جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


بازی بزرگ انرژی


بازی بزرگ انرژی
بازی بزرگ در قرون جدید هر یك به منازعه اصلی ملل قدرتمند نامیده شده اند. بازی بزرگ قرن شانزدهم سیطره بر دریاها، بازی بزرگ قرن هفدهم سیطره بر قاره جدید (آمریكا)، بازی بزرگ قرن هجدهم سیطره بر هند، بازی بزرگ قرن نوزده سیطره بر آسیای مركزی و شرقی، بازی بزرگ قرن بیستم سیطره بر منابع نفت و بازار های كالای جهانی و بازی قرن بیست و یكم روی منابع گاز و شبكه های اطلاعات و تولید و توزیع كالا است. در این بازی ها زرادخانه های اقتصادی و به تناسب آن موازنه قوای اطلاعاتی و نظامی حرف سرنوشت ساز را می زنند.
در طول قرن بیستم كه قرن نفت بود متاسفانه ملت ایران به دلایل ضعف اقتصادی و بی اطلاعی از رموز بازی تقریباً همیشه بازنده بود. تا اینكه انقلاب اسلامی به ویژه با فرمان امام راحل (ره) بر عدم تولید نفت برای صادرات نشان داد كه حكومت كودتا دیگر توان كنترل منابع و صنعت نفت را ندارد و لذا باید به زباله دان تاریخ فرستاده شود. درایت رهبری انقلاب در تشخیص ضربه پذیری شیشه عمر رژیمی كه برای تحویل نفت به اربابان در پی كودتا علیه نهضت ملی ایرانیان به وجود آمده بود، كار را نهایی كرد و برای نخستین اهرم فرماندهی تولید، مصرف و صدور نفت تا حد زیادی در حدود قدرت عرضه، Supply side به دست نمایندگان ملت ایران افتاد. درس آموزی از قرن نفت (قرن بیستم) برای بهینه كردن مواضع و منافع ملی ایران در قرن گاز و نفت (قرن بیست و یكم) از اهم واجبات ملی ماست كه فرموده اند مومن دوبار از یك سوراخ نیش نمی خورد.
دنیای نفت گاز با پیچیدگی های عمده سیاسی، مالی، حقوقی، اقتصادی و كمی هم فنی به انگشتان عمروعاص های زمان می گردد كه گرد جهان سوم دنبال منابع و نفت گاز می گردند باشد كه از میان دست اندركاران صاحبان نفت ابوموسی های زمان خویش را بیابند و ملت های صاحب نفت و گاز را مغموم كنند. هموم مردم منطقه و جنگ هایی كه عراق و اسرائیل و آمریكا و همدستانشان از پی پیروزی انقلاب اسلامی بر ملت های ایران، عراق، كویت، عربستان، فلسطین و دیگر ملت های گرفتار ستم خارجی و دیكتاتوری داخلی تحمیل كرده اند جزیی از این قصه پر غصه دور و دراز است. چندان كه دیدیم در دوران جنگ تحمیلی امكانات كشورهای عرب خلیج فارس را هم در اختیار صدام متجاوز قرار دادند كه ثمن و مثمن را بازستانند و نفوس و اموال و امكانات ملت ها را به ظلم نابود كنند.
آنچه در این وادی ساده است ابوموسی شدن است كه هیچ مؤنه ای جز غرور و عجب و جهل ندارد. مشكل اصلی ملت ما در بازی بزرگ انرژی همیشه عقب بودن از اطلاعات بازارهای تولید و مصرف بوده است چندان كه در جهان نهضت ملی شدن نفت تا روز كودتا و شكست ندانستند كه دشمن منابع نفت عربستان و كویت را جایگزین ایران كرده و بازار بیگانه و خویش را اشباع كرده چندان كه شیر پیر استعمار به زانو درنیامد و چنان كه می دانیم حتی پس از كودتای ۱۳۳۲ پانزده ماه طول كشید تا برندگان جمع شده در كنسرسیوم توانستند بشكه ای از نفت ایران را روانه بازار كنند.
دو دیگر مشكل عمده كه خود ناشی از كم آگاهی اطلاعات اقتصادی، سیاسی، مالی، حقوقی و كمی فنی است، در این است كه همیشه راه حل هایی كه ما در پی آن بوده ایم، مربوط به مسائل چندین دهه پیش است كه بیشتر به حل المسائل های تاریخ می مانند تا علم و آگاهی روزآمد. در سال های اخیر و در پی پیروزی ملت ایران بر نفت خواران جهان شاهد اختیار سكان نفت در دست مهندسی ساختمان، مكانیك، برق، زلزله شناسی، زمین شناسی و... بوده ایم و اینان یك هزار میلیارد ریال با عمروعاص های مالی، حقوقی و سیاسی نفتی دنیا معامله كرده اند بدون آنكه بدانند عمل ایشان همان قدر قبیح است كه جراحی قلب را به نجاری و یا آهنگری هر چند بسیار كارآمد و باهوش سپرده باشیم كه در مرگ مریض و قاتل بودن این كارگزاران شكی نباید داشت. یكی از موارد بازار عقب ماندن سیاست های اجرایی ما از زمانه و لذا عدم حفظ حقوق در چگونگی دولتی نگه داشتن صنایع نفت و گسترش دولت نفتی به جای گسترش اقتصاد نفتی مردمی است. ممانعت از انباشت سرمایه و اشتغال آفرینی در بخش های غیردولتی موجب شده است كه دولتیان نفتی ما با غیردولتیان همه عالم معامله دارند، جز ملت خودمان كه گاهی بر ساحل پر شدن كشتی ها را نظاره می كنند.
بلایی كه بر سر ذخایر نفت ایران آمده و می آید كه بازده كمتر از نفت موجود در زیر زمین نسبت به رقبا داریم چندان كه در قبال هر بشكه برداشت حدود یك سوم بشكه قابل استحصال را برای همیشه در زیر زمین گم می كنیم و با این شكل هزینه تولید نفت در ایران به جای چهار دلار به بیست دلار سر می زند. چون بهای روز یك سوم بشكه نفت گم شده را هم باید به این هزینه افزود. متاسفانه دولت به جای اینكه خزانه را از مالیات نفتی پر كند دنبال فروش مستقیم ثروت ملی است كه موجب بحران ارز و نقدینگی است كه تومار اقتصاد ملی را درهم نوردیده و ما را گرفتار سه عدد خبیث نرخ بهره، تورم و بیكاری بالای بیست درصد كرده است. شاید یك راه آینده نگر به جای شیوه های گذشته نگر ایجاد فرمولی بین هزینه واقعی تولید قیمت بازار روز نفت و مالیات بردرآمد از تولید كنندگان باشیم. هم اكنون اندونزی در این مسیر گام های موفقیت آمیزی برداشته است. مثلاً اگر قیمت روز نفت پنجاه دلار و هزینه تولید پنج دلار باشد سود تولیدكننده چهل و پنج دلار می شود كه به راحتی می توان تا چهل و چهار دلار آن را مالیات گرفت كه برای تولید كننده سودی معادل یك دلار یعنی بیست درصد هزینه تولید باقی مانده و دولت هم مالیاتی معادل ۸۸ درصد درآمد فروش را دریافت كرده است. با ایجاد ارتباط فوق بین هزینه متوسط تولید و بهای منطقه ای نفت در هر ماه می توان میزان مالیات مزبور را به صورت فرمول درآورد و با بهره بردار قرارداد طولانی مدت منعقد نمود.
شاید بتوان در شروع كار نخستین قرارداد را با شركت های نفتی چینی منعقد كرد كه سخت در تكاپوی دسترسی به منابع نفتی درازمدت هستند. اخیراً دولت آمریكا مانع از سرمایه گذاری یك شركت نفتی چینی در یك شركت نفتی آمریكایی كه هزینه تولید هر بشكه نفت آن یازده دلار است شد. با اینكه این شركت چینی آماده پرداخت ۲/۱۸ میلیارد دلار برای سرمایه این شركت بود. متاسفانه با فرمول هایی كه ما هم اكنون برای سرمایه گذاری در منابع خود درست كرده ایم و برخی هم عوامانه ای این فرمول را وحی برابر دانسته و غیرقابل تغییر می شمارند موجب شده است كه متحدین طبیعی ما مثل چین به دشمنان ما مثل آمریكا روی می آورند ولی نزد ما نمی آیند. متاسفانه باید یادآور شوم كه عنقریب كشورهای همسایه مثل عراق، عربستان، كویت و امارات به این فرمول های آینده نگر روی خواهند آورد در ازای آن سیاست های كشورهایی مثل چین را هم با خود علیه منافع ملی ما همداستان خواهند. آن وقت معلوم نیست ملت ما تا كی باید دست تغابن بر سر زند كه منابع خود را به دست كسانی سپرده بود كه حتی برای اموال خودشان هم معاملات غیرسفهی نتوانستند كرد. بكوشیم راز اقتصاد نفت گاز غیردولتی را در قرن گاز و نفت بیابیم.

علی شمس اردكانی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید