شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

چشم انداز


چشم انداز
شاگردان من، فکر می کنم با مطالعه ی دقیق این ساکنان پیشین، از الگو های رفتاری، شیوه ی زندگی ابتدایی و بی هدف آن ها، چیز هایی که به آن اهمیت می دادند، و از تخریب کامل و مطلق خود و محیط زیستشان، به آسانی بتوان دریافت که سزاوار چیزی جز نابودی کهکشانشان نبودند، یعنی کاری که ما انجام دادیم.
سوالی نیست؟.


داستان کوتاه از کالین کمپل.نویسنده ی انگلیسی
منبع : قفسه
فرهنگ و جامعهادبیات و شعرداستان کوتاه

نمایندگی کابل سیمند(سیمند کابل)
دریافت دیپلم رسمی آموزش و پرورش به آسانی(حضوری،غیرحضوری)
نمایندگی رسمی فروش کلیه محصولات شرکت صنعتی الکتریک خراسان با …

همچنین مشاهده کنید
چشمه ها تا وقتی که می جوشند هرگز احساس تشنگی نمی کنند
مجله فرهنگ و جامعه

چشمه ها تا وقتی که می جوشند هرگز احساس تشنگی نمی کنند

یک طلبه هندی به استاد خود گفت من خیلی از مرگ میترسم. این ترس از کودکی با من بوده آیا می دانید به من بگویید چرا کسی مثل من که دارد به خوبی زندگی می کند روزی باید بمیرد؟ استاد فکری کرد و گفت : چه کسی به تو گفته است که داری زندگی میکنی؟ شاگرد گفت من منظور شما را نمی فهمم؟ استاد گفت : آیا این مطلبی نیست که پدر و مادرت از زمان کودکی به تو تلقین کرده اند و تو آن را فرض مسلم پنداشتی؟ تاسف میخورم ک
خاکستری
مجله فرهنگ و جامعه

خاکستری

دود از میان لب هایش بیرون می آید و مهی خاکستری را در هوا می پراکند. زن از لای پلک های نیم باز به او خیره است. هر چه بیش تر می ترسد انگار از زن دورتر میشود. بالاخره تاب نمی‌آورد، بلندمی شود و ساک سیاهش را از کمد بیرون میکشد . چند بلوز و شلوار در آن می گذارد و بعد مسواک ، خمیر دندان و عطر . . . حالا کنار زن می نشیند، دست سردش را بر بازوی او می گذارد و تکانش میدهد: " بجنب باید زودتر برویم .&qu
آموختم که هرگز به پدرم دروغ نگویم
مجله فرهنگ و جامعه

آموختم که هرگز به پدرم دروغ نگویم

من در جنوب اسپانیا در منطقه کوچکی به نام استپونا بزرگ شده ام. ۱۶ سال بیشتر نداشتم که یک روز صبح پدرم به من گفت می توانم پشت ماشین بنشینم و او را به دهکده «میجاس» در ۱۸ مایلی دهکده خودمان ببرم، به شرط آن که بعد از این کار، ماشین را به تعمیرگاهی در آن نزدیکی ببرم. من که تازه رانندگی یاد گرفته بودم و خیلی کم پیش می آمد که از ماشین استفاده کنم بلافاصله قبول کردم. پدر را به میجاس بردم و قول دادم ساعت چ
نخستین دوست
مجله فرهنگ و جامعه

نخستین دوست

۱۰ ساله بودیم که با همدیگر آشنا شدیم. با هم به یک مدرسه می‌رفتیم. سوار یک مینی بوس می‌شدیم و به شوخی بچه‌های دیگر با هم می‌خندیدیم. جشن تولد ۱۱ سالگی‌ام به من یک هدیه دادی؛ دفترچه یادداشتی که خودت درست کرده بودی. فردای آن روز که نیامدی دلم گرفت و گریه کردم. مادرم می‌گفت بی خود گریه نکرده‌ای؛ خوان با خانواده‌اش به دره افتادند. توی دفترچه هیچ چیزی ننوشته‌ام تا مثل دوستی‌مان پاک بماند. میشله مارت
برای امروز
مجله فرهنگ و جامعه

برای امروز

● شاعر دزد روزی «انوری» در بازار بلخ می گشت. از دور ازدحامی را دید. پیش رفت. مردی را دید ایستاده و اشعار او را می خواند و مردم به او آفرین می گویند. جلو رفت و پرسید: «ای مرد این اشعار از کیست؟» گفت: «انوری»! انوری پرسید: «تو انوری را می شناسی؟» پاسخ داد: «چه می گویی، من خود انوری هستم.» انوری خندید و گفت: «شعر دزد دیده بودیم، اما شاعر دزد ندیده بودیم.» ● اقرار به جهل یکی را از حکما شنیدم که می
یک هدیه کوچک
مجله فرهنگ و جامعه

یک هدیه کوچک

تعطیلات تازه شروع شده بود. در اولین روز تعطیلات اسکار برای خرید کادو به مغازه رفت. در مغازه پسر بچه ای را دید که دنبال چیزی می گشت. با خودش فکر کرد - شاید او چیزی گم کرده است - پرسید: «دنبال چی می گردی؟» پسربچه با چشمان سیاهش به چشمان او زل زد و گفت: «بلیت». اسکار متوجه منظور پسربچه نشد; پرسید: از کدام بلیت حرف می زنی؟ پسربچه صدایش شتابزده تر شد و گفت: «بلیت قطار، برای قطار، من باید با قطار به خا
سلام مهربون
مجله فرهنگ و جامعه

سلام مهربون

پیرمرد با پسر، عروس و نوهٔ کوچیکش زندگی می‌کرد. چشم‌هاش کم‌سو شده بودن و دست‌هاش لرزون. همین هم باعث شده بود تا هر وقت غذا می‌خوره مقداری از اونو روی زمین بریزه. چندتائی کاسهٔ بلور هم از دستش افتاد و شکسته بود. بالاخره پسر و عروسش تصمیم گرفتند از اون به بعد واسهٔ پدربزرگ سفره‌ای جدا بندازن تا خودشون با آرامش بیشتری بتونن دور هم غذا بخورن. روزها پشت سر هم می‌گذشت و جز نوهٔ کوچولو کسی متوج
مرد و اسب و سگ در جاده
مجله فرهنگ و جامعه

مرد و اسب و سگ در جاده

مردی با اسب و سگش در جاده‌ای راه می‌رفتند. هنگام عبور از کنار درخت عظیمی، صاعقه‌ای فرود آمد و آنها را کشت. اما مرد نفهمید که دیگر این دنیا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت. گاهی مدت‌ها طول می‌کشد تا مرده‌ها به شرایط جدید خودشان پی ببرند. پیاده‌روی درازی بود، تپه بلندی بود، آفتاب تندی بود، عرق می‌ریختند و به شدت تشنه بودند. در یک پیچ جاده دروازه تمام مرمری عظیمی دیدند که به میدانی با
هما مسافر
مجله فرهنگ و جامعه

هما مسافر

آرزو کنج اتاق نشسته بود و به خودش فکر می کرد. نمی دانست کجای زندگی اشتباه کرده است که تا این اندازه باید سرزنش شود. بی آنکه متوجه شود کم کم از همه دوستان و اقوام و آشنایان فاصله گرفته بود. حتی وقتی می خواست از کوچه و محله هم عبور کند، ناخودآگاه دچار استرس می شد. اگر یکی از همسایه ها او را می دید و می خواست از او بپرسد چه حرفی داشت که بزند؟ اشک در چشمانش پر شد، هرطور بود باید خودش را کنترل می کرد.
کلاغهای متجدد!
مجله فرهنگ و جامعه

کلاغهای متجدد!

امروز یه روز سرد زمستو نی است.دارم راه می رم و دلم میخواد به دورو برمو بیشتر نگاه کنم .در کنار رودخونه راه میرم آبش از هروز آبی تر است و آرامشش معجزه میکنه.زندگی در جریان است و همه چیز رو به راه است ولی یه دفعه روی درخت کنار حاشیه آب دو تا کلاغ بومی توجهم را جلب میکنند گوشهام راتیز میکنم شاید بشنوم مثل اینکه بحث داغی بینشون هم هست و بایدم مهم باشه .مسیر نگاهشون را دنبال میکنم آهان یه چیزائی دس
برگهایی از دستنوشته های یک دیوانه: انتظار یلدایی!
مجله فرهنگ و جامعه

برگهایی از دستنوشته های یک دیوانه: انتظار یلدایی!

آخه اینم وقت برای قرار گذاشتن بود؟یکی نیست بگه آخه آدم حسابی من چطوری تا فردا صبر کنم..ولی نه،حتما یه منظوری داره،حتما می خواد صبرمو امتحان کنه،فکر کنم توی این امتحان هم شکست بخورم،مثل بقیه.. نه،من براش توضیح می دم دیگه نمی ذارم خجالت جلوی زبونمو بگیره،بهش میگم،تا حالا اتفاقاتی که پیش اومده همش سوء تفاهم بوده... شب توی قاب پنجره جا گرفته.از پشت این پنجره انگار شب خیلی بیشتر شبه!خیره می شم به اون
مجله فرهنگ و جامعه

ویلان الدّوله

نمایش بزرگتر تصویر ویلان الدوله از آن گیاهانی است که فقط در خاک ایران سبز می شود و میوه‌ای بار می‌آورد که «نخود هر آش» می‌نامند. بیچاره ویلان الدوله این قدر گرفتار است که مجال ندارد سرش را بخاراند.مگر مردم ولش می‌کنند؟ بگو دست از سرش بر می‌دارند؟ یک شب نمی گذارند در خانه خودش سر راحتی به زمین بگذارد. راست است که ویلان الدوله خانه و بستر معینی هم به خود سراغ ندارد و «درویش هر کجا که شب آید، سرای ا
غرور
مجله فرهنگ و جامعه

غرور

روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای کریوه ای سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همی آمد و گفت چه نشینی که نه جای خفتن است گفتم چون روم که نه پای رفتن است. گفت این نشنیدی که صاحبدلان گفته اند رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن.
هدیه
مجله فرهنگ و جامعه

هدیه

روزی اتوبوس خلوتی در حال حرکت بود. پیرمردی با دسته گلی زیبا روی یکی از صندلی‌ها نشسته بود. مقابل او، دخترکی جوان قرار داشت که بی‌نهایت شیفتهٔ زیبائی و شکوه دسته گل پیرمرد شده بود و لحظه‌ای از آن چشم برنمی‌داشت. زمان پیاده شدن پیرمرد فرا رسید. قبل از توقف اتوبوس در ایستگاه، پیرمرد از جا برخاست، به‌سوی دخترک رفت و دسته گل را به او داد و گفت: ”متوجه شدم که تو عاشق این گل‌ها شده‌ای، آن‌ها را برای همسر
سفر بابا
مجله فرهنگ و جامعه

سفر بابا

دم غروب بود کم کم هوا داشت سرد می شد. دوباره سوز و سرمای برفها از لای پنجره به اتاق سرکی کشید پرده را تکانی داد و جا خوش کرد. بعد از آن خیلی آروم چند تا پرنده روی پنجره نشستن، همه به من خیره شدن و فقط و فقط منو نگاه کردن. از قیافه هاشون پیدا بود خبری دارن. ازشون پرسیدم چرا اینقدر منو نگاه می کنین؟ اونا چیزی نگفتن یه دفعه بغض تو گلوم گیر کرد به یاد بابام افتادم بغضم ترکید و ازشون دوباره پرسیدم: از
آفتابگردان
مجله فرهنگ و جامعه

آفتابگردان

از سمت باغ صدای گریه و ناله می آمد . تمام گلها و درختان باغ ، غمگین و ناراحت بودند . بعضی از آنها سرشان را خم کرده بودند و به آرامی پیش خودشان ناله میکردند . گلها همینطور آرام آرام گریه می کردند می گفتند : «آفتاب ، آفتاب گم شده ! » آسمان به شدت ابری و گرفته بود ، از خورشید خانم هم خبری نبود . گلها که چند روزی بود ، آفتاب را ندیده بودند ، کم کم داشتند پژمرده می شدند . بالاخره یکی از گلهای باغ
ساعت استراحت
مجله فرهنگ و جامعه

