پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


تاثیر انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بر ادبیات داستانی


در این نوشتار پس از اشاره به تاریخچه‏ی داستان‏نویسی در غرب و ایران، رویكرد داستان‏نویسان محضر انقلاب به موضوع جنگ تحمیلی و تاثیر این پدیده‏ی شوم در آثار داستانی آنان مورد بررسی قرار گرفته است. نگرش‏های منفی و مثبت‏به پدیده‏ی جنگ در آثار داستان‏نویسی موضوع دیگری است كه این نوشتار سعی دارد با ذكر نمونه‏هایی به آن بپردازد. داستان واژه‏هایی كه به خاطره‏نگاری دوران جنگ و اسارت رزمندگان می‏پردازد به عنوان نوع دیگری از داستان‏نویسی و به عنوان سفره‏ی گسترده‏ای جهت پردازش داستانهای عظیم جنگی در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته است.
اشاره
از آنجا كه ادبیات داستانی چشم‏اندازی دلپذیر در عرصه هنر است و در حقیقت‏یكی از ماندگارترین و تاثیرگذارترین اشكال و انواع هنرها به حساب می‏آید، رویكرد صاحبان قلم هر جای جهان به این هنر كاملا طبیعی و به دور از هرگونه استبعادی است. در ایران نیز اگر چه قریب صد سال است كه (۱) داستان‏نویسی - به شیوه‏ای كه در غرب مرسوم و متداول است - رواج یافته و با اقبال عمومی مواجه شده، اما جز در سالهای اخیر كه ادبیات داستانی هویت و حاشیه امنیت‏خاصی یافته و به جایگاه فكری نسبتا مستقلی رسیده است، كمتر نشانه‏ای از این هویت و حاشیه‏ی امنیت در میان آثار داستان‏نویسی پیش از انقلاب اسلامی می‏توان یافت. موضوع و مقوله‏ی تازه‏ی جنگ - با ابعاد و گسترده‏ی فراوانش - چشم‏انداز جدیدی از پیش روی داستان‏نویسی، گشوده است و هرگوشه از آن ویژگی‏هایی در خود دارد كه می‏تواند دستمایه‏ی بدیعی برای رمان و داستان‏های كوتاه باشد. كما اینكه در سالهای اخیر اینگونه بوده و در راهی كه انتخاب شده، دور از حقیقت نیست كه منتظر آثار متفاوتی در داستان‏نویسی پس از انقلاب اسلامی باشیم. این نوشتار سعی دارد به طور مختصر، رویكرد ادبیات داستانی ایران را به موضوع جنگ چه در سالهای وقوع و چه بعد از آن مورد ارزیابی قرار دهد.
مقدمه
"گاستون بوتول" جنگ را پدیده‏ای هدفدار معرفی كرده و آن را كاملا منظم و مستقل می‏داند و معتقد است كه هرگاه در مطالعه‏ی جنگ از علیت و وقایع‏نگاری دور شویم، پای ادبیات به میان كشیده می‏شود. (۲) تردیدی نیست كه پای ادبیات دیرزمانی است در مقوله‏ی جنگ گشوده شده و همیشه یك تم اساسی برای داستان‏نویسان جهان بوده است. داستان‏های بسیاری را می‏شناسیم كه جنگ اگر نه تمامی موضوع كه بخش عمده‏ی اثر داستانی را شامل می‏شود. اما لزوما همه نویسندگان داستان‏های جنگی از نزدیك شاهد وقایع جنگ نبوده‏اند. نوشتن درباره جنگ، عرصه‏ی گسترده‏ای را پیش روی داستان‏نویس قرار می‏دهد كه می‏تواند از طریق "ثبت هنرمندانه" وقایع، تصویرگر دلاوری‏ها، حماسه‏ها، پیكارها، شكست‏ها و پیروزی‏ها و نگارگر عوارض و تبلیغات آن باشد. با بررسی اندكی در سیر داستان‏نویسی دو قرن اخیر جهان، این نكته روشن می‏شود كه رمان‏ها و داستان‏های كوتاه بسیاری با بهره‏گیری از زمینه‏ی رویدادهای جنگی و مخاصمه‏های قومی، كه گاه بین دو یا چند كشور، بین اقوام گوناگون از یك ملیت و یا بین طرفداران دو نحله فكری و عقیدتی صورت گرفته، نوشته شده است. جنگ‏های اول و دوم جهانی در این میان، به خصوص انگیزه‏ی خلق آثار ادبی بسیاری شده است.
"همینگوی" ضمن اینكه در مبارزات داخلی اسپانیا حضور داشت و رمان - ناقوس‏ها برای كه می‏نوازد - او برگرفته از این جنگ داخلی است، خود از زخمیان جنگ جهانی اول نیز بود. "تولستوی" نیز تصویرگر زوایای دقیق و صحنه‏های غریب جنگ‏های روسیه و فرانسه در رمان عظیم جنگ و صلح است. او در این رمان، گیراتر از هر مورخی جزئیات وقایع را نشان می‏دهد و داستان او ماندگارتر از هر اثر تاریخی، تصویرگر شرح رنجها و شادیها و پیروزی و شكست‏هاست.
"برباد رفته" اثر مارگارت میچل، "زنی تنها در میان جمع" اثر هاینریش بل، " قربانی" و "پوست" دو اثر از مالاپارته و صدها اثر برجسته‏ی دیگر به نحوی شگرف و دلپذیر گوشه‏هایی از رویدادهای عظیم دو جنگ بزرگ جهانی را ترسیم كرده‏اند كه به حقیقت تاریخ دقیق و راستین، از دل همین رمان‏ها و داستان‏ها استخراج می‏شود.
این سلسله‏ی طولانی تا امروز همچنان با شدت وضعیت ادامه دارد و نویسندگان روزگاران اخیر نیز حتی اگر جنگ را از نزدیك لمس نكرده باشند، با شناخت موقعیتهای جنگ و عوارض و حواشی آن، گسترده‏ی تخیل خویش را تا دوردستهای تاریخ می‏برند و با بهره‏گیری از حوادث جنگ به جنگ به خلق آثار داستانی می‏پردازند. بیان موضوع جنگ در قالب داستانی و گزارشهای ادبی طی سالهای متمادی از گذشته‏ی دور تا امروز استمرار داشته و این رشته هیچگاه انقطاع نیافته است و این همه نشان می‏دهد كه موضوع جنگ هیچگاه از زندگی انسان و بالطبع از زندگی صاحبان اندیشه و قلم خارج نشده است و استمرار آن تا امروز چندان عجیب و غیرعادی نیست.
بازار ادبیات جنگ همیشه گرما و حرارت خاصی داشته است. به قول مولف جامعه‏شناسی جنگ "جنگ آفریننده‏ی تاریخ است، و در واقع تاریخ صرفا با شرح كشمكش‏های مسلحانه آغاز شده و بعید است كه این پدیده، زمانی كاملا از میان برود; زیرا جنگ‏ها به هر حال مشخص‏ترین مبادی تاریخ و در عین حال مرزهایی هستند كه مراحل مهم موارث را از یكدیگر متمایز می‏كنند. تقریبا تمام تمدنهای معروف در اثر جنگ از بین رفته‏اند. تمام تمدنهای جدید نیز با جنگ پا به عرصه‏ی وجود نهاده‏اند. " (۳)ادبیات داستانی و جنگ تحمیلی
در عرصه‏ی قابل تامل ادبیات داستانی امروز ایران، اگر از چند مورد اثر داستانی كه در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از شروع جنگ هشت‏ساله چاپ و نشر یافته بگذریم و از سر حوصله و دقت‏به داستان‏های بلند و كوتاه چاپ شده‏ی ایام جنگ تحمیلی و پس از آن بنگریم، عمده‏ترین آثار داستانی ایرانی را متاثر از این جنگ می‏یابیم كه نویسندگان این آثار عموما یا به طور مستقیم از جنگ تاثیر پذیرفته‏اند و یا به طور غیر مستقیم از این پدیده تاثیر پذیرفته‏اند. از این میان عده‏ای نگرش مثبت و عده‏ای نیز نگرش منفی به جنگ داشته و برخی نیز نگاه بینابینی به جنگ و موضوع و مسائل آن داشته‏اند.
تا آغاز سالهای هفتاد، بیش از یكهزار و یكصد و شصت داستان كوتاه درباره جنگ تحمیلی در مطبوعات چاپ شده كه نویسندگان آنها - چه آنها كه در جنگ بودند و جنگ را تجربه كردند و چه آنان كه از دور شاهد صحنه‏های جنگ بوده‏اند - عموما صادقانه و خالصانه و گاه با نگاهی منتقدانه، به بیان احساس خویش پرداخته‏اند. (۴) در همین زمان نیز از مجموع قریب به دویست و ده داستان بلند چاپ شده، ۳۳ رمان و داستان بلند به طور مستقیم به موضوع جنگ پرداخته‏اند كه ۲۱ مورد از این ۳۳رمان و داستان بلند با دیدگاه مثبت‏به مقوله‏ی جنگ پرداخته‏اند. در چهار مورد دیگر نوعی نگرش حد وسط و بینابینی وجود دارد و تنها در ۸ رمان و داستان بلند با موضوع جنگ با دید منفی برخورد شده است كه نویسندگان آنها با گذشتن از بیشترین مواهب و وجوه مثبت جنگ و دفاع هشت‏ساله، تنها به برشمردن و بزرگ‏نمایی وجوده منفی احتمالی - كه هیچ جنگی از این وجه خالی نیست - و یا اصولا جستجوی آسیب‏ها ، ناگواریها و زوایای تاریك جنگ پرداخته‏اند. (۵)
نخل‏های بی‏سر نوشته‏ی قاسمعلی فراست، عروج نوشته‏ی ناصر ایرانی، سرود مردان آفتاب نوشته‏ی غلامرضا عیدان و اسماعیل اسماعیل نوشته محمود گلابدره‏ای، به عنوان نمونه‏های برجسته رمان مثبت‏نگر است كه شخصیت‏های آنها برای رضای خدا می‏جنگند و همسو با دولت و انقلاب و توده‏های عظیم مردم هستند و مرگ را در این جنگ شهادت می‏دانند. دفاع از میهن را دفاع از حدود و ثغور ایمان خود قلمداد می‏كنند و حضور در جبهه را آگاهانه پذیرفته‏اند. رمان‏های باغ بلور نوشته محسن مخملباف و زمین سوخته نوشته‏ی احمد محمود از نمونه‏های شاخص رمان‏های بینابینی و تقریبا خالی از جهت‏گیری ویژه مثبت‏یا منفی است كه گاهی غلبه‏ی نگرش‏های مثبت و مردمی در آن به چشم می‏خورد. رزمندگان در این داستان‏ها آگاهانه رزم را برمی‏گزینند، دفاع از حریم و حدود خانه و كوچه و خیابان و شهر برای آنها الزامی است ضمن اینكه در كلیت داستان‏ها نیز می‏توان توجه و تمایلی به ویرانی‏ها و خرابی‏ها داشت و پی‏آمدهای اجتماعی و تالمات روحی و جسمی را در آدم‏ها یافت كه گاهی با نوعی اغراق و بزرگ‏نمایی همراه است.
زمستان ۶۲ و ثریا در اغما نوشته‏ی اسماعیل فصیح و آداب زیارت نوشته‏ی تقی مدرسی و بحث ملخ نوشته‏ی جواد مجابی، از نمونه‏های شاخص رمان‏های منفی‏نگر است كه شخصیت‏های آنها اغلب از مرگ می‏ترسند، كمتر با شهادت آشنایند و اهل غارت و فرارند.
كنجكاوی در هر یك از این سه بخش داستان بلند كه بن مایه‏ی اولیه‏ی آنها جنگ و شهادت و آسیب‏شناسی و تبعات اجتماعی جنگ است، گذشته از نوع نگرش نویسندگان آنها، گویای این حقیقت است كه ادبیات جنگ می‏رود تا در جامعه‏ی ایران اسلامی جای شایسته‏ی خود را پیدا كند و امید می‏رود كه تحول داستان‏نویسی ما از همین نقطه شروع شود.
از داستانها كه بگذریم نوع ادبی دیگری كه گاه شكلی داستان واره دارد، خاطره‏نگاری از جنگ است و یا نگرش‏های ویژه‏ای كه برخاسته از حوادث اردوگاههای جنگی است. نویسندگان مخلص این آثار ضمن اینكه دقایق بسیاری از رویدادهای مناطق جنگی و جزئیات حوادث را بر بال بلند كلام خود تصویر كرده‏اند، لحظه‏های ناب ایام اسارت و مقاومت‏های دلاورانه را نیز به شكل خاطره‏هایی گاه حتی شیرین‏تر و دلپذیرتر از داستان روایت می‏كنند.
"لزوم دقت در میان جزئیات حوادث قصه و نزدیك كردن آن به واقع امر، موجب وسواسی خستگی ناپذیر در نویسنده‏ی واقع‏بین می‏شود كه در بیان مطلب اگر كمترین تسامحی ببیند خود را نخواهد بخشید و نبودن روشنی كافی در ظرائف موضوع او را به كوششی چند برابر در رسیدن به حقیقت وادار خواهد كرد. روایت می‏كنند كه: تولستوی برای نوشتن رمان عظیم جنگ و صلح در بخش توصیف نبرد (برودینو) برای اینكه دقت عینی كافی داشته باشد، سوار بر اسب و نقشه‏ی ستاد كل در دست، دو روز دور و بر این آوردگاه جولان می‏كند، فرسنگ‏ها و فرسنگ‏ها راه آهن را درمی‏نوردد، تا از زبان یكی از بازماندگان جنگاوران آن زمان، شرح جزئیاتی را بشنود كه برای آرایش نوشته‏ی خود لازم داشت. او نه تنها كتابها را می‏كاود و همه‏ی كتابخانه‏های خصوصی را زیر و رو می‏كند، بلكه با پرس و جو از خانواده‏های اشراف و بیرون كشیدن سندهای گمنام و نامه‏های شخصی از لای پرونده‏ها، نكات بسیاری بیرون می‏كشد، تنها برای به دست آوردن یك ذره‏ی بیشتر واقعیت. " (۶)اما اكنون كه بسیاری از ناگفته‏های هشت‏سال دفاع بی‏امان و سالها اسارت دلاور مردان ما به شكل خاطرات و یادداشتهای شیرین و خواندنی در دست است، برای نویسنده‏های كنجكاو و هوشیار فرصتی كم مانند است كه ایده‏های ناب آنها را برگیرند و با پیوستن حوادث و رویدادهای فرعی در قالب و فرم رمان و قصه‏ی كوتاه، به خلق آثار ماندگار بپردازند. در شرایط امروز، قصه‏ها و رمان‏های جنگ، خوانندگان فراوانی دارد مشروط بر اینكه از قالب و فرم و تكنیك و زیبایی بیانی شایسته‏ای برخوردار باشند و پرورش درستی از حادثه‏ی جنگ و به كارگیری متناسبی از تمهیدات لازم داستان پردازی محمل داستان قرار گرفته باشد. تعداد زیادی از رمانهای بزرگ دنیا كه دم از جنگ زده‏اند امروز هم كم و بیش خوانندگان خود را دارد. جی. بی. پریستلی در كتاب "سیری در ادبیات غرب" می‏نویسد: "پس از جنگ جهانی اول مردم نمی‏خواستند چیزی درباره‏اش بخوانند، اما پس از جنگ دوم، مردم جز درباره‏ی آن، نوشته‏ی دیگری را نمی‏خواستند. " (۷)
گذشته از جاذبه‏ی خاص موضوع جنگ كه هم اكنون جای خاص خود را در ادبیات داستانی گشوده است، با توجه به شرایط اجتماعی ما، دین‏باوری و باورهای معنوی یكی از موضوعات مهمی است كه در اغلب نوشته‏های داستانی، در كنار ادبیات ویژه جنگ جلوه‏ی خاص یافته است و در حقیقت‏بخشی از بطن و متن هنر داستان‏نویسی امروز ما با دین‏باوری به نوعی "هنر قدسی" نزدیك شده است. هنری كه ابعاد معنوی و الهی آن گستره‏ی غیر قابل وصفی یافته و به نوعی پالودگی زبان و موضوع دست پیدا كرده است.
اما آنچه كه در این نوشته‏ها به عنوان یك نقطه قابل تعمق وجود دارد و موجب شده تا حاصل كار داستان نویسان انقلاب اسلامی قابل عرضه و رقابت در سطوح جهانی نباشد و جای شایسته‏ای در ادبیات داستانی جهان پیدا نكند، بیان و نگرش شعار گونه آنهاست. داستان‏نویسی امروز ما باید خود را از این مرحله بیرون بكشد و داستان‏نویس باید با تكنیك‏های مختلف و سبكهای گوناگون داستان‏نویسی آشنا باشد و آنچه كه عرضه می‏كند از هزار توی فرم‏هایی بگذرد كه زیباترین و مورد توجه‏ترین شكل‏های داستان‏نویسی جهان است. در این صورت جای رقابت‏خواهیم داشت و مجال خواهیم یافت كه دوش به دوش نامداران ادبیات داستانی جهان بایستیم. بیان تعلقاتی همچون عشق به میهن، دفاع از ناموس و شرف و دین و صفاتی همچون شجاعت و ایثار و فداكاری نه تنها عیب نیست كه بسیار هم پسندیده است، اما چگونگی گفتن است كه تاثیر آن را چند برابر می‏كند و ولع خواندن را فزونی می‏بخشد.
مسلم است كه آثار بیرونی جنگ و مظاهر آسیب‏شناختی آن; ساختمان‏ها، راهها، شهرها و حتی آسیب‏های جسمی و روحی به مرور از ذهن فراموشكار انسان‏ها پاك خواهد شد. ولی آنچه كه باقی می‏ماند ساختمانهای داستانی است، به شرط آنكه از توانمندی فنی و تكنیكی و زیبایی صورت و سیرتی اثرگذار بهره داشته باشد.
آنچه كه از مجموعه‏ی داستان‏های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دست است; چه داستانهای بلند و چه داستانهای كوتاه مؤید این نظر است كه :
۱- رمان انقلاب اسلامی هنوز - آنگونه كه شایسته‏ی شان و منزلت این انقلاب عظیم الهی باشد - نوشته نشده است.
۲- رمان جنگ تحمیلی و هشت‏سال دفاع مقدس - آنگونه كه در خور شان ایثارگران و شهیدان ماست - آفریده نشده است.
۳- هنوز كتاب شایسته‏ای در جامعه‏شناسی جنگ تحمیلی و آسیب‏شناسی آن نوشته نشده و جایگاه این مقوله در جامعه‏ی ما از نگاه یك جامعه‏شناس مورد بررسی قرار نگرفته است.
۴- هنوز ادبیات انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و فرهنگ جبهه و جنگ در مدارس و دانشگاههای ما جای قابل توجهی ندارد و این بسیار تاسف‏آور است. البته نباید تلاشهای آن تعداد از نویسندگان و پژوهشگران را، كه حاصل سالها نوشتن آنها آثار ارزشمندی است كه طی بیست‏ساله اخیر به دامن انقلاب اسلامی هدیه شده، نادیده گرفت و از آن به آسانی گذشت.
گفتنی است كه بی‏تردید داستان انقلاب اسلامی موضوع خود را پیدا كرده است، اما هنوز شكل نهایی آن با قلم نویسندگان معتقد و مسؤول آنگونه كه بایسته است ترسیم نشده و در جایگاه جهانی راه نجسته است. اما ادبیات انقلاب اسلامی میراث آزادی ماست و پاسداری از این میراث عظیم به عهده‏ی نویسندگانی است كه معنویت و اخلاق و حقیقت را در شكلی برتر و قالبی سنجیده و زبانی زیبا و اثرگذار، به ساحت انقلاب و وارثان حقیقی آن هدیه می‏كنند.
به قول یكی از داستان‏نویسان‏معاصر: "خلق یك داستان برابر با تولد یك كودك است; دهن و قلب داستان‏نویس همچون رحم مادر از جهانی كه در آن می‏زید، باردار می‏شود و كودك داستان تا لحظه‏ی خلق، در این رحم پرورده می‏شود تا به مرحله زایمان برسد. چه كسی می‏تواند ادعا كند كه این خلقت كم از آن خلقت دارد؟ مگر چیزی در این جهان به تفنن آفریده شده كه داستان تفنن باشد؟ " (۸)
اگر پذیرفتیم كه "هیچ اندیشه و تفكری تا زمانی كه به شكل هنری شایسته‏ای عرصه نشده است ماندگار نخواهد بود" (۹) آنگاه هیچ استبعادی نخواهیم داشت كه در عرصه ادبیات انقلاب اسلامی به داستان‏هایی بیاندیشیم كه زمانه را شگفت زده كند.
پی‏نوشت‏ها:
۱. صدسال داستان‏نویسی در ایران ۱و۲، حسن عابدینی، نشر تندر، ۱۳۶۹ و مجموعه سخنرانیها و مقالات نخستین سمینار بررسی رمان در ایران، نقد مطالعات ادبیات داستانی، اردیبهشت‏۷۴، مقاله نگاهی به رمان فارسی، نوشته‏ی عبدالعلی دستغیب، ص‏۱۴۱
۲و۳. جامعه شناسی جنگ، ترجمه هوشنگ فرخجسته، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، ص‏۱و۱۲۵
۴. فهرست داستان‏های كوتاه جنگ تحمیلی در مطبوعات ایران - مركز مطالعات و تحقیقات فرهنگی - وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۷۲
۵. مجموعه مقالات سمینار بررسی رمان جنگ در ایران و جهان، بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی ۱۳۷۲، ص‏۸۵
۶. تصویر تولستوی در آیینه‏ای دیگر، نوشته‏ی غلامرضا مرادی، ماهنامه ادبی آوای شمال، شماره ۱۶۳، اردیبهشت ۷۵
۷. ترجمه ابراهیم یونسی، امیركبیر، چ‏۳، ۱۳۷۲
۸. مجموعه مقالات . . . پیشین، مقاله علی موذنی، ص‏۴۷۶
۹. روایتی تقریبا نقل به مضمون از حضرت آیت الله خامنه‏ای گزارش، اخبار، معرفی كتاب و. . .
غلامرضا مرادی
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید