باعث رونق و حیات مضاعف شهر می شود، همینطور می تواند عاملی برای شاخص كردن بناهای با ارزش به عنوان نشانه و نیز زاویه بندی مسیرهای ارتباطات و سلسله مراتب دسترسی در میان عناصر شهری باشد.
نما به عنوان نشانه شهری
یك نما می تواند به دلایل زیر ویژه باشد:
عملكرد بنای آن
سیاسی - اجتماعی (نهادهای دولتی و سازمان ها و خدمات وابسته).
مذهبی (عبادتگاه یا محل انجام مراسم دینی مختلف).
فرهنگی (تئاتر، موزه، سینما و...).
خدماتی (مدرسه، بیمارستان، ورزشگاه، هتل و...).
اقتصادی (بانك، ساختمان های تجاری و صنعتی).
موقعیت قرارگیری آن در بافت شهری.
فرم، رنگ و ویژگی های خاص بصری.
دلایل روانی (معمولا اتفاقات تاریخی و خاطرات افراد، این دلایل را تعریف می كنند).سیمای شاخص یك ساختمان می تواند عاملی قوی برای تبدیل آن به یك نشانه شهری شود. مهمترین شرط برای این منظور، نمایانی آن است.نمایانی، كیفیتی است كه باعث ایجاد تصویری روشن و مشخص با بافتی مستحكم در ذهن هر ناظر می شود، به گونه ای كه نه تنها خوانا یا قابل رویت، بلكه با كشش بصری شدید به وضوح خود را به تمام حواس آدمی عرضه و تحمیل كند.روش های نمایانی یك بنا عبارتند از:
ایجاد احساس آشنایی، تعلق و پیوستگی از طریق نمادها و انگیزش های خوشایند یا شباهت و هماهنگی با تصویری موجود در ذهن.القای خاطرات و سوابق ذهنی مقبول از طریق شبیه سازی و انطباق.خوانایی و قابل تشخیص بودن هویت و كاركرد بنا.امكانپذیر بودن درك موضوعات و زیبایی ها توسط مخاطب.شكلی تازه و جالب، واجد تشخص و منحصر به فرد (هویت بصری مستقل).
داشتن ویژگی خیره كننده ای در ظاهر.برقراری كنتراست عمومی (تفاوت و تضاد موثر كنترل شده) با محیط و ساختمان های اطراف. مریم صدقیانی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید