چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


مرکز ثقل نفت جهان در بحران


مرکز ثقل نفت جهان در بحران
از اوایل دهه ۱۹۵۰، وقایعی نظیر نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران، بحران كانال سوئز، جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی، پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی عراق با ایران، اشغال كویت از سوی رژیم صدام و سرانجام دو بار حمله آمریكا به عراق، هر یك به سهم خود زمینه افزایش چشمگیر بهای نفت را فراهم آوردند.براساس بررسی های مركز جهانی مطالعات انرژی لندن (CGES) در جریان وقایع یادشده، تولید نفت خام منطقه خاورمیانه به طور متوسط ۹ تا ۵/۱۰ درصد در طول حداكثر ۳۸ روز متوقف شد، اما واكنش بازار جهانی نفت در زمینه افزایش سطح قیمت در طیف ۸۰ تا ۲۴۰ درصد بود.كاهش های بعدی بهای نفت در پی هر مقطع از وقایع سیاسی، ناشی از عادی شدن اوضاع سیاسی منطقه و بازگشت عوامل فنی بازار مانند عرضه و تقاضا و ذخیره سازی به صحنه تصمیم سازی های بازار نفت تحقق یافته است. این واقعیت نشانه آن است كه حساسیت بازار و قیمت جهانی نفت، نسبت به میزان كاهش عرضه تا چه حد بالاست.
چالش های پیش روی صنعت نفت در خاورمیانه
خاورمیانه بخش اعظم توانایی های تولید و عرضه انرژی جهان را در اختیار دارد و در همین چارچوب بازار جهانی هم به طور منطقی از تولید كنندگان نفت و گاز خاورمیانه انتظارهای بالایی درزمینه تأمین كافی و به موقع عرضه نفت و انرژی دارد. بازیگران صنعت جهانی نفت به خوبی می دانند كه تا پایان عصر نفت، خاورمیانه همچنان تأمین كننده بخش اعظم انرژی مورد نیاز جهان خواهد بود و از همین روی، برنامه های سرمایه گذاری و ظرفیت گستری شركت ها برپایه اصول بدیهی عرضه و تقاضای جهانی استوار است.در این حال، كشورهای عمده مصرف كننده از یك سو از خاورمیانه انتظار تولید و تأمین بخش عمده نفت و گاز مصرفی دهه های آتی خود را دارند و خواستار آن هستند تا امنیت عرضه به بهترین طرق ممكن تضمین شود، ولی از سوی دیگر، از تأمین و ارائه ابزارها و سازكار لازم برای تحقق این مهم طفره می روند.وزارت انرژی آمریكا وآژانس بین المللی انرژی در تایید گزارش ژوییه ۲۰۰۴ شركت نفت بریتیش پترولیوم، پیش بینی كرده اندكه منطقه خاورمیانه تا سال ۲۰۲۵ می باید حداقل ۴۵ میلون بشكه در روز نفت خام تولید كند كه ۱۵ میلیون بشكه در روز بیش از حداكثر ظرفیت كنونی تمام یازده عضو سازمان اوپك است. در همین حال برپایه برآورد آژانس بین المللی انرژی، سهم خاورمیانه از كل میزان سرمایه گذاری كشورهای صنعتی در بخش انرژی این منطقه فقط ۱۸ درصد از كل میزان سرمایه گذاری ممالك صنعتی و شركت های نفتی در بخش اكتشاف و تولید نفت خام جهان است.براساس برآوردهای آژانس بین المللی انرژی و مركز تحقیقات بانك مركزی اتحادیه اروپا، سهم كشورهای صنعتی از جذب سرمایه گذاری ها در بخش اكتشاف و تولید در۲۰ سال آینده ۶۸۵ میلیارد دلار است. این رقم از سرمایه گذاری به ۲۶ كشور صنعتی موجود اجازه خواهد داد تا سطح جاری تولید نفت خام خود را به میزان ۲۲ میلیون بشكه در روز، در دو دهه آتی حفظ كنند. با وجود این، آشكارا دیده می شود كه تحقق انتظارهای كشورهای صنعتی جهان از تولید و عرضه نفت خام در منطقه خاورمیانه با پیش بینی های مربوط به نرخ سرمایه گذاری ها انطباق ندارددبیرخانه سازمان اوپك در وین گزارش می كند كه بیشتر میدان های نفتی خاورمیانه بیش از۴۰ سال است كه نفت تولید می كنند و بیشترآنها نیمه دوم عمر خود را طی می كنند و از این رو نگاهداری و صیانـت از تـوان و ظرفیـت تولیـد در میدان های نفتـی خاورمیانه، بخش قابل ملاحظه ای از سرمایه گذاری ها را متوجه جبران افت طبیعی چاه ها می سازد و در واقع جزئی از فرآیند ظرفیت سازی محسوب نمی شود. برای نمونه، تولید نفت از میدان های نفتی جمهوری اسلامی ایران به طور متوسط سالانه ۱۸۰-۱۵۰ هزار بشكه کاهش می یابد، در نتیجه در نبود سرمایه گذاری های لازم، حفظ ظرفیـت تولیـد، كـاری دشوار است. اغلب كشورهای تولید كننده اوپك بیش و كم با چنین مسئله ای دست به گریبانند و تنها در پرتوی سرمایه گذاری های عمده و برخورداری از فناوری بالا، قادر به پاسخ گویی به تقاضای جهانی هستند. در این میان، كشورهای صنعتی و شركت های عمده نفتی با ایجاد یك كارتل عظیم فناوری نفتی می كوشند تا قدرت سازمان اوپك را كه به خطا كارتل تلقی می كنند، به كنترل خود گیرند.
سرمایه گذاری و امنیت عرضه انرژی
به طوری كه گفته شد، اقتصاد جهانی بار اصلی مسئولیت تأمین نفت وگاز در طول ربع قرن آینده و حتی پس از آن را به عهده اعضای خاورمیانه ای اوپک گذاشته است، ولی در بیشتر موارد از ارائه خدمات فناوری، نیروی انسانی ماهر و منابع مالی كافی سرباز زده است. تا آنجا كه به كشورهای منطقه خاورمیانه مربوط می شود، جذب سرمایه و فناوری، به طورعمومی تر و در بخش انرژی به طور خاص تر، درگرو تأمین و تضمین امنیت سیاسی است. سرمایه در جست وجوی مناطق امن و عاری از آشوب است و اینك در شرایط كنونی كه خاورمیانه بیش از هر مقطع دیگری در تاریخ خود و بیش از هر منطقه دیگری از جهان ناآرام و پیش بینی ناپذیر است، جذب امكانات لازم برای توسعه صنایع نفت و گاز دشوار و پرهزینه به نظر می رسد.درسال های اخیر، عوامل برون منطقه ای، خاورمیانه را به مرحله جدیدی از تزلزل امنیتی واردكرده است و همین امر در شرایطی كه اقتصاد جهان بیشترین نیاز و وابستگی را به منابع انرژی این منطقه پیدا كرده، میزان خطرپذیری در سه تولید كننده اصلی خلیج فارس، عربستان، عراق و جمهوری اسلامی ایران كه درمجموع نیم میلیارد بشكه از ذخایر نفت خام دنیا را در اختیار دارند، در بالاترین سطح درنیم قرن گذشته قرار داده است. یكی از نمونه های آشكار واقعیت بالا، اكراه شركت های بزرگ نفتی آمریكایی در فعالیت های بالادستی عراق است. درشرایط كنونی ظاهراً دولت عراق روابط بسیار نزدیكی با آمریكا دارد، اما شركت های نفتی بزرگ بین المللی از انجام سرمایه گذاری هایی كه دارای نتایج و روابط متقابل بلندمدت در صنعت نفت این كشور هستند، طفره می روند. در حال حاضر بیشتر كشورهای عضو اوپك برای تأمین انرژی جهانی با حداكثر ظرفیت موجود تولید می كنند و در این رهگذر، بیشتر میدان های نفتی خاورمیانه در معرض پیری و افت زودرس قرار دارند.در گزارشی كه وزارت انرژی آمریكا درسال ۱۹۹۹ منتشر ساخت، حداكثر تولید مطلوب سازمان اوپك را ۵/۲۷-۵/۲۶ میلیون بشكه در روز تخمین زد. كشورهای عضو اوپك در حال حاضر بیش از ۳۰ میلیون بشكه در روز یعنی دست كم ۵/۲ میلیون بشكه در روز بیش از ارزیابی سال ۱۹۹۹ وزارت انرژی آمریكا نفت خام تولید می كنند. در همین مدت،كشورهای اوپك سرمایه گذاری های قابل ملاحظه ای برای ظرفیت سازی انجام نداده اند.رشد بی وقفه تقاضای انرژی در آسیا
درژوییه سال جاری، شركت ملی نفت چین در حركتی به ظاهر متهورانه، پیشنهادی برای خرید شركت نفتی آمریكایی یونوكال (UNOCAL) به مبلغ ۵/۱۸ میلیارد دلار ارائه داد كه مورد استقبال اولیه مدیران و سهامداران یونوكال قرار گرفت، اما با مخالفت دولت و كنگره آمریكا قضیه منتفی اعلام شد. پیش تر چین برای تأمین بلندمدت انرژی خود، قرارداد بزرگی را با جمهوری اسلامی ایران امضا كرد و هیئت های نفتی چین از آمریكای جنوبی تا آ‏فریقا به دنبال تأمین عرضه بلندمدت انرژی خویشند.هند و ژاپن نیز در همین مسیر در حركتند. كشورهای عمده مصرف كننده، حضور سنگین سیاسی- نظامی آمریكا درمنطقه خاورمیانه و گلوگاه تولید و حمل و نقل انرژی را خطری جدی و انكارناپذیر ارزیابی می كنند. ژاپنی ها در پشت درهای بسته به همتایان چینی و هندی خـود یادآوری می كننـد كـه حملــه ۶۵ سـال پیـش آنهـا بـه بنـدر پرل هاربر آمریكا (PEARL HARBER) فقط برای نفت بود. چینی ها تاكنون حركت مشخصی كه نشان ازتمایل استفاده از ابزار نظامی برای برقراری امنیت درازمدت انرژی درآن دیده شود، از خود نشان نداده اند، اما ازسویی آمریكا نیز هنوز حركت عمده ای به نشانه تمایل به استفاده از بلوكه ساختن عرضه انرژی برای تحقق مقاصد سیاسی، اقتصادی از خود بروز نداده است. البته آمریكا بر دامنه نفوذ و حضور خود در اندونزی كه بخشی از انرژی وارداتی چین از مسیر آن تأمین می شود، افزوده است، اما درخصوص عقد قراردادهای طولانی مدت با تولیدكنندگان مهم جهان مانند جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا، مانعی ایجاد نكرده است. درواقع مهم ترین اقدام آمریكا درباره چین در جنگ انرژی در قرن ۲۱، جلوگیری از تحقق قـرارداد خریـد شركـت آمریكایی یونوكـال بود.چین كشوری است كه در روابط منطقه ای و بین المللی فاقد انگیزه سیاسی است و مهم ترین راهبردهای خارجی آن تنها كاربرد اقتصادی و بازرگانی دارد. برپایه اصول سازمان تجارت جهانی، دولت آمریكا مجاز به سد معامله مزبور نبود، اما آمریكا با استناد به مقررات سازمان تجارت جهانی، چین را به دامپینگ و عرضه كالای نسبتاً ارزان در بازار آمریكا متهم می كند. بدون تردید چین در سال های آتی به اقدام ها و ابتكارهای تازه ای برای تحكیم حضو و موقعیت خود در بازار جهانی نفت و منطقه خاورمیانه دست خواهد زد. ژاپن و هند نیز راهی جز پیروی از سیاست انرژی چین نخواهند داشت. این سه كشور تا سال ۲۰۲۵ نیمی از كل نفت دنیا را مصرف خواهند كرد و احتمالاً باید كارتلی از كشورهای عمده مصرف كننده نفت و انرژی برای مقابله با تسلط آمریكا بر منابع و ذخایر نفتی خاورمیانه تشكیل دهند.
نبود امنیت منطقه ای و هزینه های تسلیحاتی
ادامه تهدیدهای برون منطقه ای موجب شده است تا هزینه های نظامی و تسلیحاتی به رقمی مهم در بودجه كشورهای خاورمیانه تبدیل شود. به گزارش نشریه معتبر جینز دیفینس (JANES DEFENSE) درسال ۲۰۰۳ میلادی،كشورهای خاورمیانه بیش از۶۰ میلیارد دلار برای هزینه های دفاعی خود صرف كرد كه درپاره ای از كشورهای منطقه تا۹۰ درصد وارداتی بود و ۵ تا ۴ درصد تولید ناخاص داخلی كشورهای منطقه را شامل می شود.بدیهی است كه رفع تشنج از منطقه و كاهش هزینه های نظامی، بخش مهمی از منابع مالی خاورمیانه را برای توسعه اقتصادی، همچنین سرمایه گذاری در بخش انرژی آزاد خواهد كرد، اما ازسویی كشورهای عمده صنعتی از طریق ایجاد بحران درمنطقه یك ارتباط امنیتی دوسویه انرژی در برابرتسلیحات با خاورمیانه برقرار و پیوسته آن را تعمیق كرده اند. تا آنجا كه به فروش و عرضه تسلیحات نظامی به منطقه خاورمیانه مربوط می شود، كلیه كشورهای تولید كننده تسلیحات، ضمن رقابت سرسختانه برای سهم بازار منطقه، با یكدیگر هم داستانند.
رشد مصرف داخلی انرژی در كشورهای عضو اوپك
با گذشت زمان و برپایه الگوی توسعه مبتنی بر صنایع و خدمات انرژی طلب كه بیشتركشورهـای عضـو اوپـك در پیـش گرفته اند، به تدریج بیشتركشورهای مزبور، خود به صورت مصرف كنندگان عمده در می آیند. در حال حاضر، رشد مصرف فرآورده های نفتی در میان كشورهای خاورمیانه ای اوپك ۱/۳ درصد درسال و بیش از دو برابر متوسط رشد جهانی است.در این میان، جمهوری اسلامی ایران با ۲/۵ درصد رشد سالانه، مقام اول را درمیان اعضای اوپك دارد. ادامه این روند مصرف، نفت خام مورد استفاده در پالایشگاه های كشور را تا سال ۲۰۲۵ به رقم ۶/۳ میلیون بشكه در روز می رساند و درصورت حفظ سطح تولید كنونی، تنها كمتر از ۵/۰ میلیون بشكه در روز نفت خام برای صادرات در دسترس خواهد بود. این امر می تواند برای ایران تهدیدی امنیتی به شمار آید.دیگركشورهای پرجمعیت اوپك مانند نیجریه و ونزوئلا نیز، با وضع مشابهی دست به گریبان خواهند بود و اندونزی از هم اكنون با مشكل دسترسی نداشتن به نفت مازاد بر مصرف داخلی برای صادرات روبه روست.مسئله افزایش فزاینده مصرف داخلی كشورهای تولید كننده نفت، به مفهوم فشار مضاعف بر تعادل شكننده عرضه و تقاضای نفت درسال های آتی است. در چنین شرایطی صنعت نفت خاورمیانه با بحرانی ترین موقعیت خود در نیم قرن اخیر روبه رو شده كه شاید در سه مسئله ذیل قابل تبیین باشد:
۱- عربستان سعودی: در تهدید تروریسم
۲- عراق: در اشغال
۳- جمهوری اسلامی ایران: در تحریم
كارشناسان بین المللی و ذخایرشناسان نفتی به خوبی می دانند كه قابلیت افزایش ظرفیت مازاد درحدی كه در ۲۵ سال آینده حداقل ۱۵ میلیون بشكه در روز بیش از سطح كنونی نفت خام قابل عرضه به بازارهای جهانی را داشته باشد، فقط در همین سه كشوری قرار دارد كه هر یك به طریقی و برپایه مشكلاتی كه به طورمشخص ازسوی آمریكاست، در زمینه سرمایه گذاری و ظرفیت سازی با محدودیت روبه رو هستند.
نویسنده: دكتر فریدون بركشلی، كارشناس مسائل نفتی
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید