سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

پایان المپیک ۲۰۰۴ آتن و آغاز ماراتن توجیه (۲)


دبیر انجمن خبرنگاران ، عکاسان و نویسندگان ورزشی معتقد است که در درک کلی از مفهوم المپیک ، اشتباهی در جامعه ما رخ داده است که عمومیت دارد. ״منوچهر زندی״ در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت : حضور درالمپیک برای ورزشکاران راه یافته به آن مایه افتخاراست ولی از مجموع دویست و چند کشور شرکت کننده درالمپیک ، توقع مردم هر کشوراز تیم ورزشی خود به فراخور نوع حضور وتوانمندیهای ورزشی آنان متفاوت است . ممکن است که گرفتن چند سهمیه المپیک برای کشورهای تازه استقلال یافته و فقیر آفریقایی یک افتخار باشد، ولی برای تیم آمریکا حضور توام با کسب مدال مایه افتخار در المپیک و برای کشور نه چندان ثروتمند کوبا، کسب مدال در ازای هر ورزشکاراعزامی به المپیک مهم است .بنابراین این تفکر در هر کشوری متفاوت بوده و به شناخت مدیران وکارشناسان ورزشی آنان منتهی میشود و در مورد کاروان ورزشی ایران باید گفت که کسب سهمیه ، شرکت در المپیک و به جای گذاشتن رکورد خوب برابر حریفان قدر برای شناگر ایرانی و نیز رقابت شاهین اخلاق پسند بازیکن اعزامی پینگ پنگ ایران رضایت بخش است . ولی این حضور برای قهرمانان کشتی کافی نیست و همینطور کاربرد واژه افتخارآفرینی برای ورزشکاران المپیکی وزنه برداری، تکواندو و جودو! عریف دیگری دارد که در شرایط کنونی باید برای آن علامت سوال به کار برد به اعتقاد من زمانی میتوانیم اعزام ورزشکاران به المپیک را افتخار بدانیم که آنان توان رقابتی بالایی داشته ، به عنوان شانس مدال اعزام شده و اگر در جایگاه پنجم یا ششم المپیک قرار گرفتند، باخت آنان با اختلاف جزیی از نفر اول باشد. اعزام وزنه برداری که حتی توان لیفت کردن ندارد و یا کشی یری مانند علیرضا دبیر که آمادگی ندارد، اشتباه محض بود. حضور ورزشکارانی که رقابت پایاپای دارند افتخار به شمار میرود و اگر دونده ما با اختلاف چند متر بازی را مقابل بهترین دوندگان دنیا واگذار می کد او هم برای ما جای افتخار داشت ولی افتخارآفرینی دونده ای که با اختلاف نیم دور مسابقه را به پایان رساند، جای تامل دارد. استفاده از وایت کارت جهت حضور در المپیک برای ورزشکاران ما تاسف برانگیز است ولی برای شرکت کننده زن ایرانی این دوره ها که با اختلاف ۱۵ امتیاز از۴۰۰ امتیاز مجموع با نفر اول این مابقات بازی را واگذار میکند ، این حضور ناموفقی نیست و مشخص است که این رقابت یک طرفه نبوده است . بدون برنامه ریزی، سرمایه گذاری و بهره از امکانات و مدیریت صحیح نه تنها در المپیک بلکه در هیچیک از میادین ورزشی حرفی برای گفتن نخواهیم داشت و به کار بردن توجیه حضور در المپیک حتی بدون کسب مدال افتخار است همان قدر غلط است که بحث شرکت در مسابقات بین المللی برای کسب تجربه . امروزه سن شروع ورزش های پایه در دنیا در شنا و ژیمناستیک به ۴ تا۵ سال و در دو و میدانی به زیر ده سال رسیده است و ما باید برای رشد این ورزشها از پیش دبستانی و تا حدود زیادی در دبستان به آن نگاه کنیم . زمانی که ورزشکاران ما از۱۲ سالگی به شنا و ژیمناستیک که ۲۲ سالگی در آنها سن پیری ورزشی محسوب میشود، روی میآورند، حتی در میادین کوچک آسیایی هم جایی نخواهیم داشت ، چه رسد به قهرمانی در آسیا،جهان و المپیک .
ما در ورزشهای سنگین تجارب زیادی داشتیم که به ما گفته هر جا که دست به سوی علم دراز کردیم بهترین نتیجه را گرفتیم و هر وقت به تفکرات سنتی روی آوردیم و فکر کردیم که از علم بینیازیم ، دچار گرفتاری شدیم . اوج موفقیت وزنه برداری ایران در المپیک سیدنی با مربیگری ایوانف و موفقیتهای کسب شده و تیمی که در ان زمان ساخته شد، بود و قعر این ورزش در ایران بعد از سیدنی مشاهده شد. ما ایوانف مربی درجه یک جهان را با یک مربی عوض کردیم که در هیچیک از صحنه های بین المللی دیگر حتی جرات همراهی کردن ورزشکار خود را نداشت و حاصل آن مصدومیتهای فراوان و عدم موفقیت وزنه برداران ایرانی است . همه میدانند که رضازاده و ساعی حتی بدون مربی هم طلا میگرفتند. عضو هیات رییسه انجمن نویسندگان ، خبرنگاران و عکاسان ورزشی نیز معتقد است که عملکرد کاروان ورزشی ایران در المپیک ۲۰۰۴ آتن خوب نبوده و لزومی هم نداشته که اینقدر ورزشکار بدون آمادگی لازم را به این رقابتهااعزام کنیم . ״حسن شهسواری״ ادامه داد : ما تک ستاره هایی مانند رضازاده و ساعی را داشتیم که آنان در هر شرایطی رقیب نداشتند و مدال طلا را به راحتی کسب می کردند. تاسفانه برخی از فدراسیونهای ورزشی از جمله بوکس ، کشتی و وزنه برداری عملکرد بدی در انتخاب ورزشکاران داشتند و دراعزامها همدلی وجود نداشته و این کاملا مشهود بود.
