سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


سوآپ و نفت خزر


به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران بهترین مسیر برای انتقال نفت منطقه، ایران است. مسیری كه از ایران می گذرد نسبت به مسیرهای عبوری از روسیه، تركیه و چین، كوتاه تر و ارزان تر است كه این مسیر برای كشورهایی كه قصد دارند با حداكثر ظرفیت و كم ترین قیمت به تولید و صادرات نفت بپردازند، ایده آل است با آن كه هنوز آمار و اطلاعات دقیقی در مورد حجم ذخایر نفتی دریای خزر در دست نیست اما كاملاً مشخص است كه این منطقه از پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به مركز توجه مصرف كنندگان نفت در جهان، برخوردار می باشد. اما هر بار كه بحث ذخایر نفتی خزر مطرح می شود، ناخودآگاه بحث مسیرهای صادرات نفت این منطقه به میان می آید. منطقه خزر دور از اغلب مسیرهای تجارت بین المللی قرار دارد، به همین دلیل اگر تولیدكنندگان نفت در خزر، مسیر مناسبی را برای صادر كردن محصولات خود نیابند، استخراج نفت فایده چندانی در برنخواهد داشت. به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران بهترین مسیر برای انتقال نفت منطقه، ایران است. مسیری كه از ایران می گذرد نسبت به مسیرهای عبوری از روسیه، تركیه و چین، كوتاه تر و ارزان تر است كه این مسیر برای كشورهایی كه قصد دارند با حداكثر ظرفیت و كم ترین قیمت به تولید و صادرات نفت بپردازند، ایده آل است. در همین حال دولت ایران نیز با اقدامات خود تولید كنندگان نفت در خزر را تشویق به استفاده از مسیر عبوری از این كشور كرده است. با این حال نفت عبوری از ایران در چند سال اخیر، اندك بوده است. در حال حاضر ایران تنها ۱۲۰ هزار بشكه در روز نفت قزاقستان، روسیه و تركمنستان را انتقال می دهد در حالی كه متوسط صادرات نفت در منطقه شوروی سابق در سه ماهه اول سال جاری میلادی، ۸۷/۵ میلیون بشكه در روز بود. اما به چه دلیل ایران نمی تواند از پتانسیل های ویژه خود در زمینه انتقال نفت خزر بهره ببرد؟ یكی از عوامل مؤثر در این زمینه، سیاست دولت آمریكا در قبال ایران می باشد. واشنگتن، ایران را حامی تروریسم می داند و شركت های آمریكایی و خارجی را موظف كرده، بیش از ۲۰ میلیون دلار در سال در ایران سرمایه گذاری نكنند در غیر این صورت مورد تحریم قرار خواهند گرفت. البته دشمنی آمریكا با ایران تنها دلیل ناكامی ایران در انتقال نفت خزر نیست بلكه تأكید تهران در استفاده از روش سوآپ(swap) نیز تأثیرگذار بوده است. در روش سوآپ، تولیدكنندگان نفت در دریای خزر، نفت صادراتی خود را با تانكر به بندر نكا در ایران تحویل می دهند. سپس ایران این نفت را به پالایشگاه های تهران و تبریز انتقال می دهد كه نفت پالایش شده برای مصرف داخلی توزیع می شود. در ازای نفت دریافت شده در نكا، ایران معادل آن را در جزیره خارك واقع در خلیج فارس به سایر كشورها صادر می كند. البته شیوه سوآپ برای صادركنندگان نفت جذاب است كه دو كشور تركمنستان و قزاقستان چندین سال است كه بر اساس این نوع قرارداد با ایران همكاری دارند. روسیه نیز در پی ناتوانی در احداث خطوط جدید انتقال نفت به این روش گرایش پیدا كرده و با ایران همكاری می كند. اما ظرفیت عملیات سوآپ در ایران محدود است. در حال حاضر ظرفیت خط لوله ای كه بندر نكا را به پالایشگاه های تهران و تبریز متصل می كند تنها ۱۷۰ هزار بشكه در روز است. البته اخیراً وزیر نفت ایران اعلام كرده، در صورت نصب ایستگاهها و پمپاژ در مسیر لوله، ظرفیت آن به ۵۰۰ هزار بشكه در روز (تا پایان سال جاری میلادی) افزایش خواهد یافت اما بعید است كه دولت برنامه دیگری برای افزایش بیشتر ظرفیت خط لوله داشته باشد. با این حال هنوز مشخص نیست كه آیا صادركنندگان نفت خزر حاضر خواهد بود صادرات نفت خود را به روش سوآپ از ۱۲۰ هزار بشكه در روز در حال حاضر به ۵۰۰ هزار بشكه افزایش بدهند یا خیر. همچنین ظرفیت خطوط انتقال نفت كشورهای حوزه خزر افزایش خواهد یافت به همین دلیل این كشورها ترجیح می دهند به جای استفاده از خطوط نفت ایران، از خطوط نفت كشورشان بهره ببرند. در حال حاضر خط لوله كنسرسیوم خزر (CPC) كه تنگیز را به نووروسیسك متصل می كند، ۵۶۰ هزار بشكه در روز نفت انتقال می دهد كه ظرفیت آن در نهایت به ۳۴/۱ میلیون بشكه در روز افزایش خواهد یافت. همچنین انتقال نفت از خط لوله باكو، تفلیس- جیحان نیز از سال آینده آغاز می شود كه ظرفیت آن یك میلیون بشكه در روز است. در عین حال، ایران مدعی است كه انجام پروژه های سوآپ از لحاظ اقتصادی برای كشورهای حوزه خزر باصرفه تر است اما اثبات این ادعا دشوار می باشد. همچنین باید این واقعیت را پذیرفت كه شركت های روسی پس از این كه متوجه ناتوانی شركت «ترنس نفت» در احداث خطوط جدید انتقال نفت شدند به پروژه های سوآپ روی آوردند. در صورتی كه تهران یك خط لوله از نكا تا خلیج فارس احداث نماید، آن گاه قادر خواهد بود به كشورهای حوزه خزر تضمین بدهد كه استفاده از مسیر ایران، ارزان ترین مسیر برای انتقال نفت خزر می باشد. البته شواهد حاكی از آن است كه مقامات ایرانی تمایلی به احداث چنین خط لوله ای ندارند. البته تهران چندین بار به صورت تئوری از چنین پروژه ای حمایت كرد امام اقدام عملی مؤثر برای ایجاد زیرساخت های آن صورت نگرفته است. در همین حال ایران تمام قدرت خود را روی افزایش حجم پروژ ه های سوآپ متمركز كرده و توجه چندانی به خط لوله خزر- خلیج فارس ندارد. از سوی دیگر، تولیدكنندگان نفت در خزر تمایلی به صادر كردن حجم زیادی نفت به شیوه سوآپ ندارند. به همین دلیل مادامی كه ایران خط لوله خزر به خلیج فارس را احداث نكند قادر به قانع كردن كشورهای حوزه خزر برای صدور حجم زیادی نفت از طریق این كشور نخواهد بود

نویسنده : امیر بهادری نژاد
منبع : پایگاه اطلاع رسانی عسلویه


همچنین مشاهده کنید