ساعت استراحت

گفت : -رییس من سفید پوسته. گفتم : -بیشتر رییسا سفید پوستن. -سفید پوست و پرچونه. یه ریزم می‌پرسه که سیا دیگه چی می‌خواد. دیروز باز تو ساعت استراحت کافه، با حرف‌های صدتا یه غازش درباره سیا پوستا، النگاتم شده بود. اون همیشه می‌گه سیا. انگار ۱۱۵۰ نوع جور واجور سیاپوست تو آمریکا وجود نداره. رییسم می‌گه: حالا که همتون حق شهروندی و دیوان عالی رو به دست آوردین، آدام پاول تو کنگره‌ست، رالف بونچ تو مجل
مثل نخ بادبادکی که به آسمان رسید
مجله فرهنگ و جامعه

مثل نخ بادبادکی که به آسمان رسید

عاشق بادبادک ساختن و بادبادک هوا کردن بودم، اما موضوع این بود که بادبادک هایم از لبه بام خانه، بالاتر نمی رفت. مادربزرگ می گفت باید در همه کاری بلندنظر باشی و بلند همت. راستش مفهوم حرفش را خیلی نمی فهمیدم. گذشته از این نمی فهمیدم این چه ربطی به بادبادک هوا کردن من دارد. البته مادربزرگ درباره همه چیز، همین طور حرف می زد. مثلاً این که باید چشم و دل سیر باشی، فکرت را بسته نگه نداری، دست و دلباز ب
دو درخت همسایه
مجله فرهنگ و جامعه

دو درخت همسایه

در یک باغچه کوچک ، دو درخت زندگی می کردند . یکی درخت آلبالو و دیگری درخت گیلاس . این دو تا همسایه با هم مهربان نبودند و قدر هم را نمی دانستند، بهار که می رسید شاخه های این دو تا همسایه پر از شکوفه های قشنگ می شد ولی به جای این که با رسیدن بهار این دو هم مهربانتر و با صفاتر بشوند بر سر شکوفه هایشان و این که کدامیک زیباتر است ، بحث می کردند. در فصل تابستان هم بحث آنها بر سر این بود که میوه های
زودپز
مجله فرهنگ و جامعه

زودپز

این ماجرا واقعیست! این داستان ۱۰۰ درصد واقعی است و توسط یکی از دوستان نزدیک منقول گشتیده است، واقعه همین عرفه امسال وقوع یافته گردیده گشته است ما هم به جهت اینکه معجزه ای از جانب حق لا یتمثل بود به رشته ته ریر در آوردیم تا در سریال کلید اسرار منعکس گردد. چه قبول آید و چه افتد! یه چند ماهی بود عقد کرده بودیم و اینا. گفتیم حالا بخوشیم تا یه وقتی عروسی رو جورش می کنیم. که یهو خانم زنگ زد و خبرهای
بهتر است‌ عشق‌ را به‌ خانه‌تان‌ دعوت‌ کنید!
مجله فرهنگ و جامعه

بهتر است‌ عشق‌ را به‌ خانه‌تان‌ دعوت‌ کنید!

خانمی‌ از منزل‌ خارج‌ شد و در جلوی‌ در حیاط با سه‌ پیرمرد مواجه‌ شد. زن‌ گفت‌: شماها رانمی‌شناسم‌ ولی‌ باید گرسنه‌ باشید لطفا به‌ داخل‌ بیایید و چیزی‌ بخورید. پیرمردان‌ پرسیدند: آیا شوهرت‌منزل‌ است‌؟ زن‌ گفت‌: خیر، سرکار است‌. آنها گفتند: ما نمی‌توانیم‌ داخل‌ شویم‌.بعد از ظهر که‌ شوهر آن‌زن‌ به‌ خانه‌ بازگشت‌ همسرش‌ تمام‌ ماجرا را برایش‌ تعریف‌ کرد. مرد گفت‌: حالا برو به‌ آنها بگو که‌ من‌ درخانه‌
خنده مرگ
مجله فرهنگ و جامعه

خنده مرگ

پیرمرد در این اندیشه بود که ای کاش گذشته تکرار آینده می شد "... در کنار جاده ای بی همسفر ، بی یار و مونس ، تنها ایستاده بود . عمرش کمی از مرز ۶۰ فراتر رفته بود ولی تنهایی ، او را شکسته تر نشان می داد . هرچه می رفت کمتر می یافت و هر چه می یافت آن نبود که می خواست . خسته شده بود . بارها از خدا خواسته بود که او را زودتر از دنیا برد ولی انگار که باید می ماند و می کشید ، این تنهایی سنگین ر
سهیل پاتر و پسر خاله دادلی
مجله فرهنگ و جامعه

سهیل پاتر و پسر خاله دادلی

باید داستایوفسکی خوانده باشید یا حداقل با آدم‌های «خودآزار» که هیچ‌وقت نمی‌فهمی چه مرگشان است، آشنا باشید تا قدر سهیل را بدانید. روزی از روزها ،کتابی به دست این آقاسهیل افتاد. (راستی یادم رفت بگویم، نیاز به ادبیات برای سهیل مثل نیاز ماهی بود به آب) یک کتاب که نه، یک مجموعه چند جلدی به اسم «هری‌پاتر» که باعث شد سهیل یک جورایی بشود و اتفاق‌هایی برایش بیفتد... دست‌هایش را در امتداد هم بالا می‌آور
پسر بچه شرور
مجله فرهنگ و جامعه

پسر بچه شرور

پسر بچه شروری اطرافیان خود را با سخنان زشتش ناراحت می کرد. روزی پدرش جعبه ای پراز میخ به او داد و گفت : هر بار که کسی را با حرف هایت نارحت کردی ، یکی از این میخ هارا به دیوار انبار بکوب . روز اول پسرک بیست میخ به دیوار کوبید ، پدر از او خواست تا سعی کند تعداد دفعاتی که دیگران را می آزارد ، کم کند . پسرکت تلاشش را کرد و تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار کمتر و کمتر شد. یک روز پدرش به او پیشنهاد ک
صلح واقعی
مجله فرهنگ و جامعه

صلح واقعی

روزی پادشاهی اعلام کرد به کسی که بهترین نقاشی صلح را بکشد ، جایزه بزرگی خواهد داد. هنرمندان زیادی نقاشی هایشان را برای پادشاه فرستادند . پادشاه به تمام نقاشی ها نگاه کرد ولی فقط به دو تا از نقاشی ها علاقمند شد . در نقاشی اول ، دریاچه ای آرام با کوه های صاف و بلند بود . بالای کوه ها هم آسمانی آبی با ابرهای سفید کشیده شده بود. همه گفتند : این بهترین نقاشی صلح است . در نقاشی دوم هم کوه بود ولی
داستایوفسکی چی شد عمو جون؟
مجله فرهنگ و جامعه

داستایوفسکی چی شد عمو جون؟

زیبا گفت: "ام‌شب دعوت‌ایم خونه‌ی عمو محسن ... تولد نغمه‌س!" داغ دل‌ام تازه شد، ولی به روی مبارک نیاوردم. از یک سال پیش که محسن روز روشن، جلوی بیست‌ودو جفت چشم بینا، یادداشت‌های سه جلدی داستایوفسکی را از کتاب‌خانه‌ی شخصی من امانت گرفته بود و بعد از یک سال به کل زیرش زده بود و گفته بود، در تمام عمر نحس‌اش هم‌چو کتابی ندیده، تا اسم محسن به گوش‌ام می‌خورد تن‌ام داغ می‌شد و شرمنده از روحی که
داستانْ سرود ِ خاتونی که سواره آمد
مجله فرهنگ و جامعه

داستانْ سرود ِ خاتونی که سواره آمد

به پهلو خوابیده ام. آرنج را بالش سر کرده ام. از دریچه گوشه یی از آسمان برابر است. در شرق ِ گوشه ی برابر ِ آسمان یک تکه ابر نشسته است. می بینم. چشمانم راه می کشند و می روند تا همان گوشه یی که تکْْه ابر نشسته است. تکه ابر رفته رفته در خود می پیچد و شکل می گیرد. می پیچد. می پیچد و شکل می گیرد؛ می شود شکل زنی با گیسوانش ریخته بر شانه ها. گیسوان بلندش گویی در باد تکان می خورد. لختی ، بفهمی نفهمی ، نگذ
من خدا را دیدم
مجله فرهنگ و جامعه

من خدا را دیدم

پسر بچه ای می خواست خدا را ملاقات کند با خود اندیشید خدا در دوردست زندگی می کند، بنابراین سفر دور و در ازی در پیش دارد. چمدانش را بست وراهی سفر شد. در راه پیرزنی را ملاقات کرد. پیرزن در پارک نشسته بود و به کبوترها نگاه می کرد. پسرک کنار او نشست وچمدانش را باز کرد. از درون چمدان نوشابه ای را بیرون آورد وخواست آن را بنوشد که دید پیرزن نگاهش می کند، به همین خاطر نوشابه را به اوتعارف کرد. پیرزن ن
ملکهِ گل‌ها
مجله فرهنگ و جامعه

ملکهِ گل‌ها

روزی روزگاری ، دختری مهربان در کنار باغ زیبا و پرگل ‌زندگی می‌کرد که به ملکهِ گل‌ها شهرت یافته بود . چند ‌سالی بود که او هر صبح به گل‌ها سر می‌زد ، آنها را نوازش ‌می‌کرد و سپس به آبیاری آنها مشغول می‌شد . مدتی بعد ، به ‌بیماری سختی مبتلا شد و نتوانست به باغ برود . دلش برای ‌گل‌ها تنگ شده بود و هر روز از غم دوری گل‌ها گریه می‌کرد ‌.‌ گل‌ها هم خیلی دلشان برای ملکه گل‌ها تنگ شده بود ‌دیگر کسی نبود آن
مجله فرهنگ و جامعه

رأی دون

باید خودش را به سازمان ساحلی در حومهٔ شهر معرفی کند. کارتی به او داده بودند که عکس خودش روی آن بود، عکسی با پیراهن سفید و کت بنفش؛ عکسی متعلق به سی سال قبل که برای شناسنامه‌اش انداخته بود. اما همان سال، هر شش قطعه عکس را به مأمور ثبت احوال تحویل داده بود و تعجب می‌کرد که چطور یکی از همان عکسها بعد از سی سال، روی کارتی به خودش داده شده است! پایین‌تر از عکس، مشخصات کامل خودش و شماره‌ای چاپ شده بود.
فیلتر تصفیه آب
نمایندگی زیمنس | فروش محصولات فشار ضعیف و …
چاپ کارت pvc،چاپ کارت پی وی سی،چاپ افست کارت …
نمایندگی رسمی فروش کلیه محصولات شرکت صنعتی …

ورود / ایجاد آگهی
سایت سلامت نیوز
افزایش کرایه ها از ۴۵ تا ۶۰ درصد/مسافرکش ها از هیچ قانونی پیروی نمی …
سایت اصلاحات نیوز
کشوری که آب دارد خاک دارد، نباید اینقدر گرانی، گرسنگی، فقر و فلاکت …
سایت رویداد‌ ۲۴
چرا در زمان جنگ در بیرون، برخورد در داخل این‌قدر تند است؟ | رویداد24
سایت دیدبان ایران
کارزاری برای برکناری تانک انقلاب با ۳۷ هزار امضا/ تشکری هاشمی، رئیس …
سایت سلامت نیوز
پزشکان پایبند تعرفه‌های قانونی نیستند / هزینه ۴۵ دقیقه مشاوره با روانشناس، …
سایت آفتاب نیوز
آقای وزیر ایران مال همه ایرانیان است نه گروهی اندک از خواص!
روزنامه شرق
نجات‌غریق در دسترس نیست
سایت انتخاب
تنش با ایران، اشتهای متحدان اونجلیست نتانیاهو برای آخرالزمان را تقویت …
سایت انتخاب
تذکر رهبری در جهت ترمیم طرح است نه تعطیل آن / محرومیت هنجارشکنان از …
سایت گسترش نیوز
ترفند افغان‌ها برای خرید مسکن در ایران
سایت روزگارخودرو
اجاره تاکسی برای مسافرکشی / ماهی ۱۰ میلیون ناقابل!
روزنامه تعادل
برای مردمی کردن اقتصاد چه باید کرد؟
خبرگزاری ایلنا
اکثریت نمایندگان مجلس به نفع آحاد جامعه کارگری رأی نمی‌دهند
سایت عصرایران
گزارش عصر ایران از دختران دستفروش در تهران/ دخترانی که بساط می‌چینند …
سایت نامه نیوز
دولت رئیسی در معرض یک دوره‌ای شدن
روزنامه شرق
هشدار جدی ربیعی درباره تلاش‌ اسرائیل برای صدور قطعنامه علیه ایران
سایت آفتاب نیوز
راز مدیران پتروشیمی بندر امام فاش شد
سایت انصاف
تحلیل مصطفی تاجزاده درباره‌ی تنش‌های اخیر ایران و اسراییل | پایگاه …
روزنامه دنیای اقتصاد
سی‌ان‌ان سند رو کرد/ پایگاه هوایی اصفهان آسیبی ندیده است + عکس
سایت آفتاب نیوز
انتقاد وزیر سابق آموزش و پرورش از سیستم گزینش
روزنامه شرق
رسایی، سوهان روح شانا/ قالیباف دست به افشاگری تازه‌ای می‌زند؟
سایت مثلث آنلاین
پرچم سفید بایدن مقابل ایران | واشنگتن در حال دلجویی از تهران
سایت نامه نیوز
وحدت جریانات سیاسی به خاطر منافع ملی
سایت دیدارنیوز
عبدی: انجام کار غیرقانونی با «تذکر» حل نمی‌شود
سایت انتخاب
حسین شریعتمداری: حمله اسرائیل مانند توپ میرزا آقاسی، صدراظم محمدشاه …
سایت فرهیختگان
رشد سینمای چین؛ الگو یا عبرت؟
سایت نامه نیوز
رفتار و ادعاهای متناقض دولت سیزدهم در حوزه اقتصاد
سایت آفتاب نیوز
پایان گشت ارشاد و روسیاهی تندرو‌ها
سایت اقتصادنیوز
دردسر بزرگ برای قالیباف
سایت فراز
فردی که با ادعای داشتن جلیقه انفجاری وارد سفارت شده، یکی از ایرانیان …
سایت اقتصادنیوز
پلیس و وزیر کشور می‌خواهند با زور، موضوع بی‌حجابی را حل کنند/ برخورد …
سایت برترینها
تمام بلاهایی که با خرید ویوی اینستاگرام سر پیج شما خواهد آمد
سایت برترینها
ایرانی‌ها تا ابد مدیون این پنج مرد ارمنی هستند
سایت تجارت نیوز
دستکاری دولتی آمار برای پایین آوردن نرخ بیکاری
سایت منیبان
اگر صادقانه از مردم کف خیابان بپرسید می‌گویند ما فردی مانند ظریف می‌خواهیم/ …
سایت اعتماد آنلاین
اعتراض نماینده مجلس به تبعیض در برخورد با حجاب زنان و تخلف مالی سنگین …
سایت اقتصاد ۲۴
۹۲ درصد ارزش ودیعه مستاجران از بین رفته است/ معضل ملی وحشتناکی که …
روزنامه صمت
ایران در انتهای جدول جذابیت محیط کسب‌وکار
سایت اکوایران
جهانی چند قطبی شاید به ضرر دشمنان آمریکا تمام شود
سایت گسترش نیوز
معضل فسادهای میلیاردی بدون مجازات


سایت گسترش نیوز
رونمایی از سورپرایز جدید سامسونگ
سایت خبر ورزشی
جواد خیابانی شفاف‌سازی کرد؛ نه قهر کردم و نه می‌روم/ این‌جا خانه دوم …
سایت طلا
قیافه جالب کریستیانو رونالدو با ریش در عربستان!+ تصاویر
سایت خبرآنلاین
ببینید | تصادف مرگبار خودروی سمند با تیر چراغ برق؛ جان باختن سرباز …
سایت خبرآنلاین
ببینید | حمله گاو به حاضرین در مراسم دف‌نوازی در روستای پالنگان!
سایت طلا
ادعای جنجالی کارشناس ورزشی درباره قهرمانی هادی چوپان+ فیلم
سایت آفتاب نیوز
اگر این نشانه‌های ساده را دارید سلامتی تان به خطر افتاده است!
سایت اقتصادنیوز
ایکس دست ایلان ماسک را رو کرد/ تصاویر محصول جدید تسلا لو رفت+ عکس
سایت روزگارخودرو
خریداران خودرو پژو پارس به سیم آخر زدند / انفجار قیمت خودرو در کارخانه!
سایت باما
بررسی فولکس‌ واگن تی راک ماموت خودرو (VW T-Roc) | bama.ir
سایت طلا
ضرر سنگین خریداران پژو پارس؛ قیمت جدید برای خریداران سامانه یکپارچه+ …
سایت ۹ صبح
کارت عروسی دختر یک مقام سابق بلندپایه کشور در گرانترین هتل ایران + …
سایت گسترش نیوز
افزایش ۴۰ درصدی اجاره بها
سایت آفتاب نیوز
شش اشتباه رایج درباره واکسن اچ‌پی‌وی
سایت نامه نیوز
زمان معامله بزرگ در خاورمیانه فرا رسیده است/ تنها توافقی جامع می تواند …
سایت اعتماد آنلاین
تصویری از یک زن بی‌حجاب در کنار یک روحانی هنگام رای دادن در حوزه انتخابیه+عکس
روزنامه دنیای اقتصاد
این نوع زیتون برای فشارخونی ها سم است
روزنامه دنیای اقتصاد
تخم این میوه برای تقویت بینایی معجزه می کند
روزنامه دنیای اقتصاد
ورود این 4 غذای مرگ آور به خانه ممنوع است
روزنامه دنیای اقتصاد
تلفن همراه این بلا را سرمان می آورد/ احتمال رابطه میان افزایش سرطان …
روزنامه دنیای اقتصاد
احتمال شورش و افزایش محبوبیت ترامپ در صورت بازداشت
سایت طلا
استایل متفاوت بن سلمان در محل کار؛ رونمایی ولیعهد عربستان از دفتر …
روزنامه دنیای اقتصاد
راز قتل پسر گمشده/ گفتم مزاحم دختر مورد علاقه‌ام نشود!
سایت طلا
سلفی جدید و عاشقانه محمدرضا گلزار با همسرش+ عکس
سایت فرادید
بنسو سورال: بعد از «مست عشق» هر نقشی را قبول نمی‌کنم
سایت باتو
راز ناپدید شدن پسر جوان در تهران خبرساز شد
سایت خبرآنلاین
ببینید | جولان خودروهای فرمول یک در خیابان ولیعصر تهران
خبرگزاری ایلنا
ما اهالی موسیقی غیر پاپ هم درگیر مافیا هستیم
سایت خبرآنلاین
ببینید | هنرنمایی یک خواننده خیابانی خارجی با آهنگ قدیمی فرامرز اصلانی؛ …
سایت خبرآنلاین
ببینید | هدیه عجیب مهسا طهماسبی برای حامد آهنگی؛ چسب بزن بشین!
روزنامه دنیای اقتصاد
اقدام به خودسوزی یک فرد مقابل دادگاه دونالد ترامپ + فیلم
روزنامه هفت صبح
ببینید| لحظه انفجار مغازه عطرفروشی در ارومیه!
سایت خبرآنلاین
تصاویر | تغییر چهره «خرم سلطان» بعد از ۱۲ سال در آلمان
سایت اعتماد آنلاین
اعتیاد مرد جوان؛ نقطه پایان 8 سال زندگی مشترک
سایت فرارو
(تصاویر) علی دایی در مراسم ترحیم همسر مهرعلیزاده
سایت انتخاب
ببینید / تصاویری پربازدید از شناکردن ماهی‌ها در خیابان‌های دبی
سایت دیدارنیوز
به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!
روزنامه هفت صبح
ساخت سریال بریژیت، یک زن ازاد بر اساس زندگی بانوی اول فرانسه
سایت انتخاب
ببینید / سقوط وحشتناک کامیون نفت‌کش در ‌رودخانه بندر خمیر بر اثر سیلاب
سایت تجارت نیوز
پیش بینی تحلیلگران جی پی مورگان از آینده بیت کوین

چاپ کارت pvc،چاپ کارت پی وی سی،چاپ افست کارت …
نمایندگی کابل سیمند(سیمند کابل)
مکانیک سیار باطری سازی سیار(نصب باطری اتمی …
فیلتر تصفیه آب

ورود / ایجاد آگهی

نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد