جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

دانش برای جامعه


به این منظور انجمن ترویج علم ایران با مجوز وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری فعالیت خود را آغاز کرد. این موسسه ، نوعی نظارت عالیه از جانب دیگر انجمن های علمی کشور است.در جامعه ما نیاز بسیار جدی و مبرمی نسبت به اشاعه فرهنگ علمی و تفکر علمی وجود دارد. این نیاز بسیار جدی است که مردم ، تاثیر علوم را در زندگی روزمره و تصمیم گیری های آینده شان دریابند. به دلیل این که جامعه ما یک جامعه جوان است لازم است با این موارد بیشتر آشنایی یابد و به نوعی هویت فرهنگی علمی پیدا کند. چیزی که شاید جامعه ما تا حدود زیادی از آن بی بهره است.
برای اثبات این موضوع به کار تحقیقاتی نیاز نیست ، بلکه هر کسی که از پنجره به محیط داخل شهر نگاهی بیندازد، متوجه این موضوع می شود. افراد علمی کشور با هم متفق القول هستند که جامعه ما از یک بی هویتی بسیار نگران کننده رنج می برد.
هویت یعنی آگاهی داشتن نسبت به خود و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم ، همین طور نسبت به پیشینه تاریخی جامعه زمینه سازی شود ؛ همچنین شناسایی و معرفی شخصیت های علمی جامعه معاصر در این مساله کمک بسیار شایانی به جامعه می کند.اشاعه تفکر علمی ، یکی از کارهایی است که همه باید این کار را انجام دهند. باید یاد بگیریم اگر در چارچوب یک نظام مشخص نتیجه بخش به روش علمی فکر کنیم ، نتیجه بهتری به دست می آوریم.در این صورت همه چیز را براحتی قبول نمی کنیم و در آنچه گفته می شود، تحقیق می کنیم و می کوشیم به نتیجه آن چیزی که می خواهیم انجام دهیم ، بیندیشیم و این نتیجه ها را طولانی مدت کنیم ؛ به عنوان مثال همه می دانند که تهران روی گسل زلزله قرار دارد و اگر در تهران زلزله رخ دهد، بزرگترین فاجعه بشری تاریخ رخ می دهد که شاید فقط توفان نوح که در اسطوره های ماست حادثه بزرگ تری نسبت به آن خواهد بود، ولی با دانستن این مهم ، مردم هرروزه کار خود را انجام می دهند و این نشاندهنده عدم تفکر علمی است ، به طوری که جامعه نسبت به آینده خود تفکر علمی ندارد که برنامه ریزی دراز مدت انجام دهد.
نکته مهم دیگر درباره تاثیر علوم در زندگی روزمره است ، به طوری که علوم و فناوری های تولیدات جهان بر روابط ما تاثیر می گذارد و در نوع ارتباط ما با هم تعیین کننده هستند.کسی که برای اولین بار تلفن را اختراع کرد، دنبال چیز دیگری بود، اما لااقل کاری که انجام داد، کمک به توسعه و بزرگ شدن شهرها بود. یک ضرب المثل بزرگ می گوید یک جامعه بشری در جهان وجود دارد؛ جامعه ای که نخبگان زنده و مرده به وجود آورده است.همین نخبه ها هستند که روابط بین ما را تعیین کرده اند. درک این موضوع مهم است که ما خودمان چه کسی باشیم. خودمان در این عرصه نقش آفرینی کنیم به معنای پدید آورنده و خلاق و نه فقط به عنوان مصرف کننده.
پیشرفت های علمی ، تاثیر مستقیمی بر روابط انسان ها و روابط اجتماعی آنها می گذارد، به عنوان نمونه پیوند اعضا را در جامعه مان می پذیریم. باید قوانین و تصمیم گیری های لازم را هم در این باره وضع کنیم.این نمونه و نمونه های مشابه نشاندهنده اهمیت آگاهی جامعه به موضوعات روز علمی جهان است تا بتوان براساس آن تصمیم گیری و قانونگذاری کرد. به دلیل اهمیت مسائلی از این دست ، در دنیا، تخصص هایی تعریف شده اند.بالغ بر ۱۵سال است که رشته دانشگاهی ارتباطات علمی در غرب تعریف شده و بیشتر دانشگاه ها، دانشجویان ممتاز رشته های مختلف را جذب این رشته در مقاطع بالاتر می کنند. انجمن ترویج علم ایران به عنوان پیشگام در عرصه بالا بردن آگاهی و شناساندن شخصیت های علمی کشور، ۷ سال متوالی ، جایزه ترویج علم را به افرادی اهدا کرده است که برای همگانی کردن علم فعالیت می کرده اند تا پژوهش و شیوه درست تحقیق کردن را در سطح جامعه بهبود بخشد. پرسشی که شاید در اینجا به ذهن بیاید این است که پژوهش بر ترویج علم برتری دارد یا برعکس؟برای توضیح این مساله از ۲ تعریف مختلف برای دانش استفاده می کنم: در دیدگاه اول ، دانش چیزی است که خارج وجود افراد وجود دارد.عده ای می روند و دانش را از بیرون کسب می کنند و عنوان دانشمند به آنها نسبت داده می شود. دانشمندان با آموزش دادن علمشان به افراد دیگر، آنها را آگاه می کنند و برای آن که از میزان یادگیری دیگران مطلع شوند، یک ارزیابی منطبق بر آنچه خودشان یاد گرفته اند، انجام می دهند. هر چه علم مردم بیشتر شبیه علم دانشمند باشد، مردم دانشمندتر شده اند.در این صورت دانشمند محصول علم را آموزش می دهد، نه خود علم را. در دیدگاه دوم ، دانش مساله ای درونی است و به هیچ وجه بخش خارجی ندارد. در حقیقت دانش ، آن برداشتی است که از روابط پدیده ها و اشیا در بیرون فرد با یکدیگر و با جهان اطراف کشف می شود و افراد هرچه از این روابط بیشتر مطلع شوند، قابلیت های بیشتری به دست می آورند.
ما هیچ وقت محصول یاد نمی دهیم ، بلکه روش کسب دانش را آموزش می دهیم ، به این ترتیب همه در سن خودشان محقق ، دانشمند و دانش پژوه می شوند و بعد ارزیابی ها روی میزان محفوظات نیست ، بلکه روی راههای کسب دانش است.
به این ترتیب می بینیم که ترویج علم و پژوهش به نوعی بر هم منطبق هستند و نمی توان آنها را از هم تفکیک کرد.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید