جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

حکومت علوی، الگوی حکومت مهدوی


شاید در اذهان بسیاری ازمردم این پرسش مطرح باشد كه امام‏مهدی، علیه‏السلام، چگونه حكومت‏خواهد كرد و نظام سیاسی - اداری كه‏او برپا می‏كند چه ویژگیهایی خواهدداشت؟
در پاسخ این پرسش باید گفت كه‏ویژگیهای حكومت مهدوی همان‏ویژگیهای حكومت علوی است; با این‏تفاوت كه حكومت علوی تنها درگستره‏ای محدود از كره خاك و در مدت‏زمانی ناچیز برقرار شد و آن حضرت‏هم به دلیل درگیری در جنگهای داخلی،نتوانست‏به همه آنچه كه در نظرداشت جامه عمل پوشد; اما امام مهدی، علیه‏السلام، با پیش گرفتن سیره‏جدش امیرالمؤمنان، علی،علیه‏السلام، تا آستانه برپایی قیامت‏از دالت‏برمی‏سازد و به همه اهداف‏خود دست می‏یابد.
با توجه به فرارسیدن ماه شعبان،ماه تولد امام عدالت و ماه رمضان،ماه شهادت امام عدالت، بی مناسبت‏ندیدیم كه برای آشنایی بیشترخوانندگان عزیز موعود مروری‏داشته باشیم بر سیره‏حكومتی امام‏علی، علیه‏السلام، در مدت زمان‏محدود حكومت‏خویش. امید كه مقبول‏افتد. با پیروزیهای بزرگ اعراب مسلمان‏در نقاط مختلف جهان، سیل اموال ودرآمد به بیت المال سرازیر شد و درزمان خلیفه دوم، بر خلاف سنت پیامبرسبقت در اسلام یا شركت در جنگهای‏صدر اسلام ملاك برتری در دریافت‏بیت المال شد. خلیفه هر چند بعدا از این‏تبعیض مالی اظهار پشیمانی كرد وسختگیریهایی به عمل آورد اما هرگزنتوانست اوضاع و احوال را به وضع‏پیشین بازگرداند (۱) .
عثمان در دوران زمامداری‏اش برخلاف وعده‏ای كه هنگام قبول خلافت‏كرده بود نه به سنت پیامبر عمل كرد ونه سیره شیخین را مد نظر قرار داد،بلكه دست‏یاران و اقوام خویش را درتصاحب بیت المال باز نگه داشت و به‏بهانه صله رحم، اموال هنگفتی را به‏آنان اعطا كرد و همان تبعیضات دوران‏عمر را با شدت بیشتری گسترش داد ودر نتیجه زمینداران و مالداران بزرگ‏پدید آمدند.
خود وی خانه‏ای از سنگ و آهك بناكرد كه درهایش از چوب عاج و عرعرساخته شده بود. وقتی كشته شد صد وپنجاه هزار دینار و یك میلیون درهم نقداز خود باقی گذاشت و ارزش املاكش‏در «وادی القری‏» و دیگر جاها بیش ازصد هزار دینار برآورد شد. او اسب وشتران فراوان داشت (۲) گوهرهایی كه‏دخترانش بر سینه می‏آویختند چون‏آفتاب می‏درخشید (۳) .
تمام خمس گرفته شده از افریقا رایكجا به مروان بخشید و فدك را به‏قطاع (۴) وی درآورد. همه غنایم‏افریقا - ازطرابلس تا طنجه - را به عبدالله بن ابی‏سرح اهدا كرد.
زید بن ارقم - كلید دار بیت المال درزمان عثمان - كه از جایزه دویست هزاردرهمی به ابوسفیان و رداخت‏یكصدهزار (درهم) به مروان با سفارش‏عثمان به خشم آمده بود. كلیدها را جلوعثمان گذارد و گریست. عثمان گفت:چون صله رحم كرده‏ام می‏گریی؟
گفت: نه اما گمان دارم این مالها رابه عوض انفاقهایی كه در راه خدا،هنگام حیات رسول الله كردی‏برمی‏داری، اگر صد درهم به مروان‏می‏دادی باز هم زیاد بود (تا چه رسد به‏هزار درهم).
عثمان گفت: پسر ارقم، كلیدها رابگذار و برو! فرد دیگری را مسؤول بیت‏المال خواهم كرد (۵)
از عطاهای بی حساب عثمان، زبیردارای چهار هزار دینار نقد، یك هزاراسب و یك هزار كنیز شده بود. طلحه‏املاك فراوان و خانه‏های مجلل داشت.عبدالرحمن بن عوف دارای هزار اسب،هزار شتر و ده هزار گوسفند بود و دراسكندریه، بصره و كوفه خانه‏های باشكوه بنا كرده بود. (۶) امیرالمؤمنین كه‏رابط میان مردم معترض وخلیفه بود،بادلسوزی تمام به وی پیشنهاد كرد جهت‏برآوردن خواسته‏های مردم سریعا به‏حقوق از دست رفته آنان رسیدگی‏نماید و خطر قریب الوقوع را به وی‏یادآور شد. عثمان برای این امر مهلت‏خواست، حضرت در پاسخ فرمود:
آنچه به مدینه مربوط است، در آن‏مهلتی نیست و آنچه بیرون از مدینه‏است مهلتش رسیدن دستور تو به‏آنهاست. (۷)
اما عثمان نخواست‏یا نتوانست‏به‏قول خود وفا كند و بدین ترتیب‏موجبات قتل خویش را فراهم آورد.
وجود این تبعیضها، مساله‏ای‏زودگذر و موقتی نبود كه با رفتن‏عثمان از میان برود بلكه در میان‏خواص جامعه آن روز به صورت یك‏فرهنگ و عادت درآمده بود. اطرافیان و وابستگان خلیفه به‏صرف همین وابستگی و قرابت، از مال‏و مقام بسیار برخوردار می‏شدند وباتوجیهات هوس پسندانه آن را حق خودمی‏شمردند و تحت عنوان صله رحم‏سوسوی وجدان خویش را نیزخاموش ساخته با خیال راحت اموال‏مردم را به غارت می‏بردند. امیر المؤمنین، علیه‏السلام، درتوصیف این دوران می‏فرماید:
او (عثمان) همانند شتر پر خوار وشكم برآمده همی جز جمع‏آوری وخوردن بیت المال نداشت. او باهمكاری بستگان پدری‏اش، همچون‏شتر گرسنه در بهار بر روی علف بیت‏المال افتاده به خوردن مشغول شدنداما كارشان به نتیجه نرسید». (۸) بعد از قتل عثمان، مردم برای بیعت‏با امام علی، علیه‏السلام، به در خانه اوهجوم آوردند اما او بخوبی می‏دانست‏تغییر این فرهنگ وخارج ساختن این‏عادت زشت از سر بزرگان قوم كاری‏بس دشوار است و به یك عمل جراحی‏بزرگ نیاز دارد كه پیكره سرطانی آن‏روز اجتماع تحمل آن را نخواهد داشت. ولی، به دلیل مسؤولیت الهی علما وحضور و اعلام آمادگی مردم برای‏تحقق این تحول اجتماعی، اصلاحات‏بزرگ خود را آغاز كرد و خطاب به‏مردم، اوضاع آن دوران را به دوران‏قبل از اسلام و عمل خویش را به‏اقدامات رسول خدا تشبیه كرد و ازامتحانی سخت‏خبر داد (۹) و اصول‏خلل‏ناپذیر حكومت‏خود را اعلام نمودو تا آخر نیز بدان پای فشرد.
امام، علیه‏السلام، دستور داد همه‏اسبها و شترها و اسلحه‏های موجود درخانه عثمان - جز سلاح و مركب‏شخصی او - را به بیت المال بازگردانند. عمروعاص چون از این ماجرااطلاع یافت، در نامه‏ای به معاویه نوشت‏هرچه می‏خواهی بكن كه پسر ابوطالب‏همه اموال تو را خواهد گرفت، آنچنانكه‏چوبی را پوست كنند. (۱۰)
امیرمؤمنان در دومین روز بیعت،براستی هشدار داد، اموال و قطایعی راكه عثمان، ناروا به دیگران بخشیده به‏بیت المال باز خواهد گرداند. هرچند باآن، زنانی را كابین بسته باشند و یاكنیزكان خریده باشند. (۱۱) در دیدگاه علوی برتریهای معنوی،همچون تقوا و صحبت‏با رسول خداهرگز ملاك برتریهای مادی و مالی‏قرار نگرفت و همگان به طور مساوی ازبیت المال بهره‏مند شدند. به همین دلیل‏بسیاری از اشراف و رؤسای قبایل كه‏اكنون خود را از حقشان! محروم‏می‏دیدند، امام عادل را رها كرده به‏سراغ معاویه رفتند. حضرت در یك‏درد دل خصوصی، با مالك اشتر، ازاینكه مردم او را رها كرده‏اند، شكوه‏كرد.مالك علت آن را شدت عدالت اودانست و گفت: اكثر مردم به دنبال دنیاهستند، اگر بذل مال كنی اطرافت جمع‏می‏شوند. فرمود:
نمی‏توانم بیش از حق به كسی‏بدهم. امید است كه خداوند گروهی‏كوچك را بر گروهی بزرگ غلبه‏دهد. (۱۲)
جامعه آن روز هرچند از بیماریها وانحرافات متعددی رنج می‏برد امادنیاطلبی و فساد مالی از همه آنهاخطرناك‏تر بود و امیر مؤمنان همچون‏طبیبی ماهر ابتدا به معالجه این آفت‏اهتمام ورزید. او دوست داشت همه‏انحرافات را از میان بردارد اما از بیم‏پراكندگی بیشتر مردم و توقف‏برنامه‏های اصلاحی، از وارد ساختن‏فشار بیشتر خودداری كرد. او آرزوداشت روزی بتواند همه سنتهای تعطیل‏شده رسول خدا، همچون تغییر مقام‏ابراهیم، حرمت متعتین (عمره تمتع،نكاح متعه)، غصب فدك و... را به حال‏اول خود بازگرداند (۱۳) اما همین‏اصلاحات نیز با مقاوت شدید روبروشد و كوهی از مشكلات و كارشكنیهارا در مقابل حكومت عدل امام قرار دادكه برداشتن آنها به صبری جمیل،برنامه‏ای دقیق وموعظه‏های مردی‏شفیق محتاج بود كه بزرگمردی چون‏علی بن ابیطالب، علیه‏السلام، همه آنهارا داشت.
امام برای انجام این اصلاحات ابتدااز خود و اطرافیانشان آغاز كرد.
كارگزاران امیرالمؤمنین وقتی‏می‏دیدند پیشوا و امامشان قبل از تعلیم‏دیگران به تعلیم نفس خویش اقدام‏نموده است (۱۴) و برا طرافیان خود نیزهمچون دیگران در اجرای قوانین وعدالت، نظارت دارد، برای خود عذر وبهانه‏ای نداشتند. آن حضرت معتقد بودكسی كه خود را به عدالت ملزم ننمود واولین تجربه عدالت را در كشور وجودخویش با بیرون راندن خواسته‏های دل‏نیازمود و در كار خیری كه مردم راءبدان دعوت می‏كند پیشی نگرفت (۱۵) قادرنخواهد بود دیگران را به كارهای نیك وعدالت وادار سازد.
عدالت‏خواهی چنان با گوشت وخون امیر مؤمنان آمیخته بود كه‏رسول خدا فرمود:
او در راه اجرای احكام الهی‏سختگیر است. (۱۶)
او كاملا آگاه بود كه اگر شخص‏حاكم یا اطرافیانش اندكی از جاده‏عدالت و انصاف بیرون روند، زیردستان با شدت بیشتری حریم عدالت رامی‏شكنند. به قول سعدی:
اگر ز باغ رعیت ملك خورد سیبی برآورند غلامان او درخت از بیخ به پنج‏بیضه كه سلطان ستم روا دارد زنند لشكریانش هزار مرغ به سیخ
از اینرو چشمهای روشنتر ازآفتابش همیشه بر اطرافیانش نظاره‏می‏كرد و به آنان اندك مجالی برای دورشدن از جاده عدالت نمی‏داد.
آن حضرت در نامه‏ای به محمد بن‏ابوبكر، آنگاه كه وی را به فرمانداری‏مصر فرستاد توصیه كرد كه حتی درنگاه‏هایش به مردم عدالت داشته باشد.زیرا اگر حاكم میان نگاه كردن به‏بزرگان و اشراف جامعه با نگریستن به‏ضعفا و پا برهنگان تفاوت قائل شود،گروه اول به حمایت‏بی دلیل او طمع‏می‏كنند و دسته دوم از عدالت وی ناامیدمی‏شوند. (۱۷)
هشدار امیر مؤمنان به عقیل با آهن‏گداخته و سرزنش علی بن ابی رافع -متصدی بیت المال - به دلیل عاریت دادن‏یك گردنبند به دختر خلیفه و دستور بازگرداندن آن، در همین راستا قابل‏تفسیر است.
آن حضرت برای آنكه نشان دهدبرداشت نابجا از بیت المال، نوعی‏دزدی محسوب می‏شود به عقیل كه‏درخواست مال بیشتری داشت فرمود:شبانه صندوق تاجران بازار را بشكن‏و بردار.عقیل اظهار اشت‏خواهان‏دزدی نیستم. فرمود:
دزدی از یك نفر آسانتر است ازسرقت از بیت المال است و خیانت‏به‏یك گروه سختتر از خیانت‏به یك فرداست. (۱۸)
روزی، در میان لباسهای مختلفی‏كه به بیت المال رسیده بود، یك پالتوی‏كلاه‏دار از جنس خز، نظر امام حسن، علیه‏السلام، را به خود جلب كرد; اماحضرت از دادن آن خودداری كرده به‏عدالت تقسیم نمود و آن پالتو سهم‏جوانی همدانی شد و او چون شنید امام‏حسن بدان نظر داشته، به وی تقدیم‏كرد. (۱۹)
با مروری بر خطبه‏ها و نامه‏های‏امام امیر المؤمنین برنامه‏های نظارتی‏ایشان را برای تحت نظر گرفتن‏كارگزاران می‏توان به دو بخش تقسیم‏كرد: بخش فكری، فرهنگی و بخش‏اجرایی، حكومتی.
۱. اقدامات فكری و فرهنگی
امام امیرالمؤمنین برای حفظ وادامه سلامت كارگزارانش به‏مناسبتهای مختلف، جایگاه، وظایف وسرانجام انسان را برای آنان تبیین‏می‏نمود تا از گرفتار آمدنشان در دام‏غفلت‏بر حذر دارد. دامی كه بیشترین‏صیدش صاحب منصبان و حاكمان‏اند.وی هنگام اعزام یكی از مدیران به محل‏ماموریت و یا در حین خدمت، طی‏نامه‏هایی آنان را به یاد نظارت خداوندبر اعمال بندگان و سختیهای قیامت‏می‏انداخت و نسبت‏به مسؤولیت الهی‏آنها بیدار باش می‏داد. در نامه‏ای به‏یكی از مالیات بگیران خود «او را به تقواو ترس از خدا در امور پنهان فرمان‏می‏دهد، آنجا كه غیر خدا هیچ شاهدی‏نیست.» (۲۰) و نیز می‏فرماید:
در راه خدا آنچه بر شما واجب‏است انجام دهید كه خداوند از ما و شماخواسته با كوششهای خود از اوسپاسگزاری كنیم. (۲۱)
شبیه چنین سفارشهایی در نامه به‏مالك اشتر و محمد بن ابی‏بكر (۲۲) نیزدیده می‏شود. و نیز به مالك سفارش‏فرمود:
مبادا به بهانه اطاعت از فرمان‏دیگری، فرمان خدا را نادیده گیری.
امیرالمؤمنین حكومت و زمامداری‏را به عنوان امانت در دست كارگزاران‏معرفی می‏كرد كه خیانت در آن ودست‏درازی به بیت‏المال، همسنگ‏خیانت‏به خون مسلمانان (۲۳) و نشانه‏عدم اعتقاد فرد خائن به قیامت است. (۲۴)
در نامه معروف به عثمان بن‏حنیف (۲۵) بعد از گله و شكایت از او وبیان زندگانی سراسر زهد خود، علت‏اینگونه سخت گیری بر نفس را ترس ازروز هولناك قیامت می‏شمارد و كسانی‏را كه به غذاهای تشریفاتی و نابودشدنی دنیا مشغول گشته‏اند به‏حیوانات پرواری تشبیه كرده است تامخاطب را از خواب غفلت‏بیدار كند ودر پایان به فرماندار خود می‏نویسد: پسر حنیف، از خدا بترس و به‏همان قرصهای نان اكتفا كن تا خلاصی‏تو از جهنم امكان پذیر گردد. (۲۶)
روش دیگر امام، علیه‏السلام، برای‏نظارت بر زمامداران از طریق فكری،فرهنگی، توجه دادن آنها به عواقب‏شوم خیانت در همین دنیاست، اگركسی به قبر و قیامت هم كاری نداشته‏باشد، باید بداند كه «ستم، نامه عزل‏شاهان بود» مملكتی ممكن است‏به كفربماند ولی به ظلم باقی نخواهد ماند، اگرزمامدار در پی كسب نام نیك دردنیاست، بایستی متوجه باشدهمانگونه كه امروزیان اعمال گذشتگان‏را نقد و بررسی كرده مورد قضاوت‏قرار می‏دهند، آیندگان نیز اعمال ما راخواهند سنجید. «مردم به كارهای تو - مالك -همانگونه نظر می‏كنند كه تو درباره آنهامی‏گفتی‏» (۲۷)
بسیاری از حیف و میلها در بیت‏المال بدان دلیل صورت می‏گیرد كه‏حاكم می‏خواهد با دادن اموال همه‏مردم به گروهی خاص، آنان را دراطراف خود نگه دارد تا روز مبادا از اوو حكومتش دفاع كنند. البته بهره‏مندان‏از این اموال چند صباحی زبان به مدح‏و ثنای او خواهند گشود و در ظاهرموجب سرافرازی حاكم در دنیامی‏گردند اما سنت‏خداوند بر این قرارگرفته است كه سرانجام ازسپاسگزاری آنان محروم می‏گردد وهنگام نیاز و لغزش بدترین رفیقان وملامت كننده‏ترین دوستان باشند. (۲۸) خدای تعالی با هیچ یك از بندگان‏خود بی دلیل نه سر خصومت و دشمنی‏دارد و نه با احدی پیمان قوم و خویشی‏و برادری بسته است، بلكه همه چیز براساس حكمت و قانون استوار گردیده‏و باطل در آن راه ندارد یكی از این‏حكمتهای الهی هلاكت قوم ستمكار باهر نام و عنوان است. امیرمؤمنان درنامه‏ای به فرماندهان نظامی علت‏سقوط و هلاكت‏حكومتهای گذشته رادر دو مساله دیده است: یكی آنكه‏زورمندان آنها به گونه‏ای عمل‏می‏كردند كه مردم مجبور شدندحقوقشان رااز طریق رشوه و دیگرراههای ناصواب خریداری نمایند ودیگری سوق دادن مردم به سوی باطل‏از سوی حاكمان است. (۲۹)شیوه دیگر امیرالمؤمنین برای دورساختن زمامداران از ارتكاب خیانت،تحریك احساسات و غیرت آنها بود. درنامه‏ای به ابن عباس می‏نویسد. من در كارهای تو شریكم اگر زیانی‏برسانی به امام و پیشوای خود زیان‏رسانده‏ای. (۳۰) و در نامه‏ای احتمالا به‏همین شخص برای آنكه او را از راه‏خطایی كه رفته بود پشیمان كند،می‏فرماید:
من تو را شریك در امانتم - یعنی‏حكومت - قرار داده‏ام و از میان همه‏خاندانم به تو اعتماد كردم، حالا كه‏اوضاع بر من سخت‏شده، تو هم مرارها كرده‏ای؟! چطور مال حرام ازگلویت پایین می‏رود (۳۱) ...
گاهی حضرت در سخنرانیهای‏عمومی نیز به مردم هشدار می‏داد كه‏خداوند شما را به وسیله اموال‏می‏آزماید.
روزی مولای متقیان در حال‏سخنرانی بود، مردی برخاست و ازمعنی فتنه و امتحان پرسید. امام پاسخ‏داد:
وقتی آیه «الم احسب الناس ان‏یتركوا، ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون‏» نازل شد از رسول خداپرسیدم مقصود از آزمایش و فتنه‏چیست؟ فرمود: یا علی! امت، بعد از من‏امتحان خواهند شد... این مردم پس ازمن با ثروتشان آزمایش می‏شوند،دیندار بودن را منتی بر خدا قرارمی‏دهند... رشوه را به نام هدیه و ربارا به رسم تجارت حلال‏می‏شمارند (۳۲) ...
۱. اقدامات اجرایی و حكومتی
اقدامات فرهنگی و سفارش‏حاكمان و كارگزاران به یادآوری‏قیامت و نظارت خداوند هرچندضروری و كارساز است، اما هرگزكافی نیست. بلكه در كنار آن بایستی‏اقدامات حكومتی و نظارتی نیز اعمال‏گردد.
اقدامات امام امیرالمؤمنین در این‏خصوص عبارتند از:
۱-۲. انتخاب اصلح برای مدیریت
یكی از مهمترین وظایف حاكم‏اسلامی، انتخاب شایسته‏ترین افرادبرای مدیریتهای مختلف كشور است.
امیرالمؤمنین، مدیر جامعه را به‏قطب آسیا تشبیه كرده (۳۳) و تغییر آن راموجب تغییر اوضاع زمانه دانسته‏است (۳۴) در بسیاری موارد دین و اعتقادمردم نیز اعتقاد مدیر آن جامعه‏می‏باشد چنانكه رسول خدا،صلی‏الله‏علیه‏وآله، در نامه‏های خود باامپراتور روم و پادشاه ایران، گناه‏مسلمان نشدن مردم را به عهده آنان‏دانست. رهبر جامعه اسلامی چنانكه به‏هر دلیل فردی را به مدیریت‏بخشی ازكشورش برگزیند، در حالیكه می‏دانددیگری از او شایسته‏تر است، به‏فرمایش پیامبر اكرم،صلی‏الله‏علیه‏وآله، به خدا و رسول خداو همه مسلمانان خیانت كرده است. (۳۵)
رسول خدا جوانی بیست و چندساله به نام «عتاب بن اسید» را به‏فرمانداری مكه انتخاب كرد و به اوفرمود: می‏دانی چه مقامی به تو داده‏ام؟تو را فرماندار اهل الله، عز و جل،نموده‏ام و بعد فرمود:
لو اعلم لهم خیرا منك‏استعملته، علیهم‏اگر بهتر از تو سراغ داشتم او را بدین‏امر برمی‏گزیدم. (۳۶)
یكی از یاران پیامبر از وی مقام ومنصبی خواست، حضرت دستی به‏شانه‏اش زد و فرمود:
تو برای حكومت ضعیفی و آنكه ازعهده بر نیاید، در آخرت خوار وپشیمان خواهد شد. (۳۷)
امام امیرالمؤمنین نیز در دوران‏زمامداری خود بدین امر مهم توجه‏كافی داشت، خود به انتخاب اصلح‏اقدام می‏كرد، مدیران ضعیف را معزول‏می‏نمود و به كارگزاران خود این امر راءتوصیه می‏فرمود.
پی‏نوشتها:
۱. ر.ك: شهیدی، سیدجعفر، تاریخ تحلیلی‏اسلام.
۲. ر.ك: المسعودی مروج الذهب، ج‏۱، جز ۲،ص ۳۳۲.
۳. ر.ك: علی، حماسه جاوید، ص‏۴۵.
۴. «قطاع‏»، قطعه زمینی است كه حاكم به‏فردی واگذار می‏كند و سود بسیار اندكی ازاو می‏گیرد اما از دادن مالیات معاف است.ر.ك: ابن ابی الحدید، شرح نهج‏البلاغه، ج‏۱،ص ۲۶۹.
۵. ر.ك: ابن ابی الحدید، همان، ج‏۱، ص‏۱۹۸.
۶. ر.ك: علی حماسه جاوید، ص‏۴۵.
۷. نهج‏البلاغه، خطبه ۱۶۴.
۸. همان، خطبه ۲.
۹. همان، خطبه ۱۶.
۱۰. ر.ك: ابن ابی الحدید، همان، ج‏۱، ص‏۹۰.
۱۱. ر.ك: نهج‏البلاغه، خطبه ۱۵.
۱۲. شرح نهج‏البلاغه، ابن ابی الحدید، همان،ج‏۱، ص‏۱۸۰.
۱۳. ر.ك: الكلینی، محمدبن یعقوب، الكافی‏روضه)، ج‏۱، ص‏۸۵.
۱۴. ر.ك: نهج‏البلاغه، كلمات قصار ۷۳.
۱۵. ر.ك: همان، خطبه ۸۶.
۱۶. امام امیرالمؤمنین در زمان پیامبر مدتی‏به ولایت و جمع زكات و خراج یمن منصوب‏شد، بعضی از صحابه پیامبر كه با او بودندخواستند بر شتر صدقه سوار شوند، امام‏علی، علیه‏السلام، اجازه نداد و فرمود: سهم‏شما به اندازه سهم دیگران است و عاملی راكه در غیاب حضرت با این اشخاص مداراكرده بود ملامت كرد. آنها از سختگیری علی،علیه‏السلام، به پیامبر شكایت‏بردند، پیامبرفرمود: از علی شكایت نكنید كه برای خداسختگیر است، حق با علی است و او به‏تنهایی ارزش یك سپاه در راه خدا را دارد.
۱۷. ر.ك: نهج‏البلاغه، نامه ۲۷.
۱۸. المجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج‏۴۱،ص ۱۱۴.
۱۹. ر.ك: همان، ص‏۴۰۱.
۲۰. ر.ك: نهج‏البلاغه، نامه ۲۶.
۲۱. همان، نامه ۵۱.
۲۲. ر.ك: همان، نامه ۲۷.
۲۳. ر.ك: همان، خطبه ۱۷۶.
۲۴. ر.ك: همان، نامه ۴۱.
۲۵. عثمان بن حنیف بن واهب بن الحكم بن‏ثعلبهٔ بن الحارث الانصاری - در زمان‏حكومت عمر متصدی اخذ مالیات ازبخشهایی از عراق بود - امیرالمؤمنین او را به‏ولایت‏بصره گماشت، طلحه و زبیر چون بربصره تسلط یافتند بعد از شكنجه‏های زیاد،او را از بصره بیرون كردند، وی بعد ازشهادت علی بن ابیطالب، علیه‏السلام، دركوفه ماند و در زمان معاویه از دنیا رفت (ابن‏ابی الحدید، همان، ج‏۱۶، ص‏۲۰۵) عثمان ازصحابه رسول خدا بود و در جنگ احدشركت داشت.
۲۶. ر.ك: نهج‏البلاغه، نامه ۴۵.
۲۷. همان، نامه ۵۳.
۲۸. همان، خطبه ۱۲۶.
۲۹. ر.ك: همان، نامه ۷۹.
۳۰. ابن ابی الحدید، همان، ج‏۱۵، ص‏۱۲۶.
۳۱. نهج‏البلاغه، نامه ۴۱.
۳۲. همان، خطبه ۱۵۶.
۳۳. ر.ك: همان، خطبه ۳.
۳۴. ر.ك: همان، نامه ۳۱.
۳۵. البیهقی، سنن، ج‏۱۰، ص‏۱۱.
۳۶. اسد الغابه، ج‏۳، ص‏۳۵۸.
۳۷. مدیریت و فرماندهی در اسلام، ص‏۱۵۳.


حیدرعلی میمنه جهرمی
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید