جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


زندگی شهری چگونه شکل گرفت


پیش درآمدی بر فرهنگ شهر نشینی در ایران
آرمانشهر را تنها در وجود خودمان ، در روابط و در زندگی مشرتك و جمعی مان می توانیم جستجو كنیم. سرنوشت بشر نه در ستارگان و نه در میان روستاها كه در شهر تعیین خواهد شد . اگر بپذیریم كه شهر نشینی عبارتست از هنر زیستن انسانها در كنار هم ، پس شهر سالم محلی است متشكل از انسانهایی سالم ، با ایده هایی گوناگون اما سالم ، كه در محیط زیستی مطلوب ، در كنار یكدیگر و با تشریك مساعی شهر سازان ، مسءولان و مدیران شهری در ایجاد محیطی بهتر ، سالمتر ، مرفه تر و زیباتر به منظور رسیدن به اهداف والای الهی و انسانی خود تلاش می كنند . این وجود انسانها و تلاش و فعالیت آنان و تماس و همزیستی آنها در كنار یكدیگر است كه به كالبد بیجان شهر روحی تازه می بخشد و زندگی را چون خونی در رگهای شهر به جریان می اندازد . شادابی و طراوت ، سلامتی و زیبایی ، تندرستی و دوام عمر شهر بی شك بستگی تام به كار مداوم و دقیق هر یك از اندامهای شهری ، تغذیه شهری درست و سلامتی فكری ، جسمی ، روحی و روانی اصلی ترین عضو جامعه یعنی انسان است .
شهر چگونه جایی است ؟ متخصصین و دست اندركاران بسیاری در پاسخ به این پرسش نظرات خود را مطرح ساخته اند . آمار گران . جامعه شناسان ، شهرسازان ، جغرافیدانان ، معماران ، جمعیت شناسان ، مهندسین و مدیران محیط زیست ، تاریخدانان ، شاعران ، نویسندگان ، نظریه پردازان سیاسی و … هر كدام دیدی خاص به شهر دارند . امما آیا هر كدام از این ضوابط برای تعریف و شناخت شهر كافی است ؟ آیا ملاكهایی چون داشتن تعداد جمعیت كافی ، قرار داشتن در مقر و موقع جغرافیایی مناسب ، داشتن ساختمانها و تاسیسات عظیم ، غالب بودن مشاغل خدماتی و صنعتی ، داشتن پیشینه تاریخی و یا دارا بودن نهادها ، ادارات و سازمانهای شهری و اجتماعی به تنهایی كافی است ؟ چرا شهر شناسان معتقدند شهر ها روزی زاده می شوند ، رشد می كنند ، به تكامل می رسند و روزی هم عاقبت به زوال و انحطاط می رسند و می میرند ؟ چرا باید برای بسیاری از شهرها آینده ای تاریك ، ویران و خراب را انتظار داشت ؟
شهر به خودی خود نمی تواند وجود داشته باشد . تجربه های شهر سازی بسیاری در قرن حاضر ، جون ساختن “ برازیلیا ” در آمریكای جنوبی و یا شهرهایی چون آبادان ، فولاد شهر ، شاهین شهر ، مسجد سلیمان و … در كشور خودمان نشان می دهد خواه ناخواه عواملی كه در شكل گیری و پویایی این شهرها موثر بوده اند ، در نظر گرفته نشده اند . به طور مثال ، خانم سالمندی كه از زندگی در فولاد شهر خسته شده بود ، به هنگام ترك این شهر گفت : این شهر مانند پادگانی است كه ابوابجمعی آن با خانواده هایشان یكجا زندگی می كنند آیا شهر نباید به مكانی مورد علاقه و قابل زیست برای ساكنانش باشد كه به آن اظهار تعلق كنند و از زندگی در آن راضی باشند ؟
اگر بپذیریم كه شهر نشینی عبارت است از هنر زیستن انسانها در كنار هم ؛ پس شهر محلی است در برگیرنده انبوه انسانها كه از سویی افكار ، عقاید و ایده های گوناگون شخصی و خصوصی دارند و از سوی دیگر دارای ویژگیها و خصوصیات ،آرزوها ، امیال و هدفهای مشترك و جمعی هستند . در هیمن مكان است كه انسانها برای شكل گیری و رشد خلاقیتها ، اختراعات و ابداعات ، استعدادها و نمودهای بارز انسانی گرد هم می آید ، برخورد عقاید صورت می گیرد و آثار و اندیشه های جدید خلق می شوند . شهر سالم ، محلی است متشكل از انسانهایی سالم ، با ایده هایی گوناگون كه در محییط زیستی مطلوب ، در كنار یكدیگر و با تشریك مساعی شهر سازان ، مسئولان و مدیران شهری در ایجاد محیطی بهتر ، سالمتر ، مرفه تر و زیباتر ، به منظور رسیدن به اهداف والای الهی و انسانی خود تلاش می كنند . شاید به همین منظور است كه لوفور گفته است : “ سرنوشت بشر نه در ستارگان و نه در میان روستا كه در شهر تعیین خواهد شد . ”
این وجود انسانها و تلاش و فعالیت آنان و تماس و همزیستی آنها در كنار یكدیگر است كه به كالبد بیجان شهر روحی تازه می بخشد و زندگی را چون خونی در رگهای شهر به جریان می اندازد. شادابی و طراوت ، سلامتی و زیبایی ، تندرستی و دوام عمر شهر بی شك بستگی تام به كار مداوم و دقیق هر كدام از اندامهای شهری ، تغذیه شهری درست و سلامتی فكری ، جسمی ، روحی و روانی اصلی ترین عضو جامعه یعنی انسان ، دارد .
كلمات و عباراتی چون محبت و دوست داشتن ، صفا و صمیمیت ، دوستی ، ایثار و از خود گذشتگی ، صبر و فداككاری ، عدالت خواهی ، نوعدوستی و رعایت حقوق دیگران ، احترام به قانون ، تعاون ، همیاری و همكاری و … روی كاغذ و یا در گفتار صرف ، خشك و بیروح هستند . رسیدن به نهایت زیبایی و كمال چنین واژه ها بی شك در دمیده شدن روح عمل و كاربرد ، درآنها است . و به عبارتی عینیت بخشیدن به آنها توسسط انسان و بالفعل شدنشان است . شهر سالم در واقع آمیزه ای است از انسانهایی پاك و خوب و وجود آن چه كه برای خوب زیستن لازم است ؛ از نهادها ، سازمانها ، خدمات كافی ، قوانین مناسب و شرایط ایده آل گرفته تا امكانات و تجهیزات و تسهیلات مختلف .
رویای رسیدن به چنین جامعه ای از قدیم الایام تا كنون ، اندیشمندان ، شاعران ، نویسندگان و متفكران زیادی را وا داشته است تا در جست و جوی آرمانشهر و راههای رسیدن به چنین جامعه ای به كندو كاو بپردازند ؛ در عالم تخیل شهری آرمانی را جست و جو كنند و در آثارشان از سرزمینن ایده آل بنویسد . همه از مدینه فاضله سخن می رانند كه باید وجود داشته باشد . بحث و بررسی افكار و اندیشه این بزرگان را به فرصتی دیگر وا می گذاریم ، اما توجه به این نكته ضروری است كه آیا نمی توان و نباید آرمانشهر را در وجود خودمان ، در جامعه مان ، در روابطمان و در زندگی مشترك و جمعی مان جست و جو كنیم ؟ آیا نمی توان كوشید تا شهری داشت با تمام خصوصیات جامعه ای كه طالب آنیم و در آرزوها و خیال در جست و جویش هستیم ؟ اگر چه دستیابی به مدینه فاضله واقعی در این جهان ناممكن می نمایاند ، اما به هر حال تلاش برای رسیدن و شدن ، بی شك ما را به زندگی بهتر ومطلوبتر رهنمون خواهد كرد . برنامه ریزی برای رسیدن به خواستهایمان ، متضمن رعایت سه نكته است : شناخت كامل از گذشته ، توجه به حال و پیش بینی متفكرانه و حساب شده برای آینده در این راستا بالا رفتن سطح فرهنگ شهری و شهروندان ، همكاری مستمر ، مداوم و مفید آنها را با برنامه ریزان و متخصصین میسر می سازد. در این مقوله قبل از هر چیز شناختی لازم است تا بدانیم كه چه بوده ایم ، چه كرده ایم و چه شده ایم و در كجای راه هستیم . و به عبارتی روشنتر ، شهر نشینی و شهر سازی در كشور ما چه روندی را طی كرده است ؟ چه شرایطی بر آن حاكم بوده است و از چه عواملی تاثیر پذیرفته است ؟ بایید دانست آنچه كه بنام جمعیت روز افزون شهری با آن روبرو هستیم ، براتی طی روند سالم شهر نشینی است یا نوعی شهر گرایی آنهم سریع ، بدون ضابطه و اصول و ناهماهنگ با رشد شهر سازی است ؟ آیا بسیاری از شهرهای ما در حقیقت روستاهای بزرگی نیستند با همان فرهنگ روستایی كه تنها انبوه ساكنانشان ، اطلاق عنوان شهر به آنها را سبب شده است ؟ بررسی سیر تحول شهر نشینی و شهر سازی در كشورمان به ما این امكان را می ده كه ضمن دستیابی هر چندمحدود از گذشته و بررسی اوضاع فعلی ، برای آینده ای بهتر بتوانیم برنامه ریزی كنیم. در چنین شناختی ، این فرصت به ما دست خواهد كه به مزایا و معایب روند شهر نشینی كشورمان پی ببریم و در راهی كه پیش رو داریم به برطرف كردن نقاط ضعف و به كارگیری نقاط قوت و تقویت آنها بپردازیم . چرا كه شهر های امروز ما نه شهرهای قدیم هستند با آن ویژگیهای زمانی و سرزمینی خاص خودشان و نه شهرهایی جدید ، منطبق با اصول و مبانی و ضوابط شهر سازی دوران حاضر . بسیاری از شهرهایمان نه از پیش اندیشده شكل گرفته ، رشد كرده و وسعت یافته اند و نه با برنامه و نظمی اصولی به سوی آینده رهسپارند. بر پیكر شهر های قدیمی ما وصله های ناجور بسیاری چسبانده شده است و به طوری كه هر تازه واردی این چند گانگی را در نگاه اول در سیمای شهر می بیند .براستی چه سبكب را و چه الگویی و چه روند مستقلی و قابل قبولی را كه شهر سازی در پیش گرفته ایم ؟ چه هویتی بر كالبد و فضای شهر های ما حاكم است ؟ آیا روند شهر نشینی و شهر سازی در كشور ما ملقمه ای از الگوهای دیگران و آمییزه ای از تقلید سبكهای بیگانه است یا مطابق با ویژگیهای سرزمین ، جغرافییایی و اقلیمیی ، اقتصادیی ، معماری ، فرهنگی و اجتماعی ، سیاسی و … حاكم بر جامعه خودمان و با هویت و استقلال خاص خود ؟ آیا بسیاری از تحصیل كردگان ما در رشته های مرتبط با شهر ـ چه در داخل و چه در خارج ـ پس از اتمام تحصیل ، با استقلالی علمی و فكری و ضمن آگاهی از تكنولوژی پیشرفته ی شهر سازی جدید و با شناخت و درك ویژگیهای با ارزش جامعه سنتی است به كار امور شهری و شهر سازی شده اند ؟ یا هركدام راهی جداگانه رفته و اكتفا كرده اند به طرح الگوها و سبكهای رایج در كشورهای غربی و حمایت مصرانه از انها ؟ آیا آنچه كه تحت عنوان شهر سازی و معماری دوره ی جدید شاهد آنیم تقلیدی صرف و عضوی تحمیل شده بر كالبد شهرهایمان است ، یا سبكی است با هویت و ارزشمند ؟ آیا واقعا شهرهای جدید در دست احداث ، فرهنگی جدید در شهر نشینی هستند ؟ این فرهنگ جدید بر چه اصول و پایه و ملهم از چه ارزشهایی ، برنامه ریزی وطرحریزی شده است ؟ فرهنگ شهر نشینی جامعه ما نشات گرفته اند از كدام عوامل و تاثیر پذیرفته از چه ریشه هایی است ؟ هر كدام ازما چه شناختی از شهر نشینی وشهر سازی در كشورمان داریم و چه نقشی را حداقل به عنوان یك شهروند به عهده گرفته ایم ؟ و خلاصه اینكه از خود چه داریم ؟ ریشه و مسائل حادی كه امروز دامنگیر شهرهایی ما شده در كجا است / رسیدن به شناخت لازم ، بالا رفتن فررهنگ شهر نشینی و سعی در جوابگویی به مسائل مطرح شده در بالا هدف سلسله مقالاتی است كه زیر عنوان “ نگاهی بر ویژگیهای شهر نشینی و شهر سازی در ایران ” مطرح خواهد شد .

ناصر مشهدی زاده
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید