پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

پدر، باران است و مادر، خاک...


پدر، باران است و مادر، خاک...
مادر ، تک‌واژه‌ای‌ست زیبا.
مادر، عین زیبایی‌ست و البته که زیباتر از زیبایی چیزی نیست.
قلب بزرگ خدا در سینه‌ی مادران می‌تپد.
مادر، دستی بر گهواره دارد و دستی در دست خدا.
آن‌گاه که مادر، گهواره را تکان می‌دهد ، عرش خدا به لرزه درمی‌آید.
و همه‌ی فرشتگان سکوت می‌کنند تا زیباترین سمفونیِ هستی را بشنوند: لالایی مادر را.
هیچ سنگی به آن سنگینی نیست که بتوان آن را در یک کفه‌ی ترازو نهاد و در کفه‌ی دیگر آن، وزن مهر و قدر و قیمت مادرانه را سنجید.
پدر، باران است و مادر، خاک حاصلخیز!
و زندگی
با وجودِ این دو موجودِ همزاد است
که سبزِ سبز و آبیِ آبی‌ست...
مادر، عنوان عاشقانه‌ترین شعر خداست. شعری که مضمون آن جز عشق نیست.
مادر، همان عشقی‌‌ست که در هیأت آدمی بر خاک گام برمی‌دارد.
مادر، چیزی‌ست شبیه خودش.
هیچ‌چیز شبیه مادر نیست،
مادر، فقط مادر است...
و امّا، پدر:
پدر، می‌بخشد بی‌دریغ و دوست‌می‌دارد بی‌چشمداشت.
پدر، کار می‌کند آن‌گونه که شمع می‌‌سوزد.
او در تب و تاب، خود را آب می‌کند تا که گرما و روشنی به من و شما ببخشد.
تنها خداست که به خلوت و تنهایی پدران راه دارد.
تنها خداست که می‌داند پدران چه می‌کشند و چه‌ها در دل دارند.
پدران حضوری سبکبال دارند ، به چشم نمی‌آیند و آن‌گاه که دیگر نیستند ، جای‌شان چه‌قدر خالی‌ست.
جای خالی پدران را با هیچ‌چیز نمی‌توان پرکرد.
پدر ، همان روحی‌ست که خداوند به کالبد خاکی زندگی دمیده است.
زندگی اگر زنده است، دلیل آن پدران‌اند.
این ابر باران‌زای حضور پدران بر سرِ زندگی و سرزندگی‌تان هماره سایه‌گستر باد!

تهیه کننده:داوودی
برگرفته از مجله شادکامی
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید