چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


نقش دولت اصلاحات در توسعه خبرگزاری‌ها و شکست انحصار اطلاع‌رسانی


نقش دولت اصلاحات در توسعه خبرگزاری‌ها و شکست انحصار اطلاع‌رسانی
مقد‍ّمه
پس از حماسه دوم خرداد سال ۷۶ و قرار گرفتن هدایت امور در دست دولت جناب سیدمحمد خاتمی كه بعدها دولت اصلاحات نام گرفت، فضایی بر كشور حاكم شد كه در بحث موردنظر در یك كلام كوتاه می‌توان آن را "میل به دانستن" و "میل به تحوّل"خواند.
این میل هم ریشه در تحولات جهانی و بخصوص گسترش و تسهیل ارتباطات داشت و هم ریشه در تغییرات مهمی كه در داخل كشور بوقوع پیوسته بود كه از جمله مهمترین آنها به تغییر فاحش در هرم جمعیتی، ارتقای سطح تحصیلات و با قدری تسامح گسترش طبقه متوسط می‌توان اشاره كرد. "میل به دانستن" در كنار ترویج پلورالیسم (چند صدایی) تقاضای متراكمی را در جامعه ایجاد كرده كه به زبان پارسونز جامعه‌شناس آمریكایی در فرآیند جامعه "انرژی" و "اطلاعات" با هم هماهنگ نبودند و جامعه با عدم تعادل در این عرصه مواجه بود.
تقاضای متراكم یا به گفته پارسونز همان انرژی، براساس اصل فانكشن (Function) در تئوری كاركردگرایی كه "هر آنچه كاركرد داشته باشد به وجود می‌آید و هر چه بوجود آید حتماً كاركرد دارد" در قدم اول به خلق روزنامه‌ها، هفته‌نامه‌ها، ماهنامه‌ها، فصلنامه‌ها و در یك كلمه رسانه‌های مكتوب انجامید امّا گسترش كمی و ناگهانی مطبوعات حلقه‌های مفقوده دیگری را آشكار ساخت كه فقدان نیروهای حرفه‌ای، بالا بودن هزینه‌ها، دشواری‌های تولید، پاسخگو نبودن منابع خبری رسمی به نیازهای موجود و كمبود منابع خبری از مهمترین آنها به شمار می‌رفت.از همین رو "تنوع" مطبوعات همپای "تعدد" آنها پیش نرفت.
به هر حال پس از مدتی فكر راه‌اندازی "آژانس‌های خبری" جدید در مجموعه‌های مختلف شكل گرفت كه فن‌آوری‌های نوین ارتباطات بخصوص اینترنت عینیت بخشیدن به این فكر و این نیاز را تسهیل و تسریع می‌كرد. لذا در فاصله سال ۷۸ تا ۸۲ ناگهان شاهد شكل‌گیری خبرگزاری‌های متعدد بودیم و این غیر از دهها سایت اینترنتی خبری است كه در این سالها شكل گرفت و جایگاه خاصی نیز در بخش اطلاع‌رسانی به خود اختصاص داده است.
نقش دولت اصلاحات و به‌طور اخص وزات فرهنگ و ارشاد اسلامی
۱- بالا بردن انرژی:
چنانچه اشاره شد هنگام وقوع حماسه دوم خرداد انرژی و تقاضای متراكمی برای دانستن هر چه بیشتر در جامعه وجود داشت دولت جناب آقای خاتمی نیز به درستی نه‌تنها درصدد مقابله با این انرژی برنیامد بلكه با طرح شعارهای جذّاب و باز كردن فضا به بالا رفتن این انرژی كمك كرد.در این شرایط دولت اصلاحات حتّی اگر می‌خواست هم نمی‌توانست مانع رشد روزافزون نیاز جامعه به اطلاعات بیشتر باشد.
۲- زمینه‌سازی و حمایت برای ایجاد مطبوعات جدید
افزایش چشمگیر مجوزها، تولید و انتشار مطبوعات اقدامی بود كه مشخصاً از سوی دولت جدید و بطور اخص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسترسازی و حمایت شد. بطوریكه حدود ۵۷۲ نشریه در سال ۷۵ به ۸۶۴ نشریه در سال ۷۷ رسید.
در اینجا اشاره به این نكته را لازم می‌دانم كه افزایش میزان و سطح مطالبات و همچنین برداشت ناصحیح جریانی از پیام دوم خرداد و تحریف این پیام ارزشمند كه بخصوص از سوی گروهی از مطبوعات راهبری می‌شد شرایطی را در كشور بوجود آورد كه امروز دیگر همگان به عوارض سوء آن معترفند هر چند كاستی‌ها در قوانین موجود و عدم درك شرایط جامعه از سوی بخش‌هایی از نظام را نیز نمی‌توان در آنچه پیش آمد نادیده گرفت.
۳- مانع نشدن برای شكل‌گیری خبرگزاری‌های جدید و همراهی با آنها
با شروع راه‌اندازی خبرگزاری‌های نوین از سال ۷۸ و گسترش قابل ملاحظه آنها در سال ۸۲ دولت و بخصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تقریباً نه‌تنها هیچ مانعی ایجاد نكردند بلكه به اشكال مختلف از جمله شركت وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم افتتاحیه برخی از این خبرگزاری‌ها، دعوت آنها به نشست‌های دوره‌ای مدیران مطبوعات و حمایت مختصر مالی در اواخر سال ۸۳ با این اقدام همراهی و از آن حمایت كردند.
۴- تدوین آیین‌نامه تأسیس و نحوه فعالیت خبرگزاری‌های غیردولتی
از دیگر اقدامات مثبت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش برای ضابطه‌مند كردن فعالیت‌ خبرگزاری‌های غیردولتی بود.
این اقدام هر چند با تأخیر انجام شد و اگرچه در این آئین‌نامه مصوب هیأت دولت، كاستی‌ها و ضعفهایی وجود دارد اما در مجموع از نبود ضابطه بهتر و خساراتش كمتر است.
ضعفها و كاستی‌ها
در كنار نقش مثبت دولت و اقدامات صورت گرفته از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مناسب بنظر می‌رسد كاستی‌ها و ضعف‌ها نیز بیان شود تا برای جبران آنها یا پیشگیری از تكرار آنها تدبیری صورت گیرد.
۱- عدم سیاست‌گذاری
به اعتقاد من آنچه بخصوص در زمینه شكل‌گیری خبرگزاری‌های جدید خودنمایی می‌كرد فقدان سیاست‌گذاری و بسترسازی هدفمند بود. در واقع خبرگزاری‌هایی كه بوجود آمدند برخاسته از نیازها و ضرورت‌هایی بود كه در مقدمه به آنها اشاره شد نه محصول بسترسازی هدفمند دولت و یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. و به اعتقاد من هم دولت و هم وزرات ارشاد هر دو زمانی از ایجاد خبرگزاری‌های جدید مطلع شدند كه غالب آنها در چارچوب مؤسسات فرهنگی مجوز دریافت كرده بودند و كار آنها عملاً شروع شده بود. تدوین آیین‌نامه مورد اشاره نیز درست به همین دلیل تهیه و به تصویب رسید كه این ضعف را جبران كند. البته توجه دست‌اندركاران را به این مهم جلب می‌كنم كه خلأ سیاست‌گذاری با تدوین آیین‌نامه پرنمی‌شود و آیین‌نامه خود باید راهكاری براساس سیاست‌گذاری مشخص باشد كه به اعتقاد من، خلأ سیاست‌گذاری همچنان وجود دارد و آن را باید در قالب یك "نظام جامع اطلاع‌رسانی" جستجو كرد.
۲- تبعیض در برخورد با خبرگزاری‌های جدید
یكی دیگر از كاستی‌ها و ضعف‌های موجود، تبعیض در نوع و میزان همكاری بخش‌هایی از دولت با خبرگزاری‌های موردنظر است.
در اینجا ناگزیرم در رأس این مجموعه‌ها به مجموعه ریاست جمهوری اشاره كنم كه متأسفانه به رغم نظر شخص رئیس‌جمهور و براساس اعمال نظر برخی از دست‌اندركاران بخش رسانه‌ای این مجموعه تبعیض های ناروایی در خصوص برخی خبرگزاری‌ها اعمال می‌شود كه عملاً به ایجاد "رانت" برای برخی دیگر ‌انجامیده است.شكایت‌های نابجای برخی بخش‌های دولت از برخی خبرگزاری‌ها كه جز اتلاف وقت چیزی درپی نداشت و با شعارهای مورد حمایت دولت نیز منطبق نبود از دیگر گلایه‌های موجود در این‌باره است.
۳- وجود نگاهی به خبرگزاری‌ها در قالب بنگاه اقتصادی
در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نگاهی وجود دارد كه معتقد است خبرگزاری‌ها باید در قالب یك "بنگاه اقتصادی" عمل كنند.
این نگاه اگر بمعنای رویكرد درآمدی یا اعمال "مدیریت اقتصادی" در مجموعه خبرگزاری‌ها باشد به این معنی كه خبرگزاری‌ها باید هزینه‌های زائد خود را كاهش دهند و در چارچوب فعالیت‌های خود به فكر درآمد هم باشند فكری كاملاً صحیح و قابل دفاع است ولی اگر به "معنای "سودمحوری" باشد كه معمولاً در "بنگاه‌های اقتصادی" چنین است از خطرناكترین رویكردها، به یك رسانه خصوصاً خبرگزاری می‌تواند قلمداد شود. چرا كه این نگاه خبرگزاری‌ها را به سمت عافیت‌طلبی، زدوبند، خبرسازی و تجارت از این طریق سوق می‌دهد كه صرفاً اسم خبرگزاری را یدك می‌كشند.
۴- عدم ارائه ارزیابی از خبرگزاری‌ها
نبود ارزیابی از عملكردها تقریباً از مشكلات عمده كشور و در همه بخش‌هاست كه در خصوص عملكرد خبرگزاری‌ها نیز موضوعیت دارد.
امروز قاعدتاً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید از عملكرد چندساله خبرگزاری‌های غیردولتی كشور ارزیابی قابل اعتنایی داشته باشد تا ضعفها و قوت‌های آنها معلوم و در یك اقدام دیگری برای تقویت موارد مثبت و كاهش یا جبران ضعفها، اقدامات لازم صورت گیرد.
حمایت‌ها و هدایت‌های دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متناسب با این ارزیابی‌ها كه علی‌الاصول باید بیطرفانه و كارشناسانه انجام شود می‌تواند سامان مناسبتری بخود بگیرد.
نبود ارزیابی كه به آن اشاره شد در یك صحنه اثر منفی خود را بر عدم برنامه‌ریزی برای تقویت توان حرفه‌ای خبرگزاری‌ها نشان می‌دهد. اقدامی كه در صورت تحقق آن می‌تواند به ارتقای سطح فعالیت رسانه‌ای كشور منجر شود و آثار مثبت خود را بر مطبوعات نیز نمایان كند. در پایان لازم می‌دانم مجدداً از تلاش‌های صورت‌ گرفته، سعه‌صدر و حمایت‌های دولت و وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران و شخص جناب آقای مسجد جامعی در این‌باره تشكر كنم.
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید