جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


توسعه حوزه نفت و گاز با تاکید بر نقش مراکز علمی و پژوهشی


كشور پهناور جمهوری اسلامی ایران دارای امكانات، استعدادها و فرصت هایی برای توسعه است كه از آن جمله می توان به منابع انسانی هوشمند، موقعیت جغرافیایی استثنایی سرزمین، منابع معدنی غنی، تنوع اقلیمی سرزمین، سابقه تاریخی طولانی در حاكمیت و مدیریت و ارایه راه حل های بومی، میراث فرهنگی و طبیعی غنی و جهانی و ... اشاره كرد. موانع، محدودیت ها و تهدیدهایی نیز بر سر راه بالندگی و توسعه آن وجود دارند كه ساختارهای اداری- اجرایی و مدنی ناكارآمد، ضعف نظام مدیریتی و برنامه ریزی، منابع مالی اندك یا به شدت آسیب پذیر، ضعف نظام آموزشی و تحقیقاتی، عدم كارآیی كامل زیرساخت های حقیقی و مجازی، نبود الگوهای موفق توسعه صنعتی (با تاكید بر زنجیره های صنعتی)، نبود ظرفیت های لازم برای انتقال فناوری و تولید فناوری محلی (مدیریت دانایی) و ... از آن جمله اند. حوزه نفت و گاز به عنوان بخش راهبر (Leading Sector) در توسعه صنعتی كشور، دارای ظرفیت های فراوانی است كه در صورت بهره گیری كامل از آنها، نتایجی مانند افزایش درآمد ارزی، ایجاد ظرفیت های جدید اقتصادی، بسترسازی برای انتقال فناوری و كسب تجربه مدیریت پروژه های كلان متصور است. انجام این مهم در كنار تدوین یك استراتژی منسجم برای توسعه صنعت نفت، نیازمند نهادسازی است. چند محور نهادهای ارائه كننده خدمات فنی و مهندسی، نهادهای پشتیبانی (صنایع جنبی) و نهادهای اعتباری و مالی در این زمینه می بایست مطمح نظر باشند: دانشگاه ها می توانند به عنوان محور نهادهای تحقیق و توسعه مراكز علمی ایفای نقش كنند. در این صورت تجربه های به دست آمده نهادینه و در چرخه استفاده مجدد، بازتولید می شوند و به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش افزوده و تبدیل منابع به عوامل تولید ثروت، بدل خواهند شد. كلمات كلیدی: حوزه نفت و گاز، مراكز علمی و تحقیقی، نهادهای ارائه خدمات فنی و مهندسی، انرژی ۱) مقدمه برخی اندیشمندان براین باورند كه توسعه در جهان یك استثنا و نه یك قاعده بوده است (۱) و كشورهایی می توانند در این مسیر پرخطر به توفیق دست یابند كه گذشته خود را در یاد و نقشه آینده خود را در دست داشته باشند، در غیر این صورت، مردی ره گم كرده در بیابان خواهند بود. درك امكانات و نیز محدودیت ها، استفاده از فرصت ها و تبدیل تهدیدها به فرصت ها، ایجاد سرمایه و سازمان اجتماعی در كنار تدوین پارادایم جدید توسعه، عواملی هستند كه قادرند كشور را در مسیر توسعه و تعالی قرار دهند. ایران كشور تنوع و امكانات و در عین حال محدودیت ها و تهدیدهاست. منابع آن سرشار و بكر و دارای گونه گونی است و همه عرصه ها، از جمله انسانی و طبیعی را دربرمی گیرد. در میان منابع طبیعی، نفت و گاز اهمیتی ویژه دارد. بخش راهبرد در اقتصاد ملی است و تحول آن، به دگرگونی در بیشتر بخش های دیگر منجر می شود. نوشتار حاضر تلاشی است برای شناساندن ضعف ها و قوت ها و فرصت ها و تهدیدهای سرزمین با تاكید ویژه بر بخش نفت و گاز. این نوشتار سودای آن ندارد كه با تاكید بر توسعه درون زا و با بهره گیری از همه ظرفیت های كشور و از جمله مراكز علمی و تخصصی، پیوندی میان توسعه بخشی و ملی ایجاد كند و تحول بخش نفت و گاز را به تحول گسترده وسیعی از سرزمین گره زند. دغدغه ای كه به نظر می رسد شاه كلید پیشرفت كشور، دست كم در چند دهه آینده است. ۲) ویژگی های سرزمین برای توسعه همه جانبه ۲-۱) موقعیت جغرافیایی ۲-۱-۱) وضع ژئوپولتیك از نظر ژئوپولتیك، ایران در وضعی كاملاً استثنایی قرار گرفته است. قرار گرفتن آن در مرز دو قاره مهم آسیا و اروپا، ایران را به پل ارتباطی شرق و غرب تبدیل كرده است. كشور ایران از نظر جغرافیایی در ناحیه ای واقع شده است كه سه قاره آفریقا، آسیا و اروپا به هم می پیوندند. چنین است كه ازموقعیت ویژه ژئواستراتژیك بهره مند است. این موقعیت امكانی را فراهم ساخته است كه ایران در تنظیم و تسهیل روابط تجاری و اقتصادی در شبكه تولید و تجارت بین المللی، نقشی در خور ایفا كند. تعداد زیاد همسایگان، از سایر ویژگی های جغرافیایی ایران است. تعداد قابل توجهی از كشورهای منطقه هم جوار كشورمان، در خشكی محصور هستند و برای برقراری ارتباطات فراملی، گزینه ای جز عبور از خاك ما ندارند. مرزهای آبی طولانی بر اهمیت این مزیت می افزاید و آن را به مزیتی برای بالندگی ما بدل می سازد. تجهیز بنادر و ایجاد مراكزی برای حمل و نقل كالا، در زمره این فرصت ها هستند. ۲-۱-۲) تنوع اقلیمی و زیستی قرارگیری ایران در گستره ای وسیع كه موجب تفاوت قابل توجه عرضه جغرافیایی شده و شرایط ویژه توپوگرافیك كشور، سبب بروز تنوع اقلیمی در ایران شده است. اختلاف دما در مناطق مختلف، گاه به بیش از ۴۰ سانتی گراد می رسد. این امر، ایران را در جایگاه ممتازی قرار داده و شرایطی را پدید آورده كه تنوع چشمگیر درنظام های زیست محیطی، اكوسیستم های مختلف، گونه های گیاهی و جانوری پدید آمده است؛ به گونه ای كه برای مثال تنوع جانوری این سرزمین، معادل تنوع تمام گونه ها در قاره اروپا است. ۲-۱-۳) امكانات طبیعی در زمینه آب، میزان بارش سالیانه كشور بیش از ۴۰۰ بیلیارد مترمكعب است. ۷۰ درصد از این مقدار به صورت تبخیر، تعرق و رواناب از كشور خارج می شود. براساس برآوردهای بخش كشاورزی در بخش خاك، نزدیك به ۵۰ میلیون هكتار اراضی قابل كشت وجود دارد كه حدود ۱۷ میلیون هكتار از آن بهره برداری می شود. ایران در بخش مرتع، از ۷۷ میلیون هكتار مرتع دارد. از این میزان، تنها ۶ میلیون هكتار آن خوب است. در بخش جنگل، جنگل های كشور، مساحتی افزون بر ۵/۱۲ میلیون هكتار دارند. از این مقدار، ۱۵ درصد یعنی نزدیك به ۲ میلیون هكتار به جنگل های شمال اختصاص دارد كه در زمره جنگل های تجاری هستند. در بخش معدن، ایران دارای طیف وسیعی از كانسارهای مختلف با ذخایر قابل توجه است.ذخایر مس با رتبه دوم جهانی شاهدی بر این مدعاست. برخی از كانی های غیرفلزی نیز در مقیاس منطقه ای از امتیاز نسبی بهره مند هستند. تنوع و امكانات یادشده، شرایط مناسبی را برای تولید انواع مختلف محصولات و ایجاد فضاهای جدید تولید و فعالیت، فراهم می سازد. كشور پهناور ایران از امكانات، قوت ها و فرصت هایی برای توسعه بهره مند است كه مهم ترین آنها به شرح زیر است: ۲-۲) منابع انسانی از بعد فرهنگی ایرانی ها ملتی با هویت و ریشه دار هستند. قدرت مطلق داشتن در زمانی طولانی كه بیش از یك هزار سال (از ابتدای سلطه هخامنشیان تا سقوط ساسانیان) از گستره تاریخ را در برمی گیرد، در ضمیر ناخودآگاه و در ساختار روانی ایرانیان تاثیرهایی شگرف برجای نهاده است (۲). ورود اسلام به فرهنگ ایرانی و تاثیرپذیری ایرانیان ازتجدد و فرهنگ غربی، نوعی زیرساخت فرهنگی را پدید آورد كه می تواند بازوی توسعه تلقی شود. از نظر ساخت جمعیتی، مهم ترین ویژگی كشور، جوان بودن آن است. حدود نیمی از جمعیت كشور در سنین كمتر از ۲۰ سال قرار دارد. این جمعیت به صورت ذاتی به كسب دانش نوین علاقه مند است. میزان قابل توجه هوشمندی و میل به برگیری آموزه ها از مردمان گوناگون، شرایطی را پدید آورده است كه بخش نسبتاً قابل توجهی از ایرانیان، به سلاح تخصص و مهارت، مسلح هستند. گرچه سازكار این امر و نیز سطح آن، قدیمی است و كاملاً روزآمد نشده است. ۲-۳) تمدن كهن و اثرگذار پیشینه سكونت در ایران به حدود دوازده هزار سال پیش می رسد(۳). تمدن در این سرزمین، پیشینه ای هفت هزار ساله دارد. ایران به یقین یكی از پنج پایه تمدن جهانی است و در میراث فكری و عملی بشر اثرهای انكارناپذیر و قاطع برجای گذارده است. علاوه بر این، سابقه طولانی تمدن سبب شكل گیری نمادهای كهن تمدنی شده است كه عاملی موثر برای جلب گردشگران، محققان، اندیشمندان و ... محسوب می شوند. ایران در زمره نخستین كشورهایی است كه برای شیوه حكومت و مدیریت، به الگوسازی پرداخته و به شیوه محلی راهكارهایی تولید و ارائه كرده است. ایران كشوری است كه در وسعتی عظیم و در زمانی طولانی، مدیریت خردمندانه سرزمین را از سر گذرانده است و در این زمینه به مستند سازی پرداخته است. ۲-۴) بخش نفت و گاز، ظرفیت ها و امكانات ایران یكی از مهم ترین كشورهای جهان در صنعت نفت و گاز به شمار می رود. برآوردها نشان می دهد كه مجموع نفت خام هیدروكربورهای مایع قابل برداشت كشور، افزون بر ۱۳۲ میلیارد بشكه است(۵). با توجه به اكتشاف های سال های اخیر، ایران دومین كشور دارای ذخایر عظیم نفتی در جهان است كه ظرفیت بسیار ارزشمند و نیرومندی را برای نیل به توسعه در اختیار كشور قرار می دهد. از نظر ذخایر گازی نیز، ایران سرزمینی استثنایی محسوب می شود. جمهوری اسلامی ایران به تنهایی ۱۸ درصد كل ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد و از این حیث پس از روسیه در مقام دوم قرار دارد. ذخایر گاز ایران به تنهایی پنج برابر ذخایر گاز آمریكای شمالی، چهار برابر ذخایر گاز اروپا، سه برابر ذخایر حوزه آسیا- پاسیفیك است و نیمی از ذخایر گاز خاورمیانه را در اختیار دارد. حوزه گازی پارس جنوبی كه میان ایران و قطر مشترك است، بزرگ ترین چاه و مهم ترین ذخیره گازی جهان است كه در صورت برداشت كامل، قادر به تامین انرژی ۱۰ سال كل ساكنان كره زمین است. یكی از آموزه های توسعه، تمركز یك بخش از اقتصاد به جای كل آن و پاره ای از صنایع به جای مجموع آنها است. هنر، انتخاب آن مقوله ای است كه مینیاتوری از مجموع شرایط كشور باشد. به نظر می رسد با توجه به امكانات و فرصت های بی شمار حوزه نفت و گاز كه به گوشه ای از آن اشارت رفت، این بخش به عنوان راهبر (Leading Sector) قادر به ایفای نقش هایی بسیار جدی در توسعه همه جانبه كشور باشد. ۳) محدودیت ها در كنار مزیت هایی كه سرزمین ایران از آن بهره می برد، محدودیت ها، موانع و تهدیدهایی نیز بر سرراه بالندگی و توسعه آن وجود دارند. مهم ترین آنها عبارتند از: ۳-۱) ساختارهای اداری- اجرایی و مدنی (۳) دولت در ایران قدرت سیاسی، اقتصادی و ... دارد. تصدی گری بسیار، وظایف فراوان، یكه تازی در عرصه های متعدد و ... از دولت، بدنه ای حجیم پدید آورده است كه گاه به مانعی در برابر توسعه كشور بدل می شود. سیطره بوروكراسی و بهره گیری نكردن از روش های مدون و روزآمد در سازمان دهی امور، اسباب عدم شكل گیری و قدرت یافتن نهادهای مدنی را فراهم آورده است. دولت، گستره و ماهیت آن و روش های اداری، یكی از معضل های مهم كشور است. ۳-۲) نظام مدیریتی و برنامه ریزی به دلیل ساختار ویژه دولت، كارگزاران آن نیز به گونه ای بایسته قادر به اثرگذاری در فرآیند توسعه و تسریع در شتاب بخشیدن به روند آن نیستند. در كنار این معضل، نظام برنامه ریزی كشور قرار دارد. برنامه ریزی به معنای بوروكراتیك آن در ایران، پیش تر از هندوستان و كره جنوبی آغاز شد، اما در چنبره بخشی نگری و هزارتوی بوروكراسی گرفتار آمده و قادر به اثرگذاری بهینه و تحولات عمیق نیست. ۳-۳) نظام آموزشی و تحقیقاتی نبود ارتباط نظام مند و پایدار میان مراكز اجرایی و علمی، فاصله محتوای نظام آموزشی از روند تحولات فنی و صنعتی جهان و عدم تطابق میان نیازهای فزاینده صنعت و تربیت یافتگان دانشگاهی و فراگیر نبودن سیستم تحقیق و توسعه در كشور و ... در زمره مواردی است كه خلاهای قابل توجهی را در مسیر توسعه كشور ایجاد می كند. ۳-۴) ظرفیت های مورد نیاز انتقال فناوری و تولید فناوری محلی ایجاد ظرفیت برای جذب دانش و سازگاری با آن از طریق سرمایه گذاری در دارایی های انسانی و قابلیت های نوآوری، سرمایه گذاری در مقوله فناوری به منظور تسهیل دسترسی به دانش و خلق آن به صورت محلی، از ضرورت های توسعه ایران و در عین حال از كاستی های آن است. ضرورت تدوین مدیریت دانایی كه یكی از اهداف آن پركردن شكاف دانش (در كنار پركردن شكاف سرمایه های مادی) است، عاملی انكارناپذیر در روند تحولات كشور است. این موضوع تا به آن حد ارزشمند است كه بانك جهانی یكی از اصلی ترین وظایف خود را كمك به كاهش شكاف میان كشورهای دارا و ندار می داند. ۴) چالش های فراروی توسعه صنعت نفت و گاز(۶) عمده ترین چالش های فراروی توسعه صنایع نفت و گاز عبارتند از: - ساختار سنتی بهره برداری و ضعف قابلیت های توسعه ای؛ - كمبود سرمایه مورد نیاز توسعه بخش؛ - نظام مدیریت دولتی و بوروكراتیك؛ - كمبود نیروهای كیفی، آموزش دیده، ماهر و با انگیزه؛ - دسترسی نداشتن كامل به فناوری روزآمد و ضعف بنیه علمی مورد نیاز برای جذب فناوری و تولید محلی آن؛ - محدودیت های موجود قوانین و مقررات؛ - عدم امكان بهره گیری از مزیت رقابتی شدن صنایع نفت و گاز؛ - رواج نیافتن بازاریابی با روش بنگاه داری؛ - نبود یك شیوه یكپارچه مدیریت از اكتشاف تا توسعه و بازاریابی؛ - مشكلات موجود برسر راه توسعه مشاركت های بزرگ ملی و فراملی. ۵) برون رفت از چالش ۵-۱) توانمندسازی صنعت نفت و گاز برون رفت از چالش هایی كه صنعت نفت رودرروی آن است، مستلزم چندگام عمده است: ۱- تغییر نگرش به نفت از «منبع درآمد» به «مزیتی برای جذب فناوری، توسعه صنعتی و در پیش گرفتن پارادایم»، «تبدیل منبع نفت به عامل ایجاد ارزش افزوده» ۲- نهادسازی برمبنای پارادایم جدید (۸) پارادایم یادشده، نیازمند بسترهای اجرایی است.نهادسازی در این جا مفهوم می یابد. به چند نهاد عمده می توان توجه كرد. - نهادهای ارائه كننده خدمات فنی و مهندسی از مهم ترین زیرساخت های توسعه صنعت نفت، شركت های پیمانكاری، مشاوره، مدیریت پروژه و دفاتر طراحی مهندسی و ... هستند. وظیفه عمده آنها، انجام طراحی، مدیریت بر مراحل مختلف ساخت و نصب تاسیسات، فرآورش، تصفیه و انتقال، انجام عملیات اكتشاف و توسعه میدان ها و به طور كلی فعالیت های توسعه ای صنعت نفت است. - نهادهای پشتیبانی صنایع جنبی این نهادها شامل سازندگان تجهیزات، ماشین آلات، قطعات و نیز شركت های خدمات رفاهی است. - نهادهای اعتبار مالی تامین مالی پروژه ها، ریسك پذیری، هدایت جریان سود سرمایه گذاری های صنعت نفت به اقتصاد ملی، در زمره وظایف این نهادها است. - نهادهای تحقیق و توسعه و مراكز علمی مراكز علمی و نهادهای تحقیق و توسعه، مهم ترین بستر و گذرگاه ورود فناوری به صنعت هستند. در كنار این وظیفه مهم، تربیت كارگزاران توسعه، در زمره كلیدی ترین فعالیت های مراكز علمی و تحقیقی به شمار می رود. این نهادها، بار سنگین ایجاد ظرفیت توانمندسازی انسانی را برعهده دارند. توسعه سرمایه اجتماعی، بسترسازی برای ایجاد سرمایه سازمانی، تعیین و اعلام هنجارهای جدید رفتاری كه بهبود كاركرد جامعه و توسعه آن را در پی دارد، همگی از وظایف این مراكز به شمار می روند. خلق فضای دانایی كه جذب دانش جدید، سازگار كردن آن با شرایط كشور و كاربست آن به یك روش موثر و قابل قبول اجتماعی را میسر می سازد، رسالت عمده این مراكز را تشكیل می دهد. ۶) نتیجه گیری هر تمدنی متكی بر سوخت و مانایی و پایایی آن در گرو انرژی و منابعی است كه آن را تغذیه می كنند. هرچه این منابع پایدارتر باشند، تمدن روبه پایداری خواهد گزارد و به عكس. تمدن عصر فراصنعت نیز مبتنی براین قاعده است. گرچه عده ای سوخت آن را دانایی می دانند و آن را پایان نیافتنی می انگارند، خود این عامل مهم نیازمند سوختی برای بروز و ظهور است. انرژی های فسیلی مهم ترین سوخت موتور تمدن كنونی بشر هستند. با توجه به روند توسعه كنونی و پیش بینی دو دهه آتی، نیاز به این نوع از انرژی به شدت روبه فزونی است. بررسی ها از كمبود ۱۰ تا ۳۶ میلیون بشكه در روز (نفت خام) در بازار جهانی در ۲۰ سال آینده حكایت دارند. به طور قطع می توان از نفت و گاز به عنوان منابع بی رقیب انرژی در چند دهه آینده یاد كرد. بدین روی جایگاه صنعت نفت در اقتصاد جهانی و موقعیت آن در اقتصاد ملی، موضوعی تثبیت یافته و تحكیم شده است. بخشی از گزارش اخیر بانك جهانی، اقتصاد ایران را به عنوان شاهدی بر این مدعا، مطرح می كند. «ایران از تعادلی اقتصادی كه بتواند بیكاری را كاهش دهد و ثروت حاصل از نفت را به توسعه پایدارتبدیل كند و سطح رفاه مردم را به میزان قابل توجهی ارتقا دهد، حدود ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی فاصله دارد. نخست آن كه در میزان پس اندازها و سرمایه گذاری اضافی به میزانی كه بتواند به رشدی دست یابد تا بیكاری را كاهش دهد، حدود ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی كسر دارد و دوم این كه مدیریت بهینه نفت ایران (كه استهلاك پذیر است) ناگزیر است حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی را بیشتر به پس انداز و سرمایه گذاری اختصاص دهد و معادل آن از مصرف درآمد نفت بكاهد تا بتواند پس اندازهای مورد اشاره را تامین كند و به یك تراز بهینه میان مصرف و سرمایه گذاری دست یابد و منافع حاصل از نفت را پس از استهلاك منابع آن پایدار نگه دارد. اگر بپذیریم كه اقتصاد به عنوان تعیین كننده ترین عامل در ساختار قدرت جهانی ایفای نقش می كند؛ اگر بر روند یكپارچه شدن جهان و رشد برق آسای ارتباطات صحه گذاریم؛ اگر بر نقش مدیریت دانایی و عامل اطلاعات به عنوان ابزار قطعی اثر گذار در رقابت های بین المللی باور داشته باشیم، اگر به تقاضای فزاینده برای منابع انرژی و جانشین ناپذیری منابع انرژی فسیلی در چند دهه آینده اعتقاد داشته باشیم و سرانجام آن كه اگر به مشكلات فراوان كشور در زمینه های اقتصادی و اجتماعی و از جمله ایجاد اشتغال و نقش بی دلیل صنعت نفت به عنوان بخش راهبر در تعدیل آنها یقین آوریم؛ بخش عمده ای از توسعه كشور را در گرو توسعه بخش نفت ارزیابی می كنیم و این مهم را به عنوان یكی از اصلی ترین ضرورت های بالندگی ایران مطمح نظر قرار خواهیم داد. تنها در این صورت است كه دستاوردهایی مانند: - افزایش درآمد ارزی - ایجاد ظرفیت های نوین اقتصادی - انتقال فناوری روزآمد و مدرن - امكان اجرای پروژه های عظیم و مدیریت پروژه های كلان - تربیت نیروهای انسانی كارآمد و متخصص - و ... به دست خواهد آمد و میسر توسعه هموارتر خواهد شد. دو نهاد زیر در این میان نقش اساسی ایفا می كنند: ۶-۱) نهادهای ارائه خدمات مهندسی و فنی در موقعیت یكی از بزرگ ترین شركت های ایرانی، شركت پتروپارس به عنوان یك GC (پیمانكار عمومی) شركتی تخصصی است كه به عنوان یك Developer درصدد كسب جایگاه شایسته جهانی در زمینه های اكتشاف، بهره برداری و تولید در صنایع بالادستی، پایین دستی و جانبی نفت و گاز است. این شركت سودای آن دارد كه در ثروت آفرینی كشورنقش ایفا كند. فعالیت عمده شركت به طور عمده در حوزه گازی پارس جنوبی است و عهده دار اجرای ۶ فاز از ۱۰ فازی است كه مراحل اجرایی آنها آغاز شده است. این پروژه ها افزون بر ۷ میلیارد دلار اعتبار دارند. به دیگر سخن، پتروپارس در حال اجرای پروژه هایی بسیار عظیم است كه پیش از این، انجام آنها حتی به مخیله بسیاری از كارشناسان نیز خطور نمی كرد. پتروپارس، فاز اول توسعه میدان گازی پارس جنوبی را مدتی است به بهره برداری رسانده و تحویل كارفرمای خود داده است. این به معنای تحویل عظیم در مدیریت پروژه های كلان كشور است كه دستاوردهای بی شماری را نصیب ایران ساخته است. ازجمله: - جذب و انتقال دانش فنی و مدیریت پروژه های زیربنایی و بالادستی؛ - ارتقای سطح فناوری سازندگان و پیمانكاران ایرانی؛ - مدیریت پروژه ای عظیم با كیفیت بالا و براساس استانداردهای جهانی؛ - افزایش میزان ساخت تجهیزات و قطعات به وسیله شركت های ایرانی؛ - خودكفایی در اجرای بخش عمده ای از مراحل پروژه. شاید مهم ترین دستاورد این پروژه را آموزش اجتماعی دانست و اعتماد به نفسی كه در بدنه كارشناسی كشور ایجاد كرد. بی گمان آغاز به كار این پروژه، به معنای ورق خوردن فصلی نوین در توسعه صنعت نفت ایران است؛ روندی كه با ملی شدن نفت آغاز شد، با انقلاب اسلامی ادامه یافت و با خودكفایی در اجرای پروژه های بزرگ آن، به نقطه اوج خود خواهد رسید. رسالت پتروپارس، ایجاد فضایی جدید برای كارو تلاش و فعالیت و خلاقیت بود كه با فضل الهی به انجام رسید. ۶-۲) نهادهای علمی و تحقیقی دانشگاه به عنوان یك مركز علمی و تحقیقی، در روند توسعه حوزه نفت و گاز قادر به ایفای نقش اساسی است. به نظر می رسد نهادینه كردن و بهره گیری مطلوب تر از تجربیات حاصل از مدیریت و اجرای پروژه های كلان، مهم ترین رسالت دانشگاه ها در شرایط حاضر است. چند راهكار زیر در این باره قابل طرح است: - به كارگیری مستقیم دانشگاه ها در كنار اجرای پروژه ها؛ - سپردن امور كاملاً تخصصی پروژه ها به دانشگاه ها؛ - بهره گیری از توان علمی دانشگاه ها برای دریافت، جذب، سازمان دهی و انتقال دانش حاصل از اجرای پروژه ها و هم افزایی آن؛ - ایجاد بسترهایی برای بهره برداری مجدد از دستاوردهای پروژه ها؛ به عنوان یكی از منابع سرمایه گذاری، می باید برای اعتلای دانشگاه سرمایه گذاری كرد. شركت پتروپارس آماده است ضمن در اختیار نهادن تجربیات خود، در این عرصه گام نهد. باشد كه شاهد تحقق هدف اصلی خود باشد: «تبدیل نفت به منبع ایجاد ارزش افزوده و ثروت آفرینی در این عرصه». نویسنده: دکتر غلامرضا منوچهری، مدیر عامل و عضو هییت مدیره شرکت پتروپارس منابع ۱- دكتر ژوزف استیگلیتز، به سوی پارادیم توسعه، ترجمه دكتر اسماعیل مردانی گیوی، اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره های ۱۹۶-۱۹۵ ۲- دكتر لستر تارو، ثروت آفرینان، ترجمه عزیز كیاوند، انتشارات فرا، ۱۳۸۱ ۳- دكتر علی یدقار، دكتر مریم شریعت زاده و دیگران، مطالعات سیاست های كلی آمایش سرزمین ایران، مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۸۱ ۴- اقتصاد ایران از دیدگاه بانك جهانی، گروه توسعه اجتماعی و اقتصادی منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی، آوریل ۲۰۰۳، ترجمه احمد عظیمی بلوریان، سازمان بورس و اوراق بهادار تهران ۱۳۸۳ ۵- چشم انداز منابع نفت و گاز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۲۹۴، وزارت نفت، معاونت برنامه ریزی ۶- دكتر غلامرضا منوچهری، چالش های فراروی منابع نفت و گاز و نقش پتروپارس، ۱۳۸۳ ۷- چشم انداز، ماموریت، اهداف كلی و ... شركت پتروپارس، ۱۳۸۳ ۸- الگوی مطلوب توسعه نفت، روزنامه دنیای اقتصاد، ۲/۳/۸۳
منبع : پایگاه اطلاع رسانی عسلویه


همچنین مشاهده کنید