پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

مدال طلای شهر مادرید به سامارانش


اهدای این نشان با هدف ستایش از حمایت علنی سامارانش اسپانیایی از میزبانی مادرید برای بازی های المپیك ۲۰۱۲ و تلاش های وی به مدرنیزه شدن جنبش المپیك و گسترش بین المللی ورزش صورت می گیرد. شهرداری مادرید در همین راستا تلاش های وی را به عنوان رئیس كمیته المپیك در سال های ۱۹۸۰ الی ۲۰۰۱ میلادی (۲۱ سال و ۷ ماه) ارزشمند خواند. اسپانیایی ها معتقدند وی در دوران ریاست خود فعالیت های گسترده ای در جهت یكپارچگی جنبش المپیك و آرمان های والای آن و همچنین جدایی آن از گرایش های سیاسی انجام داده است. گفته می شود تصمیم به اعطای این مدال با موافقت احزاب عمده تشكیل دهنده دولت محلی (ایالت مادرید) صورت گرفته است.به نظر می رسد این اقدام مقامات اسپانیایی علاوه بر قدردانی از وی بی رابطه با تبلیغات این كشور برای انتخاب محل برگزاری سی امین مسابقات المپیك نیست. در حالی كه در ششم ژوئیه ۲۰۰۵ (۱۶ تیر ۱۳۸۴) در مقر كمیته بین المللی المپیك، محل برگزاری این دوره المپیك رسماً اعلام می شود كه شهرهای مسكو، پاریس، مادرید، لندن و نیویورك در ماه های اخیر تبلیغات زیادی درخصوص آمادگی خود برای برگزاری جشن بزرگ المپیك داشته اند.بی شك زمامداری ۲۱ ساله سامارانش برای المپیك به عنوان فراگیرترین جنبش ورزشی مدت كمی نبوده است. وی كه در سال ۱۹۶۶ به عنوان عضو كمیته بین المللی المپیك (OIC) انتخاب شد وقتی مقاله مشهور خود را نوشت و ایده های جدید و عالی خود را در زمینه المپیك مطرح كرد دیدگاه هایش بسیار رویایی و دست نیافتنی تلقی شد . وی سه تصمیم در زمامداری خود در OIC را «تولد كمیته جدید المپیك در سال ،۲۰۰۰ تغییر چرخه بازی های المپیك زمستانی در سال ۱۹۸۶ و تجاری سازی علائم المپیك در سال ۱۹۸۵» عنوان كرد. به نظر او تجربه سازماندهی OIC در سال ۲۰۰۰ و تغییرات ریشه ای از این دست و ریشه كن كردن رسوایی سالت لیك سیتی در دسامبر ،۱۹۸۸ نمی توانست امكان پذیر باشد؛ بحرانی كه OIC را عمیقاً لرزاند و سامارانش را مجبور ساخت به منظور اعاده اعتماد سریع وارد عمل شود و تغییرات وسیعی به وجود آورد.
یكی از دیگر اقدامات وی تجاری سازی علائم المپیك بود اقدامی كه با مذاكرات طولانی و مخالفت بعضی ها روبه رو بود اما در نهایت OIC را در زمره یكی از ثروتمندترین تشكیلات جهان قرار داد و هم اكنون می توان آن را با یك شركت چند ملیتی مقایسه كرد. كمیته ای كه در سال ۱۹۷۰ در آستانه ورشكستگی بود اكنون برای همه چیز برنامه و پول در اختیار دارد. در زمان وی موضوع تعداد رشته های ورزشی شركت كننده در مسابقات، تبلیغات در میادین ورزشی، مبارزه برای عدم تغییر ملیت ورزشكاران و دوپینگ و مبارزه مستمر وی با این پدیده و تاسیس WADA (موسسه جهانی ضد دوپینگ) بوده است.وی پس از پیر دو كوبرتن فرانسوی (بنیانگذار المپیك نوین) اولین رئیس OIC بوده است كه برای كار به شكل تمام وقت در لوزان سوئیس اقامت گزید و بابت ریاست خود حقوقی دریافت نكرد و مدعی بود «شك نبایدكرد كه رئیس می بایستی همیشه در محل كمیته زندگی كند.» سارامانش قبل از كنار رفتن خود از این پست درخصوص رئیس آینده این كمیته اعلام داشته بود: «ریاست بعدی كمیته المپیك باید بداند در این قلمرو چه می گذرد. او باید برای برقراری ارتباط شخصی به گونه ای مطلوب به مسافرت های زیادی برود و بسیار شكیبا بوده و شنونده خوبی باشد.»
اما داستان كنارگذاشتن سامارانش از این پست نیز برای وی بسیار غم انگیز بود. به رغم وی تلاش هایی از درون این كمیته برای كنارگذاشتن وی از مقام خود در جریان بود و كسانی از داخل كاخ (منظور وی شاتودوویدی مقر اصلی كمیته بین المللی المپیك در سواحل ژنو) علیه وی تلاش می كردند تا وی را كنار گذارده و رهبری جدید را انتخاب كنند. وقتی وی برای اولین بار از توطئه علیه خودش در كمیته المپیك سخن گفت بسیاری متعجب شدند. سامارانش كه همیشه از وفاداری اطرافیانش سخن می گفت و این كه همه با او هستند و هیچ توطئه ای علیه وی وجود ندارد، از چه چیز نگران است؟ اما پس از رسوایی خرید رای برای كسب موفقیت آمیز میزبانی بازی های المپیك زمستانی سال ۲۰۰۲ شهر سالت لیك آمریكا، منتقدان خارج از كمیته بین المللی المپیك سامارانش را به شدت مورد انتقاد قرار دادند.هرچند هفتمین رئیس كمیته بین المللی المپیك كه پس از دوكوبرتن (بنیانگذار كمیته) كه به مدت ۲۹ سال و دو ماه ریاست این كمیته را برعهده داشت و بیش از روسای دیگر در این پست بوده است هم اكنون به تاریخ پیوسته است، اما بی تردید انتشار كتاب سامارانش كه وی در حال نوشتن آن است نه تنها خود «تاریخ المپیك» است بلكه می تواند بسیار جذاب و همزمان پرتیراژ باشد.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید