چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

حسبنا الله و نعم الوکیل!‌


حسبنا الله و نعم الوکیل!‌
از آغاز حمله ددمنشانه ارتش اسرائیل به نوار غزه، آیه شریفه فوق را هر روز صدها بار از زبان مردان، زنان و حتی کودکان در نوار غزه شنیدیم و می‌شنویم. حجم جنایت و ابعاد آن غیر قابل تصور و ورای هرگونه توصیف است. مردمی که از هر سو توسط دوست و دشمن در محاصره قرار گرفته‌اند و بدون هیچ پناهگاهی توسط پیشرفته‌ترین هواپیماهای جنگی و آخرین اختراعات مرگبار شبانه‌روز بمباران می‌شوند.‌
در چنین شرایطی در اوج استیصال و بیکسی به این آیه شریفه پناه می‌برند که: فقط خدا را داریم و همو خود وکیل و حامی ماست (آیات ۱۷۳ و ۱۷۴ سوره آل عمران).
مردی که زن و فرزندانش جلوی چشمش جان داده‌اند، مادری که پیکر بیجان کودکش را در آغوش گرفته و اشک می‌ریزد، مددکاری که پیکر شهید یا مجروح را حمل می‌کند، زن یا مردی که خانه‌ و دار و ندارش در یک لحظه با خاک یکسان شده، همه و همه در اوج درد و اندوه و احساس بی پناهی به این آیه شریفه پناه می‌برند و فریاد می‌زنند که <حسبنا الله و نعم الوکیل>!
چه کسی می‌توانست تصور کند که روزی فرا رسد که بسیاری از رژیمهای عرب دست در دست آمریکا و اسرائیل بگذارند و چنین فاجعه‌ای را علیه ملت مظلوم فلسطین به بار آورند و آنگاه از رسیدن آب و دارو و غذا به این مصیبت دیدگان جلوگیری کنند. پناه بردن به این آیه شریفه را در فرهنگ اسلامی <احتساب> می‌گویند که در طول تاریخ اسلام بویژه در واقعه کربلا بسیار کاربرد داشته است، و اینک غزه کربلایی دیگر است.‌
آنچه انسان بر صفحه تلویزیون می‌بیند، باور کردنی نیست اما حقیقت دارد. مگر می‌شود انسان به این درجه از سبعیت برسد که با همنوع خود اینگونه رفتار کند؟
در مورد صهیونیستها مساله روشن است. آنها فقط خود را انسان و برگزیده خداوند می‌دانند و انسان‌های دیگر را حیواناتی در شکل انسان می‌بینند که باید در خدمت صهیونیستها و تسلیم شهوات آنان باشند. از دید آنها، انسانهای دیگر بیگانه (در زبان عبری <گوییم>) هستند.
آنها حشراتند که می‌توان هزاران یا میلیونها نفر از آنها را امشی کرد بدون آنکه دچار عذاب وجدان شد! این روزها می‌شنویم که خاخام‌های صهیونیست در فلسطین اشغالی، در دستورالعمل‌هایی که روز جمعه هر هفته صادر می‌کنند از فرماندهان ارتش صهیونیستی گله‌مندند که چرا فقط یک هزار فلسطینی را کشته‌اند، در حالیکه می‌توانستند یک میلیون نفر از آنها را بکشند.‌
حال تصور کنیم که چنین رژیم خونخواری که در این منطقه اسلامی مسلح به سلاح هسته‌ای نیز هست، چه خطری را برای همه ملتهای منطقه ایجاد می‌کند. شاید اگر نوار غزه آنقدر به شهرها و شهرکهای صهیونیست‌نشین نزدیک نبود آنها از بمب هسته‌ای تاکتیکی نیز استفاده می‌کردند، کمااینکه برخی از سران رژیم صهیونیستی این کار را توصیه کردند. بنابراین باوجود چنین رژیم خونخوار و نژادپرست و ضدانسانیت، چطور ملتها می‌توانند در این منطقه احساس امنیت کنند؟ فاجعه غزه نشان داد که وجود این رژیم با این سلاح‌ها غیرقابل تحمل است و از این پس همچنان که برای کشاندن سران سیاسی و نظامی این رژیم به دادگاه تلاش می‌شود، نسبت به خلع سلاح آن نیز باید با جدیت اقدام شود.
اما آنچه قابل درک نیست، تبانی برخی از رژیم‌های عرب در پدیدآوردن این فاجعه است. آنها که دهها سال از عربیت و وحدت عربی و همبستگی عربی و پیمان دفاع مشترک عربی دم زده‌اند، چگونه توانستند به این جنایت بزرگ دست بزنند یا بدان رضایت دهند؟
رنج و اندوه غزه بی‌پایان و غیرقابل نسیان است. هزاران کودک و نوجوان که امروز حسبناالله و نعم الوکیل می‌گویند، در آینده تبدیل به بمبهای متحرک خواهند شد و همه جا را به آتش خواهند کشید. بدون تردید این منطقه بعد از فاجعه غزه حال و روز دیگری خواهد داشت. حتی وقتی که امیر قطر تصمیم گرفت کنفرانسی برای غزه تشکیل دهد، بعضی از سران عرب پای تلفن نشستند و با انواع تهدید و تطمیع مانع از شرکت دیگر سران عرب در این کنفرانس شدند و آنگاه امیر قطر با ابراز شگفتی از اینکه این کنفرانس به محض آنکه به حدنصاب می‌رسد، از نصاب می‌افتد، گفت:‌ حسبی‌الله و نعم الوکیل!
همه شواهد حاکی از آن است که فاجعه غزه پایان کار نیست، بلکه آغاز یک مرحله جدید در تحولات منطقه است و از این پس بسیار باید بگوییم: حسبنا الله و نعم الوکیل!

دکتر محمدعلی مهتدی‌
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید