شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


برش اول


برش اول
عمر نعیم، فیلم ساز، در شهر امان، اردن بزرگ شد. وی فرزند یك مادر هنرپیشه و یك پدر خبرنگار است. نعیم می گوید، " خانه ما همیشه پر از آدم های جالب بود – هنرپیشه ها، نویسنده ها و ادیبان. من از انرژی كه آنها از خود ساطع می كردند، لذت می بردم."والدین لبنانی نعیم، وی و برادر كوچكترش را تشویق كردند كه مطالعه كنند، به موسیقی گوش دهند و متوجه ارزش فرهنگ باشند؛ ولی وقتی صحبت از فیلم به میان می آمد، حق انتخاب آنها كم بود. علاقه وافر نعیم به سینما تا سنین نوجوانی آشكار نشد – پس از اینكه خانواده اش به قبرس نقل مكان كرد. وی می گوید، " در آن زمان در امان، تنها فیلم هایی كه می توانستید پیدا كنید، فیلم های بروس لی بودند؛ تازه اگر خوش شانس بودید."كارگردان ۲۷ ساله فیلمی كه به تازگی اكران شده است، " برش نهایی"، راه طولانی را از آن دوران بدون فیلم پیموده است. این فیلم، با هنرپیشگی رابین ویلیامز، میرا سوروینو و جیم كاویزل، یك فیلم تخیلی هیجانی است. وقایع این فیلم در دنیایی رخ می دهد كه در مغز انسان ها، در بدو تولد، یك تراشه حافظه كاشته می شود تا حافظه آنها محو نشود. ویلیامز نقش یك سردبیر را بازی می كند كه توانایی این را دارد تا – با استفاده از این فن آوری جدید – پیشینه ثبت شده در ذهن افراد را پس از مرگشان تغییر دهد.
پرده اول
پیشینه خود نعیم – یا حداقل پیشینه حرفه ای اش – در قبرس وقتی كه ۱۴ ساله بود آغاز شد. در آن زمان بود كه وی تصمیم گرفت كارگردان سینما شود. وقتی كه ۱۵ سال داشت، خانواده اش به بیروت نقل مكان كرد. در آنجا وی تحصیلات دبیرستان را در مدرسه كامیونیتی آمریكایی به اتمام رسانید. در ۱۸ سالگی، وی تحصیلات چهار ساله سینمایی خود در امرسون كالج شهر بوستون آغاز نمود.
نعیم می گوید، " تا قبل از این، واقعا هیچ ایده ای نداشتم كه یك فیلم چگونه ساخته می شود."وی كم كم فهمید كه یك فیلم فقط درباره هنرپیشه های آن نیست، بلكه كارگردان ها و تهیه كننده ها هم مهم هستند. طی این مدت، او فیلم هایی را می دید كه توسط كارگردانان معروف ساخته شده بودند. اولین كارگردان هایی كه الهام بخش وی بودند، مارتین اسكورسیسی و وودی آلن بودند.وی اضافه می كند، " روشی كه اسكورسیسی برای بیان داستانش از آن استفاده می كرد واقعا برای من هیجان آور بود، و كاملا تحت تاثیر نوع بیان و نگرش منحصربفرد وودی آلن به دنیای اطراف خود قرار گرفتم." وی همچنین تحت تاثیر فیلم های امیر كوستاریكا، وونگ كار وی (۱)، اتم اگویان (۲)، فرانسیس فورد كاپولا، الكساندر پین (۳) و الیور استون قرار گرفت.در كالج امرسون، نعیم چندین فیلم كوتاه ساخت، از جمله فیلم " سالن تئاتر باشكوه: داستان بیروت" (۴) كه برنده جایزه شد. داستان این فیلم درباره مرز گنگ و مبهم بین جنگ و تئاتر در دوران جنگ داخلی لبنان است، كه از طریق ماجراهای یك تئاتر در حال تخریب بین بیروت شرقی و غربی به تصویر كشیده شده است.پس از مدرسه سینما، نعیم به دنبال یافتن هر نوع كاری در صنعت سینما به سوی لس آنجلس كشیده شد. وی برای انجام كارهایی مانند جابجا كردن چراغ ها در صحنه تا رساندن شركت كنندگان یك مسابقه تلویزیونی به فرودگاه استخدام شد؛ ولی خیلی زود متوجه شد كه این كارها به كارگردان شدن او كمكی نمی كنند. بنابراین در سال ۲۰۰۱، از كارش استعفا داد و تصمیم گرفت تا سه ماه بعد را فقط صرف به پایان رساندن فیلم نامه اش نماید. ایده اصلی این فیلم نامه در ژانویه ۲۰۰۰ به ذهنش خطور كرده بود. نتیجه نهایی این كار او، فیلم " برش نهایی" بود.وی می گوید، " درباره این ایده ام با دوستان و خانواده ام صحبت كرده بودم، و به نظر همه این ایده بسیار خوبی برای یك فیلم بود." " شروع كردم به نوشتن داستانی كه دوست داشتم در یك فیلم ببینم، ولی فیلمی كه خیلی هم پرهزینه نباشد. و من همیشه پافشاری می كردم كه خودم باید این فیلم را كارگردانی كنم. این فیلم نامه برای فروش نبود."
جامه عمل پوشاندن به یك رویا
همان سال، نعیم تمام وقتش را صرف كار بر روی فیلم نامه اش كرد. وی در كارگاه نویسندگی اكوییناكس (۵) – كه مثل كارگاه ساندنس ساخته شده است – پذیرفته شد. وی در آنجا اظهار نظرها و واكنش های مطلوبی درباره " برش نهایی" گرفت. از طریق افرادی كه در اكوییناكس با آنها آشنا شد، به نیك وشلر (۶)، كارگردان فیلم " سكس، دورغ و ویدئو تیپ" معرفی شد. نیك وشلر نه تنها از فیلم نامه وی بسیار خوشش آمد، بلكه به نعیم به عنوان یك كارگردان اعتقاد پیدا كرد.نعیم می گوید، " اگر به خاطر او نبود، هنوز هم این فیلم به صورت یك رویا باقی می ماند. پس از اینكه با نیك به عنوان تولید كننده قرارداد امضا كردیم، خیلی از استودیوها مایل به ساخت این فیلم شدند. سابقه كاری او با افرادی كه برای اولین بار كارگردانی می كردند شناخته شده بود، و وی آهسته آهسته اعتماد را در استودیوها به وجود آورد."از آنجا به بعد، فیلم نامه به دست رابین ویلیامز رسید، كه به گفته نعیم " یكی از طرفداران پر و پا قرص پروژه های غیرعادی و مخاطره آمیز است". به قول معروف این یكی از روزهای خوش شانسی نعیم بود: ویلیامز پذیرفت كه در فیلم بازی كند. نعیم می گوید، " یادم می آید كه این باعث شد تا احساس خوشبخت ترین كارگردان دنیا بودن به من دست بدهد."در ابتدا وی مرعوب كار با هنرپیشه های هالیوود شد. نعیم می گوید، ولی زود یاد گرفتم كه " هنرپیشه های سینما" نیز مردم عادی و مثل هر آدم دیگری هستند. وی یاد گرفت كه برای كار آنها احترام قائل شود، و بهترین بازی را از آنها در مقابل دوربین بگیرد. در زمان ساخت " برش نهایی"، نعیم تحت فشار زیادی بود. ولی وی می گوید با وجود زحماتی زیادی كه كشیدیم، برای همه كسانی كه در گروه بودند، این دوران پر از خنده و خوشی بود و از همكاری با یكدیگر لذت بردیم.یكی از چیزهای كه وی دوست دارد در مورد هالیوود تغییر دهد، البته اگر می توانست، فرهنگ " فیلم های پرفروش" است، كه در آن هر فیلمی در مقابل یك فیلم نامه &#۰۳۹; یا خروارها پول درست كن یا بمیر&#۰۳۹; قرار می گیرد. وی می گوید، " با اینحال، بسیاری از این فیلم ها واقعا فیلم های خوبی هستند. برخی از فیلم های مورد علاقه من فیلم های پرفروش هستند: فیلم های انیمیشنی پیكسار (۷)، فیلم ماتریكس و فیلم ایندیانا جونز. ولی اتفاقی كه می افتد این است كه یك فیلم یا بسیار موفق می شود یا اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد. چه بر سر فیلم های با هزینه متوسط ۲۵ سال پیش آمده است؟" وی می گوید هالیوود باید به فیلم هایی كه با هزینه های معتدل ساخته می شوند اجازه نمایش طولانی تر در سالن های سینما بدهد، نه فقط آخر هفته ای كه فیلم در آن اكران می شود، و تماشاچیان هم نمی بایستی ارزیابی شان درباره كیفیت فیلم را بر اساس گزارشات فروش گیشه در آخر هفته بگذارند.نعیم همچنین از شرایطی كه فیلم در جهان عرب دارد ناراحت است. وی هر موقعی كه مقدور باشد، فیلم های عربی تماشا می كند – اكران های اخیر شامل " دایوینگ اینترونشن" (۸)، " سیویلایز" (۹) و " هالفاوین" (۱۰) است. ولی وی می گوید برای مردم مشكل است كه این فیلم ها را در كشورهای عربی تماشا كنند. وی می گوید، " تقریبا تمام كشورهای عربی، به خاطر ترس یا جهالت، قوانین سانسوری سخت و بی رحمانه اعمال می كنند. از این طریق می خواهند اصمینان حاصل كنند كه هر فیلم عربی كه واقع بینانه با مسائل عربی برخورد می كند – فساد سیاسی، تمایلات جنسی، دین – برای مخاطبین اصلی این موضوعات نمایش داده نخواهد شد." نعیم می گوید كه به دلیل این قوانین، برخی از جالب ترین سینماهای عربی زیرزمینی هستند. وی اضافه می كند، " رهبران ما می بایستی به این تفكر كه ما بچه های كوچكی هستیم كه باید در مقابل خطر كفر و ارتداد هنر از ما محافظت كنند، خاتمه دهند."
منبع الهام
برای الهام گرفتن، نعیم از پرده سینما فراتر می رود. علاقه به مطالعه وی سیری ناپذیر است و تحت تاثیر نویسندگانی چون استفن كینگ، كرت وانگات، تی. اس. الیوت و خورخه لوئیس بورخس قرار گرفته است. بیش از هر چیز، وی از موسیقی الهام می گیرد، و همه نوع موسیقی را با اشتیاق می بلعد، از گروه U۲ گرفته تا استیوی واندر. در اوقات فراغت، وی از تماشای طنزهای انیمیشنی مانند "سیمپسونز"، "ساث پارك" و "كینگ آو د هیل" لذت می برد.نعیم در فرهنگی بزرگ نشده كه هر چیزی كه ساخت هالیوود است را پرستش می كند، با آن قالی های قرمز پهن شده برای نخستین شب اكران، مجله های پر زرق و برق و مصاحبه های تلویزیونی با افراد مشهور، و هنوز هم در نقش یك كارگردان بسیار موفق، خیلی خوشش نمی آید كه پشت سر هم ابراز نظر نماید. ولیكن، وقتی كه به ده سال آخر زندگی اش می نگرد، می گوید كه خیلی خوش شانس بوده كه چنین حمایت و نیروی الهام بخشی برای علاقه شدیدش داشته است: " من برای آن چیزی كه دوست داشتم خیلی سخت تلاش كردم، و بعد شانس هم به من روی آورد."وقتی از وی اصرار می شود كه عقیده اش را بگوید، نعیم می گوید كه جوان ها، صرف نظر از چیزهای مورد علاقه شان، باید زیاد مطالعه كنند، زیاد بنویسند و دوستان خوبشان را حفظ كنند. وی اضافه می كند، " به خودتان سخت بگیرید و از داشتن آرزوهای بزرگ نهراسید."

۱. Wong Kar Wai
۲. Atom Egoyan
۳. Alexander Payne
۴. Grand Theater: A Tale of Beirut
۵. Equinoxe
۶. Nick Wechsler
۷. PIXAR
۸. Diving Intervention
۹. Civilise
۱۰. Halfawin

توسط ملانی دی. جی. كاپلن
ژانویه ۲۰۰۵


همچنین مشاهده کنید