تعداد زیاد قهرمانان و ورزشکاران یک کاروان ورزشی در المپیک ، ملاک برای خوب بودن آن کاروان ورزشی نیست ، و باختهای بد قهرمانان ورزشی ما شکست بدی برای کاروان ورزشی ایران به شمار می آید.میتوانستیم با جایگزین کردن یک ورزشکار جوان آماده که خیلی صاحب نام نیست ، نتیجه خوبی کسب کنیم و حداقل اگر نتوانست مدال کسب کند تجربه خوبی برای کسب مدال در المپیک بعدی به دست میآورد و قهرمان المپیک سیدنی چنین مفتضحانه شکست نمیخورد. وی که سالها سابقه عکاسی در ورزش را داراست ، افزود : تازه تمام این حرفها برای رشته های کشتی و وزنه برداری است که مدالهای ما در سالهای گذشته در این رشته ها بوده و به راحتی با پتانسیلی که داشتیم امسال نیز می توانستیم حداقل در کشتی مدالهای خوبی کسب کنیم . ما در سایر رشته ها به دلیل اینکه زیربنایی کار نکردیم ، حرفی نیز برای گفتن نداریم و این حقیقت تلخی است که باید قبول کنیم .
وی که معتقد است ما در کشور و ورزشمان از امکانات خوبی برخوردار هستیم ادامه داد : خیلیها برای شکستهای ورزشی این توجیه را به کارمیبرند که ما امکانات خوبی نداریم ولی ما نسبت به خیلی از کشورهای دیگر مانند چین امکانات بهتری داریم و این عدم مدیریت خوب در بخشهای ورزش و عدم تصمیم گیری به جاست که این مشکلات را فراهم میکند. وی در پایان گفت : مدیران ورزشی ما باید افق دیدشان را وسیع تر کرده ، جامع تر ببینند و زیربنایی تر عمل کنند که در این صورت ما حرفهای زیادی برای گفتن در المپیکهای آتی خواهیم داشت . عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تربیت معلم نیز معتقد است که المپیک دارای جایگاه مهمی است که ما برای برداشت از آن باید از درون متحول شویم .
״امین صارمی״ این تحول را در جایگزینی نیروهای جوان با برنامه و فکرهای جدید به جای مسوولان فعلی کمیته ملی المپیک ، عملی میداند. وی در ادامه سخنانش گفت : مادامی که یکی از مسوولان کمیته ملی المپیک برای چندین سال متوالی بدون بازدهی در پست خود ابقا میشود، نباید انتظاری از ورزشکاران برای کسب مدال در المپیک داشته باشیم . بازهم فرصتی پیش امده تا مسوولان ورزشی پشت یک استعداد خودجوش چون رضازاده و ساعی پنهان شده خلاءهای خود را با وجود آنان پر کنند، غافل از اینکه تمام مردم بر این واقعیت که آنان برای ساختن قهرمانان هیچ برنامه ای ارایه نکردند، واقفند. دولت جمهوری اسلامی از ورزش حمایت میکند و بودجه و اعتبارات کافی در اختیار آنان قرار میدهد و به واقع بسیار موفق تر از قبل عمل کرده است ولی حمایت مستلزم هدایت ،کنترل و نظارت است که دولت نظارت و کنترلی بر سازمان تربیت بدنی و بخش اجرایی ندارد و دلیل این بهم ریختگیها و عدم مدیریت ها نیز همین اصل است . صارمی افزود : ما در ورزش سازندگی نداریم و در نتیجه قهرمانی را به المپیک اعزام میکنیم که میدانیم شرایط رقابت و کسب مدال را ندارد و چون جایگزینی برای آن پیش بینی نکردیم ، به ناچار به شکست رضایت میدهیم . تمام کم کاریها یک طرف ، تعریف و تمجیدهای بیمورد مسوولان که جدا״ ناراحت کننده هستند، یک طرف . المپیک جنبه سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی دارد
و فراتر از یک رویداد ورزشی است و ما نباید به دو بار اهتزاز پرچم کشورمان دل خوش کنیم . سوال من از مسوولان کمیته ملی المپیک این است که نقش آنان در المپیک چه بوده است ؟ در سخنان مردم عادی، روزنامه نگاران ،اساتید دانشگاه و تمام علاقه مندان به ورزش چنان که مشهود است ، وجه مشترکی دیده میشود که آنهم عدم رضایت از عملکرد ورزشکاران و هدایت کنندگان آنان که کمیته ملی المپیک در راس آن قرار گرفته ، میباشد. این استاد و عضو هیات علمی دانشگاه در ادامه گفت : حال اینکه چه باید کرد سوالی است که مسوولان ورزشی باید پاسخگوی آن باشند ولی انچه واقعیت دارد، ناکامی تیم ایران در بیست و هشتمین دوره بازیهای المپیک ، بزرگترین رویداد ورزشی جهان است که همه را رنجانده که همه با امید برای کسب افتخار در المپیکی دیگر، باید چهار سال دیگر انتظار بکشند.
منبع : سایر منابع


همچنین مشاهده کنید