پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


اماکن دیدنی اصفهان


اماکن دیدنی اصفهان
عالی قاپو
در سمت غرب میدان نقش جهان بنایی وجود دارد كه در زمان شاه عباس بزرگ و به منظور پذیرایی از مهمانان و سفیران خارجی و مراسم درباری در محل ساختمانی قدیمی بنا شده (اوایل قرن ۱۱ هجری) و از مرتفع‌ترین بناهای آن زمان بوده و دارای شش طبقه است. ارتفاع آن از سطح ۳۶ متر است و ۱۱۷ پلهٔ مارپیچ طبقات مختلف آن را از كف تا بام متصل می‌سازد. مدخل بنا دارای دهنه‌ای است كه طرفین آن را اطاقهایی كه از آجر ساخته شده‌اند، قرار دارند. درِ عمارت به بلندی ۵ متر است و در طرفین آن سكوهایی از مرمر ساخته‌اند. سقف سرسرای بنا از گچ‌بریهای عالی و طرح‌های رضا عباسی تزیین یافته و در طرفین آن پلكانی مارپیچ قرار دارد. علاوه بر آن پله‌های وسیعتری نیز به امر شاه عباس بنا شده كه همگی با كاشیهای زیبا مفروش بوده است. در طبقه سوم بنا ایوانی است به طول ۲۸ و عرض ۱۶ و ارتفاع ۱۲ متر كه دارای ۱۸ ستون چوبی است و در عهد صفویه با آیینه و نقوش زیبا تزیین شده بوده و سقف آن نیز مزین به اشكال قشنگ هندسی از چوپ و رنگ‌آمیزیهای زیباست. دیوارها نیز از نقوش گل و بوتهٔ طلاكاری مینیاتور و نقوش دیگر انسانی تزیین شده است. در وسط ایوان حوضی از سنگ مرمر با كف طلاكوبی مشاهده می‌شود. شاه و مهمانان وی ازین محل مراسم آتش‌بازی، مسابقه، چوگان و رژهٔ قشون را تماشا می‌كردند. در قسمت عقب ایوان اطاقهای متعدد وجود دارد كه اطاق شاه‌نشین با نقاشیهای جالب و حیرت‌انگیز آن جلوهٔ خاصی دارد. دو طبقه بالای این تالار نیز اطاقهای متعدد و منقوش با گچ‌بری و نقاشیها و رنگ‌آمیزی‌های سحر‌آمیز جلب توجه می‌كند. طبقه آخر بنا دارای گچ‌بری‌های خاص و مجوف است كه آن هم بجای خود بسیار زیبا و جالب است.
مسجد شیخ‌لطف‌الله
این بنا در قسمت شرقی میدان نقش‌جهان اصفهان (میدان امام) و روبروی بنای معظم عالی قاپو واقع شده است. در سال ۱۰۱۱ هجری قمری به امر شاه عباس اول بجای مسجد خرابه‌ای كه وجود داشته، بنا شده است. در طرفین در ورودی دو سكوی سنگ مرمر موجود است. درِ چوبی مسجد یك‌پارچه از چوب به قطر ۱۰ سانتیمتر است. دالان مسجد از كاشی‌های هفت‌رنگ تزیین یافته، در ورودی شبستان مسجد از چوب با قاب‌های هندسی است. صحن زیر ابتدا به چهار بعد به هشت قسمت تقسیم می‌شود كه به وسیله پیچ‌های فیروزه‌ای شكل از یكدیگر جدا شده‌اند. تزیینات مسجد از كاشیهای هفت رنگ و بقیه از كاشیهای معرق فوق‌العاده زیبا كه بهترین نمونه آن در محراب مشاهده می‌شود، ساخته شده است. در زیر گنبد شبستانی است كه در وسط آن چهار ستون مدور دیده می‌شود و در حقیقت نگاهدارندهٔ بنیان گنبد است. چون شاه عباس این مسجد را برای نمازگزاری شیخ لطف الله پدر زن خود اختصاص داده بود، به این نام موسوم شده است.
میدان امام (میدان نقش جهان).
میدان وسیعی است در شهر اصفهان كه مسجد امام در جنوب، مسجد شیخ‌ لطف‌الله درمشرق و عمارت قالی‌قاپو در مغرب و قیصریه و بازار در شمال آن واقعند. قبل از صفویه چون در مجاورت آن باغی معروف به باغ نقش جهان بوده، آن را میدان نقش جهان می‌گفتند ولی بعداً در زمانی كه شاه عباس اصفهان را مقر سلطنت قرارداد و به ساختن عمارات اطراف آن پرداخت به میدان شاه معروف شد كه اكنون به میدان امام شهرت یافته است. طول میدان ۵۰۰ متر و عرضش ۱۴۰ متر و تقریباً ۷۰ هزار مترمربع وسعت دارد.مسجد امام اصفهان
در ضلع جنوبی میدان تاریخی نقش جهان (میدان امام) در سال ۱۰۲۱ هجری به فرمان شاه عباس بزرگ در بیست و پنجمین سال سلطنت وی شروع به ساختمان شده است. جلو خان مسجد با كاشی‌های هفت رنگ و معرق تزیین شده و بشكل كثیرالاضلاع ده ضلعی است. در اطراف در ورودی مسجد قاب مرمرینی وجود دارد كه پایه‌های آن بشكل گلدان است و در طرفین، دو سكو از سنگ مرمر زیبا بنا شده است. در ورودی مسجد كه روبروی شمال است با محراب كه طبعاً روبروی قبله است انحرافی ایجاد كرده كه معمار بنا بطرز ماهرانه این انحراف را در دالان ورودی مسجد ازمیان برداشته است بطوری كه واردان در دفعه اول احساس انحراف نمی‌كنند. در وسط دالان سنگابی از سنگ یك پارچه آهكی وجود دارد كه در حد خود شاهكاریست. در داخل صحن چهارصفه و تعداد ده حجره در قسمت شمال دیده می‌شود. در پشت سه صفه از صفه‌های چهارگانه كه در قسمت شرق و غرب و جنوب مسجد واقع شده، گنبدهای زیبایی وجود دارد كه گنبد جنوبی از همه بزرگتر است. در محوطه زیر گنبد منبری از سنگ یك‌پارچه جلب توجه می‌كند. با زدن ضرفه در مركز گنبد انعكاس صدا بوضوح شنیده می‌شود. در طرفین گنبد دو شبستان بنام چهل ستون‌های شرقی و غربی وجود دارد كه در وسط هریك سنگ آبی از سنگ یك‌پارچه وجود دارد. تزیینات مسجد امام تا سال ۱۰۷۷ یعنی زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی ادامه داشته است.
شوش
شهر باستانی نزدیك ساحل كرخه‌ی كنونی و مجاور كارون، كه پایتخت دولت عیلام و سپس مقر عمده‌ی داریوش اول هخامنشی و جانشینانش بود و آثار آن در خوزستان از مهمترین اماكن باستانی جهان و مشتمل بر بقایای ابنیه و آثار گوناگون از تمدنهای باستانی ایران است. نامش در عهد قدیم و كتیبه‌های میخی شوشن و در مآخذ اسلامی سوس آمده است. شهر شوشن در تورات در وقایع مربوط به دانیال و در كتاب استر مذكور است. در اینجا داریوش فرمان تجدید بنای معبد اورشلیم را داد. گویند دانیال در همین جا مدفون شد و در عهد خلافت عمر بقایای او را به بقعه‌ی دانیال منتقل كردند.
بین سالهای ۶۴۲ و ۶۳۹ قبل از میلاد كه آشور بانی‌پال عیلام را تسخیر كرد، شوش تاراج و بكلی ویران شد. كوروش كبیر شهر را تجدید بنا كرد، مقر زمستانی خود قرار داد و این شهر رونق و جلال بسیار یافت. شوش در دوره اسلامی نیز مدتها از شهرهای پرجمعیت و پررونق بود. با انتقال كرسی خوزستان به اهواز شوش مركزیت خود را از داد و اهمیتش رو به زوال نهاد.
محل شوش را لوفتوس باستان شناس انگلیسی مشخص كرد. در این محل ۴ تپه قرار دارد. یكی از آنها به ارتفاع ۳۸ متر ارگ شهر را در بردارد. تپه‌ی دیگر در طرف شمال نمودار محل كاخ داریوش اول است. آجرهای لعابدار آن اینك در موزه لوور است. تپه‌ی دیگر در جنوب محتوی بقایای كاخ سلطنتی عیلامیان است و تپه‌ی چهارم خانه‌های طبقات پایین‌تر را در بردارد. قانوننامه‌ی حمورابی طی عملیات حفاری ارگ به دست آمد كه اولین قانوننامه عهد باستان شمرده می‌شود. سفالهای شوش از عصر حجر جدید ولی متعلق به دو تمدن مختلف است. برروی طبقات زیرین، بقایای آثار تمدن عیلامی و تمدن اوایل بابلی قرار دارد. از قسمتهای بالاتر تپه‌ها بناهای كتیبه‌دار هخامنشی و سفالها و كتیبه‌های یونانی قرن ۴ قبل از میلاد و سكه‌های پادشاهان عیلام و اشكانی و ساسانی كشف شده است.اكباتان
اكباتان نام باستانی پایتخت مادهاست كه امروز همدان نامیده می‌شود. هرودوت گفته است كه دیااكو در قرن ۷ قبل از میلاد این شهر را بنا نهاد. نام آن اگباتانا و به گفته‌ی مورخان قدیمی دیگر اكباتانا بوده است. این نام را مشتق از كلمه‌ی ایرانی هنگمته یا هگمتانه و معنی آن را "محل اجتماع" دانسته‌اند. ولی صورت عیلامی هل مته نه به معنی "سرزمین ماده‌ها" ممكن است اشتقاق دیگری از این كلمه باشد. این شهر به عنوان پایتخت مادها و پایتخت زمستانی هخامنشیان و شهر مهمی بر كنار راه كاروانی میان شرق و بین النهرین در زمان سلوكیان و اشكانیان و ساسانیان شهرت فراوان داشته است. در عهد قدیم از آن به صورت احمتا (عزرا ۲۰۶) یاد شده است.
جغرافی‌نویسان عرب همدان (نام دوره اسلامی اكباتان) را مستحكم‌ترین شهر ناحیه‌ای دانسته‌اند كه عرب به آن نام جبال داده است و ماد باستانی را در برمی‌گرفته است.
پازارگاد
یا پاسارگادای، قدیمترین پایتخت شاهنشاهی هخامنشی در دشت مرغاب كنونی به مسافت تقریبی ۱۳۰ كیلومتری شمال شرقی شیراز، نزدیك بزرگراه شیراز و اصفهان و حدود ۴۸ كیلومتری شمال شرقی تخت جمشید قرار دارد. نام پاسارگادای اصلاً متعلق به طایفه‌ای بود كه خاندان هخامنشی به آن تعلق داشت. كورش كبیر و داریوش اول از این خاندان برخاستند. به روایت كتسیاس آخرین نبرد كوروش با ایشتوویگو پادشاه ماد در این محل صورت گرفت. كوروش پس از پیروزی شهری در این محل بنا نهاد و آن را بنام قبیله‌ی خود نامید و كاخ و مقبره‌ی خویش را در آنجا برافراشت. پازارگاد با خزانه‌ی گرانبهایش به دست اسكندر مقدونی افتاد.
آنچه از پازارگاد باستانی بجا مانده، مشتمل است بر ویرانه‌های كاخهای متعدد كوروش و آرامگاه وی، صفه‌ی تخت سلیمان از آثار كوروش و ویرانه‌‌های برج سنگی منسوب به آرامگاه كامبیز. از آثار متأخر ویرانه‌های كاروانسرایی است كه به فرمان شاه شجاع آل مظفر از سنگهای كاخهای كوروش نزدیك آرامگاه مزبور ساخته‌اند. بقایای آتشكده‌ای با او آتشدان سنگی به مسافت قریب یك كیلومتری شمال غربی آثار فوق‌الذكر وجود دارد. نام محلی آرامگاه كوروش مشهد مادر سلیمان است.
تخت جمشید
تخت جمشید نام مجموعهٔ كاخهای باستانی دوران هخامنشی است كه از معظم‌ترین آثار تاریخی ایران و شاهكارهای بزرگ معماری قدیم است و باقیمانده شهر باستانی پارسه (parsa)، همنام ناحیه پارس، واقع در ۶۴ كیلومتری شمال شرقی شیراز در كرانه شرقی مرودشت می‌باشد كه در مآخذ یونانی بنام پرسپولیس (Persepolis) آمده است.
ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول هخامنشی آغاز شد و احتمالاً از زمان او این شهر پایتخت پارس گردید. معذلك، به سبب دور افتادگی تخت‌جمشید، پایتخت واقعی امپراتوری هخامنشی شوش، بابل و اكباتان بود و به سبب همین دورافتادگی بود كه یونانیان تا پس از تصرف و تاراج این شهر به دست اسكندر مقدونی به احوال آن آشنایی نداشتند.
بقایای تخت جمشید مركب است از خود صُفهٔ تخت جمشید و بقایای شهر كه محیط بر صفه بوده. سطح صفه به شكل مربع مستطیلی به طول ۴۵۵ متر و عرش ۳۰۰ متر است و ارتفاعش از ۸ تا ۱۸ متر تغییر می‌كند. و این تغییر ارتفاع ناشی از وضع طبیعی كوهستانی محل است. پاره‌ای از جهت صفه در خود كوه تراشیده شده، ولی قسمت اعظم آن سنگهای جسیمی است كه از سنگستان روی خود صفه استخراج كرده و به یكدیگر پیوند داده‌اند. خود صفه، چنان كه از كتیبهٔ روی جبههٔ جنوبی برمی‌آید، كار داریوش اول است. در قدیم الایام سور و بارویی محیط بر صفه بوده كه بقایای آنها هنوز بخوبی پدیدار است.
بالای صفه كاخهای متعدد با پلكانها و نقوش برجسته، ستونها، آستانه‌ها، طاقچه‌ها، پنجره‌های سنگی، كتیبه‌های بسیار احداث شده است. مهمترین ابنیه آن یعنی آپادانا و صد ستون، كاخ مركزی، كاخ تچر، كاخ جنوبی و اندرون و قسمت خزانه از زمان داریوش اول و پسرش خشیارشا است. بعضی از قسمت‌های الحاقی یا ناتمام از آثار اردشیر درازدست یا اردشیر سوم است.
از گوشه‌های شمال شرقی و جنوب شرقی تالار مركزی آپادانا چهار لوح زرین و سیمین به دست آمده كه روی همه‌ی آنها عبارتی به یك مضمون به خط میخی پارسی و عیلامی و بابلی نقر شده و ترجمه آنها بدین قرار است:
"منم داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر ویشتاسب هخامنشی. داریوش شاه گوید: این است كشوری كه من دارم، از سكستان آن طرف سغد تا كوشا (حبشه)، از هندوستان تا سارد (لیدی) كه اهورامزدا بزرگترین خدایان به من داده است. اهورامزدا مرا و خاندان مرا نگهداری كند." پس از گذشتن ۱۸۹ سال از آغاز بنای تخت جمشید، اسكندر مقدونی آنرا در سال ۳۳۰ سوزاند.
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید