جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

جامه ای غریب بر قامت تهران


جامه ای غریب بر قامت تهران
شهرها در مفهوم اسلامی همیشه نقطه تلاقی چهار عامل اصلی بود. چهار عنصر اساسی كه می توانست به آنان ویژگی دهد و شهریت شان را تثبیت كند. این ویژگی ها، پس از اسلام عینیت بیشتری یافت و موجب شد تا فرهنگ شهرنشینی تحت این عوامل قوام و دوام بیشتری یابد. درواقع شهرهایی كه پس از اسلام در ایران شكل گرفت، با تكیه بر این چهار عامل تبلور یافتند. مذهب در مساجد جامع و ابنیه مذهبی، حكومت در ارگ و دارالحكومه و تجارت در بازار و امت دریافت مسكونی متبلور شدند.
این عناصر همیشه در كنار مفهوم شهر در ایران پس از اسلام وجود داشت و بدان معنا می بخشید. حتی در دوران شكوه تمدن شهرسازی در دوران صفویه و بروز رویكرد جدیدی در شهرسازی، این عناصر همچنان در مفهوم شهر جایی برای بروز یافت. اگر چه در آن روزگار شهرسازی و شهرنشینی در جهان غرب دچار تحول و تغییر بنیادین شده بود، اما شهرسازان مكتب اصفهان، با تكیه بر رویكردهای سنتی و ریشه در باورها و اعتقادات خود، اقدام به ساخت شهرها می كردند و براساس الگوهای تعریف شده خود شهرهای جدیدی را بنا می كردند؛ شهرهایی كه شاید آن روزگار و حتی امروز، مایه حیرت بسیاری از صاحب نظران و اندیشمندان است.
هنوز چندان از روزگار صفویه نگذشته بود كه جهان جدید در قالب افكار و اندیشه های غربی در روزگار قاجاریه ظهور كرد. سیل بنیان كن افكار جدید، شهرهای ایران را به تدریج پشت سر گذاشت و آشوب تفكر را به همراه آورد؛آشوبی كه شاید در معماری به جا مانده از آن روزگار اندكی نمایان باشد. شهر، به تدریج معنایی جدید یافت. بازارها به تدریج به خیابان ها آمدند. هجوم الگوهای زیبایی شناسی غربی به معماری سنتی به وقوع پیوست و مدرسه دار الفنون نمونه ای شد برای علم اندوزی و دانش پروری. الگوی آرمانی شهر، دیگر آسمانی نبود، بلكه تجارب شاهان قاجار بود از سفر به فرنگ. پایتخت و حتی شهرهای كشور می باید قامتی غربی و فرنگی می یافتند تا در نظر شاهان قاجار جلوه كند. شاید هم از این روست كه خیلی زود شیوه های غربی رواج یافت و شهرهای ما را در چنبره خود فرو برد.
این تمام ماجرا نبود. اگرچه ما در مواجهه با جهان جدید، مسحور مدرنیته برآمده از آن بودیم و به قامت آنان برای خود جامه می دوختیم، اما خیلی زود جانی دوباره گرفتیم. شهرها دوباره چهره ای ایرانی یافتند و محلی شدند برای زدودن غبار تیرگی. شهرهای ما دوباره مركزی شدند برای بسط دانش و كسب معرفت. محملی شدند تا هر چه بیشتر در معماری آن تفكر كنیم و دستاوردهای جهان جدید را آن گونه كه لازم است به كار گیریم.
هر چند در این گذر، تهران، ابرشهر ایران، اندكی از گردونه رقابت به دور مانده باشد، اما روزگاری كه بر آن می گذرد، نشان از حركتی نو دارد كه چهره این شهر را تازه كند. شهری كه از روزگار قاجار ذائقه مدرنیسم را خوش پذیرفته، هم اكنون در چهار راه تردید، به سر می برد. اما دور نیست زمانی كه تهران قامتی نو یابد و جامه ای تازه. این شهر، می باید شكوه تمدنی ایرانی- اسلامی باشد.
منبع : همشهری


همچنین مشاهده کنید