پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

۲۰ بهمن ۱۳۵۷


۲۰ بهمن ۱۳۵۷
امروز در حالی که از یک طرف شایعات فراوانی در مورد احتمال کودتا و کشتار به شدت تقویت شده است و از طرف دیگر بختیار بر تهدیدات خود به پشتیبانی ارتش افزوده است، امام خمینی در مورد بعد از پیروزی صحبت می کنند. امام خمینی در مدرسه علوی تهران در جمع نمایندگان شورای هماهنگی اعتصابات با تشریح راه سازندگی و تداوم انقلاب اسلامی اظهار داشتند؛ «قدم سازندگی از حالا به بعد شروع می شود. هر جای این مملکت، شما دست بگذارید خرابی هست. این ادارات دولتی را به واسطه اینکه اشخاصی که در راس بودند بسیاریشان اشخاص غیرصحیح بودند و همین طور وزارتخانه ها و اشخاصی که در راس بودند اشخاصی نبودند که ملی باشند، ادارات را تقریباً باید گفت اینها خراب کردند. همین طور شما ملاحظه می کنید که وضع زراعت ما که یکی از چیز های بزرگ مملکت است و اقتصاد مملکت ما بسته به اوست اینها به اسم اصلاحات ارضی از بین بردند و الان کشاورزی شما ورشکسته است و شما محتاجید به اینکه از خارج همه چیز ها را بیاورید و همین طور مراتع ما را از بین بردند و به غیر دادند و به اسم ملی ملت ما را از آن محروم کردند و دامدارهای ما از بین رفتند. این دامدار ها، این کشاورزها که در محل خودشان نتوانستند زندگی شان را ادامه بدهند را به شهرستان ها آوردند که اینجا یک کاری پیدا کنند. اینجا هم کار صحیحی نبوده است، خیر. از قراری که من شنیده ام در خود تهران محله های بسیاری هست که این محله ها محله های زاغه نشین، چادرنشین و امثال اینهاست که این بیچاره ها در آنجا با وضع فلاکت باری زندگی می کنند. باید همه آقایان دست به دست هم بدهند، همه اقشار با هم اتحاد پیدا بکنند و با کمال دلسوزی در این خرابه مشغول ساختمان بشوند.»
تلویزیون سراسری اعلام کرد فیلم بازگشت امام به ایران را امشب دوباره پخش خواهد کرد. برای مردمی که با کارشکنی رژیم نتوانسته بودند در زمان ورود این تصاویر را ببینند این خبر بسیار خوشحال کننده بود. در آن روزها همه گمان می کردند این برنامه توسط هواداران انقلاب در تلویزیون پخش مجدد شده است. اما چند سال بعد قره باغی در مصاحبه با رادیو بی بی سی جریان این واقعه را این گونه تشریح می کند؛ «به او گفتم-سپهبد ربیعی- این چطور شد آخه چرا اینو نشون می دید؟ گفت معلوم شد دستور خود نخست وزیر بوده که این فیلم را نشون بدهند. گفتم منظور؟ گفت منظور من این بود که ببینند مردم؛ که (امام) خمینی بعد از ۱۵ سال که در هواپیما می گویند چه احساسی داری، می گوید هیچی. من گفتم کسی گوش نمی کنه ایرانی، هیچی چیه. این غبختیارف فکر می کرد اینجا فرانسه است اینجا نمی دونه کجاست. اینها که گوش نمی کنند صلوات می فرستند اصلاً کاری به هیچی ندارند.» به جرات می توان گفت اگر ۲۶ دی ماه و آن مقاله توهین آمیز خطاب به امام خمینی و ورود امام به ایران هر کدام کاتالیزوری در جهت انقلاب بود، این واقعه نیز با حوادثی که بعد از آن پیش آمد مبارزه را وارد فاز جدیدی کرد.
ساعت حدود ۹ شب و همزمان با پخش مراسم استقبال از امام از تلویزیون، درگیری بین همافران و نیروهای گارد شاهنشاهی در پادگان دوشان تپه در می گیرد و این در حالی است که قرار است ارتشبد قره باغی فردا صبح از این پادگان دیدن کند. قره باغی این واقعه را این گونه شرح می دهد؛ «روز بیست و یکم قرار بود صبحگاه در پادگان دوشان تپه باشیم و از تیپ سوم گارد بازدید کنیم، که شبش آن اتفاق افتاد که بیداد کردند. تلفن کردم به سپهبد ربیعی صحبت کردم گفت اینها در تلویزیون آمدن غامامف خمینی را نشان دادند و چند نفر از افراد گارد شاهنشاهی که اینجا بودند اونها با افراد نیروی هوایی حرفشون شده... معلوم شد اینها به افراد خودشون اطمینان نداشتند، قبل از اینکه من بیام ستاد چند تانک از گارد شاهنشاهی بردند در نیروی هوایی گذاشتند و افراد گارد اونها هستند و وقتی همافرها در آسایشگاه مشغول دیدن فیلم ورود غامامفخمینی بودند با دیدن غامامفخمینی صلوات می فرستند و با اعتراض گاردی ها درگیری رخ می دهد.» همافران قبل از پخش مراسم با سر دادن شعارهایی هواداران رژیم پهلوی را به تمسخر می گیرند و به سالن نمایش پادگان می روند. در آنجا وقتی تصویر امام را در لحظه فرود هواپیما به نمایش می گذارند همافران صلوات می فرستند و به شادی و پایکوبی می پردازند. این اقدام باعث خشم بیشتر افراد گارد می شود، آنها نیز این شادی را به منزله آغاز عملیات می پندارند و با انواع سلاح های گرم داخل سالن می ریزند و با انواع اسلحه آنها را به خاک و خون می کشند. مردم که ابتدا فکر می کنند صدا از اطراف مدرسه علوی و رفاه است به سمت آنجا حرکت می کنند اما بعد متوجه نیروی هوایی می شوند و در حالی که برخی از پرسنل نیروی هوایی توانسته بودند با تعدادی سلاح به بیرون از پادگان فرار کنند گزارش داخل را برای مردم بازگو می کنند و مردم نیز دورتادور پادگان حلقه می زنند و با شعارهایشان از همافران و نیروهای هوادار انقلاب در پادگان حمایت می کنند. نیروهای داخل پادگان نیز که با آمدن مردم قوت قلبی گرفته بودند با یورش به انبار اسلحه پادگان و به دست آوردن سلاح به مقابله با گارد شاهنشاهی می پردازند که تا نزدیکی صبح گارد شاهنشاهی را مجبور به عقب نشینی می کنند.
رادیو ایران از این حادثه این گونه گزارش می دهد؛ «دیشب در یکی از مراکز آموزش نیروی هوایی در فرح آباد تهران درگیری مسلحانه یی بین هنرجویان و همافران و ماموران نظامی رخ داد. به دنبال این رویداد، در زمینه کشته شدن تعدادی از همافران و هنرجویان شایعه هایی در شهر رواج یافت و در پی آن گروه های مردم به خیابان ها ریختند و در حالی که عده یی نیز در سنگر و پشت بام ها آنها را همراهی می کردند به سوی مرکز آموزش نیروی هوایی رفته و در اطراف پایگاه اجتماع کردند. حدود سحرگاه امروز تظاهرات گروهی از تظاهرکنندگان به خشونت گرایید.»
روزنامه اطلاعات حادثه را این گونه گزارش می دهد؛ «حدود ساعت ۹ شب ناگهان در شرق تهران تیراندازی مکرر به گوش می رسید و مردم از خانه های خود بیرون ریختند و بار دیگر بانگ الله اکبر تهران را فرا گرفت. گفته شاهدان عینی و تلفن هایی که حدود ساعت ۱۰ شب به روزنامه شد، حاکی از این بود که سربازان پادگان دوشان تپه با گفتن الله اکبر از مردم کمک می خواهند. این عده بنابر اظهار اهالی اطراف دوشان تپه حمله یک دسته از افراد گارد جاویدان به داخل پادگان و تیراندازی به سمت سربازان و همافران داخل پادگان بوده است.»
گروهی از همافران که توانسته بودند از مهلکه بگریزند به محل اقامت امام پناهنده شدند. یکی از این همافران شروع و ادامه درگیری را در تماسی با روزنامه اطلاعات این گونه بیان می کند؛ «در دسته های ۲۰۰ نفری به سالن هایی که تلویزیون در آن نصب بود، رفتیم. هنگامی که تصویر امام بر صفحه تلویزیون ظاهر شد همافران سه بار صلوات فرستادند و به نفع امام شعار دادند، لحظاتی بعد، گاردی ها که از مدت ها قبل در محل استقرار و آموزش ما مستقر شده بودند با تانک هایشان به خوابگاه ها و سالن های نمایش حمله کردند، به طوری که هیچ کس نمی دانست چه کند. چراغ ها را خاموش کردیم، از همه طرف به سوی ما تیراندازی می شد. بعضی از رفقای ما به دام افتادند و برخی نیز با استفاده از تاریکی شب و کمک مردم از مهلکه گریختند و تعدادی نیز به منزل امام پناهنده شدند.»
حدود ساعت ۲۴ امشب کامیونی ارتشی در حالی که سعی داشت به محل اقامت امام نزدیک شود با اقدام به موقع پاسداران محافظ ایشان متوقف شد و ضمن درگیری طرفین به گزارش روزنامه اطلاعات یک نفر از پاسداران کشته شد و دو نفر زخمی شدند.

مهدی محمودیان
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید