چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


روش‌های فریب‌رسانه‌ای


روش‌های فریب‌رسانه‌ای
مجریان صنعت رسانه‌ای به ما می‌گویند كه جهت‌گیری اخبار اجتناب ناپذیر است. تحریف و عدم صحّت خبرها، به دلیل فشار برای تحویل آن‌ها در موعد مقرر، پیش‌داوری غلط، فضای محدود برای چاپ خبر، زمان ناكافی، محدودیت بودجه و مشكلات مربوط به خلاصه كردن خبر می‌باشد. بعلاوه، هیچ سیستم اطلاع رسانی نمی‌تواند تمام خبرها را منتقل كند. در نتیجه گزینش خبر ضروری است و بعضی از مخاطبان هرگز راضی نمی‌شوند. البته مشكلاتی نیز وجود دارد. اما تحریف رسانه‌ای صرفاً نتیجه اشتباه و مشكلات روزمرّه نیست. درست است كه مطبوعات باید اخبار را گزینش كنند، اما چه اصلی در این گزینش دخیل است؟ جهت‌گیری رسانه‌ای به صورت اتفاقی نمی‌تواند باشد، بلكه همواره در یك جهت است و آن حمایت از مدیران در برابر كارگران، شركت‌ها در برابر منتقدان آنها، ثروتمندان سفید پوست در برابر فقرا، كاغذبازی در برابر معترضان به آن، انحصار دوحزبی در برابر احزاب چپگرای ثالث، خصوصی‌سازی و اصلاحات بازار آزاد در برابر توسعه بخش دولتی، تسلط آمریكا برجهان سوم در برابر تغییرات اجتماعی یا انقلابی، سیاست امنیت ملی در برابر منتقدان این سیاست و روزنامه‌نگاران محافظه كار همچون راش لینباف و جرج ویل در برابر روزنامه‌نگاران ترقی خواه و مردمی همچون جیم‌های تاور و رالف نادر می‌باشد.
گرایش ذاتی جریان رسانه‌ای، دقیقاً بازتابندهٔ ایدئولوژی غالب است و به ندرت به سمت‌ حوزه هایی كه باعث نارضایتی سران قدرت سیاسی و اقتصادی، از جمله كسانی كه صاحب رسانه‌ها یا تبلیغات مربوط به آن هستند، منحرف می‌شود. حاصل چنین روندی كلیات ناقصی از شیوه‌هایی است كه این گرایشات دسته‌بندی و عرضه می كند.
حذف و پنهان كاری
فریبكاری اغلب در بخش‌های ذكر نشده خبر پنهان است. رایج‌ترین شكل تحریف رسانه‌ای حذف كردن است. گاهی حذف نه تنها شامل جزییات مهم خبر، بلكه شامل كل آن و حتا خبرهایی كه دارای اهمیت فراوان هستند، می‌شود. همان‌گونه كه ذكر شد، گزارش‌هایی كه ممكن است انعكاس دهنده نكات منفی موجود در قدرت‌ها باشند، هرگز منتشر نمی‌شوند. از این روست كه مسموم شدن چند نفر توسط یك شخص طغیان‌گر به عنوان خبری مهم تلقی می‌شود، اما داستان غم‌انگیزتر مسمومیت هزاران كارگر یك كارخانه به خاطر حفظ منافع كارخانه داران بزرگ (كه خود صاحب رسانه‌ای مهم هستند یا به آن آگهی می‌دهند) به رغم تلاش فراوان گروه‌های محافظ ایمنی كارگران برای علنی كردن موضوع، چندین دهه مخفی می‌ماند.
ما دربارهٔ سركوبگری سیاسی كه از سوی دولت‌های چپ‌گرایی چون كوبا ( با وجود این كه گزارش اخیر وزارت خارجه تنها به وجود شش زندانی سیاسی در كوبا اشاره كرده است) اعمال می‌شود بسیار شنیده‌ایم، اما تقریباً هیچ چیزی در بارهٔ اعمال وحشیانه و كشتار جمعی كه از سوی كشورهای راست‌گرای مورد حمایت آمریكا از جمله تركیه، اندونزی، عربستان سعودی، مراكش، السالوادور، گواتمالا و كشورهای بیشمار دیگری انجام می‌شود، چیزی نمی‌شنویم.
رسانه‌ها اغلب رویدادهایی را كه حقیقتاً حساس هستند، كم اهمیت جلوه می‌دهند. به همین دلیل است كه در سال ۱۹۶۵ ارتش اندونزی – با راهنمایی، تجهیز، آموزش و تأمین مالی ارتش آمریكا و سازمان سیا – احمد سوكارنو را از ریاست جمهوری خلع و حزب كمونیست اندونزی و متحدان آن را ریشه كن و نیم میلیون نفر (بعضی این رقم را بیش از یك میلیون تخمین زده‌اند) را قتل عام كرد كه از زمان قتل عام حزب نازی، بزرگ‌ترین كشتار گروهی به شمار می‌رود. ژنرال‌ها همچنین صدها كلینیك، كتابخانه، مدرسه و مراكز اجتماعی را كه كمونیست‌ها احداث كرده بودند، نابود كردند. حتا اگر یك گزارش دربارهٔ آن حادثه منتشر می‌شد می‌توانست به جنجالی بزرگ تبدیل شود، اما سه ماه طول كشید تا مجلهٔ تایم به موضوع اشاره كرد و نیز یك ماه دیگر طول كشید تا روزنامهٔ نیویورك تایمز (۴/۵/۱۹۶۶) با انتشار سرمقاله‌ای ارتش اندونزی را برای این‌كه «نقش خود را با نهایت دقت بازی كرده است» ستود.
دروغ گویی، صریح و تكراری
زمانی كه حذف كردن برای پنهان كاری كافی نباشد، رسانه به دروغ‌گویی مستقیم روی می‌آورد. سازمان سیا طی چهل سال در ایتالیا، فرانسه، جزیرهٔ كرس، هندوچین، افغانستان و آمریكای مركزی و جنوبی خود را درگیر قاچاقچیان مواد مخدر كرده بود. بیشتر این فعالیت‌ها مورد بررسی‌های گسترده كنگره قرار گرفتند و سندی عمومی به شمار می‌روند. اما به نظر نمی‌رسد رسانه‌ها چیزی از آن شنیده باشند. در ماه اوت سال ۱۹۹۶، زمانی كه نشریهٔ خبری سن خوزه مركوری دربارهٔ محموله‌های قاچاق مشترك بین سازمان سیا و گروه كنترا كه در شرق لس‌آنجلس در دریا غرق شد گزارش‌هایی منتشر كرد، رسانه‌های مهم آمریكا حقیقت را كتمان و موضوع را پنهان كردند. اما پس از آن كه این گزارش‌ها از طریق سایت‌های اینترنتی در سراسر جهان منتشر شدند، كتمان كردن موضوع بسیار دشوار شد و رسانه‌ها حملهٔ خود را آغاز كردند. روزنامه‌های واشینگتن پست و نیویورك تایمز و شبكه‌های تلویزیونی و شبكه‌های اطلاع رسانی اعلام كردند كه «مدركی» دال بر دخالت سازمان سیا وجود نداشته است و گزارش مركوری «اشتباه روزنامه‌نگاری» بوده و مشكل واقعی علاقهٔ مردم به این مسأله بوده یعنی ساده‌لوحی، جنون و توطئه. در حقیقت، گزارش مركوری كه حاصل یك سال تحقیق بود، عوامل و دلالان ویژه‌ای را معرفی كرده بود و زمانی كه این گزارش از طریق شبكه اینترنت منتشر شد، اسناد و شهادت‌نامه‌های مفصّلی ضمیمهٔ آن شد كه اتهامات وارده را ثابت می‌كردند. رسانه‌ها آن اسناد را رد كرده و مكرراً به دروغ می‌گفتند كه چنین چیزی وجود نداشته است.
اَنگ زدن
صاحبان رسانه‌ها مانند همهٔ تبلیغ كنندگان با اَنگ زدن مثبت و منفی، در پی‌شكل دادن به درك ما از موضوعات هستند. بعضی ا‌َنگ‌های مثبت عبارتند از : «ثبات»، «رهبری قاطع رییس جمهور» ، «دفاع نیرومند» و «اقتصاد سالم». در حقیقت، چه كسانی خواستار بی‌ثباتی، ریاست جمهوری ضعیف، دفاع شكننده واقتصاد بیمار هستند؟ این برچسب‌ها توضیحی برای موضوع هستند و بدون مواجهه با ویژگی‌های واقعی كه ممكن است ما را به نتیجه‌ای متفاوت رهنمون شوند، عمل می‌كنند.
بعضی برچسب‌های منفی عبارتند از : «شورشیان چیگرا»، «تروریست‌های اسلام‌گرا» ، «نظریه‌های توطئه‌»، «تبهكاران مناطق فقیرنشین» و«مزاحمان». این برچسب‌ها به ندرت درون محیط بزرگ‌تر روابط و مسایل اجتماعی از بین می‌‌روند. خود مطبوعات نیز توسط صدها روزنامه‌نگار، مفسّر و مجری تلویزیونی محافظه كار كه فضای ارتباطات را پر كرده‌اند اما ادعا می‌كنند كه از این صحنه حذف شده‌اند، انگ «رسانه‌های آزاد» می‌خورند.
انتقال اخبار دروغین
یك روش دروغ‌گویی، پذیرش ظاهری دروغ‌های رسمی و انتقال آن‌ها به مردم بدون تأیید كافی آنهاست. در دههٔ ۵۰ میلادی، مطبوعات طی چهار سال برای سناتور جوزف مك كارتی همین نقش را ایفاكردند، یعنی زمانی كه وی با اتهاماتی چون خیانت و شوراندن حزب كمونیست علیه مردم مواجه شد و امكان نداشت بدون همراهی كردن رسانه‌های ملی افراد را قربانی كند، اما اقدامات وی بدون هیچ دردسری ادامه یافت. عملكرد مطبوعات تقریباً در همهٔ زمینه‌های سیاست داخلی و خارجی ویژگی انتقال اخبار دروغین را داراست به نحوی كه روزنامه‌نگاران را «تندنویسان قدرت» می‌نامند ( بعضی اَنگ‌ها واقعاً مناسبند). زمانی كه این موضوع در بین روزنامه نگاران به بحث گذاشته شد، آنها پاسخ دادند كه نمی‌توانند ایدئولوژی شخصی خود را وارد گزارش‌هایشان كنند و در حقیقت، هیچ كس نیز چنین توقعی از آن‌ها نداشت. اما انتقاد من این است كه آنان در واقع این‌ كار را می‌كنند. معمولاً ادراكات متعارف ایدئولوژیك آن‌ها با ادراكات ایدئولوژ یك رؤسایشان و مقامات به‌طور عاّم هم راستا می‌شود و آن‌ها را به عرضه كنندگان وفادار عرف متداول تبدیل می‌كند.
توازن غلط
مطبوعات هماهنگ با معیارهای روزنامه‌نگاری منصفانه برای پی‌بردن به هر دو روی سكّه حقایق با منابع خبری به رقابت برمی‌خیزند. در حقیقت، دو طرف به ندرت برسر تسلط برابر به توافق می‌رسند. تحقیقی مشخص كرد كه در رادیو ملی آمریكا (رسانه‌ای كه به نظر لیبرال‌تراز بقیه می‌رسد) سخنگویان جناح راست اغلب به تنهایی در مصاحبه‌ها شركت می‌كنند، در حالی كه حضور دموكرات‌ها – در اوقات محدودی كه حاضر به مصاحبه می‌شوند – همواره با حضورمحافظه‌كاران تعدیل می‌شود. بعلاوه، دو سوی سكّه یك ماجرای خبری، لزوماً بیان كننده تمام جنبه‌های آن نیست و دیدگاه‌های جناح چپ پیشرو و افراطیّون تقریباً كاملاً متفاوت از یكدیگر است. طی دههٔ ۸۰ میلادی، در میزگردهای تلویزیونی كه با موضوع سیاست دفاعی تشكیل می‌شدند، «كارشناسانی» كه می‌خواستند سطح بالای هزینه‌های نظامی را حفظ كنند در برابر «كارشناسانی‌» قرار می‌گرفتند كه می‌خواستند بودجه نظامی را هر چه بیشتر افزایش دهند و به ندرت كسانی كه طرفدار كاهش جدی بودجهٔ دفاعی بودند در این میزگردها حضور می‌یافتند.
چارچوب بندی
مؤثرترین روش تبلیغ روشی است كه به جای دورغ‌گویی بر چارچوب بندی اتكّا كند. وسایل ارتباط جمعی با توجه به حقیقت به جای كتمان آن و با تأكید و استفاده از ابزارهای كمكی دیگر می‌توانند بدون جانبداری آشكار و دوری بیش از حد از حقیقت، تأثیر دلخواه خود را برجای گذارند . چارچوب بندی از طریق روش گردآوری اخبار، میزان افشاگری، جایگاه (صفحه اول یا صفحات داخلی روزنامه، خبر لید یا آخرین )، نحوه بیان (دلسوزانه یا تحقیرآمیز)، تیتر و تصاویر مربوط به خبر، و در مورد رسانه‌های صوتی و تصویری، با افكت‌های دیداری و شنیداری حاصل می‌شوند. از گویندگان خبر به عنوان عامل كمكی استفاده می‌شود. آن‌ها باید با به كاربردن بیانی خوشایند سعی كنند حس بی‌طرفی خود را نسبت به موضوع منتقل كنند. مفسّران تلویزیون و سرمقاله نویسان و نویسندگان مطالب روزنامه‌ها برسبك شناخته شده و شیوه بیانی كه برای ترویج اعتبار و اطمینان بخشی خبر، یاآن چه كه تكذیب آمرانه نامیده می‌شود، تأثیرگذار هستند و این كار را با بیان عباراتی چون «این وضعیّت چگونه خاتمه خواهد یافت؟ تنها زمان مشخص می‌كند. »ویا« نمی‌توان مطمئن بود.» (كه ترجمهٔ بهتر آن «من نمی‌دانم و اگر من ندانم، هیچ كس دیگری هم نخواهد دانست» می‌باشد.) انجام می‌دهند. چنین اعتبار بخشی گاهی با وانمود‌كردن بدیهیات پیش پا افتاده به عنوان حقایق عمیق حاصل می‌شود. بنابر این، گویندگان خبر می‌آموزند كه از جمله‌هایی مانند «اگر حمله به سرعت پاسخ داده نمی‌شد، دو طرف درگیر با جنگی طولانی مدت مواجه می‌شدند»، « اگر مشكل غیر منتظره‌ای پیش نیاید ، پرتاب موشك فضاپیما طبق برنامه انجام خواهد شد» و «به دلیل اوج گرفتن احساسات رأی دهندگان، انتظار می‌رود در روز رأی‌گیری با جمعیت انبوهی از مردم مواجه شویم» و «اگر كنگره سریع اقدام نكند، لایحه راه به جایی نخواهد برد» استفاده كنند. ما مایل نیستیم كه سرنوشت مردم و دموكراسی مان به هر فرجامی ختم شود، از این رو باید نسبت به شیوه‌های تحریف رسانه‌ای كه ریشه در تولید روزانه اخبار و گزارش‌ها دارند،هشیار باشیم. معمولاً ، رسانه‌های خبری اطلاعات و تفسیرهایی را كه ممكن است به شهروندان كمك كنند تا در فضایی دموكراتیك درك خود را از شیوه های انتقاد تقویت كنند، در اختیار آنان قرار نمی‌دهند. كار رسانه‌ها، ایمن‌سازی قلمرو كلام برای تشكیل آمریكایی است كه پیش از آن كه فرصتی برای تفكر داشته باشیم، به ما بگویند به چه چیزی بیاندیشیم. زمانی كه متوجه شویم انتخاب خبر برای جلب نظر كسانی است كه دارای قدرت، موقعیت و ثروت هستند، از شكایت از عملكرد سرسری مطبوعات صرفنظر كرده و به تحلیل خدمات رسانه‌ها به صاحبان قدرت می‌پردازیم. مایكل پارنتی در سال ۱۹۶۲ دكترای خود را در رشتهٔ سیاست از دانشگاه ییل دریافت كرد و در چندین دانشگاه و دانشكده به تدریس اشتغال داشته است. وی سیزده كتاب تألیف كرده است كه ازجمله آن‌ها: دموكراسی برای عده ای قلیل؛ قدرتمند و ضعیف؛ حقیقت‌سازی : سیاست‌های رسانه‌های خبری ؛ شمشیر و دلار: امپریالیسم، انقلاب و مسابقه تسلیحاتی؛ رسانه اعتمادساز: سیاست‌ تفریحات ؛ سرزمین بت‌ها، اسطوره‌های سیاسی در آمریكا؛ علیه امپراتوری: حقایق كثیف؛ و سیاه جامگان و سرخ جامگان : فاشیسم منطقی و براندازی كمونیسم می‌باشد. مقاله‌های دكتر پارنتی در نشریات دانشگاهی و فصلنامه‌های سیاسی متعددی منتشر شده است. وی در بركلی كالیفرنیا زندگی می‌كند و خود را وقف نوشتن و سخنرانی در سراسر كشور كرده است .
منبع: thirdworldtravele
برگرفته از كتاب ۲۰ سال سانسور خبری نوشتهٔ كارل جنسن
منبع:سایت عملیات روانی
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید