پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

تعاریف جدید برای فیزیک نو


تعاریف جدید برای فیزیک نو
یکی بود یکی نبود.
از همه دنیا یه سیب بود که روی بلندترین شاخه بلندترین درخت سیب دنیا تاب می خورد و توش، ریزه میزه ترین کرم دنیا، فکر می کرد صاحب یه قصر باشکوهه. اونقدر ریزه میزه بود این کرم که توی اون سیب، یک قصر چهار طبقه ساخته بود با هزار تا اتاق و روی سقف هر اتاق، یه چلچراغ زده بود از فسفر و دیوار و رنگ خزه کرده بود.کرم، کاری به بیرون سیب نداشت. فقط شبا، یه سر می اومد روی شاخه و به بزرگترین چراغ دنیا که تا به حال دیده بود نیگا می کرد. شما که می دونین اون چراغ چی بود آره! ماه بود. کرم به خودش می گفت: «من چی کم دارم محکم ترین خونه دنیارو دارم. بزرگترین خونه دنیارو دارم.
قشنگ ترین خونه دنیارو دارم. من پادشاه دنیام. من قوی ترین موجود دنیام. همه باید از من اطاعت کنن!» و بعد می رفت توی قصرش می گرفت می خوابید و خواب پادشاهی بر همه دنیارو می دید.خب! تا اینجا هیچ مشکلی نبود اما یه شب به سرش زد همون حرفارو به جای این که تو دلش بگه بلند بلند بگه و این حرفا به گوش باد رسید. باد گفت: «خیال کردی! دنیا حساب و کتاب داره. فکر کردی که توی ریزه میزه میتونی هر چی فکر کردی به زبون بیاری و هیچکی، هیچی نگه !» هویی کشید و رفت سراغ سیب و سیبه رو را از شاخه کند و ول کرد پائین؛ فکر می کنین چه اتفاقی افتاد سیبه افتاد توی یه رودخونه و آب اونو برد.‎.. نه! فکر می کنین که افتاد روی خاک نم گرفته کنار درخت نه! درست افتاد روی سر «اسحاق نیوتن» و اون، جاذبه زمینو کشف کرد! بعضیا، همیشه خوش شانسن! الآن دیگه تو کتابای درسی نمی شه اون نقاشی معروفو پیدا کرد اما هنوز توی یک کتاب قدیمی که توی یک موزه قدیمی داره خاک می خوره نقاشی رنگی قشنگی هس که توش، نیوتن و سیب و اون کرم ریزه میزه را می بینیم و پای نقاشی، امضا شده «با تشکر از این ریزه میزه ‎/ نیوتن»؛ می خواین باور کنین می خواین باور نکنین!

یزدان سلحشور
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید