چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

شاید فردا دیر باشد


شاید فردا دیر باشد
گاهی اوقات با خود فکر می کنم که فرق کشور ما به عنوان یک کشور در حال توسعه، با کشورهای توسعه یافته در چیست؟ برای یافتن پاسخ این پرسش به بررسی شاخص ها و فاکتورهای متعددی می توان پرداخت و در هر حوزه آن را بررسی کرد. مقوله ترافیک نیز از این قاعده مستثنی نیست.
در کشور ما به عنوان کشوری در حال توسعه که ترافیک، یکی از معضلات اساسی کلان شهرهای آن محسوب می شود، راهکارهای مختلفی برای حل این معضل پیشنهاد و حتی اجرایی شده اما هنوز تا رسیدن به استانداردهای مطلوب فاصله داریم.
برای حل این مشکل به نظر می رسد بهترین راه، بررسی دلا یل موفقیت کشورهای توسعه یافته در حل معضل ترافیک است تا با تجربه گرفتن از آنها راه های نرفته را بیازماییم. البته این تجربیات به حدی گسترده است که بررسی تک تک آنها در این مختصر امکان پذیر نیست.
بخش اعظم این تجربیات هم در مقوله توسعه ناوگان حمل ونقل عمومی و ترغیب شهروندان به عدم استفاده از خودروهای شخصی خلا صه می شود. اما در این میان، هستند تجربیات موفقی که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
یکی از این تجربیات موفق، حذف چراغ های راهنمایی، از اغلب تقاطع ها در برخی از کشورهای شمال اروپا است. در این کشورهای اروپایی به حدی مردم به قوانین راهنمایی و رانندگی احترام می گذارند که دیگر برای هدایت آنان نیازی به اجبار، حتی با استفاده از چراغ راهنمایی هم وجود ندارد و به همین دلیل هر ماه تعداد تقاطع های مجهز به چراغ های راهنمایی در این کشور کاهش می یابد. حال، این وضعیت را با شهرهای بزرگ کشور خودمان مقایسه کنید.
معضل ترافیک به حدی بغرنج شده که نه تنها هیچ برنامه ای برای حذف چراغ های راهنمایی در تقاطع ها وجود ندارد، بلکه همه روزه شاهد تبدیل شدن تعدادی از چراغ های چشمک زن چهارراه ها به چراع های سه رنگ مجهز به زمان سنج هستیم تا تردد خودروها از تقاطع را به اجبار تنظیم کنند. به راستی این تفاوت از کجا نشات می گیرد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ابتدا باید نکته ای را ذکر کنم و آن اینکه در راستای بهره گیری از تجربیات موفق کشورهای توسعه یافته در حل مشکل ترافیک، طبیعتا ما نمی توانیم از الگوی حذف چراغ های راهنمایی در چهارراه ها استفاده کنیم. چرا که این کار، نیاز به مقدمه ای دارد که آن مقدمه ارتقای فرهنگ ترافیک در بین شهروندان است. در حقیقت، حذف چراغ های راهنمایی، باعث تنظیم ترافیک شهرها نمی شود. بلکه ارتقای سطح فرهنگ ترافیکی شهروندان، زمینه حذف چراغ های راهنمایی و به تبع آن تنظیم ترافیک شهر را فراهم می سازد. آن تفاوتی که در مورد آن پرسیدم، از همین فرهنگ ترافیک سرچشمه می گیرد.
به عبارت ساده تر، کشورهای توسعه یافته، برای ارتقای سطح فرهنگ ترافیکی شهروندان خود از سالها پیش برنامه ریزی کرده اند واکنون از حاصل آن برنامه ریزی، بهره مند شده اند، اما ما در آغاز این راه قرار داریم. بهتر آن است که بیش از این فرصت را از دست ندهیم و برای فرهنگ سازی در حوزه ترافیک برنامه ریزی کنیم. شاید فردا دیر باشد.

نویسنده : حمیدرضا شکوهی
منبع : روزنامه مردم‌سالاری


همچنین مشاهده کنید