پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

تمرین مشترک چین ـ روسیه ونگرانی های آمریکا


تمرین مشترک چین ـ روسیه ونگرانی های آمریکا
اما هدف دیگر این تمرین، ایجاد اعتماد متقابل و تحكیم وحدت میان چین و روسیه با چهار كشور عضو سازمان همكاری شانگهای اعلام شده است. ضمن آنكه یك مقام سفارت روسیه در چین نیز تصریح كرد: آمادگی نیروهای نظامی دو كشور در این تمرین برای مقابله با حملات تروریستی منطقه ای و بین المللی افزایش خواهد یافت. قبل از برگزاری این تمرین، مقام های پكن و مسكو بارها با یكدیگر دیدار كردند و قراردادهای متعددی در زمینه های مختلف به امضا رساندند. امضای پیمان ۲۰ ساله حسن همجواری و دوستی پایدار میان «جیانگ زمین» رئیس جمهوری سابق چین و «ولادیمیر پوتین» رئیس فدراسیون روسیه در سال ۲۰۰۲ میلادی در«مسكو» می تواند موید این واقعیت باشد. اما این تمرین ها، تنها بهانه ای به دست داد تا دورنمای روابط دو كشور بعد از جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوروی تحلیل و تبیین شود. چین و روسیه (هم اكنون) در دوران جنگ سرد به سر می برند كه نه از آن تخاصم نظامی دهه ۶۰ خبری هست ونه دو كشور در تقابل دیپلماتیك و ایدئولوژیك قرار دارند.(۱) دیگر روس ها، چینی ها را كمونیست های «مارگارین» لقب نمی دهند و چینی ها نیز روس ها را كمونیست های گولاش (Goulash) نمی نامند.
پس از فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی و پدیدار شدن شرایط جدید در جهان، تفكرات دوران جنگ سرد نیز به تاریخ پیوست؛ دست كم، این موضوع برای چین و روسیه صدق می كند.
چین و روسیه با نگاهی نو، تمام تلاش خود را از فرصت های فراهم آمده به كار گرفتند تا بنای همكاری های دوجانبه را، با ساز و كارهای جدید شروع كنند. این همكاری ها با دیدارهای مستمر رهبران دو كشور بعد از سال ۱۹۹۱ میلادی آغاز شد كه در تقویت همگرایی سیاسی و تعمیق همكاری اقتصادی و صنعتی میان پكن و مسكو تأثیر بسیار زیادی داشته است.چین در دوران بعد از جنگ سرد آشكارا تلاش كرد تا روسیه را كه از اقتدار گذشته اش دور مانده بود، متحد خود كند. در نقطه مقابل، رهبران مسكو به این اتحاد برای بالا بردن وزن سیاسی، اقتصادی و نظامی جهت تأثیرگذاری در معادلات استراتژیكی منطقه و جهان نیاز داشتند. سیر تحولات در روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی كه كاهش نقش جهانی و منطقه ای مسكو را به دنبال داشت، موقعیت و شرایط جدیدی را برای تقویت روابط با پكن پدید آورد. بویژه آنكه در این روابط - تضاد ایدئولوژیكی حاكم بر دوران جنگ سرد میان این دو همسایه قدرتمند - دیگر جایگاهی نداشته است. پس از آنكه چین در دسامبر ۱۹۹۱ میلادی، فدراسیون روسیه را به عنوان جانشین حكومت اتحاد شوروی و «بوریس یلتسین» را به عنوان رئیس جمهوری آن به رسمیت شناخت، افق همكاری های دو كشور نیز بیش از گذشته روشن شد.در جریان اولین دیدار رسمی یلتسین رئیس جمهوری وقت روسیه از چین در دسامبر ۱۹۹۲ میلادی، رؤسای جمهوری دو كشور متعهد شدند به هیچ یك از اتحادهای سیاسی و نظامی كه علیه یكی از دو كشور باشد، نپیوندند. در ضمن، چین وروسیه در جریان دیدار جیانگ از مسكو در سپتامبر ۱۹۹۴ میلادی، به رویارویی هسته ای خودپایان دادند و بابرچیدن موشك هایی كه به سوی یكدیگر نشانه رفته بود، موافقت كردند. مرحله دوم دیدار یلتسین از چین در آوریل ۱۹۹۶ میلادی صورت گرفت كه دو رئیس جمهوری یك مشاركت استراتژیكی برای قرن بیست و یكم با هدف مقابله با سلطه آمریكا در صحنه های بین المللی تنظیم كردند كه هدف عمده آن، تأكید بر ایجادجهان چند قطبی علیه نقش سلطه جویانه آمریكا بود. مشاركت راهبردی چین و روسیه با شكل گیری گروه شانگهای - ۵ در آوریل ۹۶ و سپس تأسیس سازمان همكاری شانگهای در ۲۰۰۱ كامل شد. دیدار ولادیمیر پوتین به عنوان دومین رئیس جمهوری روسیه در ۱۷ جولای ۲۰۰۰ میلادی از چین، در واقع مهم ترین اقدام از جانب روسیه برای ادامه همكاری های راهبردی با چین محسوب می شود. در آن دیدار، بیانیه مشترك رؤسای جمهوری دو كشور و بیانیه دو دولت در خصوص ادامه توسعه منابع انرژی زا و قراردادهای همكاری بانك های چین و روسیه به امضا رسید. گفتنی است در یك بند از بیانیه مشترك دو رئیس جمهوری، بر توسعه همه جانبه و همكاری دو كشور در زمینه های اقتصادی، بازرگانی، علمی، دفاعی و تكنولوژی نظامی بر اساس برابری و اعتماد متقابل تأكید شده است.دیدار پوتین از چین و گفت وگوهای ثمربخش با جیانگ، در واقع، مهر تأییدی بر مجموع مذاكرات بود تا رهبران هر دو كشور با نگرشی جدید در دوران بعد از جنگ سرد به این همكاری ها ادامه دهند. ارتقای سطح ارزش همكاری های اقتصادی و صنعتی در سال های دهه ۹۰ به حدود ۲۰ میلیارد دلار مؤید این واقعیت است. گفتنی است رهبران چین در دوران جنگ سرد، از هر طریق ممكن در جست وجوی به دست آوردن تكنولوژی نظامی از اروپا و آمریكا بوده اند. اما با فروپاشی اتحاد شوروی و تأسیس فدراسیون روسیه و بویژه با طرف شدن موانع ایدئولوژیك، زمینه های بسیار مساعد همكاری نظامی میان چین و روسیه فراهم شد. از آنجا كه سرعت زیاد نوسازی تولیدات دفاعی چین كه به دنبال تحریم های غرب درژوئن ۱۹۸۹ با مشكل مواجه شده بود(۲)، همكاری نظامی پكن و مسكو به سال های دهه ۵۰بازگشت و این همكاری در واقع به شركت های كننده تسلیحات غرب صدمه می زد و لذا راهی برای غرب جز تجدید روابط نظامی اش با چین باقی نمانده بود. چینی ها از اوایل ماه دسامبر ۱۹۹۵ تاكنون داد و ستد نظامی با روسیه را حفظ كردند، بدانگونه كه چین به یكی از خریداران عمده تسلیحات روسی تبدیل شد و روسیه نیز با درآمد فروش تسلیحات به چین توانست بخش وسیعی از ساختارهای آسیب دیده اقتصادی خود را ترمیم كند.واقعیت این است كه دولت آمریكا از همگرایی سیاسی و همكاری اقتصادی چین و روسیه به این دلیل كه - به تقویت تشكیل جبهه ضدآمریكایی منجر می شود- نگران است. در این واقعیت نیز تردیدی نیست كه روسیه به دنبال احیای نقش تاریخی و دیپلماتیك خود در منطقه و جهان است. به گونه ای كه این كشور با تمام پتانسیل های موجود، مناسبات خود را در همه زمینه ها با همسایه قدرتمند و آسیب ندیده خود، یعنی چین تقویت می كند و در این صورت، محور چین - روسیه در تقابل با آمریكا معنا پیدا خواهد كرد. تلاش چین و روسیه از یك طرف، به معنای نزدیكی بیشتر به سیاست های واقع گرایانه جهت برقراری توازن قوا در منطقه است و از طرف دیگر، اتحاد دو كشور به یك جبهه متحد علیه آمریكا شباهت دارد.
مقامات آمریكایی اذعان می كنند كه داد و ستد تسلیحات قوی ترین حلقه اتصال پكن و مسكو است، در حالی كه فشارهای مضاعف آمریكا به چین و روسیه باعث محكم تر شدن این حلقه اتصال خواهد بود. از نظر چینی ها، نقش روسیه كه تاكنون، هواپیماهای جنگنده، زیردریایی های پیشرفته و موشك های هدایت شونده به چین فروخته است، پس از تغییر عقیده رژیم صهیونیستی مبنی بر عدم معامله تسلیحاتی با چین - كه عمدتاً با فشارهای آمریكا صورت گرفته است - از اهمیت بیشتری برخوردار است. زیرا روسیه می تواند تجهیزات مشابهی در اختیار چین قرار دهد. روسیه علاوه بر تسلیح چین، در ارتباط با مسأله تایوان می تواند از منظر دیپلماتیك در مناقشه چین و حكومت جزیره تایوان ایفای نقش كند و از دخالت آمریكا كه از ۱۹۵۰ تاكنون حامی تایوان محسوب می شود، جلوگیری كند. چین در عملیات نظامی روسیه در استان مسلمان نشین چچن از مسكو حمایت كرد و بدیهی است كه پكن انتظار دارد در صورت دخالت غرب و وخیم شدن اوضاع به خصوص در مناطق تبت، سین كیانگ و تایوان، روسیه به حمایت از چین اقدام كند.با نگاهی به كارنامه روابط چین و روسیه در سال های دهه ۹۰ و بعد از آن، می توان اینگونه برداشت كرد كه دو كشور در تمام زمینه ها همكاری جدی داشته اند. چنانچه از این منظر به مناسبات چین و روسیه نگریسته شود، می توان این روابط را بهبود یافته تلقی كرد، ضمن آنكه منكر تأثیرگذاری چین و روسیه در روابط منطقه ای و بین المللی نیز نمی توان شد. تأثیر منطقه ای همگرایی پكن و مسكو را باید در درجه نخست متوجه ژاپن به عنوان متحد آمریكا در شرق آسیا دانست. زیرا چین و روسیه دو قدرت مهم و عضو دائم شورای امنیت، همسایه ژاپن هستند و هر كدام از این دو كشور بنا به دلایل تاریخی می توانند نگرانی های توكیو را فراهم كنند. در این ارتباط، ژاپن از همكاری مستمر چین و روسیه، تقویت موضع مسكو در قبال مناقشه بر سر چهار جزیره كوریل را خواهد دید كه می تواند بر مناسبات منطقه ای و بین المللی ژاپن تأثیرگذار باشد.
در عین حال، تحكیم همكاری های نظامی ژاپن وآمریكا و تأكید آن دو بر ادامه حضور در شبه جزیره كره برغم برگزاری چند دور مذاكرات هسته ای، سوءظن مشترك چین و روسیه را با اهداف سیاسی آمریكا در آسیا برانگیخته است. در حالی كه آمریكا نیز تمرین مشترك چین و روسیه را با دیده سوءظن می نگرد و آن را مغایر با منافع خود در شمال و شرق آسیا می داند. موضعگیری آمریكا و ژاپن اساساً در این راستا قابل ارزیابی است.
پانوشت
۱- در دورانی كه اختلافات پكن و مسكو به اوج رسیده بود، روسی ها، چینی ها را كمونیست های مارگارین می خواندند. یعنی كسانی كه هنوز در مرحله خوردن كره نباتی هستند. در مقابل، چینی ها به روس ها كمونیست های گولاش می گفتند، یعنی كسانی كه گوشت و سبزی را با چاشنی های مختلف می خورند كه این خود حكایت از عدول از اصول ماركسیسم بوده است.
فرهنگ علوم سیاسی مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران،
ص ۲۴۶
۲- مربوط به سركوب جنبش دموكراسی درژاپن ۱۹۸۹ پكن است كه اعتراض آمریكا و دیگر كشورهای اروپایی را به دنبال داشت.
محمدمهدی غفاری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید