سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ / 19 March, 2024
مجله ویستا

بازیافتن شکوه از دست رفته


بازیافتن شکوه از دست رفته
شهری با مساحت ۱۸ هزار هكتاری و جمعیتی در حدود ۸/۱ میلیون نفری كه پیشینه ای هزاران ساله دارد، در گوشه ای از این سرزمین بزرگ و پهناور آرمیده است؛ شهری كه نصف جهانش می نامند و زینت بخش شكوه افسانه ای دوران نه چندان دور تاریخ ماست.
اصفهان، شهری كه در سه دوره مختلف به عنوان پایتخت ایران قلمداد شده است.برای نخستین بار در دوران آل بویه به عنوان پایتخت ایران برگزیده شد. سپس سلجوقیان آن را مركز حكومت خود قرارش دادند و پس از آن نیز صفویان، این شهر را چنان نام آور كردند كه تا به امروز سایه آن به یادگار نقش جهان شده است.
این شهر پس از گذشت سالها، هم اكنون نیز پایتخت است. اما نه پایتخت ایران، بلكه اصفهان، پس از مكه، به عنوان دومین پایتخت فرهنگی جهان اسلام شناخته شده است و تنها این عنوان شاید، كافی باشد برای بیان عظمتش. گویا اصفهان شكوه رویایی خود را كه در متن تاریخ به جا مانده، دوباره بازیافته است و قامت روزگاران گذشته، دوباره سر برآورده و جلایی یافته است.
شهری كه از ۱۵ خواهر خوانده خود در جهان، جاه و جبروتی فزونتر دارد و بسیاری از آنان به این خرسندند كه در كنار این شهر دیرپا، نامی هم از آنان برده می شود؛ شهری كه به تعبیر سقائیان نژاد- شهردار اصفهان- نباید به ظاهرش نگریست. شهری كه زنده است و باید به دیده تأمل بر آن نظر انداخت و باطنش را به نظاره نشست. در گوشه گوشه این شهر، می توان معانی بسیاری یافت. میدان نقش جهان با معماری بی نظیر و شگفت انگیزش.
شاید روزگاری كه شیخ بهایی، در اسرار جادویی خطوط، سیمای اولیه این میدان را ترسیم می كرد، تمام جهانیان را مسحور قدرت حیرت آورش می كرد.
او در شرق میدان مدرسه معروف خود را پی ریزی كرد. در فرهنگ ایرانی- اسلامی، شرق و مشرق، همواره نماد طلوع بوده و زندگی نماد مكتب اشراق سهروردی بوده و علم اندوزی را در كنار این نماد با طرح معمارانه ای بی نظیر پیوند داد. او در مقابل عمارت سلاطین را بنا كرد. عمارت عالی قاپو در مغرب، اجتماع قدرت و غروب، جمع پایان و شاهان. از سویی جنوب را به مسجد داد تا در آن بتوان به تدبر، بر قبله ایستاد و خداوند را ستایش كرد. نمادی برای بندگی و سجود و در مقابلش در شمال میدان بازار را بنا كرد. بازار و كسب و كار، نماد زندگی مادی و جهان دنی.
این شهر از دریچه تاریخ سرشار از زیبایی هاست. پر از مفاهیم و معانی بسیار است اما اصفهان، این شهر دیرینه، این تمدن به جا مانده از نیاكان ما، در چنبره جهان جدید چگونه است؟ آیا تصویر روشن و پرجلای آن را زندگی مدرن در هم تنیده و فرسوده است یا آلام و دردهای نهانی را یارای غلبه بر آن نبوده. شنیدن مشكلات این شهر، به رغم ظاهر تمیز و پاكیزه اش شاید چندان خوشایند نباشد. این كه آثار و ابنیه اش رفته رفته رنگ غروب گرفته اند اصلاً جذاب نیست. این كه این شهر دوست داشتنی امروزه با مشكلات فراوان دست به گریبان است، نگران كننده است، اما این پایان ماجرا نیست. اصفهان زنده است، همیشه زنده است. شاید مرور مشكلات این شهر، گلایه ای باشد دلسوزانه.
منبع : همشهری


همچنین مشاهده کنید