چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

زنگ خطر برای رایس


رایس پیش از این و در مقام مشاور امنیت ملی كاخ سفید یكی از نزدیك ترین مشاوران بوش بوده و به اذعان بسیاری از تحلیلگران، بیشترین تاثیر را بر سیاست های رئیس جمهور آمریكا داشته است. دكترین جنگ پیشگیرانه كه اساس حمله نظامی به عراق را تشكیل می دهد مهمترین نظریه ای است كه به رایس نسبت داده می شود. این نظریه به رهبران كاخ سفید توصیه می كند كه برای مبارزه با تروریسم و مهار حكومت های خودكامه كه امنیت جهان را تهدید می كنند به عملیات نظامی روی بیاورند و در شروع جنگ با حكومت های خودكامه و یا تروریست ها پیشدستی كنند. همین دیدگاه باعث شد تا هنگامی كه رهبران جمهوریخواه ایالات متحده در كشف سلاح های كشتار جمعی و هسته ای عراق ناكام ماندند، با این بهانه كه «جهان بدون صدام حسین، جهان امن تری است» رفتار خود را در عراق توجیه كنند. خاصیت این گفتار كه نومحافظه كاران آمریكایی هوشمندانه از آن بهره جستند غیرقابل اثبات بودن آن بود: در حالی كه سلاح های كشتار جمعی هویتی فیزیكی دارد و اثبات وجود آن تنها با نمایش آن میسر می شود، امنیت اصولاً مفهومی انتزاعی و كشدار است و امن تر یا ناامن تر شدن مسئله ای چندان قابل اثبات نیست. از این رو حتی افرادی كه با نظریه امن تر شدن جهان بعد از سقوط صدام حسین موافق نیستند، نمی توانند از عقیده خود به خوبی دفاع كنند. چه این احتمال وجود دارد كه در جریان رد نظریه مذكور، به پشتیبانی از صدام حسین متهم شوند. حال اگر ادعای برخی روزنامه نگاران در انتساب تكنیك اخیر به كاندولیزا رایس برای توجیه جنگ با صدام حسین، صحیح باشد آنگاه شاید این نظریه كه رایس نخست ایالات متحده را به گرداب جنگ كشانید و سپس برای نجات آمریكا از این گرداب تلاش كرد، نظریه صحیحی باشد.البته كاندولیزا رایس، همان گونه كه در سخنرانی های اخیرش به وضوح اعلام كرده، در دوران ریاستش بر دستگاه دیپلماسی ایالات متحده بر تعامل با دیگر كشورها و جایگزینی مذاكره به جای جنگ خواهد كوشید. كارشناسان درباره این تغییر دكترین نظریه پرداز جنگ پیشگیرانه می گویند كه انتقادات مطرح شده از عملكرد ایالات متحده در عراق و به ویژه حوادث بعد از جنگ در این كشور مشروعیت پیشدستی آمریكا در جنگ و اقدام نظامی را به شدت كاهش داده است كه این امر افرادی چون رایس را به تغییر نظریاتش وادار ساخته است. اگر چنین باشد آنگاه می توان آینده دشوار و پرچالشی را فراروی رئیس دیپلماسی آمریكا پیش بینی كرد. نگاهی به رفتار بازهای حاكم بر پنتاگون، این واقعیت كه مهمترین علل ناكامی كالین پاول مخالفت و سنگ اندازی تندرو های حاكم بر پنتاگون بود را اثبات می نماید. در تمامی دوران حاكمیت كالین پاول بر دستگاه دیپلماسی ایالات متحده، سیاست های او به ویژه در قبال بحران هایی همچون عراق و حوادث خاورمیانه همواره تحت تاثیر تصمیم های پنتاگون قرار داشت. سنگینی تصمیم های پنتاگون بر سیاست های وزارت خارجه ایالات متحده به حدی بود كه وقتی پل برمر به عنوان حاكم غیرنظامی عراق برگزیده شد بسیاری از تحلیلگران انتخاب مذكور را موفقیتی بزرگ برای كالین پاول و كبوترهای وزارت امور خارجه ارزیابی كردند. افزون بر این در چهار سال گذشته بارها پاول و رامسفلد تا مرز رویارویی كامل پیش رفتند و دعواهای ایشان به صفحه روزنامه ها كشیده شد. اینك كاندولیزا رایس كه در چهار سال گذشته عملاً در اردوگاه نومحافظه كاران و پنتاگون قرار داشته، بر صندلی كالین پاول در دستگاه دیپلماسی تكیه زده است. رایس در جایگاه جدید دلمشغولی های مهمی دارد كه نخستین آن همین تغییر رویه از منازعه و پیشدستی در جنگ به مذاكره و تعامل با كشورهای همسو و غیرهمسو است. در این باره به نظر می رسد كه نخستین مانع برای نیل به این هدف نو محافظه كاران مستقر در وزارت دفاع باشند. دونالد رامسفلد و پل ولفو ویتز كه به نظر می رسد در دوران دوم رئیس جمهوری جورج بوش نیز همچنان جایگاه خود را حفظ كنند، اگر چنین باشد آن رویه ای كه تند روهای وزارت دفاع در دوران اول اتخاذ كرده بودند مهم ترین مشكل پیش روی رایس خواهد بود. به ویژه اقدام اخیر وزارت دفاع ایالات متحده در راه اندازی یك سرویس امنیتی مستقل و موازی با CIA می تواند نگرانی شدیدی برای دستگاه دیپلماسی آمریكا محسوب شود، زیرا سوابق امر نشان می دهد كه جنگ طلبی و یك جانبه گرایی موجود در میان نومحافظه كاران كه ابزار دفاعی و جنگ را در هیات حاكمه آمریكا به دست گرفته است اگر به ابزار اطلاعاتی و امنیتی مجهز شود ماجراجویی های زیادی را انجام خواهد داد. پیشینه نومحافظه كاران در بازجویی های غیر قانونی و شكنجه زندانیان دستگیر شده در ابوغریب نمونه بسیار روشنی از آینده پنتاگون تحت حاكمیت رامسفلد را به تصویر می كشد. به ویژه با در اختیار داشتن تشكیلات امنیتی، افرادی چون پل ولفو ویتز كه به دلیل صراحت لهجه و بیان گزنده اش، حتی در میان اروپائیان نیز محبوبیتی ندارد، به جای چرخش به سمت تعامل و مذاكره راه حل منازعه جویانه را دنبال خواهد كرد و از چرخش مواضع ایالات متحده جلوگیری خواهد كرد. به این دلیل اگر كاندولیزا رایس واقعاً در تغییر مواضع خویش جدی باشد و مشی جنگ طلبانه پیشین را كنار گذاشته باشد می باید ابتدا در تقابل با افرادی چون ولفو ویتز، رئیس جمهور را به تعدیل سیاست های پنتاگون و كاستن از نقش آنها در رهبری ایالات متحده ترغیب كند.طرح خاورمیانه بزرگ اگرچه طرحی متعلق به كالین پاول است اما همان گونه كه رایس در جلسه كنگره نیز تلویحاً به محور های آن اشاره كرد عملاً در دستوركار بانوی جنگ نیز قرار خواهد داشت. بر این پایه ممكن است رایس نخست توجه خود را به پایان مناقشه خاورمیانه و تشكیل سرزمین مستقل فلسطینی معطوف كند و پس از توفیق در حل این مناقشه برای گسترش دموكراسی به سایر كشور های خاورمیانه توجه كند.در این میان به نظر می رسد كه مهم ترین دشواری رایس در خارج از مرز های ایالات متحده، تحكیم پیوند ها با اروپا باشد. طی سال های بعد از یازده سپتامبر و به عبارت دقیق تر بعد از آغاز جنگ علیه صدام حسین كشور های مهم اروپایی مانند فرانسه، آلمان، بلژیك و اخیراً اسپانیا از ایالات متحده فاصله گرفته و یا حتی در مقابل سیاست های آن ایستاده اند.كاندولیزا رایس اگر چه یك سال پیش و در چنین روز هایی به بوش توصیه كرد كه «دل روس ها را به دست بیاور، به فرانسوی ها بی توجهی كن و آلمانی ها را مورد سرزنش قرار بده» اما در شرایط كنونی كه هم ایالات متحده به همكاری دوستانش نیازمند است و هم رهبری وزارت امور خارجه تغییر یافته، بالاخص بعد از انتقادات مكرر و صریح دموكرات ها از جورج بوش و همكارانش و منزوی تر شدن ایالات متحده در جهان، به نظر می رسد توصیه زمستان گذشته رایس چندان كارآمد نباشد. از این رو سفر اروپایی جورج بوش در روز های آینده فرصت مهم و استراتژیكی برای رایس در مقام وزیر خارجه ایالات متحده است تا نخستین گام را برای بهبود روابط میان دو سوی آتلانتیك بردارد.رایس در میان مقامات و تصمیم گیران آمریكایی نیز موقعیت دشواری دارد؛ ۱۲ رای مخالف نمایندگان سنا به رایس پیش از هر چیز از وجود جو سنگین و عدم اعتماد به رایس و سیاست های آتی او حكایت می كند. از این رو برخی ناظران مسائل سیاسی در آمریكا از هم اینك زنگ های خطر را برای رایس و همكارانش به صدا درمی آورند؛ زنگ هایی كه صدای آن دیر یا زود به گوش خانم وزیر خواهد رسید.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید