ماشین لباس شویی ارواح

در یک روز خوب، گرم و آفتابی خورشید درست بالای ساختمان هشت طبقه مثل یک کلوچه داغ می درخشید و ساختمان هشت طبقه مثل یک برش کیک خوشمزه بود. در یکی از طبقه ها بچه هفت هشت ماهه ای که همه«پاشنه طلا» صدایش می کردند داشت با خرس قهوه ای اش بازی می کرد. آن روز یک روز معمولی مثل همه روزهای معمولی دیگر بود. کلاغ هایی که جلوی پنجره پرواز می کردند معمولی بودند. کتلت هایی که مادر داشت سرخ می کرد معمولی بود. حتی جیغ هایی که پاشنه طلا از خوشحالی می کشید معمولی بود. ناگهان صدای وحشتناکی به گوش رسید و تمام شیشه ها را لرزاند.
پاشنه طلا آن قدر ترسید که خرس پشمی را چهار متر آن طرف تر پرت کرد در حالی که توی دفترچه راهنمای استفاده از خرس نوشته بود نباید بیشتر از دو متر پرت شود.خب اگر دوست دارید بدانید این صدای وحشتناک صدای چه چیزی بود و چه اتفاقی افتاده بود بهتر است خودتان بقیه کتاب را بخوانید. کتاب«ماشین لباس شویی ارواح» را شهرام شفیعی نویسنده و طنزنویس خوب کشورمان نوشته است و صالح تسبیحی برایش نقاشی کشیده. این کتاب زیبا و خواندنی را انتشارات قدیانی چاپ کرده و قیمتش ٥٠٠ تومان است. کتاب«ماشین لباس شویی ارواح» برای بچه های ١٠ تا ١٣ سال مناسب است. خواندن این کتاب را به شما بچه های خوب توصیه می کنم.

منبع : روزنامه خراسان