پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


طهران چرا تهران شد


طهران چرا تهران شد
تهران چه قبل از انقلاب و چه پس از آن به دلیل سیاست های نادرست دولت ها و برنامه ریزی های به دور از خرد در مورد محور قرار دادن این شهر از نظر اقتصادی - سیاسی و امتیازات اجتماعی مخصوص، بزرگ و بزرگتر و با مشكلات فزاینده و حاد روبرو شده، طوری كه هر روز به دامنه آنها افزوده می شود و اینك نیز به مرحله ای رسیده است كه عملاً زندگی در آن با معیارهای جهانی غیرقابل قبول شده است. حالیه شرایط به شرح زیر است:
۱- رفت و آمد = تراكم وسایل نقلیه به نسبت راه های تردد بیش از حد بوده و مرتباً در حال افزایش است. (روزانه حدود ۱۲۰۰ دستگاه - آمار راهنمایی و رانندگی).
۲- آب = علیرغم انتقال آب از چهار سد و از فواصل تا بیش از ۱۰۰ كیلومتر و استفاده از آب چاه های عمیق (كه اكثراً آلوده به مواد شوینده و ... هستند) همه ساله به خصوص در ایام تابستان مسأله كمبود آب و ترس از جیره بندی در شهر وجود دارد. (هشدارهای تلویزیون)
۳- برق = به علت عدم لحاظ مصارف بالای مناطق در برنامه ریزی های اولیه و افزایش تراكم جمعیت تقریباً در كلیه سطوح شهر مشكلات تأمین و انتقال برق به دلیل محدودیت ظرفیت خطوط انتقال برق علیرغم تلاش مستمر وجود دارد.
۴- مسكن = به همین ترتیب موضوع كمبود مسكن ساكنان تهران به صورت حاد وجود دارد و ایجاد شهرك های حلبی آباد در حاشیه شهر خود بهترین نمود این مسأله است.
۵- اشتغال = علیرغم شغل های واقعی و كاذب خیل بیكاران به خصوص در شهرك های حاشیه با درصد بالا (طبق اعلام منابع تا ۳۵ درصد) وجود دارد.
۶- مسائل امنیتی = كه تا حد زیادی ناشی از كمبودهای فوق بوده، در مقیاس بالایی وجود دارد.
۷- مسائل اجتماعی = برخورد فرهنگ های مختلف افراد و ناآشنایی با فرهنگ شهرنشینی در برخی موارد به صورت حاد در سطح شهر ملاحظه می شود و روز به روز در حال افزایش است.
۸- این مشكلات و فشارها باعث شده است ساكنان تهران به لحاظ روحی و جسمی بیمار باشند. درصد بالای انواع بیماران گواه بر این امر است.
تصور این نكته نیز كه بتوان با ایجاد شبكه های جاده ای داخل شهری و انتقال آب و برق و ساخت مسكن اشتغال ... سر و سامانی به تهران داد و مشكلات آن را مهار كرد، خیال باطنی بیش نیست، چه هر اندازه در تهران، اقدامات عمرانی - توسعه ای كه مستلزم صرف هزینه و فراهم كردن امكانات است، صورت گیرد، باعث تشدید مسأله خواهد شد. زیرا هر ریالی كه در تهران خرج شود و هر امكانی كه به وجود آید، خود باعث جذب بیشتر انسان ها به تهران و تشدید موضوع خواهد شد.
بنابراین دولت به خاطر نجات تهران و مملكت (از تخلیه روستاها و شهرهای كوچك (مراكز تولید) و تجمیع افراد در تهران و یا چند شهر بزرگ) باید از صرف هرگونه هزینه و برنامه های توسعه ای جدید در تهران جلوگیری كند (حدود ۵۵ درصد بودجه مملكت در تهران و حومه هزینه می شود) در شرایطی كه در روستاها، كوچه ها و معابر تنگ و باریك و كج و معوج و خاكی است و با اولین بارندگی های پائیزی گل تا مچ پا بالا می آید در تهران در خیابان ها و كوچه ها آسفالت روی آسفالت ریخته می شود - جدول خیابان ها به هردلیل موجه یا غیرموجه تعویض می شود - در جاهایی كه استعداد لازم را ندارند، به زور پول چمن و گل... كاشته می شود و عمداً یا سهواً گلها و ... مرتب در هر فصل عوض می شوند - اینها یعنی خرج كردن پول، خرج كردن پول، یعنی جذب نفر، جذب نفر یعنی جذب نفر بعدی و ...
دولت ها، در تهران برای انتصاب اشخاص و افراد خاص در مشاغل بالا اقدام به ایجاد دفاتر كلیه واحدهای دولتی - كه مركز اصلی آنها در شهرهای دیگر است - كرده اند، از جمله دانشگاه ها - كارخانجات - شركت ها و ... در كجای دنیا دانشگاه های شهرستانها در پایتخت آن كشور دفتر دارند و همین طور كارخانجات، اینها جز تحمیل هزینه گزاف به دولت و اشتغال نورچشمی ها در تهران چیز دیگری نیست - در شرایط امروز جهان و با وجود امكانات بسیار وسیع و سریع ارتباطات توسل به این شیوه ها نشان از عقب ماندگی سیستم اداری و طرز تفكر مسؤولان نظام دارد.هزینه هر نفر ‎/ سال یك شهروند در تهران را اگر از نظر سوبسیدهایی كه دولت از نظر نان - آب - برق - تلفن - سوخت گاز منازل و سوخت وسایل نقلیه - مسكن - اشتغال - تأمین اجتماعی - بهداشتی - درمانی - آموزشی (از سطوح دبستان تا دانشگاه) و خدمات شهری و ... به اضافه هزینه های حفاظتی و امنیتی... محاسبه كنیم، ارقام بسیار بالایی خواهد بود. این در شرایطی است كه در محیط های روستایی و كشاورزی - كشاورز نان را به قیمت آزاد مصرف می كند و در برخی روستاها زنان روستایی باید برای تأمین آب ساعت ها با پای پیاده راهپیمایی كنند (شاهد مدعا فیلمی است كه در كانال یك تلویزیون نشان داده شد و مربوط به روستایی در منطقه كازرون خوزستان بود كه زنان روستایی برای آوردن آب شرب باید ۶ ساعت پیاده روی می كردند) - همینطور است در مورد سوخت، سوخت اكثر روستاها تأمین نشده، مسكن كلیه ساختمان های محیط های روستایی فاقد سند هستند (البته دولت طرحی دارد كه در سال جدید به تعدادی از ساختمان های روستایی سند مالكیت داده شود) و بنابراین وامی برای تعمیر و اصلاح آنها پرداخت نمی شود و در نتیجه این ساختمانها با كوچكترین زلزله برسر مالكین خراب می شوند، اشتغال و تأمین اجتماعی - مسائل بهداشتی - درمانی هم همین طور.
به عبارت دیگر یك ایرانی ساكن در شهرهای بزرگ بویژه در تهران با یك ایرانی ساكن در قصبه ها، از لحاظ نگرش ها و رسیدگی ها و هزینه ها تفاوت فاحش دارد.
چه باید كرد:
۱- در درجه اول مسؤولان مملكتی باید به این بینش برسند كه مشكل تهران را نمی توان در تهران حل كرد و باید در دورافتاده ترین و فقیرترین و عقب افتاده ترین نقاط كشور به دنبال حل مشكلات تهران و دیگر شهرهای بزرگ باشند.به عنوان مثال تا زمانی كه معاونت حمل و نقل شهرداری تهران در تلویزیون اعلام می كند باید سالیانه... كیلومتر آزاد راه در تهران ساخته شود تا مشكل ترافیك حل شود یا مسؤولان دیگری بعد از ماهها و سالها تشكیل جلسات مكرر صحبت از زوج و فرد كردن تردد خودروها در سطح شهر می كنند و موارد مشابه دیگر - امیدی به حل مشكلات تهران وجود ندارد.
۲- تغییر در نگرش ها ضروری است به عبارت دیگر تا كلیه وزارتخانه ها و سازمانها، و در رأس آنها سازمان مدیریت و برنامه ریزی كه مسؤول مدیریت برنامه ریزی وزارتخانه ها و سازمانها است، به این حقیقت نرسند طرح مسأله ثمری ندارد.
۳- تهران مجموعه ای در حال جوشش و غلیان است و تاكنون برنامه های وزارتخانه ها و سازمانها در فراهم كردن امكانات بیشتر برای تهران و تهرانی بوده كه عملاً نتیجه ندارد ومشكلات تهران هر روز بیشتر از روز پیش و به صورت تصاعدی در حال افزایش است.
۴- وقتی نگرش به مدیریت تهران در چارچوب مدیریت ملی و به عنوان جزیی از آن قرار بگیرد، آن وقت می توان به امكان تعدیل مسائل در تهران امیدوار بود.
۵- مسأله مهاجرت از یك طرف و اشتغال از طرف دیگر و موضوعات ناشی از این دو مقوله را باید در چارچوب توسعه از سطح روستا آغاز كرد و در این راستا برای عملی كردن این برنامه، ضروری است استراتژی ها مشخص و به دنبال آن برنامه كوتاه مدت میان مدت و دراز مدت به اجرا گذاشته شود و هماهنگی های لازم ( كه مشكل این طرح است) بین سازمانهای درگیر توسعه روستا به وجود آید و مسؤولیت یا مدیریت آن به یك سازمان یا فرد (مدیر و قوی) در سطح كشور سپرده شود. ضمن آنكه این طرح می تواند طی ۱۰ سال در سطح مملكت اجرا شود.پس از اجرای این طرح وقتی در خلال آن می توان در روستاها با استفاده از مهندسین بیكار رشته های راه و ساختمان مبادرت به تهیه طرحهای خیابان و كوچه (طرح هادی روستا)، طرحهای ساده ساختمانی و لوله كشی... كرد و دولت نیز هزینه های عمرانی عمومی در سطح روستا را تقبل كند و هزینه های ساخت و بازسازی ساختمان های مسكونی، ساختمانهایی كه در مسیر برنامه های عمرانی قرار می گیرند و تخریب می شوند و یا اصلاحی پیدا می كنند و ... را برعهده گیرد و برای تجدید بنای سایر ساختمانها كه عمدتاً خشت و گل هستند و با كوچكترین زلزله ای فجایع به بار می آورند، به كمك مردم بشتابد. پرداخت قسمتی از هزینه ها توسط دولت و پرداخت بقیه هزینه ها با استفاده از تسهیلات بانكی با بهره نازل باشد. پرداخت كلیه مبالغ باید دقیقاً نظارت شده و مرحله ای باشد تا پولهای پرداختی در جای خود به هزینه گرفته شود.متعاقب شروع این گونه عملیات عمرانی در سطح روستا - كارگری كه از روستا به شهر می آمد تا كاری برای تأمین خرج زن و بچه خود پیدا كند، دیگر به شهر نخواهد آمد. با ایجاد اشتغال در سطح روستاها و در زمینه های مختلف حتی كارگران همان روستاها كه در شهرها در حرف كارگری - لوله كشی - برق كشی - نجاری - نقاشی - آهنگری و یا... مشغول به كار هستند، به روستا خواهند برگشت. این امر نه فقط جلو مهاجرت را خواهد گرفت (چون كارگر دنبال مزد است و اگر مزد را به روستا ببرید، كارگر با مقدار كمتر مزد هم ترجیح می دهد در روستای خودش بماند، زیرا قلباً و با اعتقاداتی كه دارد، نمی خواهد به شهربیاید و خود و زن و بچه هایش را وارد محیط كاملاً نامأنوس و درگیری با مسائل ناشی از تغییر مكان كند.) بدین ترتیب مسأله اشتغال هم حل می شود. با شروع عمران در روستاها، مركزیت های روستایی بخودی خود فعال می شوند و این خود باعث جذب نیروهای دیگری از جمله پزشكان عمومی - دندانپزشكان - دكترهای داروساز - آزمایشگاه ها- رادیو لوژی ها، خانم های قابله و درمانگاه ها و بالاخره هسته های اولیه بیمارستانی می شود. در كنار این ضرورت از جمله تعمیر گاههای اتومبیل - برق - آهنكاری و ... و به عبارت دیگر به طور خودكار هر نوع اشتغالی، موجد اشتغال جدید می شود.با انتقال دفاتر دانشگاهها از تهران به دانشگاههای مادر در شهرها و شهرستانها و همچنین دفاتر كارخانجات و شركت ها كه هر كدام علاوه بر داشتن حداقل یك ساختمان اداری، دهها نفر كارمند دارند، دهها هزار نفر با خانواده هایشان به محل های اصلی خود منتقل می شوند.انتقال این چندین ده هزار در حد خود به كاهش جمعیت تهران از یك طرف و تأثیر مهم بر اقتصاد و توسعه شهرهایی كه این افراد در آنها سكنی می گزینند كمك می كند و درآمدها كه پیش تر از شهرها به تهران منتقل و در تهران خرج می شد، به شهرها و محل های تولید این درآمدها منتقل و خرج می شود و بدین طریق در شهرهای كوچك ایجاد اشتغال می شود. از همه مهمتر اینكه نگرش و توجه توسعه ای به مسائل، وارد روستا شده و این خود باعث شكوفایی نیروهای جوان روستاها می شود و روستا از درون شروع به توسعه و آبادانی می كند. بدیهی است، در صورت اجرای طرح «آمایش سرزمین» امكان برنامه ریزی های كلان و خرد در كل مملكت به عنوان ابزاری در برنامه ریزی و اجرای برنامه های فوق الذكر خواهد بود.

دكتر محمدرضا مقدم ـ استاد دانشگاه تهران
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید