شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


نرم خبر، روزنامه نگاری انتقادی و دموکراسی


اما با ظهور و پیدایش اینترنت، شبكه های خبری كابلی و چرخه خبری ۲۴ ساعته، باید از ناحیه رسانه ها، بیشتر از یك دولت سركوب گر نگران و بیمناك بود. پیدایش روزنامه نگاری مبتنی بر بی عدالتی، دروغ، انتقاد و هیجان نشان می دهد كه اشتیاق برای بالا بردن تیراژ و سود بیشتر می تواند اگر نگوییم خطرناك تر از دخالت دولت تهدیدی مستقیم برای «سخت خبر با كیفیت» محسوب شود.
نرم خبر و روزنامه نگاری انتقادی (چالشی) به درون روزنامه ها، سازمان های خبری و پخش كنندگان خبر محلی و سراسری نفوذ كرده است. نرم خبر و روزنامه نگاری انتقادی قادر است مطبوعات آمریكا را كه روزگاری در اوج برتری بودند، به زیر بكشند. در رقابت میان منابع خبری برای كسب مخاطب بیشتر كه روز به روز افزایش می یابد، نرم خبر و روزنامه نگاری انتقادی استیلای خود بر اخبار را آغاز كرده اند.
• سخت خبر، نرم خبر و روزنامه نگاری انتقادی
سخت خبر «پوشش اتفاقات و اخباری است كه مربوط به رهبران، موضوعات مهم یا حوادث حایز اهمیت در زندگی روزانه است، درست مانند یك زمین لرزه و یا یك فاجعه هواپیمایی». اگرچه در سخت خبر همیشه با اخبار مسرت بخشی مواجه نیستیم، اما این موضوع نباید سبب شود كه ما آن را با روزنامه نگاری انتقادی اشتباه بگیریم. روزنامه نگاری انتقادی در واقع نمونه منفی تری از نسخه نرم خبر است. مشخصه این سبك، روزنامه نگارانی هستند كه بر سر موضوعاتی بی اهمیت آن قدر ایستادگی می كنند تا از آن یك رسوایی، حقه بازی یا خطاهای دولتی پدید آورند. در نرم خبر برعكس روزنامه نگاری انتقادی معمولاً سیاست كمتر به چشم می خورد و هدف سرگرمی بیشتر است. موضوعات مورد علاقه بشر و فیچرهای خبری خاصی تشكیل دهنده نرم خبر هستند. از لحاظ ظاهری نرم خبر مهیج تر، شخص محورتر و كم تر درگیر و بند زمان است... و بیشتر از سایر اخبار بر پایه رویدادها استوار است.
ماروین كالب با اشاره به تفاوت میان خبر امروزی و خبری كه در اختیار نسل های پیشین بود، آمیزش روزنامه نگاری انتقادی با نرم خبر را «خبر نوین» نامگذاری كرده است. خبرهایی كه هیچ ارتباط مشخصی با موضوعات سیاسی ندارد امروزه پنجاه درصد از همه اخبار را تشكیل می دهند حال آن كه در سال ۱۹۸۰ این اخبار بسیار كمتر از ۳۵ درصد بودند. ظهور خبر نوین هیچ كجا از هجوم نرم خبر و روزنامه نگاری انتقادی در امان نمانده است. استفاده از این سبك تنها محدود به سازمان های خبری ملی یا محلی نیست یا حتی به رسانه های چاپی یا دیداری نیز ختم نمی شوند. این سبك ممكن است از سوی هر منبع خبری به گونه ای خاص به كار گرفته شده باشد، اما مهم آن است كه حضور آن در همه آنها مشهود و قطعی است. به عنوان مثال در مورد رسانه های چاپی توماس پاترسون از دانشگاه هاروارد گزارش می دهد كه حتی واژه های به كار گرفته شده در اخبار نیز تغییر كرده است. او و تیمش از یك برنامه كامپیوتری به نام Diction استفاده كردند تا واژه های به كار گرفته شده در روزنامه های دو دهه گذشته، كه میزان استفاده از سخت خبر كه بیشتر از حالا بود، را ارزیابی كند. این برنامه دریافت كه استفاده روزنامه نگاران از واژه های كلی كه بخشی از واژگان مورد استفاده در سخت خبر محسوب می شود در دو دهه گذشته به طرز اساسی كم شده است. در عوض استفاده آنها از واژه های خود ارجاع كه از واژگان مورد استفاده در نرم خبر است به شكل گسترده ای افزایش یافته است. نتیجه ای كه پاترسون از این تحقیق گرفت این بود كه رسانه های چاپی در سال های اخیر حركتی چشمگیر به سوی نرم خبر داشته اند. اخبار تلویزیون نیز بیشتر از رسانه های چاپی تسلیم نرم خبر شد. نشانه روشن این رویكرد پوشش موضوعات جنایی در تلویزیون های محلی است. اگرچه نرخ جنایت در چند سال اخیر به طرز قابل توجهی كاهش یافته است، رسانه های خبری به شدت به آن دامن زده و آن را با هیجان و میزان بسیار بالا پوشش می دهند. ۲۰ درصد از تمام برنامه های خبری رسانه ها درباره موضوعات جنایی مربوط به قتل است در حالی كه در عالم واقعی «قتل» تنها یك درصد از همه جنایات را تشكیل می دهد.
• چرا استفاده از نرم خبر
مدافعان نرم خبر می گویند كه خبر باید دربرگیرنده باشد و بتواند خوانندگان را به خود جذب كند. به هر حال بدون داشتن مخاطبانی كه بتوان از لحاظ مالی به آنها متكی بود، مطبوعات آزاد از بین خواهند رفت. این مدافعان همچنین ممكن است بگویند كه اخبار «در نوع ارائه تا حد زیادی شخصی و ملموس تر شده و فاصله زیادی از سازمانی بودن گرفته است» یك دهه پیش زمانی كه تعداد مخاطبان به شدت كاهش یافت، تولیدكنندگان خبر احساس كردند كه داخل كردن میزانی از نرم خبر می تواند راهگشا باشد. برای جلب نظر مخاطب، باقی ماندن در رقابت با سایر منابع خبری و به دست آوردن سود بیشتر، اخبار با موضوعات مورد علاقه بشری و هیجانات و سایر چاشنی ها آمیخته شد. چرخه خبر ۲۴ ساعته، اینترنت و شبكه های خبری كابلی رقابت بین منابع خبری را بیشتر می كردند. رشد نرم خبر ریشه در بازاریابی و مطالعات مبتنی بر تیراژ دارد كه نشان می دهد اخبار مبتنی بر سرگرمی می تواند مخاطبان را جلب و حفظ كند. قوانین گزارشگری با جنگ ویتنام و رسوایی واترگیت تغییر كرد و آن زمانی بود كه حقه بازی های صورت گرفته از سوی دولت های جانسون و نیكسون گزارشگران رسانه ها را متقاعد كرد آنها با اعتماد بیش از حد به سخنان رهبران سیاسی، ملت را مایوس كرده اند: به علاوه دیگر پیشرفت ها از جمله بالا رفتن شهرت و موقعیت اجتماعی روزنامه نگاران تلویزیونی شكل انتقادی تری از گزارشگری پدید آورد. بنابراین خبر نوین پدید آمد، چرا كه منابع خبری ثابت كردند افكار عمومی آمریكا به شدت خواستار آن هستند. اما برخلاف چیزی كه منابع خبری فكر می كردند مردم آمریكا خواستار آنند، شواهد نشان می دهد آمریكایی ها از روزنامه نگاری انتقادی منفی گرا و نرم خبر به تنگ آمده و خسته شده اند.
• كم شدن علاقه به اخبار
براساس مطالعاتی كه به عمل آمده خبر نوین اگر چه ابتدا بسیار موفق جلوه كرد، با محبوبیت چندانی مواجه نشده است. آن چنان كه توماس پاترسون یافته است میزان استفاده از اخبار در دهه گذشته به طرز قابل توجهی افت كرده است. در چند سال اخیر اخبار تلویزیون های محلی یك چهارم از مخاطبان خود را از دست داده اند. به علت این كه بسیاری از آمریكایی ها به این باور رسیده اند كه كیفیت اخبار تنزل پیدا كرده است. شاید نرم خبر در حال از میان بردن همه سطوح علاقه مندی در خبر است. پاترسون با استناد به تحقیقی كه در سال ۲۰۰۰ میلادی انجام داده است می گوید: «آمریكایی ها در بهترین حالت، نسبت به اخبار امروزی بی تفاوت هستند. به طور قطع نرم خبر مانند آنچه در گذشته تصور می شد جذاب و مصون از خطا نیست.» در كلمات نیل پستمن، نرم خبر خطرناك است، چرا كه باعث زیستن در خوشی و مردن در عیش خواهد شد. پاترسون موافق است كه هیجان انگیزی نخست، توجه مخاطب را جلب می كند. اما هیجان انگیزی بی پایان در نهایت ممكن است آن را به تباهی و سردرگمی بكشاند. پاترسون معتقد است آمریكایی ها اخبار را به خاطر محتوای سخت خبری از محتویات نرم آن تماشا می كنند. یافته های او در مطالعه اخیرش به خوبی رجحان «سخت خبر» به نرم خبر را نشان داده است. او همچنین ادعا می كند افرادی كه سخت خبر را بر نرم خبر ترجیح می دهند طیف گسترده تری از مصرف كنندگان اخبار را تشكیل می دهند. روزنامه نگاری انتقادی نیز محبوبیت خود را از دست می دهد. به نظر می رسد آمریكایی ها به همان اندازه كه از آگهی های منفی سیاسی خسته شده اند از اخبار سیاسی شخصی هم خسته و دلزده هستند.
• ارتباط موضوع با سیاست
مطبوعات و سیاست به طرز غیرقابل اجتنابی به هم مربوط هستند. سنتی ترین نقش مطبوعات این است كه منبع اصلی اطلاعاتی جامعه از دولت باشد. مطبوعات در این كه مردم، دولت خود را چگونه ببینند، نقش موثری دارند ولی با سبك خبرنوین این نگرش، نگرش خوبی نخواهد بود. شواهد نشان می دهد نرم خبر و روزنامه نگاری انتقادی با حقیر جلوه دادن اطلاعات مردم درباره روابط و فعالیت های عمومی و از میان بردن علاقه آنها به سیاست، در حال تضعیف پایه های دموكراسی است. روزنامه نگاری انتقادی علاقه و اشتیاق مردم به سیاست را به شدت كاسته است. روزنامه نگاری انتقادی به ویژه سبب می شود دولت در صحنه های بین المللی نالایق و خود محور جلوه كند. پترسون معتقد است: «اخباری كه به بزرگ نمایی موضوعات و رویدادهایی می پردازند كه ارتباط اندكی با منافع عمومی دارند تنها به علت شوك برانگیزی یا سرگرم كنندگی انتخاب شده اند و می توانند انگاره های مردم از واقعیت را تغییر دهند.» مایك مك كوری، معاون مطبوعاتی سابق كاخ سفید در سخنرانی خود در دانشگاه استنفورد تصریح كرده است: «پوشش موضوعات مهم سیاسی به جایی منتهی شده است كه دربرگیرنده چیزی به عنوان یك دموكراسی كاربردی خوب كه به آن نیازمندیم نیست.»
• مردم بی تفاوت، موقعیتی بس خطرناك
آن چنان كه مك كوری برای ما تبیین كرده است برای داشتن یك دموكراسی كاربردی خوب، مردم باید نگرشی شفاف و مثبت به فعالیت های روزانه دولت خود داشته باشند. نرم خبر در این موقعیت كمك چندانی به ارائه اطلاعات سیاسی مفید نمی كند. روزنامه نگاری انتقادی نیز با اجرای نقش نظارتی خود تا جایی پیش می رود كه مردم از دانستن حماقت های سیاسی، رسوایی ها و فسادهای دولتی دلزده و ملول می شوند. بهترین نمونه چنین پوشش آفت انگیز و مشكل آفرینی را می توان در ماجرای رسوایی مونیكا لوینسكی دید. مطبوعات با توسل به تكنیك ها و نرم های روزنامه نگاری انتقادهای قاطعانه چنین پیش بینی كردند كه بیل كلینتون باید استعفا كند و به همین دلیل این گونه پیش رفتند. از آنجا كه پوشش منفی بیش از حد رسانه ها مردم را به تنگ آورده آنها عكس العملی متفاوت از آنچه انتظار می رفت از خود نشان دادند. پوشش خبری مطبوعات آن چنان مبتنی بر هیجان انگیزی و خیال بافی بود كه عمده آمریكایی ها به این باور رسیدند چنین رفتاری با كلینتون بی انصافی است و از این رو اگرچه رفتار او را خوش نمی داشتند، ریاست جمهوری او را همچنان پذیرا شدند.
مطبوعات روی آنچه در سیاست اتفاق می افتد تاثیرگذارند، اما ارتباط میان مطبوعات و سیاست اندكی پیچیده تر از آن است كه در نگاه اول به نظر می رسد. جیمز كری از مدرسه روزنامه نگاری دانشگاه كلمبیا می نویسد: «روزنامه نگاری و دموكراسی در سرنوشت مشتركی با یك دیگر سهیم هستند.» منظور كری این است كه نرم خبر و روزنامه نگاری انتقادی نهایتاً بی تفاوتی نسبت به سیاست را پدید می آورند كه این خود بی تفاوتی نسبت به اخبار را پدید خواهد آورد.
• رژیم متعادل و سالم
نفع عمده رسانه های خبری در این است كه روش خود را تغییر دهند. از آنجا كه آمریكایی ها به شدت از اخبار دلزده و خسته شده اند، باید آن را تغییر داد. بسیاری از پیروان اخبار زمان توجه خود به اخبار را كم كرده اند، چراكه از زیادی موضوعات جنایی، اخبار بی محتوا (بادكنكی)، منفی گرایی و نبود محتوای مثبت در آنها خسته شده اند و همین باعث می شود ایشان به فكر بازگشت نیفتند.نظر پاترسون در این مورد كاملاً صحیح است: «در هر تجارت دیگری، چنین واكنشی از درون هسته مركزی مصرف كننده می توانست هشداری جدی محسوب شود.» اخبار می تواند به چنین سرنوشتی دچار نشود. مك كوری: «روزنامه نگاران می توانند از روزنامه نگاری انتقادی در جهتی استفاده كنند كه علاقه مندی به سیاست و اخبار را افزایش دهد و مایه استحكام نقش نظارتی مطبوعات شود.» از آنجا كه طرفداران سخت خبر در كل طیف وسیع تری از مصرف كنندگان خبر را به خود اختصاص می دهند استفاده از صحت خبر می تواند برای آنها مفیدتر باشد. تاریخ تجارت خبر نشان می دهد كیفیت در درازمدت بر گیرایی و جاذبه فائق می آید. همه منابع خبری به طور كامل برابر نرم خبر سر تسلیم فرود نیاورده اند. منابع خبری باید به سمتی حركت كنند كه این گونه رسانه ها رفته اند. رمز موفقیت این رسانه ها مثلا NPR (رادیو ملی آمریكا) این است كه هنوز از تكنیك های سخت خبر استفاده می كند. احتمالاً اخبار به زمان بیشتری نیاز دارند تا دریابند چگونه باید سخت خبر را به بهترین وجه ارائه داد. اما پاسخ ساده ای در میان است. آن چنان كه پاترسون فاش می كند: «بهترین روش برای ایجاد مخاطب اخبار در درازمدت استفاده از گزارشگری متوازن مبتنی بر جریان امور مردم است.» بنابراین به منظور حفظ مطبوعات آزاد بهتر این است كه سرگرمی را به برنامه های سرگرم كننده و اخبار را به اخبار واگذار كنیم.


همچنین مشاهده کنید