پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نوستالژی جام جهانی


داستان صعود به جام جهانی برای ما ایرانیها خود حكایت دیگری دارد، از جام جهانی ۱۹۷۸ كه بگذریم، می توان مراحل حضور در دوره های بعدی را بررسی كرد تا به راه هموار این دوره برسیم و متوجه شویم اگر به جام جهانی نرسیم، مسبب كیست و سبب ساز را چه كسی می توان قلمداد كرد.
دو دوره غیبت
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دو دوره از مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۸۲ و ۱۹۸۶ شركت نكردیم، در بازیهای جام جهانی ۱۹۸۲محروم بودیم. بعد از بازیهای جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۸۰ كویت كه تیم ایران سوم شد، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی كه این روزها رئیس فدراسیون ناشنوایان است طرحی را تصویب كرد كه آن روزها به نام طرح ۱۴ ساله ها و ۲۷ ساله ها معروف شده بود. براساس آن طرح در ورزش بانوان دخترهای بالای ۱۴ سال حق حضور در تیم ملی را نداشتند! _ هر چند كه آن روزها اصلاً تیم ملی بانوان معنایی نداشت- در ورزش آقایان نیز طرح ۲۷ ساله شاهكار تصمیم گیری آن روزهای مسئولین بود.
تیم كه از كویت برگشت، ناصرحجازی و نصرالله عبداللهی حذف شدند. سپس قرار شد اصغر شرفی مربی تیم ملی شود. سفر تیم ارتش با شرفی به ایتالیا و الجزایر انجام شد و سرانجام به پرویز ابوطالب رسید و ابراهیمی نیز مثل همیشه آماده برای دستیاری بود، اما ابوطالب نیز دوام نیاورد و ناصر ابراهیمی هدایت تیم ملی را به عهده گرفت. وقتی اسامی تیم ملی اعلام شد، خیلی ها نبودند، حتی آنهایی كه زیر ۲۷ سال سن داشتند، مثل احمد سنجری، منصور ابراهیم زاده، رضا نعلچگر، حمید علیدوستی، حسین فركی، بهتاش فریبا و...
قبل از حضور در بازیهای آسیایی دهلی، ابراهیمی رفت. خود ابراهیمی گفت:تیم را خودم انتخاب كردم، اما وقتی رضا نعلچگر را خط زدند گفتم باید بروم. ابتدا حكم مربیگری به نام جلال چراغپور زده شد جوانی كه فوتبال را از لحاظ تئوری خوب یاد گرفته بود اما به صورت شورایی توسط حسین آبشناسان (رئیس فدراسیون وقت)، تقی جهانی و جلال چراغپور اداره می شد و خیلی ها مثل حمید علیدوستی، ناصر حجازی، علی پروین، رضا نعلچگر و... را جا گذاشتند و به دهلی رفتند. جنجالی در بازی با كویت به پا شد و چند بازیكن محروم شدند و ایران فرصت حضور در بازیهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا را از دست داد.
در بازیهای آسیایی دهلی، تیم ملی در مرحله یك چهارم نهایی به تك گل موید حداد شكست خورد. جنجال بازی ایران و كویت، فوتبال ما را بیش از گذشته به انزوا برد.
جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا، خیلی راحت از دست رفت. كویت نماینده آسیا در آن جام بود.
برای بازیهای جام جهانی ۱۹۸۶ مكزیك، جنگ تحمیلی، اولویت قرار دادن بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ سئول و دوران تحولی كه توسط شادروان دهداری آغاز شده از جمله عواملی بود كه ایران این مسابقات را از دست بدهد. اما از دید فیفا ایران اصلاً نمی توانست در این مسابقات شركت كند. این رقابتها در اوج جنگ تحمیلی ایران و عراق بود. به پیشنهاد فیفا به دلایل شرایط جنگی، ایران نمی توانست میزبان باشد و قرار شد بازیهای خانگی ایران در كشوری ثالث انجام گیرد كه مخالفت شد و تیم ملی از جدول مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۸۶ مكزیك كنار گذاشته شد.
بعدها در بازیهای مقدماتی المپیك ۱۹۸۸ سئول، نیز ایران از میزبانی محروم شد. ایران پذیرفت، بازیهای رفت و برگشت با كویت در دوحه قطر برگزار شد و ایران از راهیابی به المپیك باز ماند.
خاطرات تلخ
در سال ۱۹۸۹ و قرعه كشی جام جهانی، تیم ملی به دلیل عدم حضور در دو دوره از جام جهانی به رده (B) تیم های آسیا تنزل كرد و در مرحله اول در گروهی قرار گرفت كه چین سرگروه بود. نسل تازه ای در فوتبال ایران متولد شده بود. پس از بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ و مقدماتی ۱۹۸۸ سئول، دهداری تیم جوانی ساخت كه اولین ثمره اش مقام سومی آسیا در دوحه ۱۹۸۸ بود. تیم ملی با تمام نداریهایش می رفت تا به قدرت تازه ای تبدیل شود.
اما در فاصله اردوی محقر دشت میناب تا سفر به مسكو و ورشو اتفاقاتی افتاد كه تیم ملی تا مرز نابودی پیش رود، ابتدا از بازی دوستانه با ژاپن شروع شد كه منجر به جدایی دهداری گشت، همانهایی كه دهداری را آوردند در محوطه امجدیه روی ماشین پیكان سفید رنگی رفتند در جمع اندك چند هوادار شناخته شده بركناری دهداری سخنرانی كردند و سپس آن اردوی بی ثمر در اروپای سردسیر كه تیم ما را یخزده كرد. شب بازی با چین تازه مربیان تیم ملی فهمیدند كه سیروس قایقران، صمد مرفاوی، نادر محمد خانی و جواد زرینچه را نداریم.
چهار ستون اصلی تیم ملی حذف شدند. و حیف جوانان ما كه از اندوخته شان دفاع نكردند و در مرحله اول حذف شدیم.
واقعیت تلخ دوحه
جام جهانی ،۹۴ اما وضعیت متفاوت بود، قهرمانی ایران در آسیا در پكن ۹۰ موقعیت ممتازی به ما داد. در مرحله اول گذر از سوریه و تایوان مشكل نبود، ولی مرحله اصلی گذر از آسیا _ حضور در جام جهانی _ شكل دیگری دارد. تیم ملی به آلمان رفت اما با چند منتخب از دهكده های این كشور بازی كرد و در تهران خواب آلوده های كلن و هامبورگ فریبمان دادند.
عجب تیمی بود آن تیم كه به دوحه رفت، از هر سو سفارشی و از هر طرف پذیرشی، از آن دستیار كه لحظه آخر به تیم چسبید تا دروازه بان سوم و هافبكهای پا به سن گذاشته كه در بازیهای آسیایی پكن (۱۹۹۰) به دلیل افزایش سن خط خوردند، اما در دوحه ۹۳ انتخاب شدند و ثابت هم به میدان رفتند.
در سال ۹۸ و معجزه ملبورن، داستان صعود البته نه آنگونه شد كه رئیس وقت سازمان تربیت بدنی تصور می كرد و نوشت.
حاشیه ها
چهار سال پیش هم مثل اكثر دوره ها، حاشیه ها عامل توقف بود. ایكاش در آن جلسه پشت درهای بسته آن نویسنده قدیمی ترین مجله ورزشی ایران فكر حواشی را می كرد و برای تكمیل بلاژویچ در روی نیمكت ذخیره های تیم ملی پیشنهاد بهتری می داد. بلاژویچ و برانكو از لحاظ فنی زوج خوبی بودند اما فوتبال آسیا مثل فوتبال ایرانی پر از حاشیه است. در آسیا دیپلماسی مهمتر از متن فوتبال است.
حاشیه نخست روزی شروع شد كه خداداد عزیزی خط خورد. بهانه شماره یازده ای بود كه انگار تنها برازنده خداداد بود و بس اما مشخص بود، بلاژویچ برای عزیزی برنامه ای ندارد و خداداد باهوش تر از نفراتی مانند یزدانی و سهراب بختیاری زاده. بعد بحث و جدلهایی در ارتباط با حامد كاویانپور، همانطور كه فشار مردم اثر كرد حامد به زمین رفت، فشار گروه قوی تر نیز در به حاشیه رفتن بهروز رهبری فر، مهدی هاشمی نسب و پرویز برومند و فنایی تأثیر داشت و سپس آن جدالهای رسانه ای كه در تاریخ فوتبال ما بی سابقه بود.
داستان امروز
و رسیدیم به فصل تازه ای از داستان جام جهانی، انگار تمام دوره ها مرور شده تا تجارب آنها جمع شود.
از روزی كه برانكو دوباره بازگشت تا به امروز برنامه های درخواستی او ذره ای تغییر نكرده است، از بازی با نیوزلند، غرب آسیا، جام ملتهای آسیا، دیدارهای تداركاتی با تیم هایی مثل آلمان، بوسنی، پاناما و ...
لیگ نیز در تاریخ مقرر آغاز شد و هر زمان كه كادر فنی تصمیم گرفتند، باشگاه ها همگام با تیم ملی حركت كردند.
حضور لژیونرها، جذب فریدون زندی، فیزیوتراپ آلمانی و... پس باید متوقع باشیم. آنهم از برانكو، انتظار داریم چون به كارش ایمان پیدا كردیم. برانكو در بوسان به این دلیل قهرمان شد كه احتیاط را كنار گذاشت. تیمی جوان و خام كه در بدترین شرایط بزرگانی مانند علی دایی و واحدی نیكبخت را از دست داد، اما قفل نكرد. در تبریز قبل از سفر به بوسان، علی كریمی خط خورد. همانجا هم تیم ملی می رفت كه وارد بحران شود، اما شجاعت برانكو جواب داد.
تك امتیاز بازی با بحرین را از یك منظر نگاه می كنیم و تركیب ناهمگون و احتیاط مفرط را به حساب حركت نخست برانكو می گذاریم كه سعی كرد نلغزد، اما برای حركتهای بعدی، نیاز به قدمهای استوارتر و محكم تر از برانكو داریم.
انتخاب تیم ملی (ب) و حركت موازی این تیم با تیم اصلی می تواند كمك بزرگی به تیم ملی باشد، اما باید به اطراف دقیق نگریست.
تیم ملی فوتبال ایران اكنون بیش از هر زمانی نیاز به كمك و حمایت دارد. تجارب بازیهای آسیایی بوسان، این روزها می تواند به كمك تیم ملی بیاید.


همچنین مشاهده کنید