شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

من و آن لنگه ام


من و آن لنگه ام
وای یک نفر بیاید و به داد من برسد. الان چند ساعت است که این جا لای در کمد گیر کرده ام. همه اش تقصیر این بچه بازیگوش است. اصلا به فکر ما نیست. من و لنگه دیگرم همیشه این ور و آن ور اتاق پرت می شویم. بعضی وقت ها هم یکی از ما بین وسایل و خرت و پرت های اتاق گم می شویم و این بچه بازیگوش چند ساعت باید دنبال ما بگردد تا پیدا شویم. حالا هم من این بالا، لای در کمد گیر کرده ام و آن لنگه دیگرم افتاده آن پایین روی زمین. وای چه بوی بدی هم می دهد. دارم خفه می شوم. راستش خودم هم از او تمیزتر نیستم. شاید فکر کنید ما خیلی کثیف هستیم اما این جور نیست. کجای دنیا جوراب ها می توانند خودشان بروند زیر شیر دستشویی و حمام کنند. من و لنگه دیگرم بر عکس خیلی ازجوراب ها که از حمام کردن می ترسند حمام را دوست داریم اما این بچه اصلا حوصله شستن ما را ندارد. راستش اصلا آخرین باری را که حمام کردم یادم نمی آید. نمی دانم چند هفته پیش بود یا چند ماه پیش. بهتر است این را فراموش کنید.
حالا بیایید و به داد من برسید از بس کمرم لای در کمد مانده فکر می کنم استخوان هایم شکسته باشند. تازه بدتر از این پایم هم سوراخ شده. آن هم چه سوراخی. به اندازه یک سیب زمینی، از همان روزی که این پسر شلخته من و آن لنگه ام را پوشید و بدون کفش توی حیاط و روی زمین راه رفت این بلا به سرم آمد. آن لنگه دیگرم هم چند جایش سوراخ شده. یادش به خیر. همین چند ماه پیش بود که توی ویترین مغازه خوش حال و خندان نشسته بودیم و خیابان را نگاه می کردیم. چقدر قشنگ و نو بودیم. دست و پای مان از تمیزی برق می زد. اما از وقتی ما را خریدند و به این بچه هدیه دادند دیگر حتی یک لحظه هم راحت و خوش حال نیستیم. چون همیشه یا کثیف هستیم و یا یک گوشه مچاله و گم شده ایم. من و آن لنگه دیگرم حسابی از دست کارهای این بچه خسته شده ایم. ما اصلا دوست نداریم همیشه کثیف و پاره و بدبو باشیم و هر کس از کنارمان رد شود اخم کند و دماغش را بگیرد. ما دوست داریم مثل آن قدیم ها تمیز و قشنگ باشیم. برای همین تصمیم گرفته ایم از این جا برویم پیش یک بچه دیگر که مواظب ما باشد و ما را دوست داشته باشد. باور کنید جدی گفتم. اگر او به این کارهایش ادامه دهد ما حتما از این جا می رویم.
